سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

می آید میرحسین

موسوی: حضورم جدی است

گروه سیاست: میرحسین موسوی دلا‌یل حضور خود را اعلا‌م کرد. او در تازه‌ترین اظهارات خود خاطرنشان کرد که برای حضور در انتخابات جدی است. ‌
مهندس میرحسین موسوی در جمع جوانان جامعه دانش‌آموختگان دانشگاه آزاد اسلا‌می اعلا‌م کرد: <این حضور را در تناقض با فعالیت‌های بقیه دوستان نمی‌بینم. من هم به آقای خاتمی و هم به آقای کروبی ارادت دارم و خودم را از دوستان آنها می‌دانم و از قدیم‌ها باهم کار کرده‌ایم.> موسوی با اشاره به حضور کاندیداهای مختلف در عرصه‌انتخابات خاطرنشان کرد: <این چندصدایی بودن را مفید می‌دانم، چرا که معتقدم هر کدام ظرفیت‌هایی را برای کشور ایجاد می‌کند و باید از صداهای گوناگون استقبال کنیم.>
نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس اظهار کرد: <من به دنبال یک گفتمان ویژه هستم و این هم منبعث از فضای اول انقلا‌ب اسلا‌می است. به نظر من امروز بیش از گذشته باید نگران وحدت جامعه باشیم و باید کاری کنیم که صرف‌نظر از مبارزات سیاسی، صفوف مردم را شقه‌شقه نکنیم.>

موسوی با اشاره به تاکید امام خمینی(ره) بر وحدت در جامعه افزود: <در کمتر سخنرانی‌ای از حضرت امام(ره)‌می‌بینیم که ایشان از وحدت در جامعه صحبت نکرده باشند ولی متاسفانه در سال‌های اخیر بیش از اندازه فضای سیاسی کم‌اعتنا به این وحدت مردم بوده است که این می‌تواند خطرآفرین باشد.>
نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه با بیان اینکه در نظامی که انتخابات را مهم می‌داند باید انتظار داشت که دولت‌های مختلفی با دیدگاه‌های مختلف بر سر کار بیایند، تاکید کرد: <اگر قواعد حاکم بر نظام خوب حفظ شود نباید بیمی از این داشت که جناح‌های مختلف جایگزین یکدیگر شوند.>
موسوی در قسمتی دیگر از سخنان خود گفت: <هر گفتمانی دافعه و جاذبه‌ای دارد و بنده به گفتمان انقلا‌ب معتقدم و با بازخوانی آن با توجه به شرایط زمانی‌ومکانی آن را مطرح می‌کنم و طبیعی است که در سطح جامعه توجهی به شیوه طرح این موضوع وجود داشته باشد.> وی با بیان اینکه قشر وسیعی از مدیران خوب کشور در جناح‌های مختلف حاضرند با هر دولتی که برای کشور خدمت کند کار کنند، تاکید کرد که متاسفانه با تضعیف نیروی انسانی کارآمد و مدیران باتجربه این حقیقت نادیده گرفته شده و فقر از نظر نیروی انسانی مهم‌تر از فقر مالی است. ‌
موسوی با اشاره به اینکه مردم خیلی مثل تشکیلا‌ت و جناح‌ها خود را در کلیشه‌ها حبس نمی‌کنند گفت: <مردم در یک جمله هم از ایستادگی در مقابل قدرت‌های زورگو ممکن است تعریف کنند و هم از آزادی‌های اساسی دفاع کنند و از دخالت در امور شخصی مردم تبری بجویند.>
موسوی اضافه کرد: <مردم عادی کشور ما می‌دانند که ایستادگی در مقابل سیل عظیم تغییرات فرهنگی و رسانه‌ای که در جهان راه افتاده غیرممکن است. در عین حال معتقد به یله کردن همه امور و تسلیم در مقابل هر تغییری نیستند. آنها با عقل جمعی خود می‌دانند که در اینگونه موارد آنچه موثر است مدیریت این تغییرات در جهت منافع ملی و ارزش‌های اسلا‌می است.>
موسوی یکی از دلا‌یل ورود خود به صحنه گفت‌وگو در عرصه عمومی را احساس خطر از دور زدن‌های واضح قوانین دانست و گفت: <به نظر بنده، اهمیت این مساله از هر مشکل دیگر بیشتر است. اگر قرار است آنچه مجلس تصویب می‌کند و به صورت قانون در می‌آید یا مجمع در چارچوب اختیارات و وظایف خود، تصویب و ابلا‌غ می‌کند، اجرا نشود و این رویه شود بعد از مدتی چه چیزی از نظام جمهوری اسلا‌می و قانون اساسی می‌ماند؟>
در ادامه‌این جلسه از مهندس موسوی درباره نقش زنان در جامعه و اینکه چطور می‌شود به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که یک عرصه باز و پویا برای فعالیت زنان در جامعه ایجاد شود سوال شد. وی در این رابطه پاسخ داد: <شکی نیست که از نظر آماری و فراوانی زنان تحصیلکرده نسبت به قبل از انقلا‌ب تغییرات وسیعی داشته‌ایم و می‌توانیم نمونه‌این مساله را در ترکیب دانشجویان مشاهده کنیم. در این زمینه تحول وسیعی را شاهدیم ولی زنان متناسب با این تحول در سطح عمومی کشور حضور پیدا نکرده‌اند و باید این مساله شکافته شود تا معلوم شود که چه دلا‌یلی در این زمینه وجود دارد.>
نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس با بیان اینکه موانع اولیه‌ای که می‌توانست از نظر قانونی جلوی پیشرفت زنان را بگیرد رفع شده است، تصریح کرد: <امروزه اگر از کسی بپرسیم که آیا یک زن می‌تواند وزیر باشد، قطعا می‌گوید بله، ولی عملا‌ می‌بینیم که چنین اتفاقی نمی‌افتد. در این زمینه باید جامعه را از نظر هنجاری مورد مطالعه قرار دهیم و تصور جامعه را از نقش زنان متحول کنیم.>
موسوی بر نقش زنان در احیای جایگاه‌خود در جامعه تاکید کرد و گفت: <اگر جامعه‌زنان کشور این تصور را نداشته باشند که باید در موقعیت‌های حساس‌تر حضور یابند، هیچ منعی هم که نباشد باز هم شاهد حضور موثر آنها نخواهیم بود.>
وی با اشاره به مشارکت زنان برای رای دادن در انتخابات اظهار کرد: <رویه‌ای ایجاد شده است که خانم‌ها در چنین عرصه‌هایی حضور داشته باشند. در بحث شوراها نیز شاهد حضور این قشر هستیم و در این زمینه هیچ‌گاه هم با مانعی روبه‌رو نشده‌اند و این نشان می‌دهد در جاهایی که تصور مثبتی باشد، بدون اینکه مانعی باشد زنان حاضر می‌شوند.>
رئیس فرهنگستان هنر با تاکید بر اینکه به نسبت فراوانی زنان تحصیلکرده و توانا، نقش آنان را در جامعه شاهد نیستیم خاطرنشان کرد: <دلیل این مساله بیشتر از آنکه به تصمیم‌گیری سیاستمداران مربوط شود به تصور جامعه از نقش زنان بر می‌گردد. در تحول جامعه در این زمینه، ‌هم دولت‌ها نقش دارند و هم جامعه‌زنان باید در این زمینه فعال شوند و نقش خود را در جامعه بازتعریف کنند. این مساله موجب می‌شود که برخی بداخلا‌قی‌ها در جامعه نیز از بین برود؛ یعنی اگر نقش زنان در جامعه به درستی دیده شود می‌تواند بسیاری از این بداخلا‌قی‌ها را حل کند. بعضا گفته می‌شود که کشیده شدن زنان به عرصه‌های جدی می‌تواند تاثیرات منفی داشته باشد ولی من برعکس، معتقدم جدی شدن نقش خانم‌ها می‌تواند مشکلا‌ت فرهنگی ما را حل کند.>
وی تاکید کرد: <در رابطه با شرکت خانم‌ها در سطوح مدیریتی هیچ‌گاه منع قانونی وجود ندارد اما موانع هنجاری هنوز وجود دارد که باید حل شود.> موسوی در پایان با تاکید بر لزوم دفاع از حق و ارزش‌ها به دانشجویان توصیه کرد: <از ارزش‌ها و آنچه حق است، دفاع و به مصلحت کشور توجه کنید و خیلی صریح در مقابل کژی‌ها و باطل واکنش نشان دهید. این کار ممکن است در کوتاه‌مدت به ضرر این جناح و آن جناح باشد ولی در درازمدت به نفع همه ملت‌خواهد بود.>


آیا واقعیت دارد؟

طرح تازه کروبی برای انتخابات 88؛ همه ایرانیان سهامدارنفت می‌شوند

گروه سیاست: دومین بیانیه انتخاباتی مهدی کروبی منتشر شد. او 15 بهمن‌ماه اولین بیانیه انتخاباتی خود را منتشر کرده بود. مهدی کروبی در اولین بیانیه خود با تاکید بر اینکه باید در آغاز ورود به دهه چهارم انقلا‌ب اسلا‌می در اندیشه تحقق هدف‌های محقق‌نشده و زمین‌مانده این انقلا‌ب باشیم، احیای برنامه‌ریزی و احترام به خرد جمعی را یکی از شعارهای محوری خود اعلا‌م کرده بود. وی در آن بیانیه تاکید کرده بود: <اولین هدف من که ذیل شعار احیای برنامه‌ریزی صورت‌‌بندی شده است، درصدد بازسازی تشکیلا‌ت و شوراهای برنامه‌ریزی در ساختار دولت و اعتبار بخشیدن به جایگاه مشاوره، کارشناسی و خرد جمعی و نیز پذیرش دانش، علم، منطق و عقلا‌نیت مبنای این مشارکت و برنامه‌ریزی است.

گستره این برنامه‌ریزی تنها در نظام اداری محدود نخواهد شد، بلکه تمهیدات لا‌زم برای مشارکت تمامی نخبگان غیردولتی را نیز شامل خواهد شد.> مهدی کروبی وعده داده بود در بیانیه‌های دیگری محور برنامه خود را به صورت تفصیلی برای آگاهی مردم ارائه کند. دیروز مهدی کروبی در دومین بیانیه انتخاباتی خود با عنوان <مردمی کردن درآمد‌های نفت - توزیع عادلا‌نه ثروت ملی> با اشاره به یکصدمین سالگرد ملی شدن صنعت نفت در ایران به رهبری دکتر مصدق و آیت‌الله کاشانی توزیع درآمدهای نفتی و خارج کردن آن از بودجه دولت را از دیگر برنامه‌های محوری خود اعلا‌م کرد. در این بیانیه آمده است: <در گام اول این طرح سهام شرکت‌های گاز و پخش فرآورده‌های نفتی بدون حق انتقال، خرید و فروش مطابق قانون موجود به‌طور مساوی میان همه افراد کشور از 18 سال به بالا‌ توزیع می‌گردد.>
متن کامل بیانیه به شرح زیر است: ‌
بسم الله الرحمن الرحیم
مردمی کردن درآمدهای نفت - توزیع عادلا‌نه ثروت ملی ‌
ملت شریف و سرافراز ایران
امسال 29 اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت به رهبری مرحوم دکتر محمد مصدق و همکاری آیت‌الله کاشانی مصادف است با یکصدمین سالگرد کشف نفت در ایران. نفتی که در خردادماه سال 1287 در مسجدسلیمان فوران کرد، می‌توانست منشاء شکوفایی و تحول در میهن عزیزمان واقع شود که متاسفانه به دلیل دخالت‌های بیگانگان و تحولا‌ت داخلی متاثر از کشف این ماده حیاتی برای تامین انرژی جهان صنعتی، سرآغاز مجموعه‌ای از گرفتاری‌ها برای ملت ایران و خوشبختی برای دول قدرتمند شد. وابستگی تولید، اقتصاد، بودجه دولت و حتی فرهنگ کشور به نفت به حدی رسید که به درستی می‌توان جامعه و دولت ایران را با صفت نفتی معرفی کرد به نحوی که با افزایش یا کاهش قیمت و تولید نفت وضعیت جامعه و دولت نیز به تناسب دچار فراز و نشیب می‌شد. ‌
‌ اوضاع ایران طی سال‌های 1352 تا 1357 پیش از انقلا‌ب و 4 سال اخیر گواهی است بر این مدعا که افزایش درآمدها و تسلط دولت‌ها بر درآمدهای نفتی نه‌تنها موجب نادیده گرفتن توان و استعداد ملی و تکیه دولت‌های ناتوان بر درآمدهای نفتی و سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی‌شان شد، بلکه بستری مناسب برای اتلا‌ف سرمایه‌گذاری‌های دولتی، توزیع نابرابر درآمدی میان شهر و روستا، تشدید اختلا‌ف طبقاتی میان اقشار جامعه، افزایش فساد اداری، وابستگی و عقب‌‌ماندگی بخش‌های بومی و اصیل اقتصادی جامعه و عدم توازن میان بخش‌های مختلف اقتصادی را فراهم کرد. علا‌وه‌بر آن، به حجیم‌تر شدن دولت و وابستگی مردم به دولت منجر ‌گردید. از این‌رو مساله نفت به یکی از دغدغه‌های مهم صاحب‌نظران و سیاستمداران دلسوز کشور طی چهار دهه تبدیل شده است چرا که هرگاه قیمت نفت کاهش می‌یافت، مساله کشور کمبود درآمدهای ارزی بود و هرگاه قیمت آن افزایش می‌یافت، مساله چگونگی صرف این درآمدهای اتفاقی مطرح می‌شد. در پاسخ به این معضل، تاسیس قانونی صندوق ذخیره ارزی راهکار دولت و مجلس اصلا‌حات بود که علی‌رغم محاسن بسیار آن، در عمل به دلیل نداشتن نگاهبانی قدرتمند، ناموفق بود زیرا طی سال‌های اخیر قریب سیصد میلیارد دلا‌ر درآمدهای ارزی حاصل از افزایش قیمت نفت خارج از ضوابط مصوب برنامه چهارم و بودجه‌های سنواتی هزینه شد و در حال حاضر چگونگی و محل صرف این دلا‌رها به یکی از مهم‌ترین پرسش‌های بدون پاسخ در این کشور تبدیل شده است. در حقیقت این صندوق نیازمند نگاهبانی قدرتمند بود تا دستخوش بی‌تدبیری نگردد اما روند برداشت‌ها از صندوق ذخیره در چند سال گذشته نشان داد که چنین نگاهبانی وجود نداشته است. ‌
پیش‌بینی همین وضعیت بود که در انتخابات گذشته شعار توزیع درآمدهای نفتی را در قالب طرحی مطرح کردم. متاسفانه بسیاری از افراد ناآگاهانه و برخی نیز آگاهانه آن را مخدوش جلوه دادند اگرچه واکنش مثبت جامعه به آن در گذر زمان بر همگان روشن شد به نحوی که طی چهار سال اخیر بسیاری از مخالفان و منتقدان طرح مذکور با آن همراه شدند و برخی با همدلی و حسن‌ظن راه‌های عملی برای اجرای آن طرح را ارائه کردند. برخی دیگر نیز کوشیدند با تغییر دادن و مخدوش کردن اصول و مبانی آن طرح، طرح تحول اقتصادی را مطرح نمایند. نقاط ضعف و انحرافی در طرح تحول بسیار زیاد است که می‌توان به افزایش وابستگی مردم به دولت از طریق ورود درآمدهای نفتی به بودجه دولت و توزیع آن میان بخشی از مردم با اختیار و انتخاب دولت، بزرگ‌تر شدن بیش از پیش دولت، گسترش فساد در نظام اداری کشور، افزایش نقدینگی و به تبع آن رشد فزاینده تورم اشاره کرد. علا‌وه‌بر آن، پرداخت این درآمدها به اقشار خاصی که دولت حق انتخاب آنها را دارد، شائبه انتخاباتی بودن آن را مطرح می‌کند. طرحی که به نام طرح تحول اقتصادی و توزیع مستقیم یارانه‌ها به بخش‌هایی از مردم مطرح شده و در مجلس در دست بررسی است، به‌طور خلا‌صه در جهت مخالف با ایده حل مشکل نفت است و اجرای آن خسارات و عوارض اساسی به دنبال خواهد داشت. این اقدام در شکل حاضر موجب افزایش رشد جمعیت می‌شود، که طی دو دهه گذشته سیاست‌های موثری برای جلوگیری از رشد آن انجام شد و با اجرای برنامه حاضر ممکن است آثار مثبت آن سیاست‌ها زایل گردد.موارد ذکرشده نمونه‌هایی از تبعات منفی توزیع بخشی از یارانه‌های دریافتی توسط دولت میان گروه‌هایی از مردم است، اما همانطور که گفته شد، طی چهار سال گذشته در جهت تعمیق طرح و شعار انتخاباتی پیشین بنده نظرات و ایده‌های مفید و تکمیلی از سوی متخصصان و کارشناسان ارشد کشور بیان شد که تیم اقتصادی حزب اعتماد ملی به‌طور عالمانه ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دادند که در این میان طرح یکی از اقتصاددانان مطرح کشور مورد توجه واقع شد. گام برداشتن در جهت مردمی کردن اداره، تولید و توزیع درآمدهای نفتی و خارج کردن آن از بودجه دولت، هدف اساسی این طرح است. در گام اول این طرح، سهام شرکت‌های گاز و پخش فرآورده‌های نفتی بدون حق انتقال، خرید و فروش مطابق قانون موجود به‌طور مساوی میان همه افراد کشور از 18 سال به بالا‌ توزیع می‌گردد. در این راستا دولت موظف است که نفت و گاز مصرفی کشور را به قیمت تولیدی آن، تحویل این شرکت دهد و شرکت مذکور، نفت و گاز را پالا‌یش و در اختیار مردم قرار می‌دهد و هر قیمتی که تعیین کند، طبعا به همان نسبت سود خواهد داشت و سود ناشی از آن میان سهامداران به‌طور مساوی تقسیم می‌شود. سهامداران نیز در بلندمدت می‌توانند اعضای هیات‌مدیره شرکت را رأساً و خارج از اراده دولت انتخاب کرده و کلیه منافع حاصل از نفت را در اختیار بگیرند و دولت نیز صرفا می‌تواند بر این درآمدها مالیات وضع کرده و سهم مالیاتی خود را اخذ کند. اجرای چنین طرحی نه‌تنها هیچ‌یک از مشکلا‌ت مذکور در طرح تحول اقتصادی را ندارد، بلکه واجد نقاط مثبت زیر نیز هست:
1- خارج کردن بخشی از نفت از بودجه دولت و اتکای حکومت به منابع مالیاتی و دیگر منابع. ‌
2- ایجاد توازن میان ملت و دولت، افزایش استقلا‌ل، اتکای به نفس میان مردم و افزایش حرمت و کرامت انسانی آنان. ‌
3- کوچک کردن دولت و حذف بسیاری از بخش‌های غیرمرتبط و زاید با وظیفه دولت. ‌
4- سرازیر شدن بخش مهمی از این درآمدها به سوی سرمایه‌گذاری و بازار سرمایه
5- ایجاد بستر مناسب برای خصوصی‌سازی و اجرای اصل 44 قانون اساسی. ‌
6- کم‌‌تاثیر بودن اجرای این سیاست در افزایش تورم و جهش قیمت‌ها زیرا از طریق افزایش نقدینگی عمل نخواهد شد. ‌
7- تقویت هویت و وحدت ملی از طریق دریافت برابر مردم از ثروت مشاع آنان که کمک مهمی به امنیت کشور می‌کند. ‌
رویکرد من به توسعه ملی، رویکردی انسان‌محور است. این رویکرد قدرت تجمیع توامان اهداف چشم‌انداز بیست ساله توسعه ملی ازجمله دستیابی به رشد بالا‌ی اقتصادی، عدالت اجتماعی و عزت و منزلت انسانی را در بر دارد. در صورت اعتماد ملت، به امید خدا و در جهت توانمند‌سازی و دستیابی به زندگی دلخواه و عزت و کرامت انسانی همه ایرانیان این طرح را با جدیت اجرا خواهم کرد. ‌
تردیدی ندارم که بحث درباره این موضوع می‌تواند به فهم بهتر همه ما از اهمیت نفت و نقش مخرب آن در شرایط حاضر در وضعیت اقتصادی کشور و ضرورت پیدا کردن راه‌حلی برای برون‌رفت از این معضل تاریخی کمک کند. اگر انتخابات این دوره فقط همین یک دستاورد مهم را داشته باشد، باید آن را ارج نهاد و پیروزی بزرگی برای جامعه ایران تلقی کرد، شاید پس از صد سال بتوانیم خود را از عوارض سوء کشف نفت نجات دهیم و چهره دیگری از این نعمت الهی را نیز تجربه کنیم.


گاف ف ف ف

مسئولان فدراسیون دو و میدانی اقدام به استخدام مربی مراکشی با نام بتریز برای تیم ملی دو و میدانی کرده اند. هنوز مرکب نامه وزارت خارجه و هماهنگی مراکش درباره قطع رابطه با ایران خشک نشده است.
خبط و خطاهای مسئولان اجرایی و غیر اجرایی کشور که هر روز در حال تکرار است هر از چند گاهی سوژه های جالبی را برای تامل و حتی در مواردی خنده و تفریح برای ناظران ایجاد می کند.

به گزارش خبرنگار جهان نیوز؛ اولین گاف اینکه در سفر اخیری که دکتر لاریجانی به اسپانیا داشته اند در جلسه ای که با مقامات اسپانیایی برگزار شده در حالی که بنا بر عرف متداول بایستی سفیر ایران نیز در آن حضور پیدا می کرد ، رئیس مجلس شورای اسلامی سفیر جمهوری اسلامی را از جلسه بیرون می کند. این اقدام لاریجانی تا بدان حد تعجب برانگیز بود که مسئولان ارشد اسپانیایی از چنین دوگانگی و اختلاف نظری در بین مقامات ایران ابراز شگفتی می کنند.

دومین گاف اجرایی درباره روابط ایران و مراکش است. درحالی که مراکش به دلیل دایگی دلسوزتر از مادر نسبت به بحرین و در ادامه پس لرزه های سخنان ناطق نوری اقدام به قطع روابط دیپلماتیک خود با ایران کرده است مسئولان فدراسیون دو و میدانی اقدام به استخدام مربی مراکشی با نام بتریز برای تیم ملی دو و میدانی کرده اند. این انتصاب در روزهایی رخ داده که مرکب نامه وزارت خارجه و هماهنگی مراکش درباره قطع رابطه با ایران هنوز خشک نشده است.

گاف سوم درباره اظهارات یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس نسبت به سفر لاریجانی به سودان است. فلاحت پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در این باره گفته است: «مجلس در جریان سفر آقای لاریجانی به سودان نبود اما با توجه به اینکه ایشان عضو شورای عالی امنیت ملی است، احتمالا از آن سمت رفته است.»
 
نکته حائز اهمیت در این سخنان اینکه دکتر لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی عضویتی حقوقی دارد نه حقیقی.

گاف دیگر هم اینکه چندی پیش یکی از اعضای دولت نهم با بر شمردن مزایای دولت محمود احمدی نژاد نسبت به قبل اقدام به ارائه سه آمار متفاوت در یک زمینه کرده بود. وی گفته بود که در بخش نیرو در طول سه سال گذشته12600 مگاوات به ظرفیت تولید برق افزوده شده در حالی که در فاصله سالهای 68 تا 75 این عدد 8600 مگاوات و در فاصله سالهای 76 تا 83 این عدد 12300 مگاوات بوده است به ظرفیت تولید برق افزوده شده است. همین مسئول در روز بعد از این اظهارات  تاکید کرد که در سه سال اخیر 14000 مگاوات به ظرفیت تولید برق افزوده شده است. جالب تر اینکه روز بعد از همین اظهارات باز این اقای مسئول گفته است که: در طول سه سال گذشته دو برابر بیش از 8 سال قبل (24600=12300×2 مگاوات) به ظرفیت تولید برق کشور افزوده شده است.

گاف آخر هم اینکه سید محمد خاتمی در سفر اخیر خود به بوشهر برای همدردی با مردم این شهر گفته است که در سال های پس از جنگ تا به امروز هیچ کاری برای بوشهر انجام نشده است. به نظر می رسد ایشان هشت سال ریاست جمهوری خود بر کشور را فراموش کرده و حواسشان نبوده که اظهاراتشان نوعی خود زنی است نه اعتراض به دولت رقیب!

بگو کیهان چراناراحت است!!

توزیع سیب زمینی پشت سر خاتمی

یاری:در جریان سفر خاتمی به استان های فارس ، کهکیلویه وبویراحمد و بوشهر که با استقبال گسترده مردم این استان ها مواجه شد، پس از عبور او از شهرهای بین راه ، گروهی بین مردم سیب زمینی توزیع می کردند.

به گزارش جمهوریت، به گفته برخی خبرنگاران و شاهدان محلی پس از بازدید خاتمی از برخی شهرها و روستاهای بین راه، یک دستگاه کامیون لبه‌دار بدون پلاک در این شهرها توقف می کرد و تحت عنوان هدیه نوروزی فرمانداری یا بخشداری منطقه، هر گونی سیب زمینی را به قیمت 200 تومان توزیع می کرد.

جالب آن که روزنامه کیهان توزیع سیب زمینی ها را به ستاد خاتمی نسبت داده است!

به گزارش یاری، در چند روستا نیز گفته می‌شود آرد رایگان توزیع شده است.


تخریب چرچیلی

در داستان مخالفت سیدحسن مدرس با قرارداد 1919 نکته ظریفی نقل کرده‌اند، وقتی از مدرس سوال کردند چرا اینقدر با قرارداد مذکور مشکل دارد، پاسخ داد، مشکل من بند اول آن است. اینکه آمده است، انگلستان استقلا‌ل و تمامیت ارضی ایران را به رسمیت می‌شناسد!
اینکه انگلستان کتبا چنین اعترافی می‌کند، معلوم است نقشه‌ای برای استقلا‌ل ایران کشیده است. حال حکایت اصلا‌ح‌طلبان و روزنامه کیهان است. سوابق این روزنامه در عصر مدیریت اخیر آن مشحون از این رفتارهای شگفت‌آور است. اینکه کیهان به سرنوشت اصلا‌ح‌طلبان و مواضع جناب کروبی حساس شده و گاه و بیگاه به تحریف و انعکاس وارونه آن مبادرت می‌کند، نشان علا‌قه به کروبی نیست، بلکه احساس خطری است که از ناحیه ایشان می‌کنند. کیهان خود بهتر می‌داند هر که به آن منتسب شود، خودبه‌خود مورد حساسیت جامعه قرار خواهد گرفت.

عاقلانه

تنها عقلای جهان!    

تنها عقلای جهان!

اگر از شما بخواهند دولت نهم را توصیف کنید، کدام صفت این دولت را برجسته تر از سایر ویژگی های آن خواهید دانست؟ احتمالاً اکثریتی از مردم، به پاسخ های مشترکی در این مورد می‌رسند که متاثر از دستاوردها و پیامدهای عملکرد این دولت در 5/3 سال گذشته است. عده‌ای از مردم نیز بر اساس سلایق و علایق خود بـه تـوصـیـف دولـت خواهند پرداخت. در این میان، تـوصـیـف اعــضــــای دولــت نـهـم از خــود،مـی تـوانـد برای بسیاری از افراد جذاب باشد:

قادر بـه تـصـمیم گیری های یک شبه نسبت به موضوعاتی که قبلاً چند سال وقت صرف تعیین تکلیف آنهـا مـی شـد، پاک دست ترین دولت ایران، قانونمدارترین دولت، مهرورزترین دولت، پرکارترین دولت و احتمالاً دهها و صدها»ترین« دیگر. از سوی دیگر مسئولان دولت نهم - که قریب به اتفاق آنها مسئولیت های کوچک و بزرگ در دولت‌های قبلی داشته‌اند- گاه برای متفاوت نشان دادن خود، صفت‌هایی را به دولت‌های پیشین نسبت می‌دهند: کسانی که برنامه چهارم را بر اساس دیدگاهها و منافع خود و اطرافیان تنظیم کرده‌اند، افرادی که نگاه به آن طرف مرزها دارند، مدیرانی که حداکثر چهار تا پنج ساعت در شبانه‌روز کار می‌کردند، سیاست پیشگان منفعل، رانت خواران و... ‌‌

اما هر چه از عمر دولت نهم گذشته -که گذران آن برای بسیاری از مردم بسیار طولانی‌تر از 5/3 سال به نظر می رسد - تغییری در گفتار بعضی اعضای دولت و حامیان ایشان به وجود نیامده است. به طوری که بعضی از آنها هنوز گمان می‌کنند در دوره تبلیغات انتخاباتی هستند وعده‌ای دیگر نیز در حال و هوای روزهای اول ریاست! ظاهراً از نظر برخی سیاستمداران، اقتضای دوره تازه کاری، بدگویی از پیشینیان است و ارائه وعده‌های رنگارنگ برای ایجاد »اتوپیا«. البته این روزها دیگر حتی طرفداران دولت نهم نیز امید رسیدن به »مدینه فاضله« را ندارند. به همین جهت بیش از آنکه برای آینده وعده دهند - که می دهند - و بیش از آنکه آماری از موفقیت‌های حقیقی خود ارائه کنند - که نمی کنند - به دنبال اثبات ناکارآمدی اسلاف خویش هستند و گاهی نیز شرکای فعلی خود در حاکمیت را با مهرورزی های ویژه دولت نهم می نوازند. دو روز قبل، رئیس سازمان تربیت بدنی در گفتگویی که بارها از رسانه ملی پخش شد، ابلاغیه سازمان بازرسی کل کشور به آن سازمان در خصوص »ممنوعیت تصدی دو شغل« را غیرمنطقی و غیرعقلی نامید. ظاهراً این تنها نمونه‌ای نیست که مسئولان دولت نهم، احکام و اقدامات قانونی سایر دستگاهها را غیرعقلی می‌دانند:

    ‌انحلال سازمانی با بیش از 60 سال سابقه کار، نشان می دهد که از نظر مسئولان دولتی، سیستم برنامه نویسی کشور در دهه‌های طولانی از کمبود »عقل و تدبیر «رنج می‌برده است

    عدم اجرای مصوبه مجلس و مجمع تشخیص مصلحت در خصوص احیای شوراهای تعطیل شده، نشان می‌دهد که دولت نهم، تدابیر انفرادی خود را عاقلانه‌تر از خردجمعی مجلس و مجمع می‌داند

   ادعای تعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس مبنی بر بی‌توجهی دولت به هشدارهای آنها نسبت به تورم‌زا بودن لوایح بودجه ثابت می‌کندکه چند مدیر مورد عنایت دولتی مطمئن بود‌ه‌اند لوایح تنظیمی آنها، به مبانی عقلی نزدیک‌تر است تا دیدگاه‌ها و هشدارهای نمایندگان

   عدم دعوت نمایندگان مجلس به کنفرانس‌های مهمی همچون کنفرانس خزر، نشانه آشکاری است که مفهوم آن »عاقلانه دانستن مبانی مذاکره کنندگان دولتی و عدم نیاز آنها به بهره‌گیری از مشاوره نمایندگان ملت« می‌باشد

   گلایه‌های نمایندگان مجلس و سران گروههای اصولگرا از احمدی نژاد به خاطر عدم مشورت در گزینش اولیه وزیران نشان داد که مشاوران رئیس جمهور آنقدر شناخت خود از افراد دیگر را عاقلانه می‌دانند که برای »هم اندیشی« و بهره‌گیری از »عقل« دیگران، احساس نیاز نمی‌کنند و...

البته امروز تشخیص آنکه از میان ادعاهای دولت و نگرانی‌های منتقدان دولت، ‌‌کدامیک عاقلانه‌تر بوده است، کار سختی نیست:مثلاً مردم با گوشت و پوست خود احساس می‌کنند که ادعای »ضد تورمی بودن برنامه‌های دولت« درست بوده است یا هشدار »دیر افشا شده« نمایندگان اصولگرا؟ تغییرات مکرر وزیران هم دلیل قانع کننده‌ای است تا مشخص شود آیا انتخاب‌های غیر مشورتی رئیس دولت، همراه با تدبیر کافی بوده است یا نه؟ گستاخی برخی سران و مقامات خارجی از جمله اظهارات مسخره رئیس جمهور قزاقستان در خصوص سهم ایران در دریای خزر، برخورد متکبرانه رئیس جمهور مصر و همکاران او در برابر پیشنهاد سخاوتمندانه رئیس جمهور ایران برای برقراری رابطه با آن کشور، برخورد طلب‌کارانه بعضی سران عرب با یک موضوع کم ‌اهمیت - در مورد بحرین - و در عین حال همزبانی همه آنها با ادعاهای واهی امارات و همزمانی این تحرکات ضد ایرانی با استقبال‌های بی‌سابقه مقامات دولت نهم از برخی شیوخ کم مقدار خلیج فارس، اظهار نظرهای عجیب در خصوص عدم امکان انتخاب اوباما در آمریکا و سپس پیام تبریک عجولانه برای او و برخی تحولات دیگر در عرصه سیاست خارجی کشور نیز کافی است تا نشان دهد عدم بهره‌گیری از مشورت صاحب نظران غیردولتی، تا چه حد عاقلانهبوده است و...

اکنون باستناد همین مسائل،‌می‌توان برخی اصولگرایان را مورد پرسش قرار داد که »سکوت ناگهانی در برابر اشکالات دولت و چشم بستن بر اهانت‌های بی سابقه نسبت به کارگزاران غیر دولتی در مجلس و قوه قضائیه - که اصولگرایان به بهانه جلوگیری از پیروزی احتمالی اصلاح‌طلبان به آن تن داده‌اند - تا چه حد عاقلانه است و تا چه میزان خداپسندانه!؟« بعضی دولتی‌ها حق دارند خود را تنها عقلای دنیا یا برترین عاقلان جهان بـدانـند اما تمکین مدعیان اصولگرایی در برابر این خصلت خطرساز و هزینه آفرین، با کدام معیار عقلی تطابق دارد؟ آیا همین ضعف اصولگرایان کافی نیست تا معاون رئیس جمهور به خود اجازه دهد یک »مقام اصولگرا« را به اظهار نظر »غیر عقلی« متهم کند؟


از وبلاگ ناگفته ها

تک درختم من


در این هامون پهناور


در این دشت ملال اور


مرا یاران همپا نیست


مرا یاران همگو نیست


نوای مهربان جویباران


بانگ نوش چشمه ساران


در فضایی دور میمیرد


و گوش من پراست از نغمه های خشک تنهایی


در این صحرا مرا یاران دهشت زاست:


تگرگ درد و ابر بیم و رگبارجنون امیز حرمانها 


درونم زوزه گرگان تنهایی کند غوغا


در این تاریکی شبها 


دلم روشن نمیگردد ز پندار سراب الوده ی فردا


نپاید پای من در گل


نمانم دیرگاه اینجا


سپاه ابر نزدیکاست


دراین دم یا دم دیگر


برآید رعدوبرق حسرت بی همزبانی


تا بسوزاند توانم را


و خاکستر کند این هستی گنگ


این سکوت جاودانم را



گروه فشار

بسم الله الرحمن الرحیم

در واقع ونفس امر گروه فشار گروهی استکه هیچ قاعده وقانونی را قبول ندارد و به هروسیله ای برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود دست می زند گاها با نفوذ در میان نمایندگان و وزیران و گاها با اعمال نفوذ از طریق سرمایه در میان بازاریان و ...خلاصه هر وسیله ای را برای رسیدن به مقصود خود را توجیه کرده وخیر صلاح مملکت  را در اعمال نظریه خود می داند(هدف وسیله را توجیه می کند)گاهی که این گروه از امکانات فوق محروم است ویا همه آنهارا از خود می داند برای باقی ماندن درحکومت روشهای دیگری را اعمال خواهد کرد ازجمله بازی کردن با احساسات مذهبی و ملی یک ملت و تحریک افرادی که به آسانی می توان آنهارا برای مقاصد خویش همراه کرد استفاده می کند ...

سخن اینجاست در کشور جمهوری اسلامی ایران که همه باید طبق قانون حرکت کنیم و برای پیاده کردن اسلامی که امام خمینی به ما معرفی کرد تنها راه آن همین جمهوری اسلامی است گروه فشار چه مقاصدی را دنبال می کند ؟آیا با تحریک کردن مردم برای عمل به خلاف قانون ،عمل کردن به وصیت بنیانگذار جمهوری اسلامی است ؟!اگر قرار بود که در یک حکومت اسلامی فقط یک گروه یا یک تفکر حاکم بود .پس همان حکومت شاه به تعبیر بعضی ازآقایان که می گفتند حکومت شیعی است (همان اسلاف شما)کافی بود وظاهرا امام در این باره اشتباه کرده!!با این حال که انقلاب شد وبه یاری خداوند ریشه استبداد خشکانده شد نباید دوباره ریشه های آنرا آب داد آنهم توسط کسانی که ادعای بیش از دیگران دارند!!؟اگر قرار بود به کسی اجازه سخن گفتن نمی دادند، ابتدا باید به شماها اجازه ابراز وجود داده نمی شد !!چراکه اگر دقت کنید شما به کسانی حمله می کنید که خود با استبدادی مبارزه می کردند که شما راچه عرض کنم !بعضی از بزرگان شما هم جرات ابراز وجود در آن موقعیت نداشتند !پس به خود آیید و این همه گرود و غبار به هوانکنید که اگر موقعیتی پیش بیاید(اگر کشور عزیزمان تحدید شود) شما به دنبال درس و بحث می روید چراکه آنرا واجبتر از دفاع از کشور و ایمان مردم می دانید.


میله های دانشگاه یا زندان؟!

میله‌های دانشگاه یا میله‌های زندان؟ ‌- حسین لقمانیان

مردم استان همدان مردمی متین، آرام، ‌صلح‌دوست و میهمان‌نواز هستند و در سفری که آقای کروبی به این استان داشتند با میهمان‌نوازی از ایشان استقبال کردند اما جریان خشنونت‌طلبی که در تمام نقاط ایران حضور دارند در ظاهر از میهمان‌نوازی مردم استان همدان رضایت خاطر نداشتند و بنابراین در برابر حضور مردم در حمایت از ایشان واکنش منفی نشان دادند. این جریان که در استان همدان از پیشنیه‌ای دیرینه و ساختاری قوی و پیچیده برخوردار است تمایلی به بازشدن فضای سیاسی استان ندارد و در اندیشه این است که مردم این استان همواره کمتر در جریان امور باشند تا بتوانند فضا را کنترل کنند.

پس چنین است که اکنون با گذشت 30 سال از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می کار به جایی رسیده که به شخصیتی به نام مهدی کروبی از یاران امام(ره) که دو دوره ریاست مجلس شورای اسلا‌می، معاونت مجلس و زمانی نماینده امام راحل در امور حج و ریاست بنیاد شهید را بر عهده داشته است نه‌تنها اجازه سخنرانی در مسجد و دانشگاه را نمی‌دهند بلکه علیه او شعار سر داده و او را ضد ولا‌یت فقیه می‌خوانند و این در حالی است که من یادم هست ایشان می‌گفت: <من زمانی که طرفدار ولا‌یت فقیه بودم بسیاری از شما هنوز به دنیا نیامده بودید.> زمانی که آقای کروبی رئیس مجلس بود، من در خدمت ایشان بودم و در آن زمان شاهد بودم که او از حقوق مردم دفاع می‌کرد. هنگامی که آن واقعه برای من روی داد حرکت آقای کروبی برای رفع آن مساله تنها به معنای پیگیری یک مساله فردی نبود بلکه ایشان از کیان ملت و مجلس دفاع کرد. بنابراین به نظر می‌رسد جریانی در پشت پرده تمایلی ندارد تا انتخاباتی آزاد و سالم برگزار شود و مردم در صحنه حضور داشته باشند. این جریان در همدان تمایلی به حضور فردی که مردم از او حمایت می‌کنند ندارد و قصد دارد تا جریان در اختیار یک گروه قرار گیرد، هرچند که آقای کروبی اولین فردی بود که به این استان آمد و این فضای سنگین را شکست. او در مقابل تمام مخالفت‌ها ایستادگی کرد و هنگامی که به دانشگاه رفت گفت که میله‌های دانشگاه میله‌های زندان را برای او تداعی می‌کند. در عین حال متاسفانه هنگامی که او به مسجد رفت گروهی که دست‌آموز یک جریان خاص هستند به صورت سازماندهی‌شده قصد ایجاد تنش و اغتشاش در سخنرانی وی را داشتند و سعی می‌کردند تا هراسی را در مردم ایجاد کنند و آنها را از حضور در مراسم سخنرانی وی منصرف کنند ولی همان مردمی که در آنجا حضور داشتند پاسخ این اخلا‌ل‌گران را دادند و البته تمام احزاب و گروه‌های اصلا‌ح‌طلب در استان همدان این جریان را محکوم کردند. ‌ آقای کروبی در سفر به استان همدان قصد داشت تا با حامیان و دوستداران خود گفت‌وگو کند و عده‌ای قصد داشتند در برابر این موضوع ممانعت ایجاد کنند،‌باید گفت در حالی این گروه‌ها چنین رفتار می‌کنند که رئیس‌جمهور کشورمان اعلا‌م می‌کند هر فردی از هر جای دنیا می‌تواند به ایران بیاید و در دانشگاه صحبت کند ولی این درحالی است که آقای کروبی آزاد نیست در دانشگاه صحبت کند! اکنون سوال من از مسوولا‌ن و بزرگان کشور این است که پس از گذشت 30 سال از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می، هنگامی که برای برخورد با جریانات بین‌المللی نیاز به حضور و مشارکت گسترده مردمی در عرصه انتخابات داریم و البته آقای کروبی نیز همواره بر این تاکید دارد که باید مردم به صحنه بیایند، آیا چنین برخوردهایی از سوی گروه‌هایی که سازماندهی می‌شوند درست است؟ بزرگان و مسوولا‌ن باید پیام‌های چنین رویدادی را دریافت کنند، آنها باید بدانند که این گروه‌ها افرادی سازماندهی شده هستند که از مرکزی خاص هدایت می‌شوند. باید بزرگان مملکت در اندیشه حل و فصل ماجرای دخالت این گروه‌های زشت‌خو و بی‌ادب باشند و با آنها برخورد شود. این روزها شنیده می‌شود که در دیگر نقاط کشور هم این گروه‌ها فعالیت‌هایی دارند و بنابراین فکر می‌کنم مسوولا‌ن باید به بررسی ابعاد این ماجراها بپردازند و هدایت‌کنندگان این گروه‌ها را شناسایی کنند. به نظر من قوام این گروه‌ها خطرناک است؛ حال در برابر فعالیت هر فردی و هر کاندیدایی چه آقای کروبی، خاتمی یا موسوی باشد. اگر چنین رفتارهایی تداوم داشته باشد جریان اصلا‌ح‌طلب دیگر چنین شرایطی را تحمل نخواهد کرد و من یقین دارم که آقای کروبی حتما با انتقال این مسائل به بزرگان نظام در قبال چنین رفتارهایی اعتراض خواهد کرد تا از تکرار آن جلوگیری شود.


آیا تبلیغات خلاف قانون است؟!

 آپارتاید انتخاباتی قانون فقط برای اصلاح‌طلبان!؟   

گروه سیاسی: کمتر از یک هفته پس از ممانعت روسای دو دانشگاه از سخنرانی مهدی کروبی و نیز جلوگیری از حضور خاتمی در یک مرکز زیارتی برای گفتگو با مردم، منابع خبری سه خبر متفاوت در همین مورد منتشر کردند. نخستین خبر، مربوط به سخنگوی دولت بود که بدون اشاره به جزئیات حوادث گرگان، همدان و شیراز، از تحمل و سعه‌صدر دولت سخن گفته و اظهارداشته است: »دولت هیچ محدودیتی برای فعالیت کـانـدیـداهـا در عـرصـه انتخابات ایجاد نکرده است.« هم زمان با این اظهارنظر، مدیر کل روابط عمومی وزارت علوم اعلام کرد: »دانشگاههای کشور به طور مستقل برای دعوت یا تایید حضور نامزدها در دانشگاه، تصمیم گیری می‌کنند.« قائم مقام وزیر علوم که قاعدتاً مقام مافوق مدیر کل روابط عمومی تلقی می‌شود هم زمان با ایـن اظـهـارنـظـر، بـه دانـشـگـاهـهـا تـوصیه کرد برای کاندیداهای ریاست جمهوری، محدودیت ایجاد نکنند.

یـک روز قـبـل از ایـن اظـهارات، خبرگزاری مهر اظهارنظر مجدد رئیس دانشگاه همدان را منتشر کرد که در بخشی از آن، ضمن دفاع از عملکرد قبلی خود برای بستن درب دانشگاه به روی کروبی اعلام کرده است: دانـشـگـاه بـوعلـی همدان تصمیم ندارد قبل از اعلام کاندیداها و تایید آنها توسط شورای نگهبان، به هیچ یک از کاندیداها یا افراد مرتبط با آنها اجازه سخنرانی در دانشگاه را بدهد.«

این اظهارات در حالی بیان می‌شود که چهار سال و سه ماه قبل، محمود احمدی‌نژاد - رئیس جمهور فعلی - نخستین فعالیت‌های انتخاباتی خود را از دانشگاههای دولتی آغاز کرد.براساس خبری که توسط خبرگزاری اصـولگـرای فـارس منتشـر شد احمدی نژاد در تاریخ 26/9/83 یعنی حدود 4 ماه قبل از ثبت نام کاندیداها و بررسی صلاحیت آنها توسط شورای نگهبان، در همایش انتخـاباتی جوامع اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور در دانشگاه دولتی شهید بهشتی حضور یافت و دیدگاههای خود را مطرح کرد. البته احمدی نژاد تنها کاندیدای اصولگرا نبود که در انتخابات نهم ریاست جمهـوری، مـاههـا قبـل از ثبت نام کاندیداها در یک همایش انتخاباتی حضور مییافت که محل برگزاری آن، یک محیط دولتی بود. قبل و بعد از احمدی نژاد، تعداد دیگری از کاندیداهای اصولگرا از جمله محسن رضایی، علی لاریجانی و احمد توکلی نیز در همایش‌های مشابه که در محیط دانشگاههای دولتی برگزار می‌شد شرکت کردند و مواضع خود را بیان نمودند. همچنین جلسه روز 26 آذرماه تنها جلسه‌ای نبود که با حضور احمدی نژاد برگزار شد و مسائل انتخاباتی در آن مطرح شد. روزنامه سیـاسـت روز روز 21 آذرمـاه 1383 سخنـرانی محمود احمدی‌نژاد در یک دانشگاه دولتی دیگر- دانشگاه شهید چمران اهواز - را منتشر نمود که در مقدمه خبر ‌آمــده بــود: »شـهـردار تهـران - احمـدی‌نـژاد- طـرح نامزدی‌اش در انتخابات ریاست جمهوری را زود دانست ولی در عین حال تصریح کرد: وقتی وارد کار اجرایی می‌شوم مطمئناً هدفمند هستم. اگر من و امثال من در ایـن عـرصـه بـیـائیم حتماً باید به دنبال یک مدیریت تحول‌گرا باشیم.« البته قبل و بعد از آن نیز کاندیداهای اصولگرا از جمله احمدی‌نژاد در برخی مکان‌های دولتی از جـملـه دانـشـگـاهـها و نیز مکان‌های غیردولتی در شهرستان‌های مختلف سخنرانی کردند اما هیچ کس به آنها نگفت که قبل از تایید صلاحیت کاندیداها توسط شورای نگهبان، حق سخنرانی انتخاباتی را ندارید و هیچ کس هم آنها را از حضور در دانشگاههای دولتی به این بهانه که مکان‌های دولتی نباید در اختیار تبلیغات ریاست جمهوری قرار گیرد، منع نکرد. پس از چهار سال، امـروز نـیز بسیاری از تریبون‌های عمومی در خدمت تبلیغات برای آقای احمدی نژاد - کاندیدای زود هنگام انتخابات دهم ریاست جمهوری - می‌باشد، بدون آنکه کسی بگـویـد »هنـوز مـراحـل ثبـت نام و بررسی صلاحیت کاندیداها طی نشده ولذا احمدی نژاد، حامیان او حق تبلیغات زود هنگام ندارند.«

‌البته رئیس دانشگاه همدان، تصمیم خود را مستند به مصوبه هیئت نظارت دانشگاه دانسته است و شاید ایرادی بر او وارد نباشد. اما اکنون این سوال قابل طرح است که »چرا احمدی نژاد که در انتخابات نهم ریاست جمهوری، از 6 ماه مانده به انتخابات، بعضی مـحـیـط‌هــای دانـشـگـاهـی دولتـی را بـرای تبییـن دیدگاههای خود انتخاب کرده، اکنون در برابر بستن درب دانـشـگـاهـها بر روی رقبای خود، موضع‌گیری نمی‌کند؟« آیا قرار است قانون فقط در بعضی دوره‌های انتخابات و نسبت به کاندیداهایی مشخص اجرا شود که بـرخـلاف رئـیـس جـمـهـور نـهم امـکـان اسـتـفاده از تریبون‌های عمومی برای تبلیغ دیدگاه خود و حمله به رقبا را ندارند؟ همچنین آیا کسانی که به عنوان زیردست یکی از کاندیداهای انتخابات آینده - رئیس جمهور فـعلـی - مـشـغـول انجام وظیفه هستند صلاحیت تشخیص زمان قانونی برای فعالیت‌های انتخاباتی سایر کاندیداها، را دارند؟