سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

یاد داشت رهبری درباره شعبانیه

 فارس: مقام معظم رهبری فرمودند یکى از دعاهایی که لحن عارفانه و زبان شیواى آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالى‌ همراه است که نظیر آن را در زبانهاى معمولى و محاورات عادى نمى‌توان یافت مناجات شعبانیه است.

دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک شعبان یادداشتی را از مقام معظم رهبری درباره مناجات شعبانیه بازنشر داده است :

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم

دعا، وسیله‌ى مؤمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ى انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بى‌رابطه‌ى روحى با خدا و بدون عرض نیاز به غنى بالذات، در عرصه‌ى زندگى سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربىّ لولا دعاؤکم»1.

بهترین دعا آن است که از سرمعرفتى عاشقانه به خدا و بصیرتى عارفانه به نیازهاى انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّى‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که اوعیه‌ى علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - مى‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یى بى‌پایان از ادعیه‌ى مأثوره‌ى از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت مى‌بخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه مى‌سازد.

مناجات مأثوره‌ى ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکى از دعاهایى است که لحن عارفانه و زبان شیواى آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالى‌یى همراه است که نظیر آن را در زبانهاى معمولى و محاورات عادى نمى‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. این مناجات، نمونه‌ى کاملى از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبى است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوى عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.

مناجاتهاى پانزده‌گانه که از امام زین‌العابدین حضرت على‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایى مأثور از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است.

خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازى به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید.

آینده سیاسی احمدی نژاد و آسو شیتد پرس

خبرگزاری آسوشیتدپرس در یادداشتی با بررسی عملکرد رئیس جمهور در هفت سال گذشته، به پیش بینی آینده سیاسی محمود احمدی‌نژاد پرداخت.

  جام نیوز: آسوشیتدپرس روز چهار شنبه 24 خرداد (june. 13) در یادداشت خود با ابراز ناراحتی از حضور رئیس جمهور ایران در نشست امنیتی پکن نوشت: «احمدی‌نژاد در نشست امنیتی پکن در هفته گذشته حاضر شد. سران چین و روسیه برای گفتگوی خصوصی با احمدی‌نژاد، وقتی را برای خود تنظیم کردند و به او این فرصت را دادند تا نظریات خود را درباره قدرت‌های غربی بیان کند.»

این خبرگزاری افزود: «افزایش فشارهای سیاسی بر احمدی‌نژاد از داخل ایران، قابل مشاهده است و انقضاء تاریخ او نیز از دیگر عوامل برای محاسبه او می‌باشد. یکی از پسران محبوب پیشین حکومت روحانیون ایران، اکنون در سال آخر خود، بسیار ضعیف شده و در وضعیت غیرمنتظره‌ای قرار دارد و از سوی طرفداران سرسخت خود مطرود شده است.»

آسوشیتدپرس در ادامه به نقل از «سلمان شیخ»، مدیر مرکز بروکینگز «دوحه در قطر می‌نویسد: «شاید برای افرادی که فقط به صحنه نمایش ایران توجه می‌کنند، باور این مطلب سخت باشد، اما احمدی‌نژاد به عنوان فردی برای تعدیل روابط بسیار محافظه‌کارانه در سیستم حکومتی، ظاهر شده است.»

نویسنده در ادامه با اشاره به قهر و خانه نشینی چند روزه احمدی‌نژاد در سال گذشته نوشت: «احمدی‌نژاد سال گذشته حمایت سیستم حکومتی را از دست داد، حمایتی که از آن در هفت سال گذشته برخوردار بود، و در انتخابات بحث برانگیز 2009 در کنار وی ایستاده بود.

وی افزود: «با این حال احمدی‌نژاد، سیاست داخلی ایران را شکل می‌دهد، چنانچه او در تلاش برای حل مسائل بزرگی نظیر» تا کجا در مسئله هسته‌ای با غرب تعامل کند «،» چگونه با تحریم‌ها بیشتر، مواجه شود «و» برای انتخاب جانشین خود در انتخابات 2013 چه باید بکند «است. تحلیل‌گران می‌گویند یک عنصر اساسی، این است که آیا احمدی‌نژاد چالش خود با قدرت را احیا می‌کند یا خیر، در هر صورت، او می‌تواند در سال آخر ریاست جمهوری خود، برای هم پیمان سیاسی‌اش بجنگد. او همچنین می‌تواند در مسائلی چون مذاکرات ایران با آمریکا و سائر قدرت‌های جهانی تلاش کند، که طبق برنامه ریزی‌ها هفته آینده در مسکو از سر گرفته خواهد شد.»

خبرگزاری آسوشیتدپرس در ادامه به نقل از» مهرزاد بروجردی «، پرفسور دانشگاه سیراکوس، می‌نویسد: «تعدادی از همکاران احمدی‌نژاد دستگیر و تعدادی از آن‌ها از سیاست حذف شدند و توانائی او برای مهیا کردن جانشین برای خود در انتخابات آینده به طور جدی از بین رفته است.

آسوشیتدپرس در ادامه» سؤال «نمایندگان مجلس از رئیس جمهور را باعث تضعیف جایگاه وی خوانده و می‌نویسد: «احمدی‌نژاد اولین رئیس جمهوری بود که در ماه مارس به مجلس فراخوانده شد تا در برابری بخشی از کارهای دولت خود پاسخگو باشد. این امر باعث شد که وی از لحاظ سیاسی، بسیار آسیب ببیند و در انتخابات فوریه نیز با راه یافتن مخالفانش به مجلس، تیم مخالف او در پارلمان قوت گرفت.»

این خبرگزاری در ادامه آورده است: «احمدی‌نژاد طی سال‌های گذشته با برخی اظهار نظر‌هایش در بین رسانه‌های جهانی خبر ساز شد. از جمله» خواستار محو شدن اسرائیل از روی زمین «،» انکار هولوکاست «. و اظهارات او درباره» برنامه هسته‌ای ایران «.

آسوشیتدپرس در ادامه به نقل از» احسان احراری «، تحلیل‌گر سیاسی در ویرجینیا، می‌نویسد: احمدی‌نژاد بعید است که با میراث درخشانی، ریاست را ترک کند. یاوه‌گوئی‌های او درباره ماهیت افسانه‌ای هولوکاست، به صورت غیر ضروری تنش با اسرائیل را پر رنگ کرد.

گری سیک، متخصص امور ایران در دانشگاه کلمبیا نیز گفته است: اظهارات احمدی‌نژاد که مبتنی بر ایدئولوژیک خاصی است، باعث شد قدرت‌های جهانی، موضع محکمی در مذاکرات هسته‌ای داشته باشند. و این امر باعث شد کشورهای غربی از ایران به عنوان کشوری خائن یاد کنند.

وی معتقد است هر چند این تصویر، در بسیاری از موارد، تصویر غلطی است، اما احمدی‌نژاد این تصویر را در اذهان غربی‌ها تقویت کرد.


گفتم غم تو دارم ! طنز

گفتم غم تو دارم ... گفتا غمت سر آید ... گفتم که نان گران شد ... گفتا گران تر آید ... گفتم ز نرخ قصاب فریاد ما بلند است ... گفتا که گوشت کم خور تا حاجتت بر آید ... گفتم که از گرانی جانم به لب رسیده ... گفتا تحملش کن تا جان تو در آید ... نفهمیدیم فاز دوم چی شد ... اگه کسی فهمید به ما هم یه ندا بده اعلام ورشکستگی کنیم ...


انتقاد کواکبیان از احمدی نژاد

فارس: مصطفی کواکبیان، نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی بیش از ظهر امروز طی نطق پایان دستور در صحن علنی مجلس اظهار داشت: به نمایندگان مجلس نهم پیشنهاد می‌کنم ریاست مجلس پیشکش، حداقل یک کرسی هیئت رئیسه را به یکی از خانم‌های منتخب اختصاص دهید.

وی ضمن تبریک سالروز ولادت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به ملت، مقام معظم رهبری و به ویژه حجت‌السلام سید حسن خمینی افزود: انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی هرچه بود تمام شد اما امیدوارم منتخبان بتوانند به سوگند اصل 67 قانون اساسی پایبند و از حقوق ملت، قانون اساسی و استقلال کشور در آزادی مردم دفاع کنند.

نماینده سمنان در خانه ملت خاطرنشان کرد: هر چند در این انتخابات بداخلاقی‌ها به اوج خود رسید و استفاده از برخی امکانات عمومی و نهادهای بیت‌المال فراوان بود، اما هم حامیان و هم منتخبان اگر از این امکانات بهره جسته‌اند، بدانند که کار خلاف شرع و قانون انجام داده‌اند و حداقل استغفار کنند تا در پیشگاه خداوند و شهیدان شرمنده نباشند.

کواکبیان تصریح کرد: عده‌ای می‌گویند اصولگرایان پیروز انتخابات نهم هستند اما باید پرسید کدام اصولگرایان، اصولگرایانی که وکیل‌الدوله‌های مفتخر به وکیل‌الدوله بودن را در لیست خودشان جای می‌دهند یا دیگران، یا اصولگرایانی که امثال علی مطهری‌ها را هم جزو اصولگرایان نمی‌دانند و در لیست قرار نمی‌دهند.

وی با اشاره به اینکه عده‌ای می‌گویند اصلاح‌طلبان در انتخابات ناکام مانده و شکست‌ خورده‌اند، اضافه کرد: آیا اگر 35 نفر از لیست 85 نفری که در سراسر کشور معرفی شد و رأی آوردند به مفهوم شکست است، چراکه از لیست 150 نفری ما 20 نفر ثبت‌نام نکردند و 45 نفر هم رد صلاحیت شدند.

نماینده سمنان ادامه داد: در انتخابات نه تنها هیچ نهاد و ارگانی از ما حمایت نمی‌کرد، بلکه همه عالم و آدم و ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند تا ما رأی نیاوریم، از طراحی‌های رقیبان متکی به منابع قدرت گرفته که ما مخالف ولایت و ادامه فتنه هستیم تا برخی به اصطلاح طرفداران افراطی و سایت‌های مختلف که ما را خائن قلمداد می‌کردند اما با همه این تفاسیر 40 درصد از لیست مردم‌سالاری رأی آورد.

نماینده سمنان در مجلس با ابراز خرسندی از افزایش 10 درصدی تعداد آرا در انتخابات دوره نهم اضافه کرد: عملکرد ما را در مجلس خودتان بهتر می‌دانید و خدا را شاکر هستیم که نه تنها حتی یک دقیقه در صحن علنی، بلکه در هیچ یک از کمیسیون‌ها و کمیته‌ها هم تأخیر و غیبت نداشتیم.

کواکبیان خطاب به آقای احمدی‌نژاد بیان داشت: آقای رئیس‌ جمهور چرا شما هر روز در کشور یک جنجال تازه راه می‌اندازید، این روز‌ها به بهانه قانون نظارت بر نمایندگان خود را در مقام شورای نگهبان نشانده‌اید و بر خلاف اصل 98 قانون اساسی که تفسیر قانون اساسی را حق شورای نگهبان می‌داند خودتان یکطرفه تفسیر می‌کنید.

وی خاطرنشان کرد: اولاً چرا به آقای هاشمی شاهرودی نامه می‌نویسید، مگر اینجا بحث اختلافاتی بین 3 قواست وی ریاست هیئت حل اختلاف بین قوا را بر عهده دارد نه اینکه بخواهد در مورد یک طرح نمایندگان مجلس نظر بدهد.

کواکبیان افزود: ثانیاً شما حق اظهارنظر نمایندگان را خلاف اصول قانون اساسی تشخیص می‌دهید، مگر شورای نگهبان این چنین تشخیص را ندارد شورای نگهبان این قانون را تصویب کرده است و اگر خود را در مقام نظارت بر قانون اساسی می‌دانید.

نماینده سمنان ادامه داد: سؤال بنده از شورای نگهبان این است که آیا این هیئت را قانونی می‌داند و یا اینکه فقط در دوره آقای خاتمی آن را غیرقانونی می‌دانست اگر الآن غیرقانونی می‌داند آن را اعلام کند و الا خود آقای احمدی‌نژاد هیئت نظارت بر قانون اساسی را اوایل دوره‌ای که آمده بودند منحل کردند و هیئت نظارت بر قانون اساسی می‌تواند در مورد طرح‌ها و قوانین نمایندگان مردم نظر بدهد.

وی با اشاره به تحولاتی اخیر اروپا و رأی آوردن سوسیالیست‌ها بعد از 17 سال در فرانسه گفت: این مسئله نشانگر این است که مسیر اتحادیه اروپا هم احتمالاً باید تغییر کند و همه با توجه به مذاکرات در پیش داشته 1+5 در بغداد توجه داشته باشند که حتماً از حق و حقوق اصلی ملت ایران باید دفاع کنند.

کواکبیان علت رأی‌ نیاوردن سارکوزی در انتخابات را پیروی بی‌چون و چرا از قدرت‌های سلطه‌گر مانند آمریکا دانست و گفت: همه بدانند هر کسی که در مقابل مردم ایستادگی و یا ریاضت‌های بی‌مورد را علیه مردم به کار گیرد، حتماً سرنوشتی بهتر از سارکوزی نخواهد داشت


گفته های روحانی در باره مباحث هسته ای

به گزارش آخرین نیوز،حسن روحانی در این گفت‌و‌گو درخصوص چگونگی کناره‌گیری‌ از دبیری شورای عالی امنیت گفته است: 15 خرداد 84 خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و از ایشان خواستم که از دبیری شورای عالی امنیت ملی کناره‌گیری کنم. به ایشان گفتم من در دولت آقای هاشمی اگر توانستم کار کنم به این علت بود که بین من و آقای هاشمی اعتماد صد در صد بود. در دولت آقای خاتمی نیز در روزهای اول اعتمادی بالای 90 درصدی وجود داشت و خیلی زود اعتماد ایشان به من صد درصدی شد. آقای خاتمی نمی‌آمد به من بگوید که داری چکار می‌کنی با کی مذاکره کردی، چی گفتی. چرا این کار را نکردی و چرا این کار را کردی. اعتماد صد درصدی داشت. خدمت ایشان گفتم که من هیچ شناختی نسبت به آقای احمدی‌نژاد ندارم. ایشان نیز قاعدتاً نسبت به من هیچ شناختی ندارد و کار بسیار سخت جلو می‌رود. بعد از این استدلالات، آقا نیز پذیرفتند و گفتند که من نیز همین جور می‌بینم.
***
*
* برزیل چطور؟
- برزیل متفاوت است. در آن زمان ما نیز دنبال یک سری کشورها با عنوان کشورهای همفکر بودیم. فکر می‌کردیم اگر روزی مذاکرات ما با اروپا با شکست مواجه شد، باید بتوانیم کشورهای همفکر را جایگزین آنها بکنیم. طبیعی است مقدمات این کار نیز فراهم شده بود. در آن مجموعه، برزیل، آفریقای جنوبی و هند قرار داشتند.
* شما در کتاب، دیدار با شیراک، رئیس‌جمهور سابق فرانسه نیز اشاره کرده‌اید و درخواست کمک او از ایران را درباره حزب‌الله لبنان و مسایل منطقه، آورده‌اید. آیا به نظر شما تغییر هیأت حاکمه در فرانسه، و بعد تغییر حاکمیت در ایران، عامل شکست مذاکرات هسته‌ای ایران در آن مقطع نبود؟
- شیراک یک سیاست‌مدار بسیار پخته‌ای بود. در مذاکرات نیز از تکنیک‌های مختلفی برای گفت‌وگو استفاده می‌کرد. این حالت را من در شرودر صدراعظم آلمان ندیدم.
* بلر چطور؟ بلر در واقع جایگزین بوش از لحاظ تضاد با ایران بود؟
- اصلاً با بلر هیچ ملاقاتی نداشتم. در آن ایام آقای دکتر خرازی یک بار با بلر ملاقات کرد. من اصلاً دیداری با ایشان نداشتم. به هر حال شیراک یک سیاست‌‌مدار پخته بود. استنباط من از رفتار فرانسه این بود که آنها به دنبال یک رابطه خوب هستند. خصوصاً آنکه آنها عراق را نیز از دست داده بودند.
* عراق نقطه نفوذ فرانسه در منطقه بود؟
- بله. خلیج‌فارس برای اروپا و خصوصاً فرانسه بسیار اهمیت داشت. تقریباً همه این منطقه را آمریکایی‌ها تحت نفوذ خودشان قرار داده بودند. ایران یک کشور مهم و مستقل بود. در مذاکرات با سه کشور، تنها کشوری که می‌گفت ما به دنبال رابطه استراتژیک هستیم، فرانسه بود. انگلیس و آلمان می‌گفتند که ما روابط خوب و جامعی را می‌خواهیم. اما فرانسه سطح بالاتری را می‌خواست. هم به خاطر خلیج‌فارس و هم به خاطر سوریه و لبنان. فرانسه سوریه و لبنان را حیاط خلوت خودش می‌دانست. برای همین دنبال رابطه استراتژیک با ایران بود. خاطرم هست که آن زمان اتفاقی افتاد که بلافاصله از کاخ الیزه به من زنگ زدند و تشکر کردند. آن ایام، آقای سید حسن نصرالله در یک اجتماع بزرگ در لبنان یک سخنرانی داشت. ایشان ضمن سخنرانی، نام فرانسه را به زبان ‌آورد. بلافاصله مردم لحن تمسخر و اعتراض به کار بردند تا فرانسوی‌ها را تحقیر کنند. اما سیدحسن نصرالله بلافاصله جلوی آنها را می‌گیرد و مانع این کار می‌شود. این برای فرانسوی‌ها خیلی مهم بود. چون او مانع شده بود که جمعیت به آنها توهین کند. بلافاصله شب به من زنگ زدند و گفتند که ما از این حرکت یک پیام مهم دریافت کردیم و فکر می‌کنیم این در سایه تلاش‌های ایران، حاصل شده است.
* چه چیزی باعث می‌شود در کشور ما نگاه جامع منطقه‌ای دیده نمی‌شود؟ استراتژی نظام ما چیست؟ ما می‌خواهیم مقابل غرب بایستیم. درگیر شویم یا می‌خواهیم با حفظ هویت و استقلال، تعامل کنیم؟
- اگر بخواهیم این سوال را در مسأله هسته‌ای ببینیم، باید گفت که در پایان دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، شرایطی پیش آمده بود که ما در آن فرصت کوتاه نمی‌توانستیم به تفاهم و توافق نهایی برسیم. آخرین کاری که اروپا کرده بود، طرحی بود که برای ایران فرستاده بودند. ما آن طرح را با شدیدترین لحن رد کردیم. حتی به اروپایی‌ها گفتیم که شما با این طرح به ملت ایران توهین کرده‌اید و باید عذرخواهی کنید. لذا تفاهم در روزهای آخر تضعیف شده بود. از طرف دیگر نظام تصمیم گرفته بود که مجتمع اصفهان را راه‌اندازی کند. به اعتقاد من، اروپایی‌ها خیلی عجله بی‌منطقی را در صدور قطع‌نامه به خرج دادند. تا مجتمع اصفهان راه افتاد، آنها بلافاصله راه افتادند تا پرونده ما را به شورای امنیت ببرند. این کار عجولانه‌ای بود. چون اتفاقی نیفتاده بود. ما از قبل به آنها گفته بودیم که می‌خواهیم مجتمع اصفهان را راه‌اندازی کنیم. آنها نیز می‌دانستند. دولت جدید نیز وقتی روی کار آمد، غنی‌سازی را که شروع نکرد؛ فقط اصفهان راه افتاده بود. نطنز به همان حالت قبلی خودش بود.
*
- بله. اولین باری که رهبری فرمودند اصفهان را راه بیندازید در تاریخ ششم اردیبهشت 84 بود. در حالی که دولت جدید در مرداد ‌آن سال تشکیل شد. من خدمت مقام معظم رهبری پیامدها و مسایل داخلی و خارجی را عرض کردم. ایشان در مجموع فرمودند که اصفهان را راه‌اندازی کنید. ما نیز در جلسه لندن به غربی‌ها اطلاع دادیم که اصفهان را راه‌اندازی می‌کنیم. آنها قبول نکردند. خود من نیز در همان اردیبهشت پس از فرمان رهبری اعلام کردم اصفهان را راه می‌اندازیم. بنابراین تصمیم در آن زمان گرفته شد.
* این تصمیم ربطی به انتخابات ریاست جمهوری که نداشت؟
- نه. چون رئیس‌جمهور بعدی مشخص نبود. کیست.
* اما دولت بعدی، از این موضوع برای خود بهره‌برداری داخلی کرد.
- تصمیم نظام این بود که در دولت آقای خاتمی ما اصفهان را راه‌اندازی کنیم. اروپایی‌ها نیز نسبت به راه‌اندازی اصفهان مشکل چندانی نداشتند اما نتوانستند توافق ‌آمریکا را بگیرند. جک استراو برای همین موضوع به آمریکا رفت تا توافق آنها را بگیرد. اما آنها گفتند که صبر کنید تا ببینیم رئیس‌جمهور بعدی ایران کیست. انگلیسی‌ها نیز این استدلال را بیان می‌کردند. می‌گفتند این دولت زمانش تمام شده و نمی‌دانیم دولت بعدی کیست. توافق با این دولت بی‌فایده است. باید صبر کرد که رئیس‌جمهور و دولت جدید مشخص شود پس از آن توافق کنیم. یعنی انگلیس تا شهریور 84 می‌خواست صبر کند. چون پایه همه مباحث اعتماد بود. طبیعی است وقتی دولتی روی کار می‌آید و سیاست‌های خارجی دولت‌های قبلی را نفی می‌کند، این اعتماد به سادگی از بین می‌رود و به راحتی به نقطه اول باز‌نمی‌گردد.
* شما در کتاب‌تان اشاره کرده‌اید از اولین کسانی که از تأسیسات هسته‌ای و سانتریفیوژها بازدید کردند، جنابعالی و مهندس موسوی بودید و این کار تا مقاطع مختلف امتداد پیدا می‌کند و در یک نقطه همه با وجود اختلاف‌نظرهای سیاسی، توافق نظر داشته و دارند که رسیدن به فناوری هسته‌ای است. تا جایی که مهندس موسوی تعبیری به کار برد که رسیدن به فناوری هسته‌ای در حد نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران مهم است چرا با وجود این اجماع، جناح‌های سیاسی یکدیگر را متهم می‌کنند که یک جناح خیانت کرده و جناح دیگر اشتباه کرده است؟
- در اصل بحث هسته‌ای همیشه یک اجماع وجود داشته و الان نیز این اجماع وجود دارد. اگر فردا رئیس‌جمهور کسی دیگر شود، این نظر همچنان پایدار خواهد ماند که ما باید فناوری هسته‌ای را ادامه دهیم. منتها اختلاف‌نظر، زمانی ایجاد شد که در بحث هزینه ـ فایده یک عده‌ای می‌گفتند که باید سریع‌تر کار را پیش ببریم و یک عده به تأخیر و حرکت آرام‌تر اعتقاد داشتند. در این مباحث، اختلاف‌نظر همیشه بوده که اگر دیرتر راه بیندازیم نفعش چیست و ضررش چیست و بالعکس اگر زودتر راه بیندازیم چه خواهد شد. در زمان ما نیز نظر واحد وجود نداشت. اما تصمیمات در جمع‌بندی نظرات اتخاذ می‌شد. تیم جدید که آمدند، شرایط به گونه‌ای شد که آنها ناچار شوند به حرکت سرعت بدهند. اگر پرونده ما به شورای امنیت نمی‌‌رفت و اروپا با ایران مذاکرات را ادامه می‌داد، شاید نطنز شش ماه یا یک سال بعد راه می‌افتاد. وقتی ایران نطنز را راه‌اندازی کرد به این دلیل بود که پرونده به شورای امنیت رفته بود و اولین بیانیه شورای امنیت علیه ایران صادر شده بود. بنابراین در اصل، داستان توافق با اروپا در مقاطعی دچار مشکل شد. اما اینکه دولت بعدی آمد و دولت قبل را متهم ‌کرد، یک شیوه ضداخلاقی بود. در امر هسته‌ای که تمام تصمیمات با نظر همة سران نظام اتخاذ می‌شد تصمیم‌گیر دولت نبود. تصمیم فراتر از دولت گرفته می‌شد. آنها نیز می‌دانستند بنابراین این غیر‌اخلاقی بود که دولت قبل را متهم کردند. آنها که می‌دانند، بایگانی‌ها که در اختیار آنهاست. رئیس‌جمهور عوض شد بایگانی ریاست‌جمهوری که عوض نشده. دبیر شورای امنیت عوض شد، بایگانی دبیرخانه که تغییری نکرده، آن بایگانی‌ها هست. اسناد هست. مدارک هست. خیلی‌ها نیز در جریان بودند و می‌دانستند. آن صحبت‌ها و حرف‌ها به اعتقاد من با اخلاق اسلامی اصلاً سازگاری نداشت. ممکن است یکی بگوید من آن شیوه را نمی‌پذیرم، اشکالی ندارد. اما نباید اصول اخلاقی را زیر پا گذاشت.
* آقای دکتر وقتی تصمیمات فراتر از دولت بود و رهبری نظام، مستقیماً‌ در این امور نظارت می‌کردند، چرا یک تیم جداگانه زیر نظر رهبری و جدا از نهاد دولت برای این منظور در نظر گرفته نشد؟
- این کار خیلی سخت است. چون دولت در خیلی امور دخالت دارد. وزارت خارجه در سیاست خارجی، خیلی نقش دارد. در هر کشوری که بخواهیم اقدامی انجام دهیم، سفارت‌خانه ما در آن کشور باید مقدمات کار را آماده بکند. ابزار روابط خارجی ما در اختیار وزارت خارجه است. در عین حال مذاکرات تبعاتی دارد که آنها را دولت باید تحمل کند. لذا تیمی که مسوولیت را برعهده دارد، حتماً باید مورد تأیید صد در صد دولت باشد. در دوره‌ ما اگر شخص آقای خاتمی نسبت به شخص من یا تیم مذاکراتی ما تردید می‌کرد، کار پیش نمی‌رفت. کوچک‌ترین زاویه‌ای که بین آقای لاریجانی و احمدی‌نژاد ایجاد شد، آقای لاریجانی کنار رفت. با اینکه آقای لاریجانی را آقای احمدی‌نژاد انتخاب کرده و حکم داده بود ولی دچار مشکل شد. من 15 خرداد 84 خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و از ایشان خواستم که از دبیری شورای عالی امنیت ملی کناره‌گیری کنم. به ایشان گفتم من در دولت آقای هاشمی اگر توانستم کار کنم به این علت بود که بین من و آقای هاشمی اعتماد صد در صد بود. در دولت آقای خاتمی نیز در روزهای اول اعتمادی بالای 90 درصدی وجود داشت و خیلی زود اعتماد ایشان به من صد درصدی شد. آقای خاتمی نمی‌آمد به من بگوید که داری چکار می‌کنی با کی مذاکره کردی، چی گفتی. چرا این کار را نکردی و چرا این کار را کردی. اعتماد صد درصدی داشت. خدمت ایشان گفتم که من هیچ شناختی نسبت به آقای احمدی‌نژاد ندارم. ایشان نیز قاعدتاً نسبت به من هیچ شناختی ندارد و کار بسیار سخت جلو می‌رود. بعد از این استدلالات، آقا نیز پذیرفتند و گفتند که من نیز همین جور می‌بینم. گفتم خوب است برای دبیر شورای امنیت فرد دیگری مسوول شود. من آقای احمدی‌نژاد را فقط یک بار دیده بودم. یک بار در بحث زلزله تهران، ایشان را که شهردار تهران بود، به دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی دعوت کرده بودم. همین یک بار ایشان را از نزدیک و در آن جلسه دیدم. دیگر هم ایشان را ندیدم. به همین علت همکاری سخت بود.
* به عنوان سوال آخر، در سیاست خارجی ما باید به کجا برسیم و چه باید بکنیم تا به یک اجماع برسیم که وقتی امری در حال وقوع است، یک جناح با آن مخالفت نکند و آن جناح دیگر ایراد نگیرد. چون جناح‌ها تا زمانی که کار دست خودشان نیست، نمی‌گذارند، یک امر حتا ملی پیش برود. این مذاکرات هسته‌ای تا حالا چند بار به یک سرمنزل رسیده ولی هر بار به علت مخالفت‌ها کار متوقف شده است. جالب است که همه به همان سرمنزلی می‌رسند که دیگری تجربه کرده است. در واقع نگاه ملی وجود ندارد. چه باید کرد تا به یک دکترین ملی برسیم؟
- باید فرهنگ سیاسی جامعه را بالا ببریم. باید سطح فرهنگ عمومی مردم را خصوصاً در امر سیاست، ارتقا دهیم تا کسی نتواند با هو و جنجال‌ و شعار، افکار عمومی را بچرخاند. وقتی کسی در یک اجتماع می‌آید و می‌گوید فلان آقا یا فلان دولت خیانت کرده و بعد عده‌ای برایش شعار می‌دهند، یعنی حرفهای او مخاطب دارد. حرفش هنوز خریدار دارد. تند حرف می‌زند. اتهام می‌زند و تکبیر هم می‌گیرد. پس چرا ادامه ندهد؟ من فکر می‌کنم باید سطح افکار را بالا ببریم. مردم ایران البته خیلی سیاسی هستند ولی اصول سیاست و حتی فوت و فن دنیای سیاست با سیاسی بودن یک جامعه کاملاً متفاوت است. از نظر شکل عملیاتی، ما در کشورمان اصلاً حزب نداریم. حتی یک حزب هم نداریم. به تعبیر آقا، قبیله داریم. دور هم جمع می‌شوند. با هم چای می‌خورند و در انتخابات لیست می‌دهند. حزبی که بخواهد کادر تربیت کند، در افکار سیاسی و فرهنگی جامعه تأثیرگذار باشد، نداریم. و تا زمانی که یک سیستم درست در کشور سامان ندهیم شاید دمکراسی به نتایجی که باید برسد، دست پیدا نکند. دمکراسی به هر معنی، حتی همین مردم‌سالاری دینی که ما داریم، اگر باید رأی مردم تعیین‌کننده باشد، در کنارش باید سیستم حزبی نیز داشته باشیم. نمی‌توان گفت که حزب نباشد اما بخواهیم با انتخابات، مسوولان عالی‌رتبه کشور را انتخاب کنیم. پس افزایش فرهنگ سیاسی و وجود تشکیلات حزبی دو عامل مؤثر و مهم برای اجماع ملی ماست تا از طریق آن درباره مسایل مهم کشور به اجماع برسیم. در کنار این نیز باید یاد بگیریم که اخلاق سیاسی را رعایت کنیم. اخلاق سیاسی در جامعه ما جای خود را پیدا نکرده است. این نیز بسیار نقش دارد. اگر همه ما به راست‌گویی و منافع ملی ملتزم بودیم، دچار این همه مشکل نمی‌شدیم و آن نیز راه‌حلی برای مشکلات موجود بود. اما اخلاق سیاسی الان نیست و نبود آن الان مشکل‌ساز شده است. چنانکه نبود حزب و پایین بودن سطح فرهنگ سیاسی مردم نیز مشکل‌ساز شده است.

تصاویری از شهید مطهری



آیت الله مطهری در جمع چند تن از مسلمانان افریقایی



آیت الله مطهری ، آیت الله محمدحسین طباطبائی ، محمدتقی شریعتی مزینانی و محمدحسین مطهری (پدر آیت الله مطهری)



آیت الله مظهری در کنار علامه طباطبایی، یکی از فرزندانش و آیت الله طاهری خرم آبادی









تقدیر آیت الله مکارم از مطهری

مهر: یکی از مراجع تقلید شیعیان جهان با اشاره به مواضع علی مطهری در مجلس شورای اسلامی گفت: استقلال فکری شهید مطهری در فرزند ایشان نیز مشاهده می‌شود.

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی صبح پنج‌شنبه در دیدار با اعضای ستاد سی و سومین سالگرد شهادت علامه شهید مرتضی مطهری اظهار داشت: استقلال فکری که در آیت الله شهید مرتضی مطهری وجود داشت در علی مطهری نیز مشاهده می‌شود.

وی در ادامه با بیان اینکه ما امروز نیاز داریم اهداف اسلام را به جهانیان عرضه داریم بیان کرد: برگزاری مراسم‌های سالگرد نیز برای بیان اهداف اسلام است.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم در ادامه با تاکید براینکه شهید مطهری شخصیت جامعی داشت عنوان کرد: ایشان از نظر عقاید اسلامی، فقه، اصول و فلسفه جامعیت قابل توجه‌ای داشت و به همین دلیل آثارش در زمینه‌های مختلف تاثیرگذار است.

این مرجع تقلید با تاکید براینکه شهید مطهری فردی زمان‌شناس بود عنوان کرد: مسئولیتی که زمان بر عهده‌اش می‌گذاشت را به خوبی انجام می‌داد.

وی فداکاری را از دیگر خصیصه‌های این شهید بزرگوار دانست و بیان کرد: ایشان وقتی دیدند که دانشگاه به سمت دانشگاه‌های غربی در حرکت هستند احساس کرد که حضورش در دانشگاه ضروری است و همین امر باعث شد تا قم را‌‌ رها کرده و به تهران برود که این امر تاثیر زیادی نیز داشت.

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه قم ادامه داد: اگر بخشی از دانشگاهیان در انقلاب با هم هماهنگی داشتند بخشی از آن بواسطه فعالیت‌های شهید مطهری و شهید بهشتی و امثال این افراد بود که شهید مطهری در این زمینه پیشگام بود.

وی مسلح بودن به قلم و بیان را از دیگر ویژگی‌های برجسته شهید مطهری عنوان کرد و گفت: ایشان از این دو ویژگی برای دفاع از اسلام و تشیع استفاده می‌کرد.

آیت الله مکارم شیرازی در ادامه با پیشنهاداتی به ستاد گرامیداشت سی و سومین سالگرد شهید مطهری اظهار کرد: در سایتی که رونمایی می‌کنید مقید نباشید که تنها از آثار و مطالب شهید مطهری استفاده شود بلکه می‌توان در این زمینه از مطالب کسانی نیز که در راستای تفکر شهید مطهری مطالب خوبی دارند استفاده کنید.

وی در ادامه با اشاره به بهره‌مندی از رسانه‌ها برای اطلاع رسانی بیان داشت: باید فعالیت‌هایی که در زمینه‌ای مختلف انجام می‌دهید اطلاع رسانی شود.


دسته گل برادران خود جوش

آفتاب: پیش از آغاز موعد تبلیغات دور دوم انتخابات مجلس فعالیت های غیرقانونی انتخاباتی آغاز شد. 

بنا بر گزارشی که مهر منتشر کرده است در حاشیه مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (س) که روز چهارشنبه با حضور پرشور مردم در میدان هفت تیر برگزار شد برخی هم فرصت را مهیای فعالیت های سیاسی دیدند. در گوشه و کنار میدان عده‌ای جزوات انتخاباتی توزیع می کردند که در مواردی نیز با اعتراض مردم عزادار مواجه شدند. انتقاد تند و مطالب توهین آمیز به برخی از وفاداران انقلاب و جبهه متحد اصولگرائی از موضوعات برجسته در این جزوه های انتخاباتی بود.

توزیع بروشورهای تبلیغاتی و انتخاباتی برخی کاندیداهای جبهه پایداری در این مراسم در حالی که هنوز زمان تبلیغات رسمی برای دور دوم انتخابات آغاز نشده است از دیگر حاشیه های این مراسم بود.


خاتمی و مراسم حضرت زهرا(س)

خاتمی، علاقه و دلبستگی متقابل پیامبر اکرم(ص)و حضرت زهرا(س) با یکدیگر را در خور توجه خواند و اظهار داشت: «مورد اتفاق همه مسلمانان-شیعه و سنی- است که علاقه پیامبر به ایشان ، قابل مقایسه با هیچ کدام از بستگان و اطرافیان نبوده و همچنین محبت و مهربانی حضرت زهرا(س) به نبی اکرم(ص) به حد شیدایی می‌رسد مطمئنا این علاقه بیش از عاطفه یک پدر نسبت به فرزند ، یا علاقه یک فرزند به پدر است، چرا که این نسبت میان پیامبر با دیگران نیز بوده است.»

وی تصریح کرد: «درست است که پیامبر در عقل و حکمت، نسبت به دیگران در اوج بوده‌اند، اما ایشان به لحاظ عاطفه هم ممتازند و طبیعتا این عاطفه نسبت به فرزندان از جمله حضرت زهرا(س) هم بوده است. اما از یاد نبریم که عاطفه پیامبر تحت تاثیر شخصیت عقلانی و حکمی و معنوی آن بزرگوار بود. این عاطفه چنان است که خداوند درباره پیامبر می‌فرماید: "فلعلک باخع نفسک الا یکونوا مومنین ": تو از اینکه مردم به تو ایمان می آورند و این عشق و علاقه‌ای که داری و ‌می خواهی مومن باشند و احیانا سستی می کنند، جانبازی می‌کنی و با خودت اینگونه نکن".»

وی با طرح این پرسش که «چرا این عاطفه در اوج است؟»، توضیح داد: پیامبر(س) می خواهد انسانها به کمال برسند و از اینکه به کمال نمی رسند رنجیده و وملول می شود. پس این علاقه متفاوت صرفا یک عاطفه معمولی نیست، بلکه ناشی از معرفتی است که این دو بزرگوار نسبت به همدیگر دارند. پیامبر می‌فرمایند "فاطمه بضعه منی": فاطمه پاره تن من است. منظور، بعد جسمانی نیست، زیرا فرزندان دیگر هم اینگونه بوده‌اند. منظور از بضعه به جنبه معنوی پیامبر(ص) برمی گردد. یعنی همان "حقیقت محمدیه" که از ازل تا ابد گسترده است و اولین آفریده خداست.»

خاتمی ادامه داد: «فاطمه(س) پرتوی از آن حقیقت و بضعه‌ای از آن وجود مبارک است. خود قرآن می فرماید که پیامبر(ص) الگو و اسوه است؛ یعنی خداوند این همه عظمت را که آفریده است؛ ملک و ملکوت و لاهوت و ناسوت و... برای این است که از متن آن انسان برآید؛ این برترین آفریده خدا و انسانیت در وجود پیامبر(ص) به کمال می رسد: لو لاک لما خلقت الافلاک.»

خاتمی با بیان اینکه «این پیامبر با این شخصیت والا الگو و اسوه است و حضرت زهرا(س) پرتویی از آن حقیقت است و خودش نیز الگو و اسوه است»، اظهار داشت: «راه ما این است که شخصیت خود را با الگوی آنان بسازیم و شخصیتمان را به شخصیت آنها نزدیک کنیم؛ البته هدف نهایی قرب به خداست.»

وی افزود: «دسترسی به خدا نامیسر است اما حرکت به سمت او همچنان باید ادامه یابد" و ان الربک المنتهی". اما انسان بی نهایت است و باید همچنان به سمت خدا حرکت کند و هرچه منش و رفتار خدایی را در خود تقویت کند این قرب بیشتر می شود.»

خاتمی با مشکل خواندن دسترسی به شخصیت پیامبر(ص) و زهرا(س)، گفت: «این حرکت در عین حال از حرکت به سمت خدا و قرب الهی آسان تر است؛ دسترسی به شخصیت زهرا(س) نه فقط برای زنان که برای همه انسانها لازم است. یعنی الگویی که خداوند امکان او را با آفرینش این بزرگواران در همین زمین اثبات کرد.»

خاتمی در ادامه سخنان خود اظهار داشت: «گذشته‌ها بر امت اسلامی گذشته است؛ گذشته‌های تلخ و آن کسی که بیش از همه رنج دید حضرت زهرا(س) بود که با آزرده خاطری از دنیا رفت.»

خاتمی تاکید کرد: «اما آنچه مهم است اینکه در گذشته نمانیم و به امروز و فردایمان بیاندیشیم و از این بزرگواران و بخصوص روش و منش حضرت زهرا(س) ، با شناخت آن بزرگوار و پیروی از راه و روش و منش او، برای اصلاح حالمان و حرکت به سمت آینده‌ای بهتر مدد بگیریم.»

وی همچنین توصیه کرد: «از لحاظ فردی می‌بایست، ایمان را در خودمان تقویت کنیم، آثار شرک اعتقادی و اجتماعی را از خودمان بزداییم، فضیلتهایی که در آن بزرگواران بخصوص حضرت زهرا(س) در اوج خود بود را در خودمان تقویت کنیم.»

سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد: «در عرصه اجتماعی باید به سوی فضایی حرکت کنیم که زهرا(س) می‌خواست؛ فضایی که در آن راستی و تعهد و عدالت و پاکی و خیرخواهی آکنده باشد، فضایی که حاکمانش پاس حق و حقیقت و حرمت و حقوق مردم را بدارند و مردمانش در عین برخورداری از مزایای زندگی، اخلاق، ادب، آزادی و آزادگی را پاس دارند. اگر ما چنین بهره ای از وجود مبارک حضرت زهرا(س) بگیریم به راستی پیرو او و شیعه اوییم.»

در این مراسم که ساعد باقری اجرای آن را بر عهده داشت، پس از قرائت زیارت حضرت فاطمه زهرا(س) و تلاوت سوره یس به سنت هر ساله توسط قاری ممتاز قرآن کریم آقای سید حسین موسوی، جمعی از شاعران جوان کشور و برگزیدگان کنگره شعر فاطمی ،آقایان حسین جنتی، محمدرضا طاهری و خانم فاطمه سالاروند ، خانم فاطمه راکعی ، به قرائت اشعار خود در مدح و منقبت حضرت زهرا(س) پرداختند که این سروده‌ها با استقبال و تحسین حاضران روبرو شد.


بیماری فرهنگی ایران با تشخیص یک کارشناس فرهنگی

ه گزارش آخرین نیوز به نقل از برنا، حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در سلسله جلسات درسهایی از قرآن با عنوان «آثار انفاق و کمک رسانی» در قسمتی از صحبت‌های خود گفت:« الان داشتم می‌آمدم به من گفتند: مثلاً در شش ماه گذشته هفتاد و پنج هزار طلاق؟ هفتاد هزار طلاق در شش ماه گذشته. خوب یکسال می‌شود 140 هزار تا. چرا باید در جمهوری اسلامی در یکسال 140 هزار طلاق باشد؟ بخشی از این طلاق‌ها برای این است که دیر ازدواج می‌کنند.

پسر 35 ساله شده، 30 ساله. دختر 28 ساله شده، تنه درخت، شاخه که کلفت شد دیگر پیوند نمی‌خورد، طناب که شد اینها به هم گره نمی‌خورند. نخ قرقره زود گره می‌خورد. ولی طناب...بعد وقتی پسر سن‌اش بالا رفت، چهار تا رابطه پیدا می‌کند. دختر چهار تا تلفن به او می‌شود. انوقت اینها حواسشان جای دیگر است. وقتی هم به هم نگاه می‌کنند، نمی‌خواهی جای دیگر می‌روم! قبل از تو سی جای دیگر بودم، سی و یکمی می‌روم!

وی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: متأسفانه مملکتمان یک بیماری عجیبی دارد این است که خیلی لفت داده می‌شود. الآن یک خانه که می‌خواهی در ایران بسازی، با فرودگاه مالزی یکجور است. سفیر ما در مالزی گفت: بیا فرودگاه را ببین. ما را مالزی برد دیدیم اوه، چه فرودگاهی! با قطار از این طرف باید آن طرف رفت. یک شهر است. گفت: به نظر شما چند سال این فرودگاه را ساختند؟ گفتم: طبق فرودگاه امام خمینی اگر باشد، باید هشتاد سال باشد. گفت: اینجا را سه ساله ساختند. باور نکردم. بعد ما هم یک خانه می‌سازیم سه سال. یک سال را تقریباً در شهرداری گیر هستیم. می‌شود کارها را... صنعت ما هم همینطور است.

ما صرفه‌جویی نمی‌کنیم. قدیم تنورها که بود سیخ می‌کردند در سیب‌زمینی، می‌گفتند: شاطر سلام این سیب‌زمینی‌ها را بپز. این می‌انداخت کنار تنور، همینطور که نان پخته می‌شد، سیب زمینی این هم پخته می‌شد. یک مقداری کارها را جمع کنیم. صرفه‌جویی کنیم در زمان. به جوان‌ها بارها گفتم ولی باید صد بار دیگر هم بگویم که همه‌ی جوان‌های ایران بشنوند. آقا ورزش را تماشا نکنید. خودت ورزش کن. خسته شدی بلند شو ورزش کن. این نشسته یک کشور دیگر به یک کشور گل می‌زند. چه چیزی گیر تو می‌آید؟ هیچی! مثل اینکه به پولهای بانک نگاه کنیم. (خنده حضار) خوب به تو که نمی‌دهند. آخر تماشای پول که برای تو پول نیست. تماشای ورزش تلف عمر است. بله اگر پایت در گچ بود.»

همچنین حجت الاسلام قرائتی گفت:«در خیابانی که نهضت سواد آموزی است. خیابان دکتر فاطمی، نه تا سالن است. یک سالن حالا سالگرد نهضت سواد آموزی است در همین سالن مراسم می‌گیرند. بعد وزارت کشور است. بعد جهاد کشاورزی است. بعد کانون فکری کودکان است. یک سالن همه مثل یک تابوت همه می‌روند یک ساعت در آن می‌خوابند تمام می‌شود می‌رود. شما حاضر هستید برای هر خانه‌ای یک تابوت، برای هر انسانی یک تابوت، می‌شود از یک سالن چند منظوره ساخت. مهندسین ما سالن‌ها را طبقه‌ی چهارم می‌سازند. قربانت بروم. من مهندس نیستم اما تو که مهندس هستی این سالن را پایین بساز، درش هم به خیابان باز شود. که مردم خیابان هم بتوانند اگر از مکه آمدند، افطاری دادند، مراسمی داشتند، عروسی داشتند، خنده‌ای، گریه‌ای، در همین سالن. وقتی سالن می‌سازی، در اداره آن هم طبقه چهارم، این مخصوص کارمندهای دولت می‌شود. کارمندهای دولت هم فقط باید سالروز تأسیس‌شان مثلاً روز آتش‌نشانی است، روز مادر است، روز وقف است، اینقدر سالن بی‌خود ساختیم، خدا می‌داند. اینقدر قرص بی‌خودی، اینقدر کتاب بی‌خودی.»