قلم

ادامه بحث صله رحم، پاداش همسران

احل لکم لیلة الصیام الرفث الی نسائکم هن لباس لکم و انتم لباس لهن...(بقره187)

در بحث روابط همسران و در ادامه صله رحم می توان به نیکی به همسران و پاداش آن اشاره کرد که در این مورد ابتدا به پاداش نیکی به همسر (زن) اشاره کرد

1- زندگی با صفا، امیر المؤمنین (ع) به محمد حنفیه فرمود به راستی زن ریحانه است و قهرمان نیست پس با وی مدارا کن وهمراهی نیکو داشته باش تا زندگیت با صفا گردد. این روایت پاداش همراهی و نیکی کردن به خانم را صفای زندگی بیان می کند که البته از لحاظ روانشناسی نیز قابل تأمل و توجه می باشد.

امام صادق(ع) نیز می فرماید بر شوهر در تعامل با همسرش سه چیز ضروری است. 1- موافقت با وی تا محبت و میل او را به خود جذب کند. 2- خوش اخلاقی با وی و دلبری از او با آراستگی ظاهری، چنانکه امام کاظم (ع) نیز آرایش مرد برای همسرش را از عوامل عفت زنان دانسته و همچنین این عمل در واقع علاوه بر میل و عفت نگاهی اجتماعی نیز به مسئله روابط زن و شوهر دارد تا زنان با دیدن مردان مرتب و شیک پوش بودن آنان عفت خود را حفظ نمایند.3- گشاییش در زندگی برای او، وظیفه ای است که مردان باید نسبت به زندگی زنان توجه داشته باشند و زندگی در حد شأن و جایگاه آنان برایشان فراهم نمایند

2- پاداش اخروی در همراه بودن و همگام بودن مردان با همسران خود از نکات دیگری است که مردان می توانند به آن امیدوار باشند، چنانکه امیرالمؤمنین نقل می کند روزی پیامبر بر او و فاطمه وارد شد در حالی که فاطمه در کنار دیگ غذا بود و علی در حال پاک کردن عدس، پیامبر فرمود کمک کردن به همسر خود ثوابی بالاتر از روزه روز داشتن و شب زنده داری می باشد (جامع الاخبار،102ص) و همچنین پیامبر از ثواب صبر حضرت ایوب همسری که بداخلاقی همسرش را تحمل نماید سخن به میان آورده اند پاداشی اخروی است .

کیفر همسر آزاری

اما در همسر آزاری و خشونت با همسر نیز کیفرهایی در نظر گرفته شده است، چنانکه پیامبر اکرم(ص) می فرماید هر کسی زنی (همسرش) را از روی ستم بزند من در روز قیامت دشمن او خواهم بود هر کسی چنین کند خدا و رسولش را نافرمانی کرده است.

این روزها در جامعه اسلامی ما حکایتها از طلاقها و مباحث اختلافی بین همسران زیاد است و تعداد زیادی از زنانی که مظلومانه باید با بخشیدن مهریه خود جان خویش را از دست مردانی بی خرد رها سازند، البته این استثنائاتی هم دارد و یا زنانی که باده غرور و تنوع طلبی نیز به سراغ آنان آمده و به دنبال طلاق می روند تا در جوی که دوستانشان از جشن طلاق میگرند بیافتند در این مقال جای بحث ندارد.

بحث سر خانمهایی است که در ستم شوهران خود گیر کرده و در واقع شوهران با آزار و اذیت آنان قصد دارند آنان را بدون پرداختن حقشان متارکه نمایند. پیامبر اکرم (ص) فرمود هر کس به زنی در مهریه اش ستم کند زناکار است، خداوند روز قیامت به او می گوید بنده من، من کنیزم را به عهد خودم به عقد تو در آوردم ولی تو به عهدم وفا نکردی پس خدا ویکلش می شود و حسنات او را برای زن ضبط می کند و چون حقش ادا نمی شود مرد را به آتش می اندازند.

اما در باب مردان نیز همین امور قابل بررسی است یعنی چه بسا خانمهایی که با اذیت و آزار مردان خود آتش جهنم را برای خود خریداری می نمایند و چه بسا با خدمت و خوش رفتاری با همسران خود پاداش دنیایی و آخرتی خود را دریافت خواهند کرد.

ابتدا باید از خانمهایی که به دنبال فضیلت در غیر از همسرداری هستند این نکته را یاد آوری کرد که زنی خدمت امام صادق(ع) رسیید و عرض کرد از دنیا بریده ام (کنایه از اینکه نمی خواهم شوهر کنم ) امام فرمود چرا؟ عرض کرد دنبال کسب فضیلت هستم امام فرمود اگر در ترک دنیا و عدم ازدواج فضیلتی بود حضرت زهرا(س) به آن سزاوار تر بود، زییرا هیچکس از او در فضیلت و کسب فضیلت پیشی نگرفت.

 1- مسئولیت زن در برابر شوهر،

پیامبر اکرم (ص) فرمودند زن نگهبان خانواده شوهر و فرزندان اوست و مسؤل آن است(ارشاد القلوب،184) خوب این بیان گرامی در واقع مسئولیت زنان را مشخص کرده و باید نسبت به خانواده همسر و فرزندانش که خانواده خود و فرزندان خود نیز محسوب می شوند همچون امانتی که باید به صاحب آن برگرداند باید دقت لازم را داشته باشند و همچنین باید بداند که از یک نگهبان چه انتظاراتی انتظار می رود که او نیز باید همانند آن نگهبان از امانت های همسرش نگهبانی کند.

مسئله دوم خوشرویی با شوهر،

رسول خدا (ص) فرمود سزاوار نیست که زن با چهره غضب کرده به شوهرش نگاه کند(مستدرک الوسائل، ج14،ص243) این مصداق همان آیه ای استکه از فرزندان می خواهد که به پدر و مادر خود اف (اسرا،23) نگویند، یعنی جنگ و دعوا که دیگر جای خودش را دارد، این روایت هم قصد بیان این اهمیت را دارد که رو ترش کردن کاری سزاوار نیست تا چه رسد به جنگ و دعوا

اما پاداش خدمت به همسر (مرد) چیست؟

ام سلمه از پیامبر اکرم(ص) پرسید پاداش خدمت زنان به شوهرانشان چیست؟ فرمود هیچ زنی از خانه همسرش چیزی به قصد اصلاح جابجا نمی کند مگر اینکه خدا به وی نظر رحمت کند و هر کس خدا به او نظر رحمت کند عذابش نخواهد کرد(بحار،ج100،ص251) و این رحمت الهی هر روز با توجه به تلاشی که او در خانه دارد تداوم خواهد داشت و این نظر الهی همیشگی خواهد بود

پاداش همسر صبور،

پیامبر اکرم (ص) می فرماید خداوند عذاب قبر را از سه دسته از زنان بر می دارد و در روز قیامت با فاطمه(س) دختر رسول خدا محشور خواهند شد.

اول زنی که بر غیرت شوهرش شکیبا یی کند

دوم زنی که بد اخلاقی شوهرش را تحمل کند

سوم زنی که مهریه اش را ببخشد که ثواب هزار شهید دارد.

نکات فوق که پاداشش امنیت از عذاب الهی و همنشینی با دختر پیامبر است قابل توضیح و تبیین است اینکه در قسمت سوم خانواده ای که شوهری داشته باشد که به دنبال فرصت و طلاق گرفتن از همسرش نباشد و ...


ادامه بحث صله رحم

مؤمن باید خانواده خود را در خوشی ها با خود سهیم سازد حتی در غذا خوردن، چرا که قرآن در مذمت کسانی سخن می گوید که از لحاظ رزق برتری داده شده اند اما آنها حاضر نیستند روزی خود را با زیر دستانشان و خانواده به تساوی تقسیم کنند(نحل71) و پیامبر اکرم(ص) غذا خوردن با خانواده را نوعی نشانه تواضع دانسته و کسی که 1- اهل چوپانی باشد(کنایه از کار وتلاش در هر جایگاهی) 2- همنشینی با تهیدستان 3- پوشیدن لباس پشمینه( کنایه از استفاده به اندازه و متداول از ثروت) 4- سوار بر الاغ ( کنایه از مرکبی ارزان) 5- با خانواده خود غذا بخورد را جزء افرادی دانسته که متکبر نیستند.

بر همین مبنا امام صادق(ع) بیان می فرمایند که شایسته نیست فردی غذایی را به خود اختصاص دهد و خانواده اش را در آن سهیم نسازد. این روایات را می توان با مسافرتها و میهمانی ها که زوجها بدون حضور دیگری به آن می پردازند و برای خوش گذرانی خود به آن می پردازند مقایسه کرد.

در ادامه می توان به پاداشها و کیفرهایی که در دنیا و آخرت نصیب خاطیان و عاملان خدمت کنندگان و خیانت کنندگان به خانواده ها اشاره کرد که در باب پاداش نیکی به خانواده،

رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان علی(ع) فرمود خدمت به خانواده 1- کفاره گناهان بزرگ است 2- خشم خدا را فرو می نشاند. ای علی به خانواده خدمت نمی کند مگر صدیق، شهید، یا مردی که خدا برایش خیر دینا و آخرت را خواسته است (جامع الاخبار،ص103)

حکایت سعدبن معاذ از نحوه بد اخلاقی نسبت به خانواده حکایت دارد چنانکه نقل شده است پیامبر اکرم(ص) در تشییع جنازه او شرکت کرد و در جهتهای مختلف جنازه به حرکت در آمد و وقتی از پیامبر پرسیدند فرمود دستم در دستان جبرئیل بود هر قسمت جنازه حرکت می کرد من هم با او همراه بودم، انصار از سعادتمندی سعد حرف می زدند اما پیامبر از فشار قبر سعد را در بر گرفت و بیان فرمودند که این بخاطر اخلاق تند او نسبت به خانواده خویش بوده است.

خلق خوش به طور کلی مورد تأیید اسلام بوده و به آن تأکید شده است و حتی بعثت پیامبر اکرم(ص) نیز جهت به اکمال رساندن مکارم اخلاق مطرح شده و البته این مهم در خانواده بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود «اقربکم منی مجلسا یوم القیامه احسنکم خلقا و خیرکم لاهله» یعنی نزدیکترین افراد به من در روز قیامت نیکوترین شما از جهت اخلاق و سودمندترین شما نسبت به خانواده خویش است (عیون اخبارالرضا، ج2، ص38)

البته اینکه اخلاق و رفتار خوب باید به صورت عینی و عملی برای همسران مطرح شود و بیان گردد یک بحث روانشناسی است که باید همسران این عشق و علاقه خود را نشان دهند لذا پیامبر فرمود« و سلم فی بیتک یزید الله فی برکتک (بحار، ج66، ص396) برکت خداوند با سلام کردن در ورود به خانواده است.

چنانکه اشاره شد در شادی و اندوه خانواده باید درکنار آنها بود امیر المؤمنین(ع) می فرماید روزی بر رسول خدا وارد شدم و فرمود ای علی چگونه صبح کردی، گفتم در حالی که در دستانم چیزی جز آب نیست و من برای حسن و حسین ناراحتم، فرمود ای علی، اندوه برای خانواده حجابی در برابر آتش جهنم است (جامع الاخبار، ص91)


صله رحم و قسمت سوم

اولویت بعدی در صله رحم و نیکی به دیگران خانواده است که مورد تأکید روایات و دین مقدس اسلام می باشد.

از قدیم شنیده ایم که چرا غی که به خانه رواست به مسجد حرام است این نکته و ضرب المثل چه بسا از روایات نشأت گرفته باشد چنانکه پیامبر اکرم(ص) بیان می دارند « اذا اعطی الله احدکم خیرا فلیبدأ بنفسه و اهل بیته» جامع الصغیر، ج1، ص73) این روایت اهمیت و اولویت پرداختن به امور خانواده را مورد توجه قرار داده است چنانکه می فرماید هرگاه خیری به شما رسید اول به خود و خانواده خود توجه کنید و به آنان بدهید. بخشش و بخشندگی جایگاه خود را دارد اما خانواده ای که خود محتاج است نباید فردی از آن با بخشش خیری که به آنان رسیده بدون آنکه خانواده خود بهره برده باشند کانون خانواده را متزلزل نماید.

حکایت شده است که شخصی تمام دارائیش را در راه خدا بخشید و بچه هایش به کارگری و گاهی گدایی روی آورده بودند وقتی فوت کرد به پیامبر خبر دادند که فلان شخص مرده است پیامبر فرمود چه کارش کردید عرض کردند در قبرستان مسلمانان دفنش کردیم حضرت فرمود اگر من بودم نمی گذاشتم در قبرستان مسلمانان دفنش کنید.

این حکایت و روایت تاریخی نشان از توجه پیامبر به اهمیت داشتن خانواده و فرزندان دارد چنانکه امام سجاد(ع) می فرماید اینکه وارد بازار شوم و پولی داشته باشم که برای خانواده گوشتی بخرم که بدان نیاز دارند، نزد من از آزادی برده ای محبوبتر است (کافی،ج4، ص12). البته توجه به این نکته در این روایت نیز قابل توجه است که به نیاز خانواده با اسراف کردن و اسراف کاری بحثی جدا بوده و خانواده ها نباید دست به اسراف بزنند.

توجه به خانواده در همه ایام مورد توجه است اما در روز جمعه بنا بر نگاه معنویی که اسلام به جمعه دارد نوعی توجه خاص را بنا بر فرمایش پیامبر اکرم(ص) که بیان می فرماید« اطرفوا اهالیکم فی کل جمعة بشی من الفاکهة او الحم حتی یفرحوا بالجمعة » (کافی ج6،ص299) روز جمعه را بخاطر شاد بودن خانواده با گوشتی و میوه ای آنان را میهمان کنید، در واقع بهانه ای خواهد بود برای همراهی و همدلی با خانواده، اهمیت کمک و همراهی با خانواده به حدی است که پیامبر اکرم(ص) آنرا مثل صدقه دانسته چرا که در صدقه هفتاد نیکی و حسنه نوشته می شود، بیان نورانی آن حضرت چنین است که هر آنچه مؤمن برای خود و خانواده و همسرش هزینه کند و نیز هر آنچه با آن آبروی خود را حفظ کند برایش صدقه نوشته می شود (مستدرک الوسائل، ج7، ص239) و همچنین حمل کردن تحفه ای از بازار برای خانواده همانند حمل صدقه ای استب برای قومی که محتاج است (امالی صدوق،ص577) حتی گاهی سفارش شده که اگر وارد خانه شدید و چیزی برای خانواده همراه نداشتید سنگریزه هایی به عنوان تحفه با خود به همراه ببرید.

رسول خدا (ص) اینگونه اهمیت طلب رزق و روزی برای خانواده را مطرح می فرایند که کسی که رزق و روزی خود را از طریق حلال بدست آورد تا با آن زندگی خود و خانواده اش را بچرخاند همانند کسی استکه در راه خدا مجاهدت می کند(کافی،ج5،ص93 )

نکته بعدی راجع به دعا برای خانواده است چنانکه حضرت ابراهیم بعد از اینکه به دستور خداوند همسر و فرزندش را در مکه قرار داد بیابانی که بی آب بود عرض کرد خدایا قلب های مردم را به سوی آنان بگردان و از میوه ها روزی آنان گردان(ابراهیم،37) و حضرت لوط هم برای نجات خانواده خود از آنچه که به آن جاهل بودند دعا کردند (شعراء 169)


ادامه بحث صله رحم

اولویت در صله رحم نیکی به پدر و مادر است این امر آنقدر اهمیت دارد که در کنار عبادت و دوری از شرک در قرآن از نیکی به پدر و مادر بحث به میان آمده است و قرآن مطرح می نماید که اگر آنان شما را به شرک دعوت کردند اطاعت نکن اما درکارهای نیک دنیایی همراه وهمدل آنان باش(لقمان15)

منصور ابن جازم از امام صادق(ع) نقل می کند که از آن امام همام پرسیده شد که با ارزشترین اعمال چیست؟ فرمود نماز در وقت خود، نیکی به پدر ومادر و جهاد در راه خدا ( اینجا این نکته را باید دقت کنیم که نیکی به پدر ومادر بین عبادت و سر بر آستان حق تعالی مالیدن و بین جهاد که از خود گذشتن است قرار داده می توان چنین توضیح داد که در نیکی به پدر و مادر نیز علاوه بر عبادت از خودگذشتگی و جهاد لازم دارد)

همچنین از اموری است که رخصت و فرصتی برای آن چه بسا نباشد و دریغ کردن آن عمری حسرت را به دنبال داشته باشد چنانکه امام باقر(ع) معتقد است خداوند در سه چیز رخصتی برای کسی قرار نداده 1- ادای امانت به نیکوکار یا بدکار، اهمیت آن بسیار قابل توجه می باشد چنانکه در میان ادیان دیگر و حتی میان بی دینان نیز اهمیت داشته و یک عمل فطری برای انسان محسوب می گردد، 2- وفای به عهد به نیکوکار یا بدکار، یعنی عهد و پیمان و قرار دادی که یک فرد با دیگران تحریر می کند و یا بین یک کشور و کشور دیگری مطرح می شود باید به آن پای بند بود ولو بسیار طاقت فرسا باشد. در توضیح این دو باید به فرمایش امام سجاد(ع) اشاره نماییم که فرمود اگر شمشیری که با آن پدرم را به شهادت رسانده اند پیش من به امانت بگذارند و بعد آنرا بخواهند آن شمشیر را پس خواهم داد. 3- نیکی به پدر و مادر نیکوکار باشند یا بدکار.

برخی از آثار نیکی به والدین.

1-رضایت الهی ، در لوح مفوظ آمده است که خداوندمی فرماید من خدای یکتا هستم و کسی که والدینش از او راضی باشند من از او راضی خواهم بود.(مستدرک الوسائل، ج15،ص176)

2-نزول رحمت آسمانی، رسول خدا (ص) می فرماید درهای آسمان در چهار هنگام گشوده می شود، هنگام بارش باران، هنگام نگاه فرزند به چهره والدین، هنگام گشودن در کعبه، هنگام عقد ازدواج، همچنین کسی که دارای چهار صفت باشد به تعبیر امام باقر(ع) در بهترین جایگاه بهشت قرار خواهد گرفت،

1-کسی که به پدر و مادر خود انفاق کند، 2- کسی که با آنان مدارا کند، 3- کسی که با آنان نیکی کند، 4- و کسی که آنان را اندوهگین نسازد.

اگر کسی پدر و مادرش از دنیا رفته باشد آیا می تواند به آنان نیکی کند؟ پیامبر اکرم(ص) می فرماید «سرور نیکوکاران کسی است که به والدین خود پس از مرگش نیکی کند»(بحار،ج71ص86) و البته این زمان خاصی نیست اما به دو روز عید قربان و روز جمعه تأکید شده است چنانکه می فرماید «من زار قبر ابویه او احدهما فی کل جمعه غفرله و کتب برا»(بحار، ج86،359) کسی که قبر پدر و مادرش یا یکی از آنها را هر روز جمعه زیارت کند خداوند او را مورد مغفرت خود قرار داده و جزء افراد نیکوکارنوشته می شود.


توشه رمضان

         مباحث اخلاق ماه مبارک رمضان

         صله رحم

     الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون (بقره27)

    کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند می شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می نمایند و در زمین . فساد می کنند قطعا آنان زیان کارانند.

    «... والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل...» آنان که پیوند می دهند آن چیزی که خدا به آن دستور به پیوند داده است. (رعد21)

    اینکه صله رحم یک صفت اخلاقی و حقوقی مطرح می شود از کجا نشأت گرفته است می توان به این دو آیه اشاره داشت که صله رحم و قطع رحم از این آیات اخذ شده است چرا که قرآن کریم به طور خاص یا ضمنی، رسیدگی به خویشان را وصل و بریدن از ایشان را قطع نامیده است.

         اهمیت صله رحم

    پیوند با خویشاوندان و نیکی به آنان به ویژه پدر و مادر از راه های مهم رشد و تعالی (درهمه زمینه ها) و تقرب به خدای سبحان است که پس از ایمان به خدا از بافضیلت ترین اعمال دینی به شمار می آید و اجر و پاداش مادی و معنوی فراوانی دارد.از جمله محرمات عظیمه و گناهان شدیده که موجب عذاب آخرت و بلاهای دنیاست، که از اخبار مستفاد می شود و بتجربه ثابت است که قطع رحم موجب فقر و پریشانی و کوتاهی عمرمی گردد. وباین سبب است که هر خانواده ای که در آن نفاق وشقاق میان ایشان حاصل شد و خویشان با یکدیگر بنای نزاع و ناخوشی گذاردند همگی بفقرو فاقه مبتلا و در اندک وقتی سلسه ایشان از هم می پاشد و زندگی ایشان سر می آید.

    پیامبر اکرم(ص) برترین انسان های دنیا و آخرت از نظر اخلاق کسانی می دانند که با قطع کننده پیوند پیوندی دوباره بزند و امام صادق(ع)  صله رحم و حسن همجواری را آباد کننده شهرها و عامل طولانی شدن عمر می دانند.(الکافی،ج2،ص152)

         رسول اکرم همچنین عامل در دست گرفتن دارایی توسط اشرار را قطع رحم همگانی می دانند.(همان،ص374)

    صفوان جمال می گوید شبانگاهی بود که بین امام صادق وعبدالله بن حسن مشاجره ای پیش آمد و صدایشان بلند شد به طوری که مردم جمع شدند و دور آنها شلوغ شد سپس با حالت قهر از هم جداشدند من صبحگاهان برای کاری از خانه بیرون رفتم دیدم امام صادق(ع) بر در خانه عبدالله بن حسین ایستاده و به کنیزش می گوید عبدالله خانه است؟ عبداله ازخانه بیرون آمد گفت اباعبدالله چه شده ، حضرت فرمود دیشب قرآن را می خواندم به این آیه رسیدم « والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل... رعد21) عبدالله گفت حق با شماست ابا عبدالله! و آن دو همدیگر را در آغوش گرفتند. و در حکایتی دیگر چنین نقل می کنند که امام صادق(ع) در حال اغما بود که بعد از بیرون آمدن از این حالت دستور داد به حسین بن علی بن علی ابن الحسین معروف به افطس هفتاد دینار و به فلانی و فلانی این مقدار پول بدهید راوی می گوید به حضرت عرض کردم شما به کسی که با دشنه به شما حمله کرده و قصد کشتن شما را داشت کمک می کنید؟ فرمود آیا می خواهی من از گروهی نباشم که خداوند در حقشان فرموده آنان کسانی هستند که آنچه خدا امر به پیوند آن داده پیوند می دهند و از خدا می ترسند و به سختی هنگام حساب می اندیشند؟

    در اهمیت صله رحم همچنین در تفسیر مجلسی بعد از آیه 27 بقره اینگونه متذکر می شود که عامل ازدیاد عمر و دور کردن فقر و توسعه رزق دانسته شده وکسی که قدمی بردارد در این راه بهترین قدمها محسوب میشود. از طرفی کمک به فامیل که یک نوع صله رحم است پاداشی بیست و چهار برابری دارد. همچنین  امام رضا(ع) اعتقاد دارند که خدا سه چیز را قرین سه چیز قرار داده است از جمله نماز و زکات که یکی بدون دیگری پذیرفتنی نیست وقرین شکر خدا را شکر والدین دانسته و یکی بدون دیگری بی معنا خواهد بود و همچنین  تقوای الهی را قرین  صله رحم قرار داده پس هر کس صله رحم نکند تقوای الهی رارعایت نکرده است.

همچنین امیر المؤمنین در جواب عبدالله بن کوا که پرسیده بود آیا گناهی هست که در فنای آدمی تعجیل کند؟ قطع صله رحم را آن گناه دانسته اند و بیان می دارند که خداوند رزق و روزی خانواده فاسقی که صله رحم داشته و با هم اجتماع می کنند و دوستی می نمایند و مواصات ونیکویی می کنند وسیع قرار داده است. و امام رضا (ع) صله رحم را سریعترین طاعتی دانسته که به صاحب آن خواهد رسید.

         مصادیق صله رحم

         صله رحم تنها به رفتن به خانه بستگان نیست، بلکه مصادیق فراوانی دارد و مصداق کاملش این است که پیش از دیگران نیاز آنان را بر طرف و آنان را خوشحال سازد. پس صله رحم و پیوند با هر خویشاوندی متناسب با شأن اوست چنانکه گاه تنها به سلام کردن به او یا پاسخ نیکو دادن به سلام اوست زیرا وی به کمک مالی نیازی ندارد.همچنین ترک آزار خویشاوندان، سلام وتکریم، اطعام گرچه به جرعه آبی باشد، عیادت از بیمار، شرکت در مراسم عزا، زیارت و دیدار، هدیه دادن و تأمین نیازهای آنان پیش از دیگران. البته گاهی نیز چنانکه رسول الله معتقد است باید از همسایگی با هم پرهیز کرد اما هدیه دادن و همدیگر را زیارت کردن را عامل محکم دوستی دانسته و هدیه را عامل نرم خویی انسان دانسته اند.

 

         آثار قطع صله رحم:

    در ضرر و زیان ترک این صفت اخلاقی و حقوقی همین بس که پیامبر دشمن ترین اعمال به سوی خدا را شرک دانسته  و بعداز آن قطع صله رحم و معتقد بودند که کسی نباید قطع رحم کند اگر چه دیگری آنرا قطع کرده باشد چرا که خداوند رحم را از رحمانیت خود مشتق نموده است.

پیامبر اکرم(ص) معتقد است در قیامت در دو جانب صراط رحم و امانت قرار دارند و وقتی شخص وصل کننده رحم و امانت دار بگذرند به سوی بهشت (بدون دردسر خواهند رفت)، اما هر گاه شخصی که خیانت کننده امانت و قطع کننده رحم، بگذرند اعمال دیگر نیز به آنها نفعی نخواهند رساند لذا صراط آنان را برگرداند در آتش .(چهل حدیث امام خمینی، ص478)

         لاتعبدون الله و بالوالدین احسانا و بذی القربی(بقره83)

    بندگی کنید خدا را و هیچ چیزی را شریک و انباز از برای او قرار ندهید و نسبت به والدین و خویشان نیکی و احسان بجا آورید و می فرماید واتقوالله الذی تسائلون به الارحام (نساء1)

         و بپرهیزید از خدا که از حقوق او و حقوق ارحام در مقام سئوال بازداشته خواهید شد.

    امام صادق(ع) صله رحم و نیکی به پدر و مادر را عامل آسان شدن سکرات موت دانسته و عامل به این دو را به آسان بودن مرگ و دوری از فقر مژده داده است.

    چنانکه نقل است حضرت رسول (ص) حاضر شد نزد جوانی در وقت وفات او پس به او فرمود بگو لااله الا الله، پس بسته شد زبان آن جوان و نتوانست بگوید و هر چه حضرت مکرر فرمود او نتوانست بگوید، پس حضرت فرمود آیا این شخص مادر دارد؟ خانمی که بالای سر جوان بود گفت منم فرمود آیا از او خشمناکی؟ عرض کرد بله! یا رسول الله! و نزدیک شش سال است که با او تکلم نکرده ام، فرمود راضی شود عرض کرد رضی الله عنه برضاک یا رسول الله ، زبان جوان باز شد و لااله الا الله را بزبان آورد حضرت فرمود چه می بینی عرض کرد هیکل زشتی و کریحی می بینم که راه گلویم را بسته بود حضرت فرمود بگو یا من یقبل الیسیر و یعفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر واعف عنی الکثیر انک انت الغفور الرحیم، حضرت فرمود حالا چه می بینی؟ عرض کرد مردی نیکو وسفیدجامه آمده و آن مرد کریح می خواهد برود و در آن حال ان جوان وفات نمود.

         مرز صله رحم

    پیوند خویشاوندی تنها به بستگان خوب وبا ایمان اختصاص ندارد، بلکه وظیفه ای اخلاقی والهی است که فراگیر است از این رو چنانچه پدر و مادر و دیگر خویشاوندان مؤمن نیز نباشند احترامشان لازم و بر رفع نیازهای آنان تأکید شده است لیکن این ارتباط تا جایی است که به دیگر احکام دین آسیبی نرسد.

    امام صادق (ع) از مردی حکایت می کند که نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد ای رسول خدا خویشاوندانی دارم که جز ستم قطع رحم و دشنام من کاری نمی کنند آیا آنان را رها کنم؟ فرمود در این صورت خدا همه شما را ترک خواهد کرد، پرسید پس چه کنم؟ فرمود با کسی که پیوند خود را با تو گسسته پیوند بر قرار کن و به آن که تو را محروم ساخته عطا کن و از آن که بر تو ستم کرده در گذر هر گاه چنین کردی خدا در برابر آنان پشتیبان تو است. همچنین امام صادق(ع) در جواب جهم بن حُمَید که پرسیده بود خویشاوندانی دارم مخالف عقیده دینی من هستند آیا حقی بر عهده ام دارند؟ فرمود آری حق خویشاوندی دارند که هیچ چیزی آن را قطع نمی کند و اگر با تو هم عقیده باشند دوحق دارند حق رحم و حق اسلام.

منابع:

1-قرآن

2- مفاح الحیاة، عبدالله جوادی آملی،

3- چهل حدیث، امام خمینی

4- معراج السعاده احمد نراقی

5- اصول کافی، کلینی، ج2،


خروج گاو از بند

به نام خالق توانا

خروج آمریکا و امضای خروج توسط ترامپ از برجام به یقین پیامدهایی همه جانبه برای جهان و بخصوص کشور عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی دارد که توجهی همه جانبه از سوی مسئولان و مردم عزیزمان را خواستار است، ابعاد مختلف این اقدام نابخردانه از جانب کشوری که مدعی برنامه ریزی برای جهان داشته وبه تعبیری مدعی جهانی سازی است قابل پیش بینی نخواهد بود هر چند کشورهای مختلف اروپایی در قرار داد نیز این تصمیم را ناجوانمردانه دانسته و نوعی بی اعتمادی را در سطح جهانی می دانند. اما اعتماد به این کشورها نمی تواند پایدار باشد، اما در هر صورت ما نیز باید در هر قرارداد و توافق نامه ای سود و منافع خود و کشور خود را در نظر بگیریم.

دو بعد داخلی و خارجی این تصمیم برای آمریکا می تواند اینگونه محسوب شود که تاجری که بر بال سیاست و قدرت سوار شده و جایگاه و منزلت خویش را فراموش کرده و دست به کاری زده تا بتواند اقتصاد آمریکا که بعد از ورشکستگی های مطرح که در سالهای قبل از این اروپا را در نوردیده بود، اینبارآتش به انبان آمریکائیان نیاندازد، چرا که از جمله   عوامل درآمدی آمریکا فروش اسلحه است و ترامپ با این تصمیم کارخانه های اسلحه سازی داخل آمریکا را با فروش و قراردادهای فروش به همسایگان ایران از ورشکستگی نجات داده و کارگران این کارخانه ها را به کار امیدوار نمود، در عین حال که با افزایش قیمت نفت متحدان خود را در همسایگی ایران از ورشکستگی دیگری نجات داده است.

اما در بعد جهانی آمریکا به عنوان کشوری بد عهد و کسی که قلدری را بر هر پیمان نامه ای ترجیح می دهد و به بهانه های مختلف خود را از قراردهای بین المللی هر چند حاصل تلاش چند کشور باشد خارج خواهد ساخت. البته این یک امتیازی می شود برای کره شمالی که یا اعتمادی به قول و قرارهای آمریکا نداشته باشد یا با تضمین های بسیار سختی که بر آمریکا تحمیل شود به مذاکرات بین خود و آمریکا برای مذاکرات هسته ای خود توجهی نشان دهد.

آمریکا حالا با تمام تبلیغاتی که بر علیه ایران داشت متحدین خود را از دست داده و دیگر نمی تواند اعمال تحریمهایی نماید که تا قبل از این اتحاد اروپاییان را به همراه داشت، البته اگر اروپاییان نیز بازی در نیاورند و نخواهند هم از توبره بخورند و هم از آخور. لذا اگر به ظاهر قضایا و صحبت های آنان توجه کنیم شریک گل و گرمابه خود را در راستای منافع را از دست داده است و این یک به ظاهر پیروزی تا اینجای کار برای ایران محسوب می شود.

اما اینکه بود و نبود آمریکا در برجام چه سودی خواهد داشت و یا نخواهد داشت این است که تاکنون جز القای بد بینی و عدم اعتماد به متحدین خود و دیگر کشورها قدمی برای برجام برنداشته که بگوییم تا حالا حضورمؤثری برای اجرای برجام داشته و از این ببعد که چون از برجام خارج شده بیشتر متضرر خواهیم شد. اما این جو روانی می تواند تأثیرات خاص خود را داشته باشد و به ضرس قاطع باید گفت همین تأثیرات روانی برای ترامپ کارسازی بیشتری خواهد داشت تا حمله های نظامی و از این قبیل گزینه ها.

تأثیرات روانی این اقدام بر کشور عزیز و نظام مقدسمان را به دو بخش داخلی و خارجی می توان تقسیم کرد که بخش خارجی آن این است که ایران به عنوان کشوری که متعهد به تعهدات بین المللی بوده و به عهدی که بسته وفادار مانده و به آنچه که سالهای سال به عنوان یک بهانه برای فشار به ایران را کشورهای غربی در برنامه خود داشتند به یأس تبدیل کرده و تأییدات متعدد آژانس اتمی نیز از آن حکایت دارد.

در بعد داخلی اما تأثیرات روانی آن بیش تر از دیگر تأثیرات بوده و هوشیاری ملت شریف ایران و مسئولان و احزاب و گروهها را می طلبد تا بدون هیچ دغدغه ای به سمتی حرکت نمایند که تمام تأثیرات روانی این اقدام را بی اثر گذاشته و شرش را به بانی شر برگردانند.

شکی نیست انتظاری که غربیان و به خصوص آمریکا از وضعیت کنونی کشور ما دارند، به اصطلاح خودشان، فتح بدون کمترین هزینه ی کشور است، و این آرزوی خبیثانه آنان تحقق پیدا نخواهد کرد جز آنکه ما در داخل کشور خود به خواسته دشمنان قسم خورده خود عمل نماییم، یعنی با ایجاد جو روانی بین مردم عزیزکشور و بزرگ جلوه دادن مشکلاتی که متأسفانه هم اکنون وجود دارد و ایجاد یأس در اصلاح آنها در میان جامعه و باور آن توسط مردم از جمله اموری است که احزاب و گروهها و بخصوص مسئولان کشوری و لشکری باید به آن توجه لازم را داشته باشند.

زمانه، زمانه ی مچگیری نیست و نباید در این موقعیت زمانی به دنبال بهانه گرفتن از همدیگر باشند، و دوره ای نیست که بخواهند تسویه های جناحی و حزبی را مطرح کنند اگر همدلی و همکاری تمام احزاب و گروه ها و مقامات نباشد، کشور به منجلابی وارد خواهد شد و به سراشیبی سقوطی وارد خواهند کرد که هیچکس فکرش را نخواهد کرد و نهایت این خواهد شد که کی بود؟ کی بود؟ من نبودم! و البته کسانی که دغدغه کشور، مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارند کشور و ملت و نظام را به این سرنوشت نخواهند کشاند و امید دشمنان را نیز برای رسیدن به این مرحله نا امید خواهند کرد.

جان فوران در کتاب مقاومت شکننده که به تحولات ایران در فاصله زمانی مشروطه تا انقلاب اسلامی پرداخته است نکته ای دارد که برای تمام عزیزان اهل علم از حوزه و دانشگاه و احزاب و گروها و مسئولان قابل توجه باید باشد و آن این استکه هرگاه حوزه و دانشگاه ملی گرا و مذهبی دست به دست هم داده در هر موقعیت تاریخی ایران را از بحران نجات داده و هر گاه این احزاب و گروه ها و نخبگان همدلی نداشته باشند روزنه های نفوذ خود را به خارجیان و دشمنان نشان داده و دشمنان فرصت طلب نیز از آب گل آلود ماهی خود را صید می کنند. نمونه های آنرا در انقلاب مشروطه و به نتیجه رسیدن آن اشاره دارد و پشت کردن این گروه ها به همدیگر در آمدن رضاخان و نابودی مشروطه مثال می زند، همچنین در بحث ملی کردن نفت اتحاد علما و دانشگاهیان و همراهی و همدلی مردم را عامل به ثمر رسیدن ملی کردن صنعت نفت دانسته و اختلاف بین مذهبیون و ملیون را عامل کودتا بر علیه دولت مصدق دانسته و نهایت در موضوع انقلاب اسلامی به پیروزی انقلاب اسلامی که نتیجه اتحاد تمام نیروهای مذهبی و ملی دانسته و اکنون منتظر تحقق همان اختلافات در بین نیروهای انقلابی و حوزه و دانشگاه بوده تا به اصطلاح ماهی خود را از آب گل آلود اخلافات داخلی کشورصید کنند و این آرزویی خواهد بود که با هوشیاری تمام ملت ایران، آنان به گور خواهند برد.


به استقبال ضیافت

به نام مهماندار عظیم

ماهی که پیش رو داریم و به نام مبارک سپری در برابر آتش (رمضان) مطرح است ماهی است با کلی میهمان قد و نیم قد، پیر و جوان و گاهی نوجوان و نونهال، خلاصه مجلس شلوغی است که باید همه میهمانان خود را برای این میهمانی آماده کنند، این میهمانی نه خیلی سخت که توان رفتن به آن برای همه نباشد و نه خیلی آسان که هر کسی بتواند و به سادگی به آن وارد شود هر چند البته هر کسی را هم، راه نمی دهند، همچنین در این ضیافت الهی، کسی را به جایگاه بالادستی هدایت می کنند که یک سر و گردن بیشتر از دیگران به خود رسیده باشد، مرتب و منظم باشد پاک و پاکیزه خود را آراسته باشد.

عده ای همان سرِ شب فرا می رسند و به میهمانی وارد می شوند عد ه ای اما در ماههای قبل مثل رجب وشعبان سرکی به این میهمانی کشیده و بیشتر از دیگران خود را آماده می بینند اما، مهم نیست مهم این است که چه کسی پاکتر و مطهر است و باید چه لباسهایی را بپوشد، چه کفشی بپوشد و چه عطری بزند.

عده ای وارد می شوند در حالی که لباسهایی مندرس دارند و گاهی مضحکه ی دیگران می شوند اینجا دیگر جای مخفی کاری و غیبت نیست، چرا که غذای میهمانی را در جایی دیگر سرو می کنند و می کِشَند، اینجا فقط باید به خود رسیده باشی تا هم مهماندار به استقبالت بیاید و هم تو راضی باشی.

لباس های مندرس این میهمانی مثل دیگر میهمانی ها نیست اما به واقع خود را نیز نشان خواهد داد لباس های دروغ، تهمت، غیبت، فساد، فحشاء، دزدی، کلک، بی مسئولیتی، خیانت، حق کشی، حق خوری، پایمال کردن حقوق دیگران و مخصوصا یتیمان، رشوه، پارتی، بی مسئولیتی، عدم وفای به عهد، عدم سعه صدر، عصبانیت، غضب و هر مسئله ای که بوی نفاق و دورویی و چپاول و ربا بدهد، این لباس ها علاوه بر شرمندگی برای پوشنده اش اما می تواند چنانکه بزرگان و ائمه طاهرین(ع) فرمودند مایه شرمندگی ائمه هم باشد (نعوذ بالله). میهمانان این ضیافت باید چنین باشند که مطرح شد، تا نفسهایشان عبادت شود، و خوابیدنشان نیز هم، شب زنده داریشان بتواند گناهان چندین سالشان را به دودی تبدیل کرده و به هوا بسپارد.

لباسهای زیبای این میهمانی بر خلاف صفات فوق و درست نقطه متضاد آنهاست علاوه بر عدالت و خوش رفتاری و دوستی با خوبان و تبری از بدان است عطر آن نیز خوش اخلاقی میهمانان است چرا که پیامبر اکرم (ص) فرمودند اخلاق نیکو نیمی از دین من است، یا هر کسی که اخلاقی نیکو ندارد اون شخص از ایمان به دور است.

  میزبان نیز به میهمانان خود در مقابل اطرافیانش به غرور می فرماید اینان میهمانان من هستند اینان همان عزیزانی هستند که شما در همان که در خلقتشان شک کردید و من با این حال بار امانت را بر دوشان آنان نهادم و آنها در تمام آن امتحاناتی که شما را تحمل آن نیست مردانه بیرون آمدند اما آنان چه مردانه در مقابل آن سر خم نکرده که هیچ بر آن مشکلات مسلط شده و خود را با آنان گلاویز کرده تا به پیروزی کردند،

حال باید گفت خدایا ما لباسهایمان مندرس است اما آمده ایم تا جامه ای نو از تو به امانت برداریم و به خود آییم تا در وقتی دیگر و فرصتی دیگر بتوانیم در کنار خانه ات به میهمانیت بیایم و جامه های خویش را از نو دوخته و تمیز و مرتب به میهمانیت شرفیاب گردیم،

مولای ما! این بندگان ناچیزت تنها آمده اند بگویند ما فرمانت را شنیدیم و آماده ایم برای این میهمانی اما اگر مندرس و فرسوده ایم تو خودت راه خیر و درست را به روی ما بنما.

کریما! گناه ما شاید تنها آن باشد که سکوت را اختیار کرده ایم و در مقابل ناملایمات بسیاری از افراد خود را به هوایی دیگر و برنامه ای دیگر مشغول می گردانیم. و فراموش نکرده یم که النصیحة لائمة المسلمین، به معنای نصیحت ائمه مسلمین ضرورت دارد. اما بیشتر از این در توان خود نمی بینیم که آی عزیزان مسئول در مراکز مختلف بیایید راه انتقاد و راه پیشنهادت مردم را و نقد های آنان را هموار کنیم، باورمان شود که همه ما برای جامعه ای بهتر می کوشیم و اما هر کس بر مبنای سلیقه خود اعمال سلیقه می کند.

عزیزا ! تو بر ما می بخشایی چنانکه با وجود تمام ناشکریهای ما باران رحمتت را از ما دریغ نکردی! این ماهستیم که بسم الله اول هر کار و الحمد الله آخر هر کار را فراموش می کنیم و لطف کم هم کیشان و هم مسلکان خود را گاهی بجا می آوریم اما شکر تو را که خالق ما و تمام امکانات زنده بودن ما هستی را به دگم بودن خود تعبیر می کنیم، خدایا عبادت تو را نشانه عقب ماندگی می دانیم و تقلید کور کورانه از دیگران را عین پیشرفت خود می خوانیم!

علیما! علم ناقص خود را عین علیم بودن می دانیم اما حتی نمی توانیم به یک پشه جان بدهیم، و یا یک مورچه را بر مبنای آنچه تو خلق کرده ای بیافرینیم، شاید به علت آن باشد که خدایا تو ما را آزاد آفریدی و از ما نخواستی تنها به زور و تقلید تو را مورد عبادت قرار دهیم.

میهمانانی هستیم خود خواه و مغرور اما تو خود با افزودن به علم ما این نادانی ما را که فلاسفه به آن معتقدند هر چه بیشتر بدانیم می دانیم که نمی دانیم، تو خود در درون ما بیافزا، خدایا من میهمان توام پس به من ببخشای جامه ای نو و عطری زیبا برای ادامه زندگی من،

کریما! کرامت تو به بنده حقیرت کرامت داده و مورد تکریم قرار داده پس به همان کرامتد کسانی که در هدایت ما نقش داشته اند عاقبت بخیر بگردان. این میهمان حقیر از تو، که خدایی، می خواهد درحق ما خدایی کنی به کرامت و رئوفیتد نه به قهر و غلبه ای که با دشمنانت بر خورد می کنید.

آیا سزاوار است مهمانداری میهمان خود را به رسوایی کشاند؟ اگر چنین باشد آن مخلوق تو است اما تو خدایی و همه افراد را به دیده نوازش می نوازی پس از سر تقصیرات بنده حقیر بگذر.

جمیلا! به جمال و جلالت ما پای در میهمانی تو با ترس ولرز بابت مسائل تشنگی و گرسنگی خواهیم گذاشت، اما تو خود کمک کن این گام را با پیروزی بر نفس خود به پیروزی برسانیم.

 

 

 


شکوایه به امام زمان

به نام نامی حق

 

شکوایه ای به امام زمان

سلام آقا سلام مولی سلام سرور

امروز را می خواهم با حضرتد خودمانی باشم و سفره دلم را محضر مبارکتان بگشایم، آنچه می دانیم و خواندیم و گوش دادیم حکایت از نامه اعمال ما به حضور عزیزتان دارد، پس اعمالی که ما بیشتر از آن شاکی هستیم و شاید همه اکثر جامعه ما از آن شاکی است چنین به رشته تحریر در می آورم تا شاید متشاکیان به خود آیند و نگاهی دیگر به شاکیان داشته باشند.

وقتی که صبح از خانه بیرون می زنیم افرادی را در میان زباله ها وسطل های آشغال می بینیم که می گویند به دنبال روزی خودشان هستند، اول اینکه چرا این افراد باید روزیشان را از میان زباله ها جستجو کنند و مگر نه این است که همه مسئولان ما مسئول این پایمال شدن عزت نفس هستند و ما نیز به اندازه مسئولیت خودمان مسئول هستیم البته بماند که مسئولیت ما شاید در حد همین نامه نوشتن باشد. دوم اینکه آیا مسئولان ما نمی دانند این افراد دین خود را نیز از دست داده اند چرا که کاد الفقر ان یکون کفرا را بارها خوانده اند و دیده اند؟!

وقتی که در میان جامعه مسلمانمان قدم می زنیم و صحبت میکنیم دیگر از دغدغه هایی که حضرت دارد صحبت نمی شود و از دغدغه های شخصی و گرفتاریها صحبت می شود، از خالی بودن عاطفه واحساس و گاهی دین در میان جامعه حرف زده می شود.

آقا جان! ادارات ما مرکز معاملات تجاری و ملکی شده است کمتر کارمندی به وظیفه اش عمل می کند و اما از حقوق کمشان همیشه شاکی هستند البته حقوق کم است، اما به راستی من نمی دانم به اندازه همان حقوق کار می کنند یا نه؟!

از اختلاف طبقاتی چه بگویم که غوغا می کند اغنیا خون می مکند و فقیران خون دل می خورند، اغنیا در بحث قاپیدن و دزدیدن مسابقه گذاشته از لیاقت های بیش از این خود می گویند آنان البته آنگاه مدعی تر هستند که مسئولیتی نیز در اداره کشور دارا باشند و فقرا به فکر آنکه فردا باید به کجا بروند تا بتوانند قوت شبی دست و پا کنند.

مولی جان! کاری از من ساخته نیست اما می توانم بگویم که در این دیاری که به اسم حضرتد مسئولیت تقسیم می شود افرادی هستنند که از بس مسئولیت دارند حتی اسم و جایگاه کار خود را نیز چه بسا فراموش کرده اند اما افرادی دیگر چهار فرزند با مدارک لیسانس و فوق لیسانس در خانه ترشی انداخته اند، مگر نه این است که اسلام عدالت می خواهد اجرا شود پس من معنای عدالت را نمی فهمم یا عدالت معنای دیگری پیدا کرده است؟!.

سرورا! فدای تو برم من میگویم چرا باید چنین باشد مگر کشور ما ثروت ندارد چرا مدیریت ضعیف است چرا؟! چرا یک عده نان شب ندارند بخورند و تنها با یک نان خشک روز را به شب و شب را به روز می رسانند و برای خرید لباس بچه هایشان باید به دنبال ارزانترین لباس ها باشند و وصله های لباسشان چشم هر بیننده ای را به خود خیره کند اما یک عده در مسئولیت های آنچنانی مدعی شوند که مردم ما باید قناعت کنند؟! آیا آن مسئول محترم از وضع این عزیزان خبر ندارند؟! اگر ندارند پس چرا مدعی اجرای عدالت در جامعه هستند واگر خبر دارد پس چرا خون مردم را در شیشه میکند؟

عزیزا! من نمی گویم همه غرق در فسادند اما فساد آنقدرخودنمایی می کند که افراد صالح نیز امیدی به بهتر شدن ندارند! از شما درخواست داریم برای صلاحای این کشور دعا بفرمایید!

مولی جان! ماه شعبان است و نیمه شعبان و روز ولادت مبارک شما آیا جشنهای آنچنانی برپاکردن برای حضرتد اهمیت دارد یا خدمت به خلق و خندان و شاد کردن افراد مستضعف آنهم تنها با یک دادن عیدی؟ آیا وقت آن نرسیده که قدومت را بر دیدگان ما بگذارید و همه این فسادها را به اصلاح برسانید و دین واقعی و اسلام اصیل را در کشوری که به اسم اسلام حکومت در آن برقرار است به اجرا بگذاری؟


اخلاق شعبانیه

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه رجب که پله اول برای سیر عبودی بندگان خاص خداوند بود، بندگانی که به «این الرجبیون» با پرورش صفات زیبای اخلاقی و عبودی در خود پاسخی مناسب دادند تا با یک قدم به جلو در خودسازی وارد در ماه شعبان شدند ماهی که تعلقش به پیامبر اکرم(ص) گفته اند و خطبه شعبانیه پیامبر در آن رحمت و معرفت است.

ماهی که سراسرخیر و برکت برای انسانیت است و مولودهایی در خود دارد که نشانه انسان کامل والگویی مناسب برای تمام اعصار تاریخی خواهند بود، مولودهایی که «قاب قوصین او ادنی» را فهمیده و درک کرده اند، چرا که تربیت شده باشگاه پیامبری هستند که برتری او نسبت به پیامبران دیگر محرز است.

ماه شعبان درابتدا با قدوم مبارک فرزندانی عطر آگین شده است که افتخار زمینیان و کروبیان هستند که تربیت شدگان بهترین مخلوق خدا هستند، چنان تربیت شده که عشق بازی را با فدا کردن تمام افراد خانواده خود آنهم درمقابل چشمان خانواده به اوج رساندند اما تسلیم جز خدای خود نشدند و بجز مبارزه با ظلم چیزی دیگر ذهن آنان را به خود مشغول نکرده بود.

مولودی چون حسین که تربیت شده بهترین مربی عالم یعنی پیامبر و بهترین پدر و مادر دنیا یعنی علی و فاطمه بود، جایی برای شک باقی نگذاشت که این الگوی انسان کامل چنان زمینه خوب بودن را در خود پرورش داد تا مقام عصمت را برای خویش به ارمغان آورد. چرا که بنا بر ادعای بسیاری از متکلمین عصمت تحقق پیدا نخواهد کرد مگر با فراهم کردن زمینه این صفت حسنی و استثنایی.

از طرفی مولود دیگری به زیبایی و شجاعت و وفای به عهد که درعالم نظیر ندارد (ابوالفضل العباس) می باشد که جز وفا و ا حساس از این الگوی انسانیت چیزی نقل نشده چنانکه دوستان نیز متعجب در این همه دلاوری و متانت و متعهد بودن، هستند. از طرف دیگر ولادت پسر امام حسین حضرت ( زین العابدین امام سجاد(ع) که با شجاعت و صبر و حوصله و دقت کافی توانست افکار و برنامه های حماسه عاشورا به دیگران منتقل نماید.

و نهایت ولادت امام زمان(عج) که امام عصر دوران حاضر و کسی که او را نشناسد و بمیرد باید گفت به مرگ جاهلیت مرده است. همانی که تمام دوستداران حق و حقیقت منتظر قدوم مبارکشان هستند تا تمام عدالت را چون جدش علی (ع) به نمایش بگذارد.

در این نوشتار لازم است مکتبی که این سه عزیز و بزرگوار در آن رشد و نمو یافته اند را مورد مداقه قرار دهیم و ان مکتب عزت و کرامت و مردانگی و انسانیت و عبودیت است .

این مکتب نه لیبرال است و نه سکولار و نه سوسیال و حتی نه مشائ و نه اشراق که حکمت متعالیه است که مکتبی کاملتر از آنان می باشد این مکتب کثرت را در وحدت و وحدت را در کثرت دانسته و از خود شناسی به خداشناسی و یگانگی خدا خواهد رسید، چنانکه تمام هستی را ابتدا در خود جستجو کرده و بعد از شناخت خود به شناخت جهان اطراف توجه نموده تا حضور خود را در جامعه اطراف سنجیده و برای آمدن و رفتن خود برنامه ای دقیق داشته باشد با نا امیدیها مبارزه کنند و جامعه را به سوی تکامل به تحرک اخلاقی و رعایت قانون وادار نمایند و همه صفات نیکو را در خود پرورش داده و بدیهای خود را زودتر از بدی دیگران ببینند و قبل از آنکه به حساب و کتابشان برسند خود به حساب و کتاب خود رسیدگی نمایند آنگاه هر آنچه را خواهند دید بوی خدایی خواهد داد چنانکه تربیت شده ی این مکتب زینب کبری(س) بعد از آن همه مصائب در کربلا را وقتی برای خدا می داند، می گوید جز زیبایی چیزی را ندیده است « ما رأیت الا جمیلا» یعنی حتی دردها و آلام نیز برای ایشان شرینی خاص خود را دارد و نوجوان این خانواده مرگ را اهلا من العسل دانسته و عاشق دیدار خداوندوند است.

این الگوهای انسانیت با علم به ذات خود در تکاملی اکتسابی به ذات حق پیوسته و آنچه را بر خود از مصائب و ناملایمات و ناحقی ها دیده اند را موانعی برای رشد خود می دانند چرا که به یک تربیت درست و منطقی دست یافته اند، چنانکه مربی آنان امیر المؤمنین فرمودند من عرفه نفسه عرفه ربه و چه زیبا فرموده است کسی که بخودش جاهل باشد چگونه از خود انتظار شناخت دیگران را دارد.

 ما به عنوان متربیان این مکتب باید این اصل را فراموش نکنیم که این مسیر احتیاج به سالها فرهنگ سازی داشته و فرهنگسازی احتیاج به تزکیه نفس تا مصداق « قدافلح من زکی ها» گردیم و پاسخگوی منت خدای منان باشیم که مبعوث شدن پیامبر را به تصویه ی نفس و بریدن از مظاهر دنیا و گرایش به نیکی و کتاب خدا و حکمت الهی بر ما منت نهاده است.

این ستارگان کرامت و بزرگی به خوبی مبعوث بودن پیامبر را برای مکارم اخلاقی فهمیده و درک کرده بودند و «انک لعلی خلق عظیم» را با جان و دل احساس و مصداق آن را مربی خود یافته بودند که معنای کثرت در وحدت را چنین ترجمه و تفسیر می کردند که اول و آخر خداست و ما بندگان او هستیم و باید با چشم دل خدای خویش را ببینیم.

 


مناسبتهای فروردین و رجب


به نام خالق طبیعت

عید امسال مصادف شد با ماه رجب ، ماهی که در روایات به ماه علی ابن ابی طالب و همچنین ماه شعبان ماه پیامبر و ماه رمضان ماه خدا نام گذاری شده است، لذا باید این تقارن را به نیکی یاد کنیم و توجه داشته باشیم چنانکه بهار، فصل شکوفتن و تابستان و پاییز فصل برداشت میوه است، ماه رجب را ماه شکوفه های معنوی انسانیت دانسته و ماه شعبان و رمضان را ماههای برداشت محصولات نیکو برای خود بدانیم، مناسبت های این ماه نیز از جمله ولادت امام جواد(ع) و امیر المؤمنین علی (ع) مزید بر شاد بودن در این ایام و دریافت نشانه ای برای زینت بودن ائمه(علیهم السلام) دانست.

مناسبت این ماه که ولادت امام جواد(ع) و مولی الموحدین علی (ع) است با کلمات گهر بار این بزرگواران توشه ای می توان ساخت برای بهره ای مادی و معنوی چنانکه نهمین اختر تابناک امامت می فرماید کسی که رفتار قبیح و زشت دیگران را تحسین کند(یعنی در مقابل آن موضع نگیرد و ناراحتی خود را ابراز ندارد و یا مثل همین مسائلی که در اجتماعات ما از بدی و فساد و رشوه و ... دیگران نقل می شود اما به جای تف و لعنت لبخندی بر لبان جاری نموده و می گوییم آدم زرنگی است!! چرا که ما به این اندازه که کار قبیح و زشت آنان را تف و لعنت بفرستیم می توانیم مانع فسادی شویم که به همین اندازه نیز مقابله نمی کنیم، البته اینکه دیگرانی که قدرت دارند و می توانند و باید مانع فساد شوند و اینکار را نمی کنند یا در توان ندارند، یا باید از مقام خود خلع شوند و کنار بکشند و یا باید برخورد قاطعی داشته باشند که عذر تراشیدن برای هر کدام بدتر از گناه خواهد بود) در فساد آنان شریک است.

به اصطلاح امروزی ما آش نخورده و دهن سوخته خواهیم شد چرا که فساد را دیگران انجام داده اند و لذت دنیاییش را آنها استفاده می کنند و ما تنها بخاطر تایید آنان باید هم عذاب دنیا را داشته باشیم که حسرت داشتن پولها و مقامهای آنچنانی است باید بخوریم و هم عذاب آخرتی چرا که کار زشت و فساد و ... آنان را تنها با یک لبخند تأیید کرده ایم.

حال اگر این کلام نورانی را ما مورد عمل قرار داده و با کسانی که چنین کنند به زشتی یاد کنیم حداقل دو کار مثبت انجام داده ایم اول اینکه دیگرانی که آلوده نشده اند رغبت کمتری برای انجام اینگونه امور پیدا خواهند کرد و دوم اینکه در صورت انجام این گونه فسادها توسط این افراد یا دیگران جرأت بیان آنرا در مجامع عمومی نخواهند داشت و ما ناخود آگاه به امر به معروف و نهی از منکر در جامعه خویش عمل کرده و دیگران را حداقل به سمت فساد سوق نداده ایم.

مناسبت بعدی نیز ولادت امیر المومنین علی (ع) است که تکامل انسان به حق باید از این الگوی خلیفة اللهی برای جوامع انسانی جستجو کرد، چه زیبا می فرماید خوش بحال کسی که مشغول شدن به عیوب خود عاملی شده تا از عیوب دیگران صرف نظر نماید، یعنی کسی که بخواهد عیب دیگران را مورد مداقه قرار دهد هیچگاه به عیوب خودش توجه ندارد و چنین فردی فردی موفق نمی تواند باشد چرا که بنا به فرموده ی این الگوی انسانیت کسی که خود را بشناسد خدا را شناخته است و فردی می تواند خود را بشناسد که ظاهر و باطن و اعمال و اخلاق خود را زیر ذره بین وجدان قرار داده و آنرا بررسی نماید و شخصیتی که چنین عمل کند خواهد دید آنقدر می تواند در خود عیب بیابد که دیگر فرصتی برای عیب پیدا کردن در دیگران نخواهد داشت.

حال اگر تک تک افراد جامعه ما بخواهند نه از باب فرمایش امام معصوم که از باب کلام یک روانشناس و جامعه شناس به این درهای گرانمایه  و پر معنا عمل نمایند آیا جامعه ما به آن تغییری که مورد توجه آحاد جامعه است نخواهد رسید؟ آیا اگر نگارنده تمام سعی و تلاشش عمل این دو گوهر درخشان باشد و خود را در فساد دیگران داخل ننماید و به عیوب خود بپردازد و جامعه خواننده سطور نیز به همین ترتیب و حتی کسانیکه این مطالب به گوش آنان می رسد بخواهند عمل کنند آیا در اصلاح جامعه ی خود یک قدم پیش نرفته ایم و آیا در دل تک تک افراد امیدی برای اصلاح خود و جامعه خود ایجاد نکرده ایم و آیا بهاری بهتر از این برای اصلاح خود و جامعه خود خواهانیم؟

نگاهی به وضعیت جامعه شهریمان که داشته باشیم و به گفتارها و کلامهای مجامع عمومی اگر دقتی بنماییم همگی از یک چیز دم می زنیم و آن ناامیدی، در کار در فرهنگ در سیاست و اقتصاد و جالب اینکه هیچکدام از ماها مخصوصا آنان که می دانند خود حاضر نیستیم یک قدم برای اصلاح خود وجامعه خود برداریم!! و فرزندانمان را از این وضعیت خوف و نا امیدی نجات دهیم و حتی گاهی خود نیز بر خلاف فرمایش امام جواد(ع) به آن دامن می زنیم.

بهار ما در درون ما شکوفه خواهد زد و بهار طبیعت در دل طبیعت پس درسی که ما می گیریم تغییری مناسب در خود است که باید همگی دست به دست هم دهیم تا طبیعت درونمان و جامعه مان را همانند طبیعت کوه و دشت زیبا و پرگل نماییم.

نکته اخر این که اگر یک لحظه به خود و جامعه خود بنگریم و هر کدام از ما ها خود را به این وعده ها متعهد بدانیم در روز 13 فروردین شاهد این همه تخریب طبیعت، اسراف با سبزه های در وسط جادهها ولو، و آلودگی هوا با حرکت در حاشیه خاکی جاده ها نبودیم و تعطیلاتی زیبا و بیاد ماندنی به همدیگر هدیه می دادیم تا آلودگی صوتی و هوایی و نابود کردن طبیعت زیبا و حتی بعضی از به اصطلاح آدمها مخصوصا بزرگترهای خانواده در میان گندمهای کشاورزان مشغول گل کوچیک و وسط وسط بازی کردن نبودند!!

مناسبت دیگر رحلت شهادت گونه زینب کبرا(س) است که بانویی در رشادت و کرامت هر چه گفته شود کم است و تنها باید گفت دختر فاطمه و علی و خواهر مجتبی و حسین است، که تمام مصائب کربلا را دید اما از وظیفه خویش که پیام کربلائیان بود کوتاه نیامد.

و مناسبت دوازدهم فروردین روز جمهوری اسلامی که مصرع دوم شعار انقلابیون و تئورسین های انقلابی بود «استقلال آزادی   جمهوری اسلامی»، و به واقع تمام آنان به آن اعتقاد داشتند و جامعه امروز نیز به آن اعتقاد راسخ داشته به شرطی که عده ای به این اسم و به این عنوان پله ای برای مطامع دنیوی خویش نسازند و تنها به نفرت طبقه محروم جامعه نسبت به انقلاب دامن نزنند کسانی که با فساد، دزدی، رشوه و... هزاران فساد دیگری که متأسفانه دربعضی از ادارات و نهادها جا خوش کرده و مردم را به اسم اسلام و جمهوری اسلامی از اسلام و جمهوری اسلامی بدبین نموده که این افراد نه قاعده سیاست را بلدند و نه قاعده دین که از هر دو نیز دم می زنند و خون بر دل دلسوزان انقلاب خواهند کرد. مناسب است این روز نیز با یاد و خاطره تمام کسانی که برای این شعار جنگیدند و از کشور و نظام دفاع کردند و به شهادت رسیدند یا در این راه عمر خود را در طبق اخلاص گذاشتند قدر دانی نموده و فرصت طلبان را در هر مقطع زمانی و مکانی لعن فرستاد.