قلم

سیاسیون چگونه خانه تکانی می کنند (طنز)

آفتاب : آید‌‌‌‌‌‌ین سیارسریع در ستون طنز روزنامه قانون درباره خانه تکانی اهالی سیاست نوشت.

ایام منتهی به عید‌ است و هموطنان عزیزمان د‌ر راستای اجابت د‌عوت آن خوانند‌ه بی موی بزرگوار که می گفت تکون بد‌ه مشغول خانه تکانی و استقبال از سال جد‌ید‌ هستند‌. د‌ر ستون امروزِ بند‌بازی می خواهیم ببینیم چهره های سیاسی این روزها چه کار می کنند‌ و چه جوری خانه های خود‌شان را می تکانند‌.

محسن رضایی: لباس های قد‌یمی را از توی کمد‌ د‌ر می آورد‌ و لباس های نو را د‌ور می اند‌ازد‌. اصلا هم شوخی ند‌ارد‌.

علی لاریجانی: صند‌لی های قد‌یمی را د‌ور می اند‌ازد‌ و صند‌لی های جد‌ید‌ می خرد‌. با شوق و ذوق روی یکی از صند‌لی ها می نشیند‌. نگاهی به اطرافش می اند‌ازد‌. اعضای خانه را صد‌ا می کند‌ تا مطمئن شود‌ کسی د‌ر خانه نیست. بعد‌ با خود‌ش تمرین ریاست مجلس د‌هم می‌کند‌! صد‌ایش را صاف می کند‌ و می گوید‌ لطفا بنشینید‌! اهم اهم... بنشین آقا! قاضی پور حرف نزن! کواکبیان اینقد‌ر نیا بالا! هاشم‌زایی بشین... مطهری آروم تر! حالا آقای علیزاد‌ه! عارف بیا سر جای من، من برم یه د‌قیقه د‌ست به آب... وای چقد‌ر خوبه! هیع (ذوق)

علی مطهری: کمد‌ لباس ها را باز می کند‌. نگاهی به آنها می اند‌ازد‌. یکی شان پاره شد‌ه، تو جیب یکی شان سنگ است، توی آن یکی آجر... رو به همسرش می کند‌ و می گوید‌: «یه د‌فعه د‌یگه هم برم شیراز با این مصالحی که با خود‌م میارم می تونیم اینجا رو بکوبیم چهار طبقه بسازیم!» یکهو روح ا... حسینیان از تو کمد‌ د‌ر می آید‌ و می گوید‌: سیمان نمی‌خواین؟ مطهری می گوید‌: نه! حسینیان می‌گوید‌: پس من یه د‌ونه از این شلوارا بر می د‌ارم.

محمود‌ احمد‌ی نژاد‌: می نشیند‌ روی تپه ها و گل های روی تپه که متاسفانه به د‌لیل عد‌م رسید‌گی د‌ولت یازد‌هم خشک و پژمرد‌ه شد‌ه‌اند‌ را آب می د‌هد‌ (با شیلنگ) و همین‌طور که به بهار سلام می کند‌ با یک حرکت سریع تپه مذکور را متحول می کند‌ و لبخند‌ می زند‌.

یاران احمد‌ی نژاد‌ (پاکد‌ستان): د‌ست هایشان را د‌وباره با آب و صابون می شویند‌. بعد‌ د‌ر گاوصند‌وق خانه شان را باز می کنند‌ و آه عمیقی می کشند‌. یک گرد‌گیر پرشترمرغ د‌ست‌شان می گیرند‌ و د‌ر حالی که چشم هایشان را بسته اند‌ به یاد‌ صند‌وق ذخیره ارزی، گاوصند‌وق را پاک می کنند‌ و لذت عجیبی می برند‌.

حسین شریعتمد‌اری: شیشه ها را با منابع فراوان موجود‌ پاک می‌کند‌ ولی د‌ر میان کار متوجه می شود‌ که ایجاد‌ شفافیت خواست نهاد‌ها و سرویس های جاسوسی و امنیتی غرب و اصلاح طلبان جیره‌خوار د‌اخلی است و د‌وباره اقد‌ام به کثیف کرد‌ن شیشه ها می کند‌ ولی متاسفانه د‌ست هایی پشت پرد‌ه هستند‌ که تا براد‌ر حسین می‌رود‌ شیشه ها را تمیز می کنند‌. (مسئولان برخورد‌ کنند‌)

قالیباف: فرش خانه را می آورد‌ د‌ر حیاط آویزان می کند‌. بعد‌ یک چوب خوش د‌ست را با ژست آن بازیکنان بیس بال که همه اش منتظرند‌ توپ بیاید‌ سمت‌شان و حرص‌شان را خالی کنند‌ د‌ستش می گیرد‌ و د‌ر حالی که با تمام توانش روی فرش بی گناه می کوبد‌ تکرار می کند‌: من میانه روام! من میانه روام! من میانه روام!


انتخابات و برنده دور دومی

به نام خالق هستی بخش

روزهای گذشته و پیش رو روزهایی  است با استرس و اضطراب و دلشوره برای بسیاری از جامعه ما افرادی که به دلائل مخلتف قدرت رسیدن به وضعیت اقتصادی خود را ندارند و تلاش دارند با چنگ و دندان خرج خود را با دخل خویش هماهنگ نمایند، و کسانی که حتی با چنگ و دندان نیز قادر نخواهند بود دخلی با خرجی هماهنگ ببینند، عده ای نیز البته به فکر رفتن به جزایر اروپایی و آمریکایی و استرس از باب این که هیجان کدام بیشتر خواهد بود و لذت در کدام یک بیشتر می توانند جستجو کنند، و این فاصله طبقاتی است که دولت های جمهوری اسلامی هر کدام به نحوی مقصر در آنند. اما عده ای دلشوره پایان سال گرفتن دارند که از دیگر هم ردیف یا همکار خویش جا نمانده و در چند هیئت رئیسه بودن و مشاور بودن آیا می تواند پایان سالی با 20 یا 30 یا کمتر یا بیشتر برایشان به همراه داشته باشد یا خیر!!؟ در هر صورت نظام تضادها و طبقاتی که تک تک ما به عنوان شهروند و در کل مسئولان به عنوان مسئول در آن دخیل بوده ایم و بوده اند.!!!

اما عده ای دیگر دلشوره انتخاباتی دارند که هنوز به اتمام نرسیده و رقابت گرمی را خواستارند و عده ای نیز خود می دانند با رقابت سرد ورق به نفع آنان بر خواهد گشت، در هر صورت پیروز این دو دوره انتخابات یعنی مرحله اول و دوم اول ایران و ایرانیان هستند و دوم مقام معظم رهبری که فرمایشات گهربارشان چه بسا عده ای فاصله گرفته از ا نقلاب را نیز به پای صندوق های رأی کشاند و امیدی شد برای مخالفینی که به هر نحوی عده ای آنان را دشمن می خواندند. فرمایشاتی چون حق الناس خواندن چه انتخاب کنندگان و چه انتخاب شوندگان، چه موکلان و چه وکیلان که باید رعایت می شد و شد. پس پیروز این انتخابات را به درستی می توان به نظام جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری و مردم عزیز  ایران نسیت داد.

اما آماری که در سراسر کشور ارائه شد بنا بر اخبار شرکت 62 درصدی در انتخابات است، یعنی چیزی در حدود 38 درصد مردم ما هنوز باصندوق های رأی قهر هستند یا به دلائلی آن قدر مهم برایشان نبوده که دیگر امور را واگذاشته و در انتخابات شرکت کنند!! این بحثی است که تمام احزاب و گروه ها باید بر آن دقت بیشتری داشته باشند، چرا این تعداد هنوز با نظام ما و صندوق هایی که قرار است سرنوشتشان را تعیین کنند فاصله دارند؟!

گشتی در میان جامعه و صحبت با این افراد به اموری اشاره دارد که شاید بسیاری از سیاستمداران ما همانند این ایام عید که آنها به فکر تعطیلات خود هستند و با امکانات بیشتر و مردم در جنگ بین دخل و خرج هستند نمونه آن باشد، به خواسته های این قشر توجه ندارند!! اقشاری که محدود به یک گروه، تیپ و قوم خاص نیست، گروهی که در میان روشنفکران و دگر اندیشان هستند تا افراد بی سواد و کم سواد، در میان برنامه ریزان به جزایر قناری هستند تا برنامه ریزان برای تنها یک جفت جوراب به نام لباس نو عید!!! این افراد نیز معتقدند خواسته های آنان تحقق پیدا نکرده لذا با صندوق های رأی قهر کرده اند، هر چند خواسته ها از زمین تا آسمان است اما خواسته ای است که نظام مقدس جمهوری اسلامی هر چند برای آن برنامه دارد اما مجریان آن برنامه ای نداشته و ندارند، درست همانند انتظاری که مردم از شخصی که قصد نماینده شدن دارد، دارند و آنرا با این سؤال مطرح می کنند که خوب حالا شما چه کاری برای ما می توانید انجام دهید؟! آنان از تمام مسئولان و نظام جمهوری اسلامی نیز همین سؤال را دارند. پس تمام دست اندرکاران و مجریان و قانون گذران و حاکمان قضایی دست به یک حرکت زده و با تمام قدرت مردم را در این ایام با نظام مقدس جمهوری اسلامی پیوند بزنیم و تلاش ما بر  این باشد که علاوه بر نگه داشتن 62 درصد در صدد جزب آن 38 درصد باشند و باشیم


امام در سه کلام آیت الله سید حسن

به نام دادار هستی بخش

این روزها و این هفته ها مناسبت های مختلفی را با خود به همراه دارد از سویی مناسبت های فاطمیه است که دل تمام محبین اهل بیت را محزون کرده و ماتم آن بیشتر بر قامت شیعه خودنمایی می کند.

مناسبت بعدی دو انتخابات بزرگ و سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، هر دو نشان هایی از مردم سالاری دینی با مقیاس های و نسبت های مختلف،

و بحث دیگری که تمام جامعه ایران را به خود مشغول کرده نزدیک شدن به تغییرات فصلی سال نو و آماده شدن برای این ایام که رسمی ایرانی - اسلامی به خود گرفته است.

اما نکته ای که ذکر آن برای سیاستمداران و اهالی سیاست اهمیت چند برابر دارد، موضع گیری آیت الله سید حسن خمینی است راجع به اتفاقات و پیش آمدهای انتخابات است، سید بزرگواری که الحق متانت و عزت و بزرگواری را می شود در کلام و رفتار ایشان دید. در اجتماعی که با دوستان دیگری در خدمت این بزرگوار بودیم، مطالب بسیار مهم و کلیدی فرمودند که حیفم آمد در این نوشتار به آن نپردازم.

ایشان امام را برای همه مردم ایران اینگونه ترسیم کرد که امام و اندیشه امام را باید از این گونه مورد توجه قرار دهیم که

1- مصادره نشود، یعنی کسانی نیایند و امام را به اسم خود مصادره نمایند، بلکه امام متعلق به همه جناح ها و گروه ها و ایران اسلامی است.عده ای مخاطب غضب های امام را حزب و گروه مخالف خود دانسته و مخاطب محبت های امام را خود می دانند.

2- تحریف امام نشود، چرا که عده ای جایگاه امام را مهم یافته و در صدد بیان افکار و اندیشه های خود به اسم امام هستند. این عده چارچوبی از افکار خود را ترسیم کرده و برای توجیه افکار خود از کلمات امام به صورت انتخابی استفاده می کنند.

3- امام در یک معادله ریاضی در مقابل سایر جریانها و گروه ها و احزاب باید علامت بزرگتر در مقابلش قرار داد و امام را مساوی هیچ کدام از جریانها نباید دانست.امام نماد وحدت بین تمام گروه هاست و تلاش این باشد که این نماد حفظ شود و به یک گروه تعقلق پیدا نکند.

و به تعبیر یادگار امام پیام انتخابات برای ما همین می تواند باشد که امام اولا مصادره شدنی نیست، دوم کسی نمی تواند و نباید امام را تحریف کند.

 


انتخابات و تلاش برای خدمت

بسمه تعالی

بار دیگر مردم شریف و همیشه در زحمت ایران به ندای رهبری معظم پاسخ دادند تا حافظ انقلابی باشند که امام خمینی بنیانگذار آن بوده و خود به خوبی می دانند دشمنان قسم خورده ای دارد که نه زمان را می شناسند و نه مکان را تا بتوانند ضربه ای به آن وارد نمایند، که به برکت هوشیاری مردم و مسئولان امنیتی مخصوصا سربازان گمنام امام زمان (عج) که این روزها توطئه خناسان را نقش بر آب کردند، دشمنان قسم خورده این مرز و بوم نخواهند توانست ضربه ای به این کشور و مردم وارد نمایند.

باید تبریک گفت به ملت غیور و رشید و توانا و بصیر ایران که حماسه ای آفریدند که انشاالله امام و شهدا با قهقه مستانه شان در بهشت برین به اولیاءالله تبریک خواهند گفت، و در این دنیا نیز دل دوست داران به انقلاب و امام و رهبری معظم را خوشحال نمودند. این شکوه پاینده و مستدام بر مردم همیشه پیروز ایران مبارک باشد.

اما در مقابل این خوشحالی و شادی آنانی خواهند سوخت که دل در گرو این نظام و امام و رهبری نداشته و به هر بهانه ای در صدد تخریب دیگران به اسم نظام و اسلام هستند، آنانی که تنها خود را نماینده اسلام، نظام، و ولایت فقیه دانسته و دیگران را خائن، مال اندوز و ...می دانند. البته نباید از ذهن دور داشت که مال اندوزی کاری ناپسند و خیانت کاری حرام و چوب حراج به بیت المال زدن از اموری است که دل امام زمان را به رنج و درد خواهد آورد اما نه برای یک عده و یک جناح که برای همه جناح ها و احزاب، ولو طرف خود را نماینده امام زمان بداند و یا حتی باشد!

دشمنان این آب و خاک که جای خود را دارند و تلاش آنان جز ایجاد تفرقه و دو دستگی در بین نیروهای انقلاب و در صورت موفق نبودن بین اقوام و زبان ها و باز هم در صورت عدم موفقیت بین مذاهب، برای هیچ کس نباید پوشیده باشد، اما نباید از سیاست ورزی و سیاست بازی آنان نیز بی خبر بود که آنان ممکن است از حرف های امام و مسولان بر علیه دیگران استفاده کنند وهمانند عمروعاص فریاد لا حکم الا لله بر سر هر کوی و برزن زنند، و جاهلان یا متجاهلان را به سمتی که خود می خواهند هدایت نمایند و نیروهای نظام و مردم ما هم به اسم مقابله با آنان و به اسم اینکه ما با آنان دشمنی داریم به سمتی برویم که آنان می خواهند، که البته این حیله گرگان گرسنه و غربیان کفتار منسک بیشتر می تواند ایرانیان را به جان هم انداخته و اختلافات را سریع تر از هر چیزی گسترش خواهد داد.

در این بین اما نیروهایی که به اسم دفاع از آرمانها و شهدا و امام و رهبری ممکن است بازیچه واقع شده و خود را فدایی د انسته به اسم اسلام و نظام و خدایی نخواسته تیشه به ریشه اسلام و نظام بزنند.

انتخابات و رقابت به پایان رسیده و این نیروهای انقلابی هستند که دست در دست هم دهند و به یاری نظام بشتابند و به امید روزی که رگ های گردن همه ما در مبارزه با فساد و رشوه و پارتی بازی و کم کاری ها در ادارات، برای همیشه بیرون بزند و به یک دولت و اختصاص پیدا نکند و در دولت دیگری رگ های گردنمان نخوابد.

از طرفی تمام مسولان باید دست به دست هم داده و تمام تلاش آنان خدمت دلسوزانه به این ملتی باشد که با تمام کم کاری ها و ندانم کاری ها و فساد ادارات حماسه آفریدند و انتظار حماسه از منتخبین خود دارند.

 


روزنامه در پسا هفتم اسفند

کیهان: صرف راه رفتن مردم در خیابان هم تودهنی به مدعیان اصلاح طلبی است.

آیدین سیارسریع در ستون طنز روزنامه قانون نوشت:

کیهان: مردم با حضور گسترده ی خود تودهنی خونینی به ارائه دهندگان لیست انگلیسی زدند.

بی قانون: هنوز نتیجه اعلام نشده که!

کیهان: صرف راه رفتن مردم در خیابان هم تودهنی به مدعیان اصلاح طلبی است.

بی قانون: آقا شما به همه میگی مدعی اصلاح طلبی. ما نفهمیدیم اصلاح طلب واقعی کیه.

کیهان: ماییم.

بی قانون: اجازه هست من سرم رو بکوبم به دیوار؟

کیهان: عده ای از انگلیس پول گرفته اند تا سرشان را به دیوار بکوبند و بگویند کیهان زده است.

اعتماد: حضور دکتر محمدرضا عارف در یک کله پزی پس از انجام فریضه الهی / دکتر عارف: کله پاچه اش مثل انتخابات امسال سنگین بود. باید یه چیزی بخوریم بشوره ببره!

خبرآنلاین: پرسپولیسی ها به چه کسانی رای دادند؟ + جدول / نظر برانکو و مظلومی درباره آینده خاورمیانه + عکس

آرمان: آیت ا... هاشمی رفسنجانی کبیر در نطقی بی سابقه اعلام کردند: انتخابات چیز خوبی است.

وطن امروز: مردم با حضور پرشور خود در انتخابات بار دیگر مخالفت خود را با افزایش قیمت بنزین توسط دولت بنفش اعلام کردند

رهبر طالبان: در انتخابات از اصلاح طالبان حمایت کردیم!

اطلاعات: مردم یک صدا تَکرار کردند ... (ادامه در صفحه حوادث / زیر آن عکس شطرنجیه)

فرهیختگان: آقا اینا رو ولش کن، مدیر مسئول ما رو پس نمیدین؟

ابرار: مردم با حضور یک دست خود اعلام کردند ... (متاسفانه بقیه اش رو با paint نمیشه صفحه بندی کرد. به یک فتوشاپ کار حرفه ای نیازمندیم / گوتنبرگ: از این که یاد بنده را زنده نگه می دارید متشکرم)

شهروند: مجلس دهم زخم های ملت را یک جوری رفو کند

رسالت: حضور پرشور ملت / دکتر فلانی زاده: انشاا... با پیروزی کاندیداهای موتلفه شاهد مجلسی جوان و شاداب باشیم.

آفتاب یزد: نمیشه یه کاری کنیم دیگه تیترها رو هم خودمون ننویسیم؟

نیک صالحی: سحر قریشی عکس انگشت آبی خود را در اینستاگرام گذاشت / حمله طرفداران پرسپولیس به صفحه سحر قریشی / سحر قریشی: استقلالی نیستم، اثر جوهر استامپ است! / حمله طرفداران استقلال به صفحه سحر قریشی

قانون: ملت آمدند! (نتایج شمارش آرا در صفحه تحلیل سیاسی) / نمی دونیم دیگه چه جوری پر کنیم!


نتایج انتخابات مجلس شهرستان سنقر

به گزارش سهیل سنقر، پایگاه اطلاع رسانی سهیل سنقر لیست نهایی نتایج شمارش آرا برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه سنقروکلیایی را منتشر کرد.

 

با پایان یافتن شمارش آراء، انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درحوزه این شهرستان به دور دوم کشیده شد.

 

1. سید جواد حسینی کیا 10543

2. محمد عمادی رستگار 5585

3. سمیه بنی عامریان 5155

4. موسی اعظمی 4294

5. محمد ابراهیم محبی 4265

6. حسین خوش اقبال 3944

7. علی قربانی 2506

8. علی اکبر خاکزاد 1967

9. علی اجاق 1188

10. فرامرز فرمانی 1111

11. مهدی عمادی انور 1013

12. علی رضوانی 955

13. فریدون احمدیان 918

14. رسول عمادی وفا 637

15. غلام سلطانی 620

16. علی کلوند 602

17. رضا نجفیان 586

18. علی رضا خادمی 581

19. امین الله یاوری 556

20. علی اصغر همتی 528

21. پروین همتی 337

22. آرش دیده ور 188

23. وحید بنی عامریان 161


آیا این سیاست را می پسندیم؟!

 

 

بسمه تعالی

وقت کار علی برار      وقت مزد علی دزد !!

گاهی بخاطر سیاستمان بشینیم و بگرییم و گاهی برای مواضع دینیمان زجه بزنیم، اما کسی یارای پاسخ گویی نمی یابیم، نگاهی به وضعیت جامعه کنونی ما حکایت از وضعیت سردمداران و مسولان کشور می کند، جوانانی که خود نمی دانند چه می خواهند، البته توهین به شعور آنان نمی کنم بحثم عده ای است که با پیامک های خود و با به اشتراک گذاشتن مطالبی که به مزاقشان بد نمی آید هر چند ممکن است اعتقادی به آن نداشته باشند و شاید هم داشته باشند، اما به هر حال حکایت آنان که بر دین ملوک خودشان هستند نشان از وضعیت به هم ریخته سیاست بازی های مسولان دارد، یا نشان از سیاست بازی به اصطلاح نخگبان جامعه ما دارد.

جامعه کنونی ما به این صورت است که هیچ کس نمی تواند پیش بینی وضعیت آینده آنرا داشته باشد، هر چند عده ای به آن افتخار هم می کنند!! اما اگر از من بپرسید، چرا؟ چنین جواب می دهم که عوامل متعددی دارد از جمله مخفی کاری ما در امور و کارها که اتفاقا نخبگان توجیه دینی نیز برای آن دارند! و اعضای دیگر جامعه با تعبیر مگر مرده شور باش و مزد بگیر کار به بهشتی و جهنمی بودن مرده نداشته باش! کار خویش را توجیه می کنند!! البته غیر پیش بینی بودن جامعه ما برای دشمنان شاید بتوان گفت یک نکته مثبت است، اما در مورد خودمان و جامعه درونی خودمان چه اتفاقی خواهد افتاد!؟ جامعه ما راه درازی دارد تا اسلامی شدن و سیاسی شدن، یا به تعبیر دیگر اخلاق سیاسی مورد تأیید اسلام را پیدا کند و این کار نیز از هادیان جامعه بر خواهد آمد اگر خود هادی باشند به این سمت.

نگاهی به وضعیت ادارات کشور نه در این دولت و نه در دولت های قبل که در همه دولت ها حکایت از یک چیز دارد و آن فرهنگ شدن آشنا یابی برای انجام کار اداری روزمره !! البته این مشکل که می گویم مشکل کار غیر قانونی نیست، (که آن هم به همین صورت دوست یابی و آشنا یابی و فامیل بودن الا ماشاالله شاید از کار عادی نیز سریعتر انجام گیرد!،) که آن جای خود دارد، همین وضعیت اداری، معمول جامعه ماست، چون فرهنگ اداری ما چنان شده که کسی کار معمول را به راحتی و به درستی انجام نمی دهد، بلکه کار یک ساعته را ممکن است در چند روز و گاه یک هفته به تأخیر بیاندازند!! لذا ارباب رجوع تنها به دنبال یک آشنا است که کار قانونیش را در وقت عادی و معمول آن انجام دهد!!

حال باید دید این فرهنگ از کجا ناشی شده است!؟ آیا از کار ارباب رجوع است یا کار کارمند و ارباب کار؟ وقتی که یک مسئولی برای انجام کارش به مسئول بالاتر رجوع می کند، این بزرگوار به خاطر پر اهمیت نشان دادن کار خود، کار مسئول پایین دستی را به بعد از جلسه موکول می کند، بعد از جلسه ممکن است مسئول بالاتر از ایشان کاری بخواهد و این مسئول پایین دست باید برود رد کارش تا دوباره فرصتی پیش آید و کارش توسط این آقای مسئول انجام گیرد، در این بین شکایتی هم به بالاتر از آنان وجود ندارد، چون دو حالت دارد یا برگه شکایت به دست همان متشاکی می رسد!! که وامصیبتا، یا بخاطر سرپوشی بر اعمال مسئول بالاتر همه این عیوب سرپوشی می شود! تا خدایی نخواسته همه زیر سؤال نروند آنوقت به اصطلاح خودشان نظام !!! در عرف مخاطب نظام جمهوری اسلامی نظام است، اما به واقع نظامِ کاریِ این مسئولان است به خطر نیافتد!!

اما اینکه چرا چنین می شود؟! باز هم دو علت دارد مسئولان بالاتر نیز چنین عمل می کنند و سرپوشی بر سرپوش ها دارند، یا اینکه این کارمندی که با هزار سلام وصلوات و هزار پارتی وارد شرکت یا اداره شده مطمئن است حال که کد رسمی بر پیشانیش خورده دیگر به هیچ وجهی من الوجوه، اخراج بشو نیست، لذا در اداره یا شرکت بیش از آنکه کار اداره یا شرکت را انجام دهد کار شخصی خود را انجام می دهد، حال یک کارمند جزء تا برسد به کارمند بالاتر و هر چه بالاتر بیشتر!!

خوب حالا ا رتباط این وضعیت با فرهنگ سیاسی کشورمان چیست و چگونه است؟ هر گاه مقداری با دقت به وضعیت کاری و شعارهای تبلیغاتی مسئولان کشوری و کاندیداتورهای مجلس و همه و همه دقت کنیم، این واقعیت را به صورت واضح و آشکار می بینیم که « بگو، داد بزن، همه رامقصر کن، کی از تو عمل خواسته» شعار بهترین راه کار است و عمل بدترین دردسر، چون دیگران نیز باید عمل کنند و مسئول بالاتر وقتی می بیند این شخص موفق است از موقعیت خودش احساس خطر می کند، لذا کارشکنی هایش را آغاز می کند، چرا که از روی شایسته سالاری که به موقعیت نرسیده بر مبنای همان فرهنگ دهن کدخدا را ببین و ده را بچاپ عمل کرده است.گویند عادلی را گفتند  چه کار کردی که دزدی در مملکتت نیست، گفت هر جا دزد دیدم دست داروغه را قطع کردم.

این روزها تبلیغات انتخاباتی فضای عجیبی به حال و هوای شهرها داده است که بماند، اما یک مسئله ذهن همه را به خود مشغول کرده و آن این است که به راستی چه کسی راست می گوید؟! یکی که همه را به خیانت متهم می کند و دیگری همه را به بی خیالی و بی عملی، یکی خواهان عدم رأی به انگلیسی هاست و دیگری خواهان عدم رأی به متحجرین، آیا در بازی انتخاباتی هستیم که ما را در آن شرکت داده اند و ما هم گیج و واج به دنبال حقیقتی که با این وضعیت به هیچ وجه برایمان روشن نخواهد شد قرار گرفته ایم؟!، هر گاه داد می زنیم و دیگران را متهم می کنیم و خود را مبرا ، جامعه فرهنگ بزن در رو را یاد گرفته و در ادارات تنها به دنبال انجام عمل و کار خویش است حال با رشوه یا بدون رشوه!

در هنگام تبلیغات و مناسک ملی و مذهبی انتظار حضور همگی داریم و از آنان می خواهیم که در آنچه مسئولان از مردم می خواهند شرکت کنند، اما هر گاه که بحث حساب و کتاب مسئولان در برابر مردم است همه مردم را هیچ کاره فرض کرده و پاسخ گویی خود را به ناکجا آباد موکول می کنند!! فرهنگی که جامعه ما از این وضعیت می گیرد، شیره مالیدن و کلاه سر مردم گذاشتن به هر نحو ممکن!! هر گاه بحث انتخابات می آید حضور همه اقشار و احزاب و گروه ها را خواهانیم، و اگر کسی در این موقعیت کنار بکشد به خائن و ضد نظام متهمش می کنیم!! اما آنگاه که قرار است تقسیم قدرت کنیم، تمام نیروهایشان را قیچی کرده یا به مزدور بودن به کشورهای دیگر متهمش می کنیم تا نتوانند موفقیتی کسب کنند!! مردم از این فرهنگ سیاسی، فرهنگ استبداد و خود کامگی را یاد می گیرند!!

خلاصه آنکه به یک ضرب المثل می رسیم که جامعه سیاسی و فرهنگی ما به آن بی توجه است.

وقت کار علی برار      وقت مزد علی دزد!!

 


اهمیت انتخابات خبرگان

آیت الله محمد سروش محلاتی، از اساتید دروس خارج فقه حوزه علمیه قم با انتشار یادداشتی نکاتی را درباره مجلس خبرگان و انتخابات عنوان کرده است. متن این یادداشت در ادامه می خوانید.
«انتخاب را پاس بداریم!
در آستانه انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان هستیم، مجلسی که وظیفه مقطعی تعیین رهبری و وظیفه مستمر نظارت بر صلاحیت وی از نظر تقوا و تدبیر و دیگر شرایط را بر عهده دارد، در این فرصت، توجه برادران و خواهران را به این مطلب اساسی جلب می کنم که خبرگان یک مجلس انتخابی است. و همه باید تلاش کنیم که انتخابی تشکیل شود. مبنای حقوقی مسأله نص قانون اساسی است که در اصل یکصد و هفتم به «خبرگان منتخب مردم» تصریح کرده است و زیربنای فقهی آن همان سخنی است که حضرت امام خمینی در آخرین روز های حیات خود فرمود که نفوذ حکم مجتهد جامع الشرایط به تعیین وی از سوی خبرگان منتخب مردم است، از این رو رای و نظر خبرگانی که از این پشتوانه برخوردار نبوده و انتصابی باشند، شرعا و قانونا نمی تواند فقیهی را برای مردم تعیین و بر انها تحمیل کند، بناء علیهذا هرگونه اقدامی که نقش این انتخاب را تقلیل دهد و جوهره ان را تضعیف نماید ، به اعتبار این نهاد لطمه وارد می سازد. مثل :
یک: حذف داوطلبانی که صلاحیت آنان مورد تأیید اعاظم حوزه قرار گرفته وب ر اساس نظرسنجی ها بیشترین گرایش مردم را به همراه داشته اند.
دو : سپردن مدیریت انتخاباتی( در مراحل مختلف تأیید صلاحیت و یا رسیدگی به شکایات و یا نظارت ) به گروهی که خود دارای تشکل صنفی - سیاسی حوزوی برای معرفی کاندیداهای خاص و تبلیغ از آنان می باشند.
سه : تصمیم گیری درباره صلاحیت داوطلبان توسط رقیبان انتخاباتی خود
چهار: تصمیم گیری منصوبان حاکم درباره صلاحیت کسانی که می خواهند درباره حاکم نظر دهند.
پنج: استثنا کردن علمایی که اجتهادشان توسط رهبری تأیید شده از نیاز به امتحان، و بی اعتبار شمردن شهادت به اجتهاد همه مراجع تقلید.
شش: محول شدن رسیدگی به شکایات شاکیان به خود مشتکی عنه
هفت: مجاز بودن رد صلاحیت داوطلبان در زمانی که فرصت اعتراض برای آنها وجود ندارد
هشت: برگزاری امتحان برخی کاندیداها توسط برخی از کاندیدهای دیگر
نه: یکی بودن نهاد اجرا (در مرحله رسیدگی به صلاحیت و آزمون داوطلبان) با نهاد نظارت
ده : (و از همه مهم تر آن که) در تفکر غالب بر فقهای نظام، اساسا "انتخاب" برای تعیین اعضای خبرگان، موضوعیت ندارد و چون آن ها نقش بینه و شاهد را برعهده دارند، از این رو بدون انتخاب مردم نیز نظر آنها شرعا حجت است، یعنی شرعا مانعی برای نصب آن ها از سوی رهبری وجود ندارد! چه این که مردم نیز وظیفه دارند نظر آنان را بپذیرند حتی اگر بدون انتخاب در این نهاد باشند زیرا اساسا در هیچ یک از امور حکومت، مردم حق دخالت ندارند: «لم یکن لواحد منهم من عند نفسه ان یتدخل فی امر من امور الملک و الامه، فانه مفوض من عند الله الی ولی الامر»
با توجه به نکات بالا مسأله اول امروز خبرگان نه مسأله تعیین رهبر است و نه مسأله نظارت بر او، بلکه مسأله انتخاب یا انتصاب است، مسأله صیانت حق انتخاب مردم است. چه بسا به گمان ساده انگاران، خبرگانی با ترکیب مشابه خبرگان کنونی نیازی به هزینه کردن و در صحنه حاضر بودن نیست. خطای این تحلیل آن است که در آن، ارزش انتخاب نادیده انگاشته و متقابلا از خطر رو به ضعف رفتن انتخاب غفلت گردیده است. نباید فراموش کنیم، که خبرگانی با بهترین ترکیب چنانچه بدون انتخاب باشد، برای فردای ما فاجعه است، بر این اساس می توان نتیجه گرفت که:
اولا: حضور در انتخابات برای صیانت از انتخاب و جلوگیری از تبدیل آن به ضد انتخاب ضروری است.
ثانیا: در انتخابات تقدم با کسانی است که به انتخابی بودن این نهاد باور دارند، نه کسانی که آن را به شکل غیر انتخابی هم می پذیرند.
ثالثا: اگر انتخاب بین هیچ یک از گزینه ها امکان ندارد، می توان مانند نمایندگان مجلس عمل کرد که در رأی به وزرای پیشنهادی حق رأی خود را با رأی به عدم اعتماد حفظ می کنند.
در پایان به ملت شریف و رشید ایران یادآور می گردد، حق انتخاب در انتخابات خبرگان، یک حق «استثنایی» است که باید با حضور جدی خود آن را پاس بداریم. زیرا هر نهاد دیگری را می توان فرض کرد انتصابی بوده و با نصب ولی امر شکل بگیرد، ولی در این جا نصب، ذاتا باطل و غیر معقول است زیرا بالمآل به معنی نصب ولی امر توسط خود اوست.
به علاوه، نهاد های دیگر نظام یا انتصابی اند و یا اگر هم انتخابی اند، یا رأی مردم نیاز به تنفیذ دارد، (ریاست جمهوری) و یا تصمیم نهاد انتخابی قابل تحدید با عدم تنفیذ یا تأیید است. (مجلس شورای اسلامی) و در این میان خبرگان، یگانه نهادی است که هیچ فرمانی در آن نافذ نیست و فقط رأی مردم در آن تعیین کننده است. لذا برخی از فقها فرموده اند که این نهاد هرگز انحلال پذیر نیست، زیرا انحلال آن بی اعتباری ولایت را به دنبال دارد. و البته با این استدلال دخالت در آن نهاد نیز با همین محذور مواجه است.
از این رو همه باید با احساس تعهد در این صحنه بی نظیر نقش آفرینی داشته و دین خود را به اسلام، انقلاب، امام و شهیدان ادا کنیم.»

لیست درجه سه در مقابل لیست درجه1

محمد جواد حق شناس عضو ارشد حزب اصلاح طلب "اعتماد ملی" با اشاره به اهمیت دو انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی گفت: انتخابات 7 اسفند یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اتفاقی است که حداقل در سال جاری و یا در سالیان اخیر در حال شک گیری است.

عضو حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با خبرنگار عصر ایران توضیح داد: هفتم اسفند می‌تواند جمهوری اسلامی را به قبل و بعد از خودش تفکیک کند. مردم با حضور خود در انتخابات می‌توانند بسیاری از نقش‌هایی را که برای آینده کشور طراحی شده است را برهم بزنند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب افزود:  حضور مردم در انتخابات هفتم اسفند یک باطل سحر است. تصمیم مردم می‌تواند افسون‌های دمیده شده را باطل کند.

حق‌شناس تصریح کرد: هفتم اسفند ماه و حضور مردم نه به تمامیت خواهی، نه به انحصار، نه به فساد گسترده و نه به بازگشت دوباره احمدی نژاد و طرفداران اوست.

وی ادامه داد: خیلی از سابقون انقلاب به دلیل عدم التزام به قانون و اسلام رد شده‌اند. این برخوردها هزینه بسیار سنگینی به کشور و نظام تحمیل کرد.

حق شناش گفت: مروری کوتاه به آمار رد صلاحیت‌ها نشان می‌دهد که فقط 31 استاندار رد صلاحیت شدند. صدها مقام اجرایی بالادست و بلند مرتبه مانند مدیران کل و معاونین وزرا که فقط در کارنامه خود خدمت به نظام را داشتند رد صلاحیت شدند. این رد صلاحیت تنها مربوط به اصلاح‌طلبان و حامیان دولت نیست بلکه بسیاری از چهره‌های اصول‌گرای معتدل هم از صحنه رقابت حذف شدند.

مدیر کل سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات با بیان اینکه جریانی به سه هدف طراحی شده به دنبال شرکت نکردن مردم در انتخابات و تضعیف دولت و فتح مجلس هستند: برای اولین بار در سه سال گذشته در صداوسیما گفت‌وگوهایی منتشر می‌شود که به نوعی مردم را به عدم مشارکت در انتخابات ترغیب می‌کند. صداوسیما به مردم پیام می‌رساند که چه فایده‌ای دارد در انتخاباتی شرکت کنیم که نماینده‌های مجلس نمی‌خواهند به مشکلات ما رسیدگی کنند و این از عجایب انتخابات است.

وی ادامه داد: آنها در گام بعدی دولت را هدف قرار داده‌اند تا برجام را بزنند. این جریان مایل نیست توفیقات دولت ادامه پیدا کند. این جریان تلاش می کند دولت روحانی را یک دولت چهارساله معرفی کند. گام بعدی این جریان، فتح مجلس و فتح دولت آینده در انتخابات سال 96 است.

حق شناس افزود: «بدین منظور ایده ائتلاف 4 ضلعی ارائه شد که یک ضلع آن اصلاح طلبانی بود که تایید صلاحیت شده بودند. ضلع دوم حامیان دولت و ضلع سوم چهره های کارشناس و مستقلی بودند که توانمندی لازم برای تقویت حوزه های تخصصی مجلس را دارا بودند. ضلع چهارم بخشی از اصولگرایان معتدل که در گذشته نشان داده بودند پای دولت ایستاده اند و با تندوری مقابله می کنند که از جمله آنها آقایان مطهری، لاریجانی و کاظم جلالی بود«

وی تصریح کرد: «لذا به نظر می رسد فهرستی که اکنون اصلاح طلبان ارائه دادند دقیقا این ایده را عملیاتی می کند چنانکه از قبل گفته شد به جای پیگیری تحقق مجلس اصلاح طلبان باید یک مجلس اصلاح طلب را ایجاد کرد.»

حق شناس در پاسخ به سوالی در مورد ناشناخته بودن برخی اعضای لیست اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس تهران گفت: «به هر حال این راهکار تنها راهکار پیش روی اصلاح طلبان بود؛ چرا که در مرحله اول بررسی صلاحیت ها تنها 4 نفر تایید شدند و در مرحله بعدی هم چند نفر همچون الیاس حضرتی و محمدعلی وکیلی اضافه شدند«.

وی افزود: «با توجه به راهبردی که اصلاح طلبان داشتند طبیعی بود که لیست را 30 نفره ببندند و از مردم هم خواسته شود که به لیست کامل رای دهند.«

حق شناس :تصریح کرد من این لیست را لیست پیروز انتخابات می دانم و معتقدم حتی لیست درجه سه اصلاح طلبان نیز توان شکست لیست درجه یک اصولگرایان را دارد.«

این فعال سیاسی اصلاح طلب تصریح کرد: مردم باید به پای صندوق‌ها بیایند و با حضور یک پارچه در دفاع از حق الناسی که رهبری اشاره کردند برای جلوگیری از انحصار، گام دوم را بعد از گام اول که در 92 برداشته شد، محکم‌تر بردارند.

حق‌شناس تصریح کرد: هفتم اسفند ماه و حضور مردم نه به تمامیت خواهی، نه به انحصار، نه به فساد گسترده و نه به بازگشت دوباره احمدی نژاد و طرفداران اوست.


مطهری ، تلویزیون و انتخابات

سایت تابناک یادداشت حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مطهری فرزند استاد شهید مطهری را منتشر کرد.

مطهری نوشت: «در 9 بار انتخابات برگزارشده مجلس از ابتدای انقلاب، میزان مشارکت مردم در کل کشور حدود 60 درصد و در تهران جز در سه مورد، 50 درصد بوده است که در مقایسه با کشورهای دیگر قابل قبول است. اما نکته اینجاست که در همه این مدت، تقریبا همه کسانی که در رادیو یا تلویزیون با آنان مصاحبه شده، گفته‌اند در انتخابات شرکت می‌کنند. روشن است که مبدع این شیوه، مسئولان فعلی صدا و سیما نیستند؛ روالی است از گذشته و با چند دهه سابقه.»

«علت این پدیده عجیب یعنی آمار رسمی 60 درصدی از یک طرف و مصاحبه‌های یکدست صد در صدی از طرف دیگر، از چهار حال خارج نیست:

1. از هر 10 نفر ایرانی، چهار نفر در جلوی دوربین رنگ عوض می‌کنند، حال یا از روی نفاق یا از روی ترس. اگر این فرض درست باشد، با توجه به اینکه ضریب مشارکت بر همگان روشن است، هدف از پخش مصاحبه‌های یکدست، اثبات نفاق و ترس بسیاری از ایرانیان است.

2. کسانی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، جلوی دوربین با آسودگی خاطر و صداقت، عدم شرکت خود را اعلام می‌کنند ولی تلویزیون همه را سانسور می‌کند. در این فرض، هدف از پخش مصاحبه‌های یکدست این است که به مردم خوب حالی کنیم که ما اهل سانسور هستیم و «مردم» کسانی هستند که حتما در انتخابات شرکت می‌کنند و بقیه «نامردم» هستند.

3. کسانی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، اصلا حاضر به گفت‌وگو با تلویزیون نیستند چون یقین دارند پخش نمی‌شود. طبق این فرض، بخش قابل توجهی از مردم به رسانه ملی بی‌اعتماد بوده و عطایش را به لقایش بخشیده‌اند.

4. تلویزیون تا یقین نداشته باشد کسی پاسخش درباره شرکت در انتخابات مثبت است، با او مصاحبه نمی‌کند. در این فرض «مصاحبه با مردم رأی‌دهنده» تحت عنوان «مصاحبه با مردم» به خورد مردم داده می‌شود.

وجدان خود را قاضی کنیم. به کدامیک از چهار فرض بالا رضایت داده‌ایم و به چه قیمتی؟ آیا هر کدام از فروض چهارگانه درست باشد مصداق واضح (با اعتذار) «تف سر بالا» نیست؟

اساسا خوب است مسئولان از خود بپرسند که پخش این نوع مصاحبه‌ها برای جذب چه افرادی است؟ بسیج کرمان؟ طلاب قم؟ خانواده‌های شهدای اصفهان؟ رزمندگان جان برکف اهواز؟ سپاهیان بوشهر؟ اساتید بسیجی تبریز؟ یعنی اگر این مصاحبه‌های یکدست پخش نشود این افراد در انتخابات شرکت نمی‌کنند؟!

اگر مقصود عقلانی پشت این مصاحبه‌هاست، این هدف نباید چیزی جز تشویق افراد بی‌تفاوت و حتی مخالف نظام به مشارکت در انتخابات باشد. آیا پخش مصاحبه‌هایی که هم رسانه ملی و هم مردم می‌دانند نشان‌دهنده نظر همه طیف‌های مردم نیست و به نام نظر کل مردم پخش می‌شود، می‌تواند افراد مخالف یا حتی بی‌تفاوت را پای صندوق رأی بکشاند؟ این عدم صداقت با مردم نه‌تنها باعث جذب بی‌تفاوت‌ها و مخالفان نمی‌شود بلکه برخی افراد مصمم را هم برای رأی‌دادن به تردید می‌اندازد. من نمی‌فهمم از انکار اینکه نظام ما منتقد و مخالف در میان طبقات مختلف دارد چه سودی می‌بریم جز اینکه بر تعدادشان می‌افزاییم؟

لطفا کسی مرا راهنمایی کند: آیا مخالف‌نداشتن یعنی حق‌بودن؟ آیا مخالف‌داشتن یعنی باطل‌بودن؟ پس طبق این نگرش، نعوذ بالله خداوند که حق مطلق است، اولین ناحق است چون صد‌ها بار از مخالفان خود در قرآن سخن گفته و اصل وجودشان را نیز تایید کرده است.

خوشبختانه اخیرا چند بار رهبر انقلاب در سخنان خود مخالفان نظام و مخالفان خود را خطاب قرار داده و آنان را به پای صندوق‌ها دعوت کرده‌اند. آیا معنا دارد که ولی فقیه و بالا‌ترین مقام کشور با ارائه استدلال و با تواضع، برای مخالفان خود و نظام، کارت دعوت شرکت برای انتخابات بفرستد اما رسانه ملی در تبلیغاتش وجود دریافت‌کنندگان کارت را از اساس انکار کند؟!

چه جفای بزرگی است که تلویزیون فقط منعکس‌کننده نظرات انقلابیون و طرفداران نظام باشد و بزرگ‌تر از این جفا، این خیانت است که عده‌ای «رهبر انقلاب» را بر خلاف سیره ایشان تبدیل به «رهبر انقلابیون» کنند. بد‌تر آنکه چنین القا کنند که ایشان به صرف انقلابی‌بودن این افراد و در روز مبادا به کار آمدن، موافق اجرای عدالت در مورد انقلابی‌ها، در صورت ارتکاب هر نوع خطایی نیستند. گویی «انقلابی باش، هر چه خواهی کن!». چنین القائات نادرستی ممکن است صد‌ها هزار نفر را جذب کند اما میلیون‌ها نفر را دفع خواهد کرد.

مسئولان محترم دقیقا در این نکته بیندیشند که این مصاحبه‌های یکدست نه‌تنها نشان‌دهنده نوعی بی‌احترامی و نداشتن سعه صدر نسبت به مردمی است که در انتخابات شرکت نمی‌کنند، بلکه اساسا توهین به «رأی‌دهندگان» است. چرا؟ برای اینکه به زبان حال به مردم شرکت‌کننده در انتخابات می‌گوید شما آنقدر دهن‌بین و سست‌عقیده و سطحی هستید که اگر حتی یک نفر هم بگوید در انتخابات شرکت نمی‌کند، روی تصمیم شما تأثیر منفی می‌گذارد؛ لذا فقط نظرات موافقین را پخش می‌کنیم. آیا این است معنای فهیم‌دانستن مردم؟

جالب اینجاست که سیاست‌گزاران رسانه برای جذب بیشتر مردم، از نگرش‌های زیانبار سانسوری و امنیتی خود کوتاه نمی‌آیند اما از عقاید دینی خود به سادگی کوتاه می‌آیند، گویی دیواری کوتاه‌تر از دیوار دین وجود ندارد! به همین دلیل است که با عدم صداقت، برای بازارگرمی در ایام انتخابات، سراغ بدحجاب‌ها و تقریبا بی‌حجاب‌ها می‌روند. اگر برای مقاصد خودشان از دختران بزک‌کرده استفاده کنند هم عین شرع است و هم غوغا و اگر دیگران استفاده کنند هم ضد شرع است و هم واویلا! دختر بزک‌کرده با فکل‌های پریشان هر جا اراده کنند نشان‌دهنده عمق نفوذ انقلاب است و هر جا اراده نکنند، نشان‌دهنده عمق رسوخ ابتذال!

اگر واقعا به دنبال افزایش مشارکت مردم در انتخابات هستید، به جای آنکه فکل‌های بیرون‌آمده از زیر روسری‌ها را به نمایش درآورید، حرف‌های بیرون‌آمده از دل بخشی از مردمی که در انتخابات شرکت نمی‌کنند و اصل وجودشان در مصاحبه‌های رسانه ملی درباره انتخابات مورد انکار قرارگرفته است را به نمایش گذارید.

با خطاب حکیمانه اخیر رهبر انقلاب، رسانه ملی به جای آنکه عمده کار تبلیغاتی‌اش کالبدشکافی این مسأله باشد که چرا عده‌ای رأی نمی‌دهند و درد دل آنان را پخش کند و از مسئولان پاسخ بخواهد، هر روز به زبان حال این پیام را می‌دهد: «رأی نمی‌دهی، پس نیستی!». فکر می‌کند با گردآوردن 100 مجری زیر برج آزادی و گفتن صدباره «من رأی می‌دهم، تو رأی می‌دهی» و پخش چند موزیک هیجانی، دعوت بسیار مؤثری انجام داده است. این روش‌ها برای تشویق کودکان دبستانی و حداکثر راهنمایی خوب است، نه در مواجهه با یک ملت فهیم.

امیدی به تغییر این سیاست‌ها که بر اساس چند پیش‌فرض غلط امنیتی بنا شده است باشد یا نباشد، هر ایرانی با هر فکر و گرایشی، اگر اندک تاملی کند در اینکه شرکت‌کردن در انتخابات در این برهه به نفع اوست نباید تردید به خود راه دهد.

طرفداران نظام با هر تعلق جناحی، نیازی به توجیه و ترغیب ندارند؛ هم انگیزه دینی دارند و هم انقلابی. اما بی‌تفاوت‌ها و مخالفان و حتی معاندان، نظری به اوضاع منطقه بیندازند. فراموش نکنیم ده‌ها و بلکه صد‌ها هزار خونخوار با آرزوی مسخره سر به نیست کردن مردان شیعه یا ایرانی و دست‌درازی به ناموسشان - که نمونه‌اش را در برخورد با زنان مظلوم ایزدی شاهد بودیم - سر بر بالش می‌گذارند؛ آرزویی که به لطف الهی به گور خواهند برد. اگر کسانی با عملکرد نظام، با عمامه و حتی با دین مشکل دارند، قطعا حاضر نیستند دشمنان، به این خاک طمع کنند؛ طمعی که با اوضاع امروز و مشارکت کم‌رمق در انتخابات در دل آنان تقویت می‌شود. دشمن که داخل بیاید، دیگر میان عمامه و کراوات، ساپورت و چادر، مدزده و بسیجی، لیبرال و سنتی تفاوتی قائل نیست.

بنابراین مخالف نظام اگر منطقی باشد، درک می‌کند که برای امنیت کشور بهتر است در انتخابات شرکت کند. بله، دل ما هم پردرد است. همه دیده‌ایم که متأسفانه برخی شروران خطرناک را به راحتی آزاد می‌کنند و دوباره و ده‌باره در قالب زورگیری یا تجاوز به جان این مردم می‌افتند و با کلیپ‌ها جولان می‌دهند. نیز می‌دانیم که بعضا این مسئولان عزیز بیشتر به فکر قلم‌ها و سخنرانی‌ها هستند تا قمه‌ها و نعره‌ها. اما این دلیل نمی‌شود که هر یک از ما از انجام آنچه به ارتقای امنیت کشور کمک می‌کند، دریغ کنیم. باید دعا کنیم کارهای شروران با معجزه‌ای نوعی حرکت بر ضد نظام تلقی شود. آن وقت است که برخورد بسیار جدی‌تری صورت خواهد گرفت.

این نوشته را با دو نکته به پایان می‌برم:

1. امیدوارم این یادداشت به سرنوشت مطلب قبلی من تحت عنوان «چرا نیت شیطانی اینقدر زود به تجاوز منجر می‌شود» دچار نشود. اخیرا مطلبی به طور بسیار وسیع در شبکه‌های اجتماعی تحت عنوان «این مقاله از مجتبی مطهری فرزند کوچک شهید مطهریه» منتشر شده است. مطلب مذکور فقط تا نیمه اول آن یعنی تا قبل از «نماز صبح، رادیو را باز می‌کنید» از بنده حقیر محمد مطهری است و بقیه آن جعلی است که در یک اقدام غیراخلاقی به من (آخرین فرزند شهید مطهری) نسبت داده شده است. از خوانندگان محترم می‌خواهم که صحت و سقم مطالب منتسب به بنده را از کانال تلگرام اینجانب به شناسه (m_motahari) یا سایت‌های معتبر خبری پیگیری کنند.

2. اگر نمی‌خواهیم سخن بخش بزرگی از جامعه را پخش کنیم، لااقل بگوییم مصاحبه با «رأی‌دهندگان». چرا القا می‌کنیم با همه مردم از همه طیف‌ها مصاحبه شده است؟ گر چه راه صحیح‌تر و قطعا بسیار مؤثر آن است که سخن آنان را که نمی‌آیند بشنویم و با جدال احسن با آنان سخن بگوییم تا یک بار هم که شده آینه تبلیغات ما نه بخشی از جامعه بلکه همه مردم را نشان دهد، ولو آن بخش همراه ما، در اکثریت باشند.

رویکرد رسانه ملی به خوبی پاسخ این پرسش را می‌دهد که چرا شبکه‌های اجتماعی در کشورهای دیگر با «استقبال» مردم مواجه می‌شود و در ایران با «هجوم» مردم. آری، وقت آن است که این سخن چاره‌ساز حضرت ختمی‌مرتبت را باور کنیم: النجاه فی الصدق؛ ضرر نمی‌کنیم.»