قلم

روزجهانی صلح

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران

آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی، با بیان اینکه «اسلام واقعی و ناب هر جا برود منادی رحمت خواهد بود»، گفت: باید به خاطر جنایت‌هایی که به نام دین علیه بشریت صورت می‌گیرد، خون گریست.


به گزارش خبرنگار جماران، آیت‌الله سید محمد موسوی بجنوردی عضو شورای عالی مرکز دایره المعارف اسلامی، عصر امروز – یکشنبه- در همایش روز جهانی صلح که در مرکز دایره المعارف اسلامی برگزار شد، به آیاتی از قرآن کریم که به صلح دعوت می‌کند، اشاره کرد و گفت: دین اسلام از صلح به عنوان خیر یاد کرده و آن را به عنوان یک اصل کلی مورد پذیرش قرار داده است. همچنین پیامبر اسلام (ص) رسما از پیروان حضرت موسی، عیسی و ابراهیم (ع) دعوت می‌کند دور هم جمع شده و یک چیز بگویند.


وی در سخنان خود در این همایش، با بیان اینکه «صلح، ذاتا هرگز نمی‌تواند امری ناپسند باشد»، افزود: درگیری همواره زشت است مگر اینکه جنگ دفاعی باشد و افراد برای استقلال از تمامیت ارضی خود دفاع کنند.


موسوی بجنوردی با تأکید بر اینکه «خواست تمام ادیان الهی صلح است»، صلح جهانی را بهترین مصداق صلح خواند و ادامه داد: مسئله‌ای که امروز با قلبی آکنده از درد می‌گویم و باید بابت آن خون گریه کرد این است که امروز عده‌ای به نام دین بزرگترین جنایات را علیه بشریت مرتکب می‌شوند.


وی اضافه کرد: داعش به نام دین اسلام و با عنوان جعلی دولت اسلامی، علیه مسلمانان جنایت می‌کند و مسیحی‌ها را در شمال عراق می‌کشد؛ در حالی که اسلام از این اقدامات بری است. وقتی پیامبراکرم (ص) پس از 13 سال به صورت فاتحانه وارد مکه شد، اعلام کرد که امروز روز رحمت است و هر کس که مسلمان شود جان و مالش محترم خواهد بود.


آیت‌الله موسوی بجنوردی اضافه کرد: اسلام واقعی و ناب هر جا برود با خود رحمت را به آنجا می‌برد.


وی همچنین به خطر افراطیون مسیحی و یهودی اشاره کرد و گفت: مسلمانان با یهودیان و مسیحیان دوست هستند و نباید یهودیت را با مسئله صهیونیسم و اسرائیل خلط کرد.


عضو شورای عالی مرکز دائره المعارف اسلامی همچنین با اشره به پیام دبیرکل سازمان ملل به مناسبت روز جهانی صلح، تصریح کرد: آقای بان کی مون دوست دارد برای برقراری صلح تلاش کند اما باید بداند که ما نه با مسیحیت و نه با یهودیت مشکلی نداریم؛ چراکه همه این ادیان را ابراهیمی و یگانه‌پرست می‌دانیم.


وی در بخش دیگری از سخنان خود، از کشورهایی که داعیه حقوق بشر دارند اما در مقابل جنایات علیه بشریت سکوت می‌کنند، انتقاد کرد.


آیت الله موسوی بجنوردی در این زمینه اظهار کرد: متأسفانه برخی از کشورهای اسلامی با پول نفت ملت‎‌های خود، از داعش حمایت می‌کنند؛ گروهی که مانند القاعده بزرگترین ظلم را به دین اسلام کرده‌اند.


وی افزود: دنیا در حال حرکت به سمت مدرنیته است؛ بعد این‌ها سر افراد را می‌برند. آیا اینها مسلمان هستند؟


آیت الله موسوی بجنوردی، صلح جهانی را خواست همه بشریت توصیف کرد و گفت: ما مدافع صلح جهانی و دوستی با ملت‌ها هستیم. ما پیروان پیامبری هستیم که منادی صلح جهانی بود.


وی با اشاره به نگاه تشیع به مقوله صلح تأکید کرد: تلاش برای صلح جهانی از منظر مذهب شیعه یک امر واجب است؛ چراکه طبق موازین فقهی و شرعی، هر چه را که عقل آن را لازم بداند، شرع نیز بر وجوب آن نیز تأکید دارد.


موسوی بجنوردی با اشاره به تفاوت جنگ و دفاع اظهار کرد: ما مخالف جنگ هستیم مگر اینکه بخواهیم از خود در برابر متجاوز دفاع کنیم. ما تاکنون به کسی حمله‌ نکرده‌ایم. در طول دفاع مقدس نیز از خود در برابر تجاوزات صدام دفاع کردیم و مطمئنا مردم عراق نیز آن زمان با صدام همراه نبودند.


وی با اشاره به نگاه جمهوری اسلامی به مقوله صلح و با تأکید بر اینکه «جمهوری اسلامی با هیچ جا جنگ ندارد و همواره ندای دوستی سر داده‌ است»، گفت: اگر با اسرائیل هم مشکل داریم به خاطر این است که او را متجاوز دانسته و نمی‌توانیم با این رژیم اشغالگر دوست باشیم


آیت‌الله موسوی بجنوردی در پایان به خاطره‌ای از همراهی‌ خود با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سفر به عتبات عالیات اشاره کرد و ادامه داد: در آن سفر، نگران بودیم که شاید مردم آنجا برخورد مناسبی با ما نداشته باشند؛ اما وقتی وارد شهرهای نجف و کربلا شدیم با چنان استقبالی از سوی مردم عراق مواجه شدیم که جای تعجب بود.


درخواست کری از ایران برای نابود داعش

جان کری وزیر خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران در پاریس گفت که آمریکا اماده تعامل و ارتباط با ایران و سوریه در مورد نگرانی های مشترکشان درباره داعش است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

ای بی سی نیوز نوشت: جان کری وزیر خارجه آمریکا در جمع خبرنگاران در پاریس گفت که آمریکا اماده تعامل و ارتباط با ایران و سوریه در مورد نگرانی های مشترکشان درباره داعش است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، کری گفت: آمریکا با حضور ایران در کنفرانس بین المللی پاریس در جهت تقویت ائتلاف علیه داعش مخالف کرده است.

وی افزود: ملک عبدالله پادشاه عربستان و مقامات امارات متحده عربی به آمریکا اطلاع دادند که اگر در کنفرانس حضور پیدا کند، این کشورها حضور پیدا نخواهند یافت.

کری بیان داشت: آمریکا به دنبال اقدام نظامی مشترک با ایران نیست، در واقع ما با تهران هماهنگی نمی کنیم اما آماده ی گفتگو با این کشور از جمله در حاشیه مذاکرات هسته ای نیویورک هستیم.

جان کری در ادامه ابراز امیدواری کرد که تهران و واشنگتن در دور بعدی مذاکرات هسته ای که این هفته آغاز می شود به زمینه ی مشترکی برسند.

وزیر خارجه آمریکا گفت: من ابراز خوشبینی نمی کنم اما امیدوارم که راهی برای دستیابی به توافقی که برای جهان اهمیت دارد بیابیم.

جان کری همچنین در گفتگو با یاهو نیوز و در پاسخ به سئوالی در مورد همکاری نظامی با ایران، این موضوع را منتفی ندانست و گفت: ما اماده ی انجام هر نوع اقدام سازنده ای که خشونت را در عراق کاهش می دهد، هستیم.

تا کور شود هر آنکه نتواند بیند

عکس/ عیادت رئیس کمیته صیانت از آراء میرحسین موسوی از رهبر انقلاب

سید علی‌اکبر محتشمی‌پور، عضو مجمع روحانیون مبارز در عیادت از رهبر انقلاب
عکس/ عیادت رئیس کمیته صیانت از آراء میرحسین موسوی از رهبر انقلاب ضمن تبریک برای سلامتی رهبر انقلاب و پیروزیها و قهرمانی تیمهای والیبال و کشتی فرنگی کشورمان این هفته را هفته شادباش باید نامید. با تشکر از تیم پزشکی و تیمهای والیبال و کشتی فرنگی

استیضاح فرجی دانا و...

قانون و قانون گرایی

گذری بسیار مختصر به تاریخ بشریت به خوبی نشان از پیروزی انسانی در مقابل مشکلات و هرج و مرج طلبی های افراد ضعیف النفس و قلدر مآب می دهد که توانسته با تعهدات وقانون های اعتباری خویش بر اعتباریات جنگلی وطبیعی حیوانی فائق آید.سقراط را در قبل ازمیلاد حضرت مسیح(ع) نمونه قانون مداری در میان غربیان مطرح می کنند که چگونه با اینکه  می دانست به جهالت قوم خویش محکوم است ، اما روغن قانون نا عادلانه را بر تن خویش مالید و در حالی که راه فراری داشت به قانون تن داد .

گذر زمان ما را به تاریخ اسلام می رساند و پیامبر را در مقابل قانون و تعهدی که به مشرکان داده بود متواضعانه می بینیم و از سپردن یاران خویش در آن بحبوحه زور و جهالت به دست مشرکین در زمانه ای که یاران او  از دست مشرکین و کفار راهی جز پناه بردن به پیامبر ندارند ابایی ندارد، و این همان اعتباریاتی است که پیامبر به آن مقید است و همانی است که نمی توان گفت وحی منزل بوده است. اما در هر حال اخلاق مدارانه به این تعهد خویش به خاطر قانونی بودن آن عمل می نماید.

قانون وقانون مداری دیگری را در اوج قدرت و حاکمیت در زمانه مولای متقیان علی(ع) است که با اینکه حاکم جهان اسلام است اما متواضعانه در مقابل قاضی منسوب خود قرار می گیرد و او را تشر می زند که نباید هیچ تبعیضی بین ایشان که حاکم اسلامی است و بین آن یهودی که خراج دهنده کشور اسلامی قائل شود لذا با وجود صادق بودن این امام همام، قاضی بخاطر نداشتن بینه و شاهدی و تنها با استناد به ظاهر قضیه به قانونی که امام خود صادر کرده ،حکم را به نفع یهودی صادر می کند.

اما این امور را نه تنها مختص به دورانهای قبل نمی دانیم که در دوران ما نیز فراوان هستند افرادی که قانون وقانون مداری سر لوحه زندگی آنان است، از جمله امام خمینی (ره) چه در زمان تبیعد و چه در زمان حکومت، در زمان تبعید آن بزرگ مرد دوران زمانی که در فرانسه حضور دارند و دوستان و اطرافیان قصد ذبح شرعی یک گوسفند در محله را دارند اجازه نمی دهد و آنرا بی احترامی به قانون فرانسویان می داند.

در زمانه حاکمیت اما در قضیه انتخابات آقای بنی صدر و انتخاب مرحوم حضرت آیت الله العظمی  منتظری می فرمایند من راضی به این انتخاب نبودم (قبول نداشتم آقای منتظری قائم مقام باشند ویا در قضیه بنی صدر ایشان را قبول نداشتند) اما چون طبق قانون عمل شده و انتخاب بنی صدر توسط مردم صورت گرفته و یا انتخاب آیت الله منتظری توسط مجلس خبرگان صورت گرفته ، این قانون را تمکین می کنند.

به هر حال قانون وقانون مداری تابلویی است که باید همانند پیشانی بندهای دوران جنگ بر پیشانی خویش ببندیم و مطیعش باشیم  ولو اینکه آنرا به نفع خود ندانیم ، اگر چنین کردیم و کردند(مسئولان) انگاه است که الناس علی دین ملوکهم خواهد شد. نباید یؤمن به بعض ویکفر به بعض باشیم، باید همه قانون را عمل کنیم ولو قبول نداشته باشیم والا چنانکه آیت الله سیدحسن خمینی بیان داشتند کاریکاتوری را به مردم معرفی می کنیم که همه خنده شان خواهد گرفت(خطاب به برنامه های صدا وسیما نسبت به معرفی امام تنها در یک بعد زندگی ایشان)

استیضاح دکتر فرجی دانا هم به پایان رسید و رأی عدم اعتماد را گرفتند و ایشان نیز خاضعانه پذیرفتند در اینجا هیچ کس مقصر نیست ، همه به قانون عمل کردند، هم مجلسیان و هم وزیر، وزیر تمام آنچه انجام داده بود ولو بر مبنای منطق استیضاح کنندگان اشتباه ،اما قانونی عمل کرده و حتی اعلام جرائم بورسیه ها و ... با توجه به اینکه تمام جلسه را با رادیو گوش کردم به واقع آنچه فهمیده می شد اینکه سعی استیضاح کنندگان و ا ستیضاح شونده تنها عمل به قانون بود. به امید آنکه همه مطیع قانون باشیم.

نکته ای که در این بین نهفته این است که آیا قانون سرمشق برای همیشه ما خواهد بود و آیا آنانی که قانون مداری و قانون گذاری دراین ایام را از خود دانسته و دیگران را به هر بهانه ای خلاف قانون عمل کننده می دانند به همه قانون مقیدند یا یکفر ببعض هستند، اگر چنین است ما تا کنون ندیده ایم که این آقایانی که به قول خودشان احساس خطر برای نظام می کنند البته شاید نظام را تفکرات خود بدانند والا مگر نظام غیر ازقانون اساسی است؟! از تریبون مجلس فریاد بر آورند که آی ایرانیان بدانید اگر کسی در جایی از کشور و در تریبونی رسمی مورد اهانت قرار گرفت ولو مجرم هم باشد حق دارد از آن تریبون ازخود دفاع کند. آیا این همه تهمت که زده می  شود جایی برای پاسخگویی متهمین!! فراهم کرده اید؟!

آیا حالا که غیر قانونی بودن بسیاری از بورسیه ها قطعی شده می توانند یا بهتر بگوییم می خواهند این ظالمین به حقوق دیگران و دستانی که آنها را به این سمت هدایت کرده اند تنبیه کنید؟ آیا این افراد، فردایی در این مملکت اگر مسؤولیتی متقبل! شدند که می شوند آنهم در هیئت علمی دانشگاه می توانند دیگران را به قانون و قانونمداری دعوت کنند، آیا اینان نیز پله های دیگری فراهم نمی کنند برای بالا روندگان بر شانه های طبقه مستضعف؟؟!! پس این آقایان که فریادشان تا فلک بلند است از چه نظام و قانونی  دفاع می کنند و دلشان به حال چه چیزی می سوزد؟! آیا صرفا بخاطر مخالف بودن فلان شخص باید او را از حقوق حقشان محروم کرد ، مگر نه این است که امام علی(ع) وقتی اهانت آن خوارج جاهل را دید و یارانش قصد تنبهش داشتند امام فرمود ایشان فحاشی کرده شما هم تنها می توانید جوابش دهید و حتی حقوق بیت المال  او را قطع نکردند، آیا مصداق پیدا کردن برای زمان امام تنها برای مخالفین و مقایسه کردن مخالفین با طلحه و زبیر درست است اما کارهای امام را در زمان حکومت و بر خورد با مخالفین را نباید مصداق سازی کرد؟!

به هر حال عزیزان مطیع قانون بودن در عمل سخت است ، و همانند آزادی وعدالت که همه از آن دم می زنند حتی مستبد ترین حاکمان !! اما آنکه عامل به آن است تنها انگشت شمار خواهد بود ، دم زدن از قانون و دفاع از نظام و دلسوزی برای آن با شعار و حرف  نیست و تنها عمل به قانون است که ثابت می کند کسی راستگوست یا دروغگو، هر چند قانون نیز وحی منزل نیست و اشتباه دارد اما ، تنها راه دفاع از نظام و امام و رهبری معظم عمل به قانون است نه به سلیقه، نتیجه نوع نگاه کاریکاتوری بعضی از آقایان به قانون است که در جامعه اسلامیمان هر اداره ای که  مردم  عزیزمان قصد مراجعه  دارند ابتدا به سراغ پیدا کردن آشنا هستند تا به دنبال پیدا کردن قانون!! زیرا برایشان محرز شده که آشنا می تواند کاراداری سه ماهه را یک روزه انجام دهد!! وا گر خلاف قانون باشد بازهم می تواند بر مبنا وسلیقه خود قانونیش کند!! جالب است که همه اینرا می دانیم  به ظاهر اما نه تنها دلمان برای مردم گرفتار نمی سوزد !! که برای نظام هم احساس خطر نمی کنیم!!!

درسی که از این استیضاح می شود گرفت برخورد خوب و معنا دار دکتر فرجی دانا و دکتر روحانی در مقابل مجلسیان است که آنان نیز خاضعانه به قانون تن دادند، اما عده ای که فقط برای خدا کار میکنند!! با بلندکردن نوشته های خود  که  دوپینگ لاریجانی هم فایده نداشت، نشان دادند آنچه مهم است لج بازی است نه قانون حداقل در این قسمت و این روز.

امیدوارم روزی فرا رسد که پرچم قانون و قانون مداری سر لوحه عمل وشعار تمام مردم کشورمان باشد، و عمل به آن را یک وظیفه معمول روزانه خویش بدانیم حتی جایی که به ضرر ما هم هست چون به نفع دیگران است خاضعانه بپذیریم، روزی که صدا وسیمای ما ورسانه های ما عمل خلاف قانون را همانند آمدن زلزله در نقطه ای از کشور و فراخوان برای کمک به آن منطقه را در دستور کارخود قرار دهد و مردم را به همکاری برای کمک به مظلومین و جلوگیری از حداکثر تلفات فرا بخواند،

با ذکر یک کلام  از امام المتقین  امام صادق (ع)  کلام را به پایانی خوش هدایت می کنم که فرمودند «خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما به فرمان ما چنگ زند وقلب هدایت شده اش به طرف باطل متمایل نشود.»

 


قابل توجه حمله کنندگان به ادبیات روحانی

هر چند ما هم از دکتر روحانی نه به عنوان یک رقیب برای دیگران که به عنوان یک روحانی دیپلمات انتظار نداشتیم، از طرفی دیگر خود ایشان گفتند مخاطب من کسانی بودند که از مرحله انتقاد گذشته و عملیات تخریبی را شروع کرده اند ، یعنی کسانی که فقط دنبال نقطه ضعف هستند و ایجاد گره کور برای پیش برد اهداف جناحی و شخصی خود، نه اینکه به دنبال منافع ملی باشند، در عین حال ادبیات رئیس جمهور محبوبشان را بد نیست ببینیم و دفاع های جانانه آنان از او تنها بخاطر این که محبوب آنها بود، که قصد داشتند او را با خاطراتی از سوریه و حاله نور و خواب خانواده شهدا و این مسائل، شخصیتی کاریزما بسازند که هیچ کس مخالفت با او را در مخیله ی خود نگنجاند!! آن زمان بحثی نیز از ادبیات مطرح نبود!! روزنامه هایی که تیتر اولشان این روزها نقد صحبتهای آقای دکتر روحانی بوده یادشان رفته که مخالفت با مسئول سابق را مخالفت با دستور خدا می دانستند!!!.

 بیان این سخنان از سوی رئیس‌جمهور در همایش رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور کافی بود تا مخالفان دولت، از فرصت به‌وجود آمده استفاده کنند و تمام حرف‌های ناگفته طی ماه‌های اخیر را روانه روحانی کنند.

در میان تمام منتقدان و مخالفان این بهارستان‌نشین‌ها بودند که بیش از همه از این سخنان روحانی برآشفتند و حتی برای بررسی سخنان او جلسه غیرعلنی برگزار کردند. آقای روحانی، شاه‌بیت نطق‌های نمایندگان مجلس بود. نطق‌هایی که از رئیس‌جمهور می‌خواستند معذرت‌خواهی کند.

شاید در این میان تندترین انتقادها به اعضای جبهه پایداری اختصاص داشت که در راس آنان روح‌الله حسینیان قرار داشت. روح‌الله حسینیان‌ در انتقادی تند نسبت به سخنان رئیس‌جمهور گفت: «سخنان رئیس‌جمهور بدعتی را ایجاد می‌کند. حتی شاه وقتی با مخالفان خود صحبت می‌کرد به آنها نگفت به جهنم بروند بلکه گفت پاسپورت بگیرند و به خارج از کشور بروند. در واقع این نوع ادبیات رئیس‌جمهور دیکتاتورمآبانه است که رئیس‌جمهور باید پرهیز کند. هیچگاه احمدی‌نژاد اینطور صحبت نکرد.»

حسینیان می‌گوید که احمدی‌نژاد هیچگاه اینگونه سخن نگفته است و از چنین ادبیات سخیفی استفاده نکرده است اما هنوز یک سال از پایان دولت احمدی‌نژاد نگذشته است و بسیاری از مردم صحبت‌ و ادبیات رئیس‌جمهور پیشین ایران را به یاد دارند؛ ادبیاتی که بسیاری از مردم آن را برخلاف شان یک رئیس‌جمهور می‌دانستند و حتی برخی از آن احساس شرم می‌کردند.

برای یادآوری ادبیات احمدی‌نژاد به برخی از سخنرانی‌های او که از ادبیات مخصوص خود استفاده کرده است، اشاره می‌کنیم:

بهمن 1385 / مجلس شورای اسلامی: از تره‌بار نزدیک منزل ما خرید کنید. چرا از جاهای‌گران خرید می‌کنید؟ در محله ما قیمت‌ها ثابت است.

بهمن 1385 / یکی از مساجد جنوب تهران: یک دختر 16 ساله به کمک برادرش در زیرزمین خانه‌اش انرژی هسته‌ای کشف کرده است.

با هماهنگی رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران، آن دختر هم‌اکنون در زمره دانشمندان هسته‌ای ایران قرار گرفته و اسکورت و راننده شخصی در اختیار دارد.

تیر 1386 / در جمع اصناف و بازار: یک قصاب شرافتمند در نزدیکی ما زندگی می‌کند که از همه مشکلات مردم باخبر است و از وی هم اطلاعات مهم اقتصادی را می‌گیرم.

آذر 86 / سفر استانی خوزستان: آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دانتان شما پاره شود.

تیر 87 / در جمع فرماندهان بسیج: سال گذشته که به عراق رفته بودم، گفتند یکی از فرماندهان اشغالگران، علاقه دارد شما را ببیند. گویا مرخصی او هم رسیده بود. مثل خودمان که پس از 45 روز در جبهه مرخصی می‌رفتیم اما او یک‌ ماه مرخصی را عقب انداخته بود تا ما را ببیند و من هم گفتم، بیاید. وقتی آمد پیش ما گفت افتخار می‌کنم با شما هستم. شما در دل ما جا دارید. وی سپس از من درخواست کرد با من عکس یادگاری بگیرد و گرفت و سپس معاونش هم همین‌طور. من زدم پشتش و تشویقش کردم و گفتم هوای مردم عراق را داشته باشید.

اسفند 88 / کنفرانس مطبوعاتی همراه با بشار اسد: ما یک ضرب‌المثل در فارسی داریم و کسی که حرف بیجا می‌زند و خارج از قد و قواره خودش صحبت می‌کند، به آن می‌گوییم یک کلام از مادر عروس.

مرداد 1389 / همایش ایرانیان مقیم خارج: خطاب به اوباما و سران کشورهای غربی: آن ممه را لولو برد.

مرداد 1389 / همایش ایرانیان مقیم خارج: آب را بریزید همان جایی که می‎سوزد.

مرداد 1389 / سخنرانی در روز خبرنگار: در مواردی هم که حتی اسمی از کسی برده نشده‌ است، قاضی می‌گوید این مطلب به فلان شخص می‌خورد، در حالی که وقتی مطلبی نوشته و نقد می‌شود اگر به کسی هم خورد، خورد. باید بخورد تا دردش بیاید.

آبان 89 / سفر استانی بجنورد: پشم و پیل‌ کشورهای به اصطلاح قدرتمند جهان ریخته است و اگر خیلی عرضه دارید، اوضاع کشورهای خود را جمع‌ و‌ جور کنید و به ملت‌های خود برسید. شما ‌نمی‌توانید آب بینی‌ خود را بالا بکشید.

آبان 89 / در جمع خبرنگاران: شما موقعی که نمی‌دونستید چه جوری طهارت بگیرید ملت ایران تمدن داشت. حالا شما می‌خواهید به ما جنس بفروشید؟! نفروشید!

بهمن 90 / رونمایی از داروهای تولیدی محققان ایرانی: اکنون ایام شادی است و می‌توان یک شوخی کرد. بعضی‌ها می‌گویند که کار را به دست خانم‌ها ندهید، چون همه‌ فرصت‌ها را می‌گیرند.

اسفند 90 / در جلسه سوال از رئیس‌جمهور: آخر سال است و باید کمی با هم صفایی بکنیم. شب عید است کمی شاد باشیم.

دی 91 / در پاسخ به اظهارات وزیر خارجه فرانسه: همه‌اش کشک است، طرف راه می‌رفت می‌گفت ابرقدرت، قدر قدرت ...‌ ای زکی.

دی 91 / مراسم بزرگداشت امیرکبیر: روزی سفیر روس به حضور امیرکبیر می‌آید تا درباره افزایش مرز روسیه صحبت کند که امیرکبیر به وی می‌گوید تا به حال کشک بادمجان خورده‌ای؟ که او می‌گوید نه! امیرکبیر می‌گوید ما در خانه یک فاطمه خانم داریم که به او می‌گوییم فاطمه خانوم‌ جان که کشک بادمجان‌های خوبی می‌پزد. شما بروید وقتی کشک بادمجان پخت برای شما می‌فرستم. این یعنی امیرکبیر به سفیر روس گفت برو دنبال کشکت!

اسفند 91 / در افتتاح دو شبکه جدید صدا و سیما: باید چهار ماهواره به فضا پرتاب کنیم تا هر «ننه قمری» کلید آن را پایین نیاورد.

در اجتماع حامیان خود در میدان امام حسین، خطاب به معترضین اینها خس و خاشاکی بیش نیستند.


چاره جهان ا سلام چیست؟

 

چاره جهان اسلام چیست؟

جهان اسلام از ابتدای پیدایش تمدن جهان گیر خود به رهبری بزرگ مرد رسالت و آخرین پیامبر خدا بر روی زمین که در صدد هدایت جهانیان به سوی یکتا پرستی بود با رهبری و تدبیر این خاتم انبیاء به سمت رهایی و گسترش بر تمدن انسانی به پیش رفت، کشورها و قبیله های در اطراف اکثرا با استقبال از دین رحمانی و رهبری رحمانی به سوی آن روی آوردند و آنان که سر ناسازگاری نیز داشتند، از روی عناد و نه از روی تدبیر و عقل، با مشاهده اکثریت جامعه، خود را مطیع فرمان آن رهبر الهی وانمود کردند.

رهبر الهی به پشتیبانی وحی الهی از نابودی اسلام توسط دشمنان آزرده کمتر می شد تا از اختلافی که در بین جامعه اسلامی پیش آید، لذا تذکرات به جامعه اسلامی جهت جلوگیری از انشقاق و تلاش برای تحت رهبری و لوای یک پرچم قرار گرفتن آنان بسیار و بیشتر می شد، خلفای بعد از پیامبر نیز یکی پس از دیگری با حفظ وحدت اسلامی هر کس به نوع نگاه و نوع تفکر خویش برای این پیش برد تلاش داشتند، تا اینکه با فاصله گرفتن از صدر اسلام بعضی از هنجارها و ارزش های اسلامی جای خود را به ارزشها و هنجارهای دوران جاهلیت داده و ندای حاکمیت موروثی بدون تأیید سنت به پیش رفت، و به هر اندازه که از صدر اسلام دورتر شدیم حاکمان اسلامی نیز خود را نه تنها بی قید وشرط می دانستند که نمایندگان واقعی پیامبر (ص) در میان امت اسلامی می دانستند و هر نوع فاصله گرفتن از افکار و اندیشه های آنان را فاصله گرفتن از خدا و پیامبر می دانستند و حکم دلخواه خود را بر روی مخالفین جاری می کردند.

زمانه به دست به اصطلاح دانشمندان اسلام شناس، با حاکمیت خلفاء و سلاطین رسید، هر کسی دیگری را تکفیر و مشرک و خارج از دین می دانست و لذا با حمایت حاکم و سلطان در صدد نابودی گروه دیگر بر آمد، بازار ارتداد و تکفیر و شرک بالا گرفت جهان اسلام در تحت سلطه چهار مکتب کلامی و فقهی اهل سنت قرار گرفت حتی این گروه ها نیز دیگری را تکفیر کردند و ریختن خون مخالفان را بر خود حلال دانستند، البته در این بین شیعه تنها قربانی و نظاره گر بود و زمانه نیز گاه با حاکمیت سلاطین یکی از مکاتب چهارگانه اهل سنت بود و با حمایت بعضی از فقهاء خود در صدد نابودی گروه دیگر و یا کشتار دانشمندان دیگر بر می آمدند نمونه آن را در تاریخ بسیار زیاد می توان یافت.

اما این روزها جهان اسلام وجهی دیگر یافته است، گروهی به اسم اسلام در صدد تیشه به ریشه اسلام بر آمده اند آنان نیز به ظاهر مکتب دیگری از اسلام را برای خود گشوده اند!!! و دیگر مکاتب را تکفیر کرده و تنها خود را حامی اسلام و قرآن می دانند!! هر کس خلیفه بودن خلیفه آنان را تکذیب کند یا قبول نداشته باشد ، مرتد، مشرک و از دین خارج شده می دانند!! و این تنها فقر فرهنگی و علمی و اقتصادی در جهان اسلام است که این پدیده ها را بر امت خویش تحمیل می کند، فقر علمیی که در اسلام بر فاصله گرفتن از آن با توصیه به توسعه علمی در تمام مکاتب به آن اشاره شده است و این حدیث در هر مکتب خانه ای در جهان اسلام را خواهید شنید و دید که اطلبو العلم من المهد اللحد، و یا علم را ولو در چین باشد یا د بگیرید و یا یاد گیری علم بر هر مسلمانی واجب است، این دستورات اسلام است اما چرا فقر علمی در کشورهای اسلامی غوغا می کند، شاید دلائلی دیگر نیز دارد و آن فقر اقتصادی و فقر فرهنگی است که البته همه اینها تنها به خاطر نگه د اشتن مردم توسط حاکمان به اصطلاح اسلامی است که مردم و امت اسلام را در فقر نگه داشته تا خود راحت تر بر آنان حکم برانند و فریاد اطاعت از خلیفه و یا سلطان ولو جائر اطاعت از خدا بدانند!!!

دست به یکی کردن فقر اقتصادی و فرهنگی و علمی جهان اسلام را به اصطلاح به جهان سوم سوق داده و این مسلمانان هستند بخصوص حاکمان هستند که باید پاسخ گویی آنان در قیامتی که شاید به آن اعتقاد دارند باشند.! .

اما چاره کار چیست؟

اعتقاد نگارنده بر این است عقلای جهان اسلام با یک تدبیر جانانه کشورهای اسلامی را به سوی اتحاد جماهیر اسلامی سوق داده و ایالات اسلامی را سامان دهی نموده برای هر اقلیم و جغرافیایی علاوه بر آداب مخصوص خود دستورات مورد توافق اکثریت علمای اسلام، البته علمای معتدل و منطقی را به صورت قانون مشترک کشورهای اسلامی تدوین نموده و حاکمیت اصلی را درکشوری مثل ایران متمرکز نموده و قدرت خویش را در همه ابواب اقتصاد و فرهنگ و علمی و سیاست به رخ جهان خارج از اسلام بکشانند، آنها در هنگام خطر چه داخلی و چه خارجی با تدبیر و مشورت و کمک به همدیگر توان مقابله با تمام تهدیدات را خواهند داشت ،البته ایران را نه بخاطر ایرانی بودنم و نه بخاطر شیعه بودنم بلکه، عقیده بنده آ ن است  که با توجه به تجربه تاریخی حاکمیت تمام فرق و مکاتب اهل سنت در میان امت اسلام و اینکه این مکاتب توان هدایت به تمام مکاتب دیگر اسلامی را نداشته و هر مکتبی که به حاکمیت رسیده دیگران را محدود نموده و با توجه به تجربه جمهوری اسلامی که با اقلیتهای مذهبی و با توجه به تجربه برادران اهل سنت در برخورد با جمهوری اسلامی ، ایران تنها کشوری است که با توجه به شورای کراسی اسلامی و مشورت یا به تعبیر امروزی مشارکت تمام آحاد ملت در سرنوشت خویش موفق عمل کرده لذا این تجربه را می تواند در بر خورد با سایر کشورها و سایر مکاتب داشته باشد، ویا درکشوری مثل مالزی ویا هر کشور دیگری که بوی تحجر و افراط در آن نباشد یا کمتر به  چشم بیاید، آنگاه جهان اسلام با وجود پارلمان مشترک ، ارتش مشترک و حقوق اجتماعی و شهروندی مشترک می تواند علاوه بر امنیت وآسایش و برتری توان خود بر دیگر کشورهای غیر اسلامی ، برای آینده مردم خود ارمغان همزیستی مسالمت آمیز را بوجود آورد ، از طرفی دیگر نقطه تمرکز می توان مکه مکرمه و مدینه منوره باشد در صورتی که حاکمیت امت اسلامی با توجه به وضعیت در پیش رو و تدبیر جهان اسلام باشد نه آنچنانکه امروزه کشورهای اسلامی در پبش گرفته اند، به راستی چرا در صدر اسلام این همه برادر کشی نبود در حالی که اختلافات فکری هم وجود داشته است؟؟!! استاد مطهر می گوید« نمی خواهم بگویم و شما را به غلط بیاندازم  که استعمار واستثمار ما را به  این حالت در آورده است نه، ما قبلا به این حالت در آمدیم، آنها ما را ا مروز به این حالت نگه می دارند و علت مبقیه ما هستند و الا ماقبل از اینکه استعمار وااستثمار بیاید ، افکاری از نواحی  تدریجا در ما پیدا شده ما را به این حالت در آورد(ده گفتار، ص127) درو جایی دیگر می گویند « اغلب  گرفتاریهایی که برای ما پیش می آید از خارج نیامده ،خودمان برای خودمان درست کرده ایم (همان ص43)

امام علی (ع) که مورد قبول تمام فرق اسلامی است می فرماید « برا ی به وجود آمدن ظلم ، دو نفر مسئولند یکی ظالم است و یکی مظلولم، با همکاری این دو است که ظلم پدید می آید و گرنه ظلم یکطرفه نمی تواند به وجود بیاید.. و نه تنها ظلم که فساد وانحراف و همه بیچارگیها و شکستها نیز به همکاری  دو جانبه نیازمند است تا ایجاد شود. در شکست یک جامعه تنها فاتح نیست که شکست می دهد جامعه نیز باید شکست بخورد. مثلا در قرن هفتم هجری چنگیزخان نبود که شکستمان داد این خود ما بودیم که از درون پوسیده بودیم و ...خودمان  را برای شکست  آمده کردیم (شریعتی ، فاطمه فاطمه است،ص 77)به نظر علاوه بر فقر فرهنگی در میان امت اسلام عامل دیگری چون جرثومه های فساد اسرائیل و انگلیس و آمریکا فرانسه و ماسونهای صهیونیسم  نیز بی نصیب از این اختلافات نبوده اند هر چند این آرزو دست نیافتنی نیست، چرا که می توان پیش بینی کرد که با حاکمیت اعتدالیون در تمام کشورها این آرزو به تحقق خواهد پیوست.

در غیر این صورت نه تنها اختلافات روز به روز بیشتر خواهد شد که، با دست خود مسلمانان متأسفانه باید شاهد تیشه زدن به ریشه اسلام باشیم هر چند اسلام نابود شدنی نیست اما نابودی امت اسلام را کسی نمی تواند بگوید برای دشمنان دست نیافتنی است. و نابودی تنها به کشتن نیست، همینکه همچنان آنان را در فقر اقتصادی و سیاسی و فرهنگی توسط عروسکهایشان نگه دارند کافی است و هر وقت تکنولوژیهای کهنه خویش را قصد به فروش گذاشتن داشته باشند گوشه ای از تجربه خویش را برای آماده کردن بازار فروش محصولات خود به آنان نشان می دهند، تا خود را نیز - در این فضای فقر- طرفدار پیشرفت جوامع اسلامی بدانند!!!!!!!!! 

 


شمشیر دولبه ا ستیضاح یا عدم استیضاح

آقای فرجی‌دانا! بورسیه‌ها را بیرون کنید
دکتر فرجی‌دانا، وزیر علوم یک راه بیشتر ندارد، «استیضاح». یا 3000 بورسیه‌ی غیرقانونی برجای مانده از دولت سابق را بیرون می‌کند و مجلس او را استیضاح می‌کند، یا نمی‌کند و مردم او را استیضاح می‌کنند.
به گزارش انصاف نیوز، در مدت رایزنی‌های نمایندگان موافق استیضاح با وزیر، واژه‌ی «ساخت و پاخت» و «معامله» بر سر حدود 3000 بورسیه‌ی غیرقانونی دوره‌ی ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد در گفتگوهای غیررسمی زیاد به کار برده می‌شود، احتمالی که به نظر می‌رسد فشارهای برای عملی کردن آن باشد.
جامعه اما نمی‌پذیرد و از هم‌اکنون آقای وزیر متهم به آن است که دست دست کردن او برای اخراج بورسیه‌های غیرقانونی و باطل کردن آن بخش از آنها که مدرک نیز دریافت کرده‌اند، برای راضی کردن کسانی است که در بقای بورسیه‌های غیرقانونی منفعت می‌برند.
اما به نظر می‌رسد افشای 3000 بورسیه‌ی غیرقانونی یک راه بیشتر پیش پای دولت روحانی نمی‌گذارد، چه آقای دکتر فرجی‌دانا وزیر بماند و چه با استیضاح برکنار شود و فردی دیگر جایگزینش شود؛ او نیز آزمون انتخاب یکی از این دو راه را تکرار خواهد کرد.
حالا پرونده‌ی بورسیه‌های غیرقانونی به اره‌ای می‌ماند که حرکت آن در هر جهتی با خونریزی همراه خواهد بود؛ یکی به ادامه‌ی هتک حرمت علم و دانش می‌انجامد و مردم را ناراضی می‌کند، دیگری به رفع تبعیض و اخراج بورسیه‌های غیرقانونی خواهد انجامید و طبیعی است که جریان منتفع از آن را ناراضی خواهد کرد که پایی در مجلس هم دارند.
به نظر می‌رسد دکتر فرجی‌دانا، راه دوم را برگزیده باشد؛ که مستلزم افشای اسامی بورسیه‌های غیرقانونی بدون توجه به نتیجه‌ی گفتگوها و رایزنی‌ها در پشت دیوارهاست. این کار، استیضاح کنندگانی را که از بورسیه‌ها منتفع شده‌اند، آچمز خواهد کرد و حتی می‌تواند جلوی استیضاح را هم بگیرد.
راستی عده ای که قصد دارند  ایشان را استیضاح کنند یکی از دلائلش را آوردن دانشجویان ستاره دار به سر کلاس دانشگاه می دانند، البته اینان فکر کرده ند مردم آلزایمر دارند و فراموش کرده اند که در مناظرات نماینده مورد تأیید آقایان می گفت اصلا چیزی به اسم ستاره دار بودن دانشجوها نداریم ، و حتی برای فرار از کارزار انتخاباتی و یا ... آنرا به دولت خاتمی نسبت می دادند!!! حالا همانها مدعی اند که نه تنها دانشجویان ستاره دار وجود دارد که باید هر کس برای بازگرداندن آنها هم تلاش دارد استیضاح شود یا للعجب!! بالاخره این آقایان اعتراف کردند که در دولتهای مورد تأیید آنان دانشجویانی بوده اند که به جرم انتقاد اخراج و درج ای  هم گرفته اند!!


بیشتر: پایگاه خبری انصاف: آقای فرجی‌دانا! بورسیه‌ها را بیرون کنید


انتقاد پا منبری از آیت الله مصباح و علم الهدی

روز نو : اخیراً اظهارنظر و نقد رویکرد و برنامه‌های دولت ازسوی دو روحانی محترم در مشهد و قم معطوف به مبانی و اهداف نظام دینی و جمهوری اسلامی،در رسانه ها منتشر شد. این اظهارات مبتنی بر اینست که برنامه و هدف دولت نباید متوجه رفاه و مسائل اقتصادی مردم باشد. آنها درسخنان و نقد خود رفاه و امنیت را از اهداف برنامه‌ای دولت و جمهوری اسلامی کنار زده، از توجه دولت به رفاه مردم انتقاد کرده و از مقاصد انقلاب را مسائل اقتصادی ندانسته اند.

به گزارش روز نو، حبیب‌الله معظمی - مدرس دانشگاه و روزنامه نگار - ضمن معرفی خود به عنوان یک «پامنبری» و بیان این مقدمه در ادامه یادداشت خود در انتخاب می‌نویسد: این سخنان و انتقادات درباره تلقی دولتیان از هدف و کارکرد جمهوری اسلامی و یا دولتمردی دینی، و مشخص تر برنامه و دغدغه جاری دولت یعنی مسائل اقتصادی و امنیت معاش و آسایش افراد جامعه، در حالی بر زبان جاری می شوند (که اگر خوش بینانه و به دور از شائبه‌هایی که برخی به هدف از طرح این اظهارات می بندند، بنگریم) که شنونده‌ای را که سال‌ها در پای منبرها نشسته و یا آگاهی دینی را در این جامعه به طریقی کسب کرده، دچار سرگشتگی می‌کند، به این معناکه پس آن آموزه‌ها چه بود و این سخنان چه؟ آیا دین فقط ریاضت و گرسنگی و پرهیز از امکانات مادی و رفاهی است؟ آیا کارکردها تغییر کرده و دین، صرفا محدود به غیر مادی و غیر ملموس است؟ اگر چنین است پس تکلیف آن آموزه ها و آموزگاران چه می شود که اینک متعلمین را با حیرانی و ابهام مواجه و رها ساخته اند.
امثال من از منابر و تریبون های دینی در این جامعه یاد گرفته ایم به عبارتی این سخن خود شما طی سالها بوده که اسلام دین کاملی است، دینی است اجتماعی، نه دینی که صرفاً به توصیه های اخلاقی فردی بسنده و بر آنها تاکید کند. یادمان داده اندکه اسلام دینی است که برنامه و دستور فردی تا حکومتی دارد بنابراین وقتی جمهوری اسلامی شکل گرفت و ردای حکومت پوشید، طبیعی است که برای همه امور مربوط به زندگی مردم از معاش گرفته تا امنیت و فعالیت فردی و اجتماعی بایستی برنامه داشته باشد وباید داشته باشد چون داعی حکومت است.
این سخنان حاصلی نداشته جز اینکه عضو جامعه ما را با آموزه های دینی که تاکنون فراگرفته دچار تعارض بکند و به کلی پای منبرانی همچون من را به وادی حیرت و سرگشتگی بکشاند چرا که گفته می شود توجه دولت و نظام به مسائل رفاهی و اقتصادی و امنیتی با تعالیم اسلامی و برنامه و هدف انقلاب اسلامی سازگار نیست. گو اینکه از این منظر، انسان فقط برای اجتناب از امور مادی و معاش و اداره زندگی است. همین و بس.
چنین اظهاراتی نه تنها موجب تردید و حیرت افراد جامعه می شود بلکه مخاطبان را به ورطه تناقض و تعارض ذهنی و فکری و متعاقبا بی تحرکی و تاثیرناپذیری از واعظان و تبیین گران دینی بخصوص اگر گوینده آن اظهارات از تریبون رسمی استفاده کرده باشد، می اندازد. و این البته کم زیانی نیست.
علاوه بر اینها نقش چنین عزیزانی را بعنوان گروه مرجع جامعه متزلزل می سازد و درسایه چنین تزلزلی کلام مرجع نافذ نمی شود چون شنونده ومخاطب، به منبعِ با اعتبار و بدون تعارض آفرینی، میل دارد.ثبات رای منبع پیام به به آن اعتبار و نفوذ کلام می بخشد. و بدانیم که این سخنان قطعاً به ثبات رای و اعتبار منبع کمک نمی کند. واین البته خسران بزرگی است.
این سخنان را درحالی می توان «بدون دقت به زبان راندن کلام»خواند که پیش از این قانون اساسی تکلیف را روشن کرده و علی القاعده جای مناقشه و بحث های بنیادین از این جنس، یعنی بود و نبود موضوعات، بایستی نگذاشته باشد. قانون اساسی درهمان فصول آغازین خود(که جای تامل دارد) یک فصل را به«اقتصاد و امورمالی»(فصل چهارم) اختصاص داده که جالب آنکه یکی از پرتوضیح ترین فصول این میثاق ملی است. این فصل چنین شروع می شود:
«اصل چهل و سوم برای تامین استقلال اقتصادی جامعه و ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران براساس ضوابط زیر استوار می شود: 1-تامین نیازهای اساسی: مسکن،خوراک، پوشاک، بهداشت،درمان،آموزش و پرورش، و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه. 2-... »
گذاشتن عبارت «... برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد...»در آغاز این فصل آن هم از سوی تدوین گران تازه انقلاب کرده (که پس از غور در مسائل جامعه شاهی به این نتیجه رسیدند که راه هدم و عدم آن شرایط، و لزوم تعالی انسان و جامعه، انقلاب است.تدوین گرانی که به شهادت بسیاری درمیان آنها کسانی بودند سرآمد فقه و حقوق، مبارزه و شجاعت، شناخت زمانه و جهان معاصر، روشن‌بینی و آینده نگری و خصوصیات دیگر که کم محتمل است در تاریخ ایران به این زودی تکرار شوند) قانون اساسی به هیچ وجه نمی تواند تصادفی باشد. و البته هوشمندانه و به روز تعبیه شده است. دانش نوین جامعه شناسی هم از همین امرور از خورد و خوراک و پوشاک بعنوان نیازهای اولیه و اساسی بشر یاد می کند.
خیلی سالها پیش متنی دینی را می خواندم که در آن میان سلامت و عبادت ربط قائل شده بود و اشاره به این داشت ما در ادعیه سلامت خود را از خداوند می خواهیم تا آنگاه بتوانیم عبادتش کنیم.از اولین مخالفت های پیامبر اسلام(ص) با قوانین اجتماعی عصر جاهلیت، مخالفت با دختر کشی بود که متوجه عدالت حقوقی جنسیتی است. هم می توان به بخش‌های عبادی و شریعتی دین توجه کرد و هم بخش‌هایی اجتماعی. نمی‌توان یکی از اینها را نادیده گرفت و البته به شرایط کنونی جامعه و کشور ما بگونه ایست که همت مدیران اجرایی بایستی متوجه مسائل اقتصادی و آسایش و رفاه عمومی و بطورکلی عدالت اقتصادی باشد.امری که دولت قبلی علیرغم تمرکز اصلی بر آن(که انتقادهایی را برنینگیخت) در آن ناکام ماند.
خاستگاه طرح این سخن من متوجه مسائل و حواشی قدرت و رقابت از جنس آن نیست بلکه خودگویی، با خودگفتن بر سر سخنانی است که نظام و بنای فکری دینی فرد را درجامعه به علت تناقض و تشویش آفرینی ها به حد فروپاشاندن می لرزاند. خودگویی است تا خودمان تکلیفمان خودمان را بدانیم و روشن کنیم و فکری به حال آموزه هایی که یک عمر در صحنه جامعه به گوشمان رسانده شده، بکنیم. هرچه می گویید بگویید لیکن پامنبران را نپراکنید. نرانید.
و هم انصاف نیست؛ ما را، کسانی را که عمری گوش و ذهن خود را بی دریغ و با اعتماد به شما، به سخن شما سپرده شدند اینک به هر دلیلی به سخنانی دیگر بکشانید و بیازارید، که چیزهایی بشنوند که آن اعتماد را سلب می کنند. اسلام دین عموم است که البته خواصِ عارف مسلک و کم یا بی‌نظر به زخارف دنیوی هم هستند که می توانند از رهنمود آن و بدون توجه به اقتصاد و معاش، راه خدا را در پیش گیرند اما عموم چه؟ خیل انبوه جامعه را می گویم. این دینی است برای عموم و این عمومِ با درجات متفاوتِ کم و زیاد معرفت یا هیچ از معرفت، نیازمند است تحت حاکمیت دینی به رشد برسد که راه آن همان است که در قانون اساسی آمده : «تامین نیازهای اساسی بشر». و این وظیفه اصلی حکومت است. با آسایش و رفاه هم می توان به خدا رسید.

مطهری در جواب اژه ای

ایسنا: علی مطهری در واکنش به صحبت اخیر محسنی‌اژه‌ای مبنی بر «دلیلی برای رفع حصر وجود ندارد»، یادآور شد که «امام‌علی(ع) خوارج را تا زمانی که دست به سلاح نبرده بودند از حقوق اجتماعی‌شان محروم نکرد و آزاد بودند که حتی پای منبر ایشان انتقاد و اعتراض کنند.»

علی مطهری در واکنش به اظهارات اخیر دادستان کل کشور درباره مساله حصر، نامه‌ای خطاب به وی نگاشته است.

متن کامل نامه علی مطهری به این شرح است:

«جناب حجت‌الاسلام آقای اژه‌ای
دادستان محترم کل کشور
با اهدای سلام؛ در مصاحبه جنابعالی با خبرگزاری تسنیم مطلبی آمده است که با قانون اساسی سازگار نیست. فرموده‌اید: «نظام با تمام سعه‌صدر خود با سران فتنه برخورد کرده است و دلیلی برای رفع حصر وجود ندارد»؛ درواقع جنابعالی آقایان موسوی و کروبی را بدون محاکمه و حکم قضایی و بدون دادن حق دفاع به آنها محکوم به حبس ابد کرده‌اید. اصل سی‌وششم قانون اساسی می‌گوید: «حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.» اصل سی‌وهفتم می‌گوید: «اصل، برائت است و هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.» اصل سی‌ودوم نیز می‌گوید: «هیچ‌کس را نمی‌توان دستگیر کرد مگر به حکم و ترتیبی که قانون معین می‌کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت 24ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع‌وقت فراهم گردد. متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می‌شود.»بدیهی است که قانون اساسی برای اجراست نه یک امر تشریفاتی. فرموده‌اید: «موسوی و کروبی به اموال عمومی و خصوصی خسارت وارد کرده‌اند، جان مردم را به خطر انداختند و در فتنه برخی کشته شدند که اینها در این مسایل شریک هستند و تا زمانی که جبران و توبه نکنند و در مقابل ظلمی که کردند اقدامی انجام ندهند چرا باید رفع‌حصر شوند؟»خلاصه حرف شما این است که اگر توبه کنند، بخشیده می‌شوند. این منطق نه با عقل سازگار است و نه با شرع. توبه مربوط به رابطه انسان با خدا و جبران حق‌الله است و با توبه، حق‌الناس جبران نمی‌شود. اگر واقعا تنها عامل خسارات مالی و جانی پدیدآمده این دونفر هستند و طرف مقابل هیچ نقشی در آن نداشته است چرا باید با توبه آنها از جرمشان گذشت؟ معلوم می‌شود مساله اصلی این است که آنها باید تعظیم عرض کنند تا آزاد شوند و اصولا منتقد نظام یا باید در زندان باشد و یا در حصر، نمی‌شود کسی به نظام انتقاد یا اعتراضی داشته باشد و آزاد باشد. این منطق نه با قانون اساسی ما، نه با شرع مقدس و نه با سیره اولیای دین سازگار است. امام‌علی علیه‌السلام خوارج را تا زمانی که دست به سلاح نبرده بودند از حقوق اجتماعی‌شان محروم نکرد و آزاد بودند که حتی پای منبر ایشان انتقاد و اعتراض کنند. علاوه بر این، با این منطق حضرتعالی که جرم اینها بزرگ است و تا توبه نکنند از حصر خارج نمی‌شوند، افراد دیگری نیز باید در حصر باشند، ‌زیرا ما هم می‌گوییم برخی از مقامات عالی دولت گذشته جرمشان چه از نظر قانون‌شکنی‌ها و چه در حوادث سال 88 بزرگ است و باید در حصر باشند و تا توبه نکنند نباید از حصر خارج شوند.
اگر قرار باشد قانون اساسی و عدالت و مصالح اسلام و مردم را کنار بگذاریم و به «استحسانات من عندی» عمل کنیم همین می‌شود و هرکسی می‌تواند دیگری را در حصر قرار دهد. امید است جنابعالی که دلسوزی‌تان برای انقلاب اسلامی برای همه روشن است و به‌طورکلی دستگاه قضایی موضوع فتنه را با تدبیر و عمل به قانون برای همیشه حل کند.


امضای چه کسانی پای 3000 سه هزاریهاست؟!

این روزها حدود 3000 بورسیه شده های دانشگاه ها در دولت احمدی نژاد در مضان اتهام هستند اما چه کسانی بورسیه ها را تایید کرده اند؟ شورای مرکزی بورس و کمیته ی سه نفره ی تبدیل بورس خارج به داخل چه مسوولیتی در این باره داشته اند؟
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، طبق تصمیم اعضای این شوراها که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، در سال 89 کلا 130 نفر، در سال 90 حدود 310 نفر و مابقی آن 3000 بورسه ی معروف در سال های 91 و 92 بورس شده اند.
فراخوان بورس دکتری داخل و خارج از کشور همه ساله در 15 آبان ماه شروع می شد و تا 30 آذرماه ادامه می یافت که این موضوع در تلویزیون، خبرگزاری ها و روزنامه های رسمی کشور به اطلاع عموم مردم و دانشجویان در دانشگاه می رسید. اما پس از طرح موضوع غیرقانونی بودن حدود 3000 بورسیه، برداشت عمومی این است که گویا این اتفاق پشت درهای بسته انجام می گرفت.
در فراخوان بورس یک سری شرایط برای متقاضیان تعیین می شد، از جمله معدل کارشناسی 14 و ارشد 16، قرار گرفتن در میان دانشجویان اول تا سوم دوره ی خود، ارایه ی مقاله، کتاب، اختراع، نفرات اول تا سوم دوره کارشناسی ارشد و ... که تمام این شرایط را وزارت علوم تعیین می کرد، یعنی می توانستند می توانستند با داشتن این شرایط در این فراخوان شرکت کنند.
فرمولی معدلهای کم
در باره ی شرایط معدل، وزارت علوم یک فرمول مهم هم داشت برای:
 بورس داخل بیش از 70=2*کارشناسی ارشد + 3* معدل کارشناسی
بورس خارج  بیش از 75=2*کارشناسی ارشد + 3* معدل کارشناسی
این فرمول معدل برای کسانی لحاظ می شد که به لحاظ سایر شرایط ها یعنی کتاب، مقاله و ... دارای امتیازات خوبی بودند و صرفاً به علت اینکه معدل شان کم بود نمی توانستند شرکت کنند و این را لحاظ می کردند.
روند درخواست و تایید متقاضی بورس
متقاضی ها برای ثبت نام در فراخوان بورس می بایست به سایت سازمان دانشجویان (معاونت دانشجویی) در قسمت ارایه ی رزومه ثبت نام می کردند و تمام مدارک و مستندات خود را در آنجا قرار می دادند، از جمله معدل و سایر شرایط، یعنی اینکه مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد با ذکر معدل و ریز نمرات و غیره. وزارت علوم طی یک مرحله ی بررسی که انجام می داد، متقاضی را واجد شرایط مصاحبه می دانست و از این متقاضی برای مصاحبه در تاریخ های معین دعوت می کرد و بعد از انجام مصاحبه، در تیرماه این وزارت علوم بود که متقاضی را حائز شرایط پذیرفته شدن در بورس دکتری می دانست.
طبق این قاعده، «خود متقاضی» هیچ گونه دخالتی در پذیرفته شدن در بورس نداشت. در مصاحبه هم شرایط افراد توسط کسانی دیگر بررسی می شد، از جمله مسایل آموزشی، پژوهشی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و ... و تمام این آیتم ها امتیازات ویژه ای داشت که توسط مصاحبه گرها که از اساتید دانشگاه های کشور بودند لحاظ و تایید می شد.
پس به نظر می رسد که متقاضی در فراخوان بورس در هیچ کدام از مراحل دخالت ندارند و این وزات علوم بوده که طی جلسات شورای مرکزی بورس و شورای منتخب پرونده ی افراد را بررسی می کرده است و کسانی را که حائز شرایط بورس می دانستند اعلام می کرده اند.
افراد موثر در تایید بورسیه ها
این افراد چه کسانی بوده اند که بورسیه ها را تأیید می کردند؟
کامران دانشجو وزیر علوم 
کامران ملاباشی رییس جلسه 
مسلمی مدیرکل بورس دبیر جلسه 
ساداتی نژاد معاون وزیر عضو جلسه 
متکان معاون وزیر عضو جلسه
مهدی نژاد معاون وزیر عضو جلسه
خواجه سروی معاون وزیر عضو جلسه
صدرالدین شریعتی رییس دانشگاه علامه       عضو جلسه 
جبل عاملی رییس علم و صنعت عضو جلسه 
بیژن رنجبر رییس تربیت مدرس عضو جلسه

کمیته ی سه نفره ی تبدیل بورسیه های خارج به داخل را این افراد تشکیل می دادند:
- ملاباشی، رییس 
- مسلمی نائینی، دبیر
- ساداتی (معاون حقوقی وزارت)، عضو
نظر یکی از 3000 بورسیه
یکی از کسانی که جزو 3000 بورسیه ی مشهور است، به انصاف نیوز می گوید: «این دانشجویان بورسیه که امروز در همه جا از آنان صحبت می شود و آنها را متهم به دزدی، سرقت علمی و هزاران حرف دیگر می کنید چرا باید اینگونه مظلوم بمانند؟ مگر جرمی مرتکب شده اند که امروز اساتید دانشگاهها به آنها تهمت بی سوادی و ننگ جامعه می زنند؟ مگر آنها به وزات علوم گفته بوده اند که آنها را بپذیرند؟ ما نمی گوییم که تخلفی صورت نگرفته، ما نیز وقتی می شنویم افراد با معدل 12 بورس شده اند ناراحت می شویم، اما آیا دانشجو مقصر است که پذیرفته شده؟ مگر وزات علوم بازرسی و حراست نداشت که به این موضوع رسیدگی کند؟ متأسفانه کشور به صورت سلیقه ای اداره می شود، به ویژه وزارت علوم که این افراد در دولت قبل کاملاً قانونی بورس شده اند اما در این دولت «غیرقانونی» خوانده می شوند. علت چیست؟ خلع قانونی کجاست؟ چرا قانون به صورت شفاف نوشته نمی شود که این گونه تفسیرهای متفاوت از آن می شود و همه را به جان هم می اندازند و امروز این برادر کشی را در دانشگاه ها به راه می اندازد به گونه ای که دانشجویان دکتری را در مقابل هم قرار می دهد که به یکدیگر تهمت می زنند. چرا از کسانی که پای بورسیه های ما را امضا کرده اند، نمی پرسند که چرا پاسخگو نیستند؟»


بیشتر: پایگاه خبری انصاف: چه کسانی بورسیه 3000 نفر را امضا کردند