سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

وصیت نامه امام و فضیلت های او

 

ادامه فرازهای وصیت نامه امیرا لمؤمنین علی(ع) به فرزندان خود

1- شهادت به وحدانیت خدا و رسالت و حق بودن دین اسلام و اشاره میکنند که همه چنین باشند. در توضیح این فراز باید گفت دین برای آزادی وآزادگی است اما هر گاه محصور شود و به صورت یک برداشت خاص در بیاید و قدرت در پشت آن قرار گیرد و یا به تعبیری وسیله ای برای رسیدن به قدرت قرار بگیرد این دین خودش عامل استبداد خواهد شد. دو حکایت تاریخی این واقعیت را بهتر روشن خواهد کرد. روزی که اسرای ایرانی را مسلمانان به مدینه بردند و در حضور خلیفه دوم بحث از سر نوشت آنان شد خلیفه دستور داد آنان را بین انصار و مهاجرین تقسیم کنند و عده ای نیز برای خدمت به خانه کعبه به این منظور که افراد سالخورده و ناتوانی که قصد زیارت دارند و توان ندارند این افراد آنان را کول کنند و به زیارت بپردازند. اما امیر المؤمنین مخالفت کرد و به نقل از پیامبر فرمود که این افراد باید مورد تکریم قرار بگیرند(بعضی روایات میگویند چون پیامبر فرموده بودند ایرانیان اهل علم و حکمت هستند و باید مورد احترام قرار بگیرند وبعضی می گویند این افراد از سران و بزرگان ایرانی بودن و به نقل از پیامبر امام فرموده که اکرام به بزرگان قوم باید مورد توجه قرار گیرد) به هر حال امام علی(ع) از خود خود گذشته و آنان را آزاد می کند به تبع از آن بزرگوار حسنین نیز چنین می کنند و مهاجر و انصار نیز همین کار را می کنند که خلیفه دوم می گوید علی تو در این کار نیز از من پیشی گرفتید. این قضیه در کنار قضیه برداشتن و کنار گذاشتن قاضی القضات زمان خلافت امیر المؤمنین علی (ع) که امام اقدام بر کناری او می کند اما مهاجر و انصاری که در کنار امیرالمؤمنین هستند فریاد وا اسلاما و واسنتا سرمی دهند و امام ناچارمی شود او را در جایگاه خود ابقا نماید به شرط نظارت خود بر قضاوتهایش اینجا نشان از انحصار بودن دین و محصور بودن آن است چرا که خلیفه وامام مسلمین بخاطر برداشت غلط دیگران و قدرتی که پشت آن نهفته یعنی افکار عمومی نمی تواند قاضی خود را عوض کند یا در جریان حکمین و خوارج نیز چنین است این یعنی تغییر دین و محصور کردن دین در یک برداشت غلط.

2-    حسن وهر کسی که وصیت می خواند پرهیزگار باشد.

3-    پرهیزگار باشید به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید

4-    از پیامبر شنیدم سازش دادن میان مردم وا یجاد وحدت از نماز و روزه افضل است.

5-    دین را هیچ چیز مانند اختلاف و نفاق پراکنده نمی سازد

6- به همه خویشان بنظر مهر وعاطفه بنگرید. این فراز نیز نکته ای نهفته می توان در آن دید که روایات متعددی داریم نباید عمل مؤمن را حمل بر سوء کرد و باید هفتاد مرتبه آنرا حمل به صحت کرد و یکبار حمل به سوء نمود. آیا به واقع جامعه فعلی ما این وصایای علی(ع) که آرامش و امنیت جامعه را تنها در این یک فراز آن دید عامل هست؟!!

7-    به صله رحم و دوستی آنان را بهم پیوند دهید

8-    به یتیمان و گرسنگان اکرام کنید

9-    حق همسایگان را رعایت کنید

10-خدا را در قرآن بنگرید مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند. نکته ای که در این فراز باید توجه نماییم این است که قرآن به دو عامل چه در زندگی شخصی و چه درزنگی اجتماعی و چه بین الامتی به آن اشاره دارد و آن 1- سعه صدر است که باید مسلمانان داشته باشند و در روایات آمده است که خداوند هر کسی را دوست داشته باشد به او سعه صدر و تحمل مخالف می دهد و یا در جایی دیگر از شنیدن قول ها و گفتارها و تبعیت کردن از احسن آن سخن به میان آورده است. در این باب مسلمانان حماقتشان به آنجا رسیده که مرکل صدر اعظم آنان را به وحدت و یکدستی فرا می خواند و آنان را با جوامع چین و هند مقایسه می کند که آنان با تنوع ادیان هیچ مشکل و درگیریی ندارند اما در میان کشورهای اسلامی قاتل فریاد الله اکبر سر می دهد و مقتول هم الله اکبر می گوید مگر غیر از این است که اینها در نگاه اتحاد و همبستگی به قرآن بر ما سبقت گرفته اند.

11-خدا را در روزه های ماه رمضان در نظر بگیرید، روزه سپر آتش است.

12- خدا را در امت پیامبر بنگرید که مبادا را در میان عالم مظلوم واقع شوند.

13- بینوایان را شریک زندگی خود قرار دهید

14- نماز را کوچک نشمارید.

15- با مردم خوش زبان و نیک سیرت باشید.

16- مبادا دیگران بر سر کار آیند و بر شما را حکومت کنند.

17- تواضع و فروتنی را از دست ندهید

18- در کار نیک و از دیگران سبقت بگیرید. پس از این بیان فرمودند فزت و رب الکعبه

ضرار بن ضمره، یکی از یاران علی(ع) بر معاویه وارد شد معاویه گفت ای ضرار علی را برای توصیف کن،

ضرار چنین آغاز کرد که بدان ای معاویه آن بزرگوار بلند همت و عالی الطبع بود، حق می گفت و راستی را بزبان می آورد علم و معرفت از اطراف و جوانبش تراوش می کرد وحکمت و فضیلت از وجود ذی جودش متجلی بود، از دنیا و ظواهر آن گریزان بود و بشبهای تار، که مجالی برای مناجات وی با حضرت پروردگار می داد انس می گرفت، او در بین ما مثل یکی از افراد ما زندگی می کرد و هیچ مزیتی را برای خود قائل نمی شد، هر وقت چیزی از او می پرسیدم بگشاده رویی پاسخ می داد وهرگاه دعوتش میکردیم بخوشی اجابت می فرمود، ما با وجود تقریبی که با او داشتیم چنان هیبت و احترامش ما را محکوم می شاخت که جرأت تکلم با او نداشتیم، تا وقتی که خود حضرتش بما روی می آورد و با تبسم ما را جرأت گفتگو می بخشید، از فقرا و بینوایان دستگیری می فرمود و اهل دین را بخویشتن مقرب می داشت، هیچ ضعیفی ازعدل او نو مید نمی شد و هیچ نیرومندی چشم داشت از وی نمی کرد.

از طرفی متملقانی نیز بودند که بعضی از آنها برای معاویه از اوضاع کوفه خبر می آوردند و معاویه از یکی از آنان پرسید که علی چگونه آدمی است واو جواب داد مردی خصیص، معاویه گفت اگر علی دو انبار طلا و کاه داشته باشد انبار طلا را زودتر ازکاه بین مردم تقسیم خواهد کرد اینگونه راجع به علی سخن نگو،

اما شاید این سوال به میان بیاید که چرا با این همه شناخت معاویه با علی (ع) چنین برخوردی داشت باید جواب این سؤال را از مأمون خلیفه عباسی شنید که میگفت پدرم علاقه زیادی به علی ابن موسی الرضا داشت و خلافت را حق آنان می دانست از او پرسیدم که با این همه ذکر خوبی های پسر عمویمان چرا خلافت را به او نمی سپاری گفت بخاطر این که ملک و حکومت داری عقیم است یعنی اگر تو پسرم هم در مقابل حکومت من بایستید تو را خواهم کشت و این همان هوای نفسی است دشمنان علی داشتند اما هرگز توان روبرویی با علی (ع) را نداشت و چنین بود که درجواب شخصی که از او خواست تا در سیاست خدعه و نیرنگ بکار ببرد اینچنین از او نقل شده که هر گز بخاطر دنیا و حکومت بر مردم ظلمی مرتکب نمی شوم.

نکته آخر این بحث این که امام موحدین لباسهای وصله دار می پوشید از ایشان سؤال شده که آیا با این عمل شما فقیران پول دار می شوند؟ بنا بر بعضی نقل ها چنین فرموده اند که با این کار من آنان کفش و لباس نمی شوند اما همدردی با آنان سبب می شود مردان و شوهران و پدران فقیر احساس شرمندگی کمتری داشته باشند درمقابل خانواده چرا که وقتی که در مقابل سؤال قرار گیرند می گویند خوب خلیفه مسلمین نیز چنین می پوشد، و این درد تبعیض طبقاتی آنان را تسکین می دهد و تنها درد فقر را می کشند، یعنی تحمل فقر را برآنان آسان می کند چون مولایشان نیز لباسی همانند آنان می پوشد و اغنیا کمتر مجال نمایش پول و ثروت خود خواهند داشت چرا که خلیفه مسلمین همانند فقرا زندگی می کند و می خورد ومی پوشد.