قلم

القدس العربی، مقاومت افسانه ای ایران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

القدس العربی نوشت: سران عرب بهتر است به جای ستیز با ایران، فصلی نو در روابط با این کشور باز کنند.

به گزارش «انتخاب»، محمد عبد الحکم دیاب نویسنده مصری مقیم لندن، در مقاله ای در روزنامه القدس العربی چاپ لندن، با عنوان «عرب ها می جنگند و ایرانیها سود می برند» نوشت: توافق هسته ای ایران و غرب، قاعده ای را بار دیگر اثبات کرد که سران عرب از آن غافل بودند، قاعده ای که می گوید نه دشمنی همیشگی وجود دارد و نه دوستگی همیشگی، بلکه منافع همیشگی وجود دارد.

طبق این قاعده ایران و آمریکا که دهها سال دشمنی داشتند، بر اساس منافع مشترک، به توافق رسیدند، توافقی که همه مقامات کشورهای مذاکره کننده از آن استقبال کردند، هم باراک اوباما و هم حسن روحانی آنرا موفقیتی تاریخی و بزرگ خواندند. دیگر سران نیز چه در اروپا و چه در روسیه، این توافق را موفقیتی بزرگ توصیف کردند. اما واکنش کشورهای عربی به این توافق متفاوت و همراه با اختلافات بسیار بود.

امارات متحده عربی از این توافق استقبال و ابراز امیدواری کرد به برقرای آرامش در منطقه منجر شود، آرامشی که منافع اقتصادی و سیاسی برای امارات در پی داشته باشد. سوریه نیز از توافق استقبال کرد زیرا باعث تقویت دولت بشار اسد و کمک مالی بیشتر ایران به آن می شود. اما عربستان محتاطانه با توافق برخورد کرد و به طور رسمی، ناخرسندی خود را از آن نشان داد و اعلام کرد که این توافق باعث تقویت اقتصاد ایران و در نتیجه زمینه ساز دخالت بیشتر آن در کشورهای عربی می شود، اما واقعیت این است که واکنش عربستان از نظر بسیاری درست نیست.

مصر نیز که در این گونه مسائل دنباله رو عربستان است، در برخورد با توافق ایران و غرب دیپلماتیک ابراز امیدواری کرد باعث برچیده شدن سلاح کشتار جمعی از منطقه شود.

این توافق، معماهایی دارد که به مرور آشکار خواهد شد. یکی از این معماها که کارشناسان روس آنرا پاسخ داده اند، درمورد ارتباط این توافق با ایجاد سامانه ضد موشکی غرب است. به گفته یک نماینده روس، آمریکا توانست در جنگی اطلاعاتی، اروپا را فریب دهد و آنان را برای پذیرش توافق با ایران متقاعد کند و در نتیجه زمینه استقرار سامانه ضد موشکی را در خاک اروپا فراهم آورد، سامانه ای که برضد چین و روسیه است. وی از دولت روسیه خواسته است برای برخورداری از سلاح موشک پیشرفته و سنگین تلاش کند. در این میان باراک اوباما توافق را حمایت از امنیت اسرائیل دانست و گفت این توافق راه دستیابی ایران به سلاح هسته ای را سد کرد، هر چند این سخنان نتوانست خشم مقامات اسرائیلی را آرام کند و همچنان به رجز گوییهای خود در برخورد با ایران ادامه دادند.

اما واقعیت این است که توافق در شرایطی به دست آمد که کشورهای عرب خلیج فارس، موضع متحدی در برابر همسایه خود، ایران اتخاذ نکردند، همسایه ای که به پیروزی انکار ناپذیری دست یافت و نمونه صبر و اعتماد به نفس بود و با پایداری مثال زدنی، سالها مذاکره کرد بدون آنکه منافع خود را فراموش کند یا از خود ضعفی نشان دهد و سودی به دشمن خود برساند، هرچند مخالفان خود را به مبارزه طلبید و با اقدامات دشمنانه آمریکا و تبعیض نژادی صهیونیستها مقابله کرد و با تکیه بر مردم، دانشمندان، کارشناسان و توانایی درونی و خودکفایی داخلی خود با محاصره برخورد کرد و توان هسته ای خود را به صورتی حساب شده، تثبیت کرد. اما عربها در این میان قبرستانهای کهنه را شکافتند و بر طبل جنگ کوبیدند و با یکدیگر درگیر شدند و وبال دنیا شدند و از قافله علم و پیشرفت در آسیا و آمریکای جنوبی و کره و هند و چین عقب ماندند، مناطق و کشورهایی که انتظار می رود در آینده نزدیک، برای رسیدن به قله های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، با آمریکا رقابت کنند.

ایران نیز در این میان با پایداری افسانه ای خود توانست منافع خود را تامین کند و هم اکنون ثمرات آنرا می چیند، هرچند صهیونیستها ناخرسند باشند. این توافق همچنین ممکن است باعث تغییر ریشه ای دیدگاه سیاسی بین المللی و به طور خاص غربی شود. نکته مهم این است که این توافق بین دو کشور نبود بلکه بین شش قدرت بزرگ جهان بود که پنج کشور از این شش کشور، عضو دائم شورای امنیت هستند و از حق وتو برخوردارند که توافق آنان نشان داد، تهدیدات رژیم صهیونیستی را نادیده گرفته اند زیرا بارها تهدید به بمباران تاسیسات هسته ای ایران کرد، اما قادر به انجام دادن آن نبود.

در این میان، کشورهای عربی نباید فرصت را از دست بدهند زیرا مخالفت با توافق هسته ای ایران و غرب، منافع آنان را به خطر می اندازد. این کشورها باید در تعاملی جدید و بر اساس منافع مشترک با همسایه خود ایران، روابط منطقی و قوی برقرار کنند و از تکفیر و فتنه انگیزی و خشونت و خونریزی دوری کنند و این اقدام را از گروههای اسلامی دانشگاهی به ویژه از الازهر آغاز کنند. در سطح سیاسی نیز کشورهای عربی نیازمند طرحی جدید هستند که براساس آن، اجلاس فوق العاده سران عرب تشکیل شود و شرکت کنندگان در آن، روابط «عربی ایرانی» جدیدی را ترسیم کنند که براساس احترام متقابل و همکاری مشترک و حسن همسایگی باشد، البته پیش از آنکه فرصت از دست برود و در عین حال از دشمن تراشی و کوبیدن بر طبل جنگ خودداری کنند.

جواب ظریف به کری

وزیر امور خارجه کشورمان سخنان جان کری همتای آمریکایی خود در شورای روابط خارجی را «اشاراتی ناقص به برخی نکات مطروحه در مذاکرات» خواند و به آن پاسخ داد.

به گزارش اداره کل دیپلماسی رسانه ای وزارت امور خارجه، محمدجواد ظریف در پاسخ به سخنان امروز وزیر خارجه آمریکا در جلسه شورای روابط خارجی ضمن تاکید بر اینکه صرفا به دلیل اشاره ناقص آقای کری به برخی نکات مطروحه در مذاکرات ناگزیر باید نکاتی را مطرح کنیم، اظهار داشت:

1-همان گونه که بارها اعلام کرده ایم مقاومت مردم ایران در برابر فشارهای مختلف بین المللی برای کنار گذاشتن برنامه صلح آمیز هسته ای و پیگیری حقوق خود بر مبنای ان پی تی که در حماسه سیاسی انتخابات سال 92 با حضور 73 درصدی مردم در انتخابات متبلور شد، در نهایت آمریکا را وادار ساخت که راه تقابل را کنار گذاشته و تمرکز خود را بر حل و فصل موضوع از طریق گفتگو قرار دهد، موضوعی که آقای کری امروز به نحوی به آن اشاره کرد.

2- اما متاسفانه امروز نیز وزیر خارجه آمریکا یک بار دیگر از طناب پوسیده «توان آمریکا برای استفاده از نیروی نظامی» سخن گفت. آقای کری به خوبی می داند که در طول مذاکرات بی فایده بودن این تهدیدات تو خالی علیه ملت ایران و مقاومت مردم ایران در برابر این گونه اقدامات را بارها شنیده است. علاوه بر اینکه این حرف ها مربوط به قرن گذشته است و امروز مخالف قواعد آمره حقوق بین الملل است، بلکه حتی خود ایشان و دیگر مقامات آمریکایی نیز بارها اذعان کرده اند که این تهدیدها هیچ تاثیری در اراده مردم ایران نداشته و وضعیت را به ضرر آنها تغییر خواهد داد. لذا بهتر است آمریکایی ها عادت دیرینه خود را فراموش کنند و زبان تهدید و تحریم علیه این مردم بزرگ را یک بار و برای همیشه کنار بگذارند که و بی جهت مصداق این مصرع معروف حافظ نشوند که عرض خود می بری و زحمت ما می داری!

3- در ارتباط با شعار مردم ایران نسبت به سیاست های دولت آمریکا، در طول مذاکرات بارها به آقای کری تاکید کردم که مردم ایران بزرگوار و فهیم اند و بی دلیل نسبت به اقدامات دیگران عکس العمل تند نشان نمی دهند. شما به دنبال علت بگردید و نه معلول. علت خشم مردم ایران سیاست های آمریکا در طول بیش از 60 سال گذشته در کودتا علیه یک حکومت دمکراتیک و حمایت از دولت کودتا در 1332، پشتیبانی همه جانبه از رژیم پهلوی، حمایت از رژیم صدام حسین در جنایات بی شمار علیه مردم ایران و عراق از جمله استفاده از سلاح های شیمیایی و اقدامات خصمانه دیگر علیه ملت ایران منجمله اتهامات بی اساس علیه برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و تحمیل تحریم های ظالمانه و کور علیه این مردم است.

4- متاسفانه اقای کری در سخنان امروز خود تعهدات برجام را با مفاد قطعنامه 2231 خلط کرد. در متن برجام به روشنی آمده است که مفاد قطعنامه به عنوان مفاد برجام تلقی نمی شود و لذا در توافق ایران و 1+5، مفاد قطعنامه موضوعیت ندارد. برخی مواردی که ایشان در مورد اقدامات منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و حمایت ایران از متحدین منطقه ای اش که در صف مقدم مبارزه با داعش و افراط قرار دارند، مطرح کرد هیچگونه ارتباطی به توافق ندارد و لذا همان گونه که در بیانیه مورخ 29 تیر ماه (20 جولای ) وزارت خارجه بیان شده است ج.ا.ا در مبارزه با تروریزم و افراط در منطقه از کلیه امکانات خود بهره برداری خواهد کرد.

5- سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقه ای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال می کنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد. تلاش برای اختلاف انداختن بین مسئولین جمهوری اسلامی ایران به دلیل دقت و هوشیاری مقامات کشور و مردم هوشمند ایران محکوم به شکست است. مسئولین آمریکایی نیز که نتیجه این دسته بندی های ساختگی را قبلاً دیده اند بهتر است اشتباهات گذشته خود را دوباره تکرار نکنند.


تیم هسته ای بهترین های ما بودند

رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران در روز عید فطر فرمودند که مسئولان نظام به مصالح و منافع ملی توجه بکنند و با توجه به آن، متن وین را جمع‌بندی بکنند. ملاک این بررسی منافع ملی و اینها چه چیزهایی هست؟ یا اینگونه سئوالم را بپرسم که آیا ممکن است جمهوری اسلامی ایران به توافق بد به دلیل یک مصلحتی رضایت بدهد؟
به هیچ وجه! توافق بد یک امری است که هیچ شخص و مسئول عاقلی زیر بار آن نخواهد رفت. چندی پیش مقام معظم رهبری (مدظله العالی)  هم اعلام کردند این حرف آمریکایی‌ها که دنبال توافق خوب هستند، حرف درستی  است و ما هم همین را قبول داریم. منتها آنها دنبال مقاصد توسعه‌طلبانه‌ی خودشان هستند و ما دنبال حفظ منافع ملی خودمان. آنها گفتند زیر توافق بد نمی‌روند؛ از نظر آنها بد یک تعریفی دارد و از نظر ما بد تعریف دیگری. در این کلمه به ظاهر مشترک هستیم اما هر کدام یک چیزی را قصد می‌کنیم. ما می‌گوییم توافق بد توافقی است که اولا هسته‌ای را از ما بگیرد دوم: ما را در توسعه و تحقیق یعنیR&D محدود کند، سوم: در امکانات دفاعی ما تاثیر سوء بگذارد، چهارم: ما را از اینکه تبادلات آزاد اقتصادی و مالی با دنیا داشته باشیم محروم نماید، پنجم: ما را محروم بکند از ارتباطات علمی، تکنولوژیکی و فناوری با جاهای دیگر دنیا و دیگر آن که در رابطه با آینده‌ی ایران که یک آینده‌ی رو به جلو و پیشرفت است مانع ایجاد بکند. توافق بد یک چنین مشخصاتی را دارد.

آنچه که به صورت اولیه می‌دانیم این است که دستورالعمل مذاکره‌کنندگان ما همین هست که تن به مواردی  ندهند که موجب توافق بد برای کشور و منافع ملی ما بشود. ملاک مراجع قانونی که در داخل کشور این جمع‌بندی را بررسی می‌کنند نیز همین است که این ویژگی‌های منفی را نداشته باشد. لیکن  بالاخره در گفتگوها موضوع بده و بستان وجود دارد، یعنی در گفتگوهای سیاسی بین کشورها یا مجامع یا طرف‌های عضو1+5، توافق خوب این هست که ما تلاش کنیم حداکثر منفعت را در این تبادلات و در این توافقنامه‌ها برای ملت ایران داشته باشیم و به یک جمع بندی مثبتی برسیم. بدین ترتیب بنده بار دیگر تاکید می‌کنم که به هیچ ‌وجه جمهوری اسلامی ایران زیر بار توافق بد نمی‌رود. این ملاک کلی کسانی است که این متن را بررسی می‌کنند که ببینند تصویب نمایند یا تصمیم دیگری اتخاذ کنند.
 
جمع‌بندی شما از عملکرد تیم مذاکره کننده چیست؟
اعضا تیم هسته ای و آقای دکتر ظریف را  بنده سی‌وچند سال است که می‌شناسم. ایشان با آن صلاحیت‌های خودش هم به لحاظ تدین، هم پایبندی به نظام جمهوری اسلامی ایران، و هم به لحاظ کارایی، در طول سال‌های بعد از انقلاب رشد داشته است. در بسیاری از مقاطع حساس کشور از جمله مذاکرات 598 و مذاکراتی که در رابطه با کشورهای منطقه داشتیم، جزء همکاران ما بوده است. اعضا تیم مذاکره کننده هم سال‌های طولانی در وزارت امور خارجه فعال بوده‌اند  و جزء مجرب‌ترین نیروهای بین‌المللی کشور بوده و هستند و هر کار و تلاشی را که می‌توانستند بکنند انجام داده‌اند. اگر کاری هم محقق نشده، یقینا بیش از این نمی‌توانستند انجام بدهند و  بنده که در این حوزه سال‌های طولانی فعالیت داشته و دارم تیم دیپلماتیک دیگری هم نمی‌شناسم که از این‌ها قوی‌تر باشند و  در انتخاب این گروه، انتخاب اصلح صورت گرفته است.

در عین حال، بدون تردید عملکرد این تیم دارای نقاط قوت و ضعف  هم هست ضمن آنکه  خود آنها هم مدعی نیستند که متنی که توافق کرده‌اند، ایده‌آل و بدون اشکال است. خوی مذاکرات و توافق نیز همین‌گونه است. توافق این‌گونه نیست که ما برویم یک چیزی را به طرف مقابل بگوییم و آنها هم قبول بکنند. باید بنشینیم، بحث بکنیم، چانه بزنیم و به یک حد وسط برسیم تا دو طرف به نوعی از آن رضایت داشته باشند. ای بسا به یک جایی می‌رسیم که آن طرف یک چیزی به مصلحتش هست و ما یک چیز دیگر، اما باید طوری به تفاهم برسیم که مرضی‌الطرفین باشد.

سیاست‌های ایران به هیچ وجه تغییری نمی‌کند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان هست که بوده، بلکه تقویت هم می‌شود. جمهوری اسلامی ایران مصمم است که به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروریسم، چه تروریست‌های افراطی و چه تروریست‌های میانه (به تعبیر آمریکایی‌ها) کمک کند.

این متن اخیر را هم که من بررسی اولیه کردم، بدون اشکال نیست، نقطه‌ضعف‌هایی دارد اما در این تردیدی ندارم که آنها همه‌ی سعی و تلاش خودشان را برای احقاق حقوق و منافع ملی ایران به کار برده‌اند.
 
عملکرد رسانه‌ای آمریکایی‌ها را بعد از توافق چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بعضی از اینها همان طرح‌های شیطانی خودشان را دارند. یعنی از رسانه به عنوان یک اسلحه علیه رقبا و مخالفین خودشان بهره می‌برند. خود رسانه یا جنگ رسانه‌ای یک بخشی از امکاناتی است که دشمن برای مقابله با ما در اختیار دارد. آنها امکانات رسانه‌ای‌شان از ما بیشتر است فلذا گاهی حرف‌هایی هم در رسانه‌های آنها زده یا نوشته می‌شود که مورد اعتراض طرف ایرانی قرار می‌گیرد. یعنی این را به‌عنوان ابزار استفاده می‌کنند و بیش از اینکه هدفشان این باشد که یک مطلب عادلانه و حقی را ترویج کنند دنبال این هستند که از این ابزار در جهت منافع خودشان استفاده کنند.
 
بر این اساس، فعالان رسانه‌ای جمهوری اسلامی ایران خوب است چه پیامی را در فضای کنونی دنبال کنند؟
جمهوری اسلامی ایران بدون تردید کارایی‌اش در صحنه‌ی بین‌المللی کارایی بالایی است و کمتر از بعضی از اعضای 1+5 نیست. در منطقه که هیچکدام از کشورهای 1+5 اقتدار جمهوری اسلامی ایران را ندارند و  جمهوری اسلامی ایران نقطه قوت‌های فراوان و بی‌شماری را در اختیار دارد. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند تصمیم بگیرد که این موافقنامه را تایید یا رد بکند. یعنی آنهایی که مشورت می‌کنند اگر به این نتیجه رسیدند که این مصلحت نیست، ردش می‌کنند و این اقتدار را دارند که رد کنند. اگر هم دیدند به مصلحت ملی هست تاییدش می‌کنند. بنابراین فعالان رسانه‌ای یادشان نرود که جمهوری اسلامی ایران یک کشور مقتدر و تأثیرگذار در صحنه بین‌المللی است که حرف اول را در منطقه می‌زند. در تاریخ معاصر سابقه ندارد که یک کشوری در حد و اندازه جمهوری اسلامی ایران (که البته از نظر ما ظرفیت جمهوری اسلامی ایران خیلی بالاتر از این هست که تا به حال نشان داده شده)، در یک طرف میز مذاکره باشند و شش کشور قوی که قوی‌ترین کشورهای دنیا هستند در طرف دیگر باشند. در عین حال، ایران هیچ‌گونه احساس کمبود یا هراسی از مذاکره‌ی با این قدرت‌ها نداشته باشد.

یقینا این موضوع و قدرت و توانایی  نیز ملهم از تفکر انقلاب اسلامی و ایجاد روحیه‌ی خودباوری و عزت نفس است که با رهبری حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و با اقتدار و درایت در حال حرکت و توسعه است و بر اقتدار جمهوری اسلامی ایران روز به روز افزوده می گردد.

 


دغدغه دلواپسان منطقی یا...

عصر ایران - در آستانه تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت درباره ایران که طبق آن ، تمام قطعنامه های تحریم ایران طبق فرایند تعریف شده در توافق وین، لغو می شوند، صدا و سیما و برخی جریان های "ناخشنود از نفس راحت ملت" سعی دارند با تحریف مفاد این توافق و با جادوی تلویزیون و رسانه ، کام مردم را تلخ و کار بزرگ دیپلمات های ایرانی را کوچک و حاشیه دار معرفی کنند.

محور اصلی این تلاش ها نیز مکانیزم بازگشت خودکار تحریم هاست که روش آن در انتهای متن توافق وین، آمده است.

در این باره نکاتی چند قابل توجه و تأمل است:

1 - دلواپسان که گویا بعد از تغییر معاونت سیاسی صدا و سیما ، جای خود را در رسانه ملی(!) محکم تر کرده اند، گویا متن توافق و 5 ضمیمه آن که شامل لغو تحریم های ایران، لغو قطعنامه های  1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008)، 1929 (2010) و 2224 (2015)شورای امنیت علیه ایران، از سرگیری ارتباطات بانکی و بیمه ای ایران با جهان، تعهد به پرداخت وام های بلاعوض، خدمات مالی و وام های ترجیحی به دولت ایران، خرید محصولات نفت و پتروشیمی ایران،عرضه اسکناس دلار آمریکا به دولت ایران، فروش هواپیما به ایران، به رسمیت شناخته شدن مکتوب حق غنی سازی ایران در حدود صلح آمیز و نظارت بر آن و ...  است را نمی بینند و تعمداً یادشان می رود که این برای اولین بار در تاریخ روابط بین الملل و شورای امنیت است که این شورا، قطعنامه های لازم الاجرای خود را پیش از اجرا توسط کشور محکوم یا بدون مداخله نظامی یا تغییر رژیم، لغو می کند.

آنها هیچ کدام از این امتیازات را که برای واو به واوش ، دیپلمات های ما جنگیده اند و چانه زنی کرده اند نمی بینند و مدام دارند این موضوع را در بوق و کرنا می کنند که ایها الناس! طبق توافق، امکان بازگشت تحریم ها وجود دارد.

2 - وقتی تحریم نبودیم، ما را تحریم کردند؛ پس به طریق اولی، بعد از لغو تحریم ها، باز هم امکان بازگشت تحریم وجود دارد. این موضوعی کاملاً بدیهی است و نیازی به این همه جار و جنجال ندارد.
هنر دیپلمات های ما این بود که توانستند پروسه لغو تحریم های چند ساله را از طریق مذاکره با قدرت هایی که هر کدام، ساز خودشان را می زدند، کلید بزنند. ضمن این که برای از سر گیری مجدد تحریم ها، ساز و کاری را توافق کنند تا تحریم مجدد ایران به این سادگی ها میسر نباشد.

دلواپسان در رسانه های خود این بند از توافق را این گونه بیان می کنند: هر گاه یکی از اعضای 1+5 اعلام کند که ایران به تعهداتش عمل نکرده است، جلسه شورای امنیت تشکیل می شود و در صورتی که ادامه لغو تحریم ها را تصویب نکند، قطعنامه های تحریمی مجدداً فعال می شوند.
این روایت در حالی بیان و به خورد مردمی که اکثرشان متن توافق را نخوانده اند داده می شود که بخش های میانی این پروسه را که سه لایه پیچیده حقوقی دارد را سانسور می کنند و به مردم نمی گویند که مکانیزم حاضر باید از کانال های کمیسیون مشترک، وزرای خارجه و هیأت مشورتی بگذرد که پروسه ای سیاسی و حقوقی است.

بله! اگر 1+5 متعهد می شد که از این به بعد ایران را تحریم نخواهد کرد خیلی خوب می شد ولی قرار بر رویا پردازی و "اگه می شد چی می شد" نیست. ما درباره یک عرصه واقعی ، پر تضاد و بسیار جدی سخن می گوییم.

ضمن این که در متن توافق آمده است اگر تحریم ها هم از سر گرفته شود ایران نیز به تعهداتش پایبند نخواهد ماند و فعالیت های هسته ای را فراتر از توافق انجام می دهد.
قاعدتاً کشورهای 1+5 که تمام همّ و غم شان این بود که فعالیت هسته ای ایران نظام مند و شفاف شود و برای این منظور، 12 سال با ایران مذاکره کردند، تمایل نخواهند داشت که ایران به بهانه تمدید تحریم ها، فعالیت های هسته ای غیرشفافی را در پیش بگیرد.
هر چند که در گذر زمان و در عالم سیاست، نمی توان هیچ اتفاقی را مطلقاً ناشدنی انگاشت.

3 - به فرض که تحریم ها بعد از چند ماه یا چند سال بازگشتند - که امیدواریم چنین نشود - آیا چند ماه یا سال تنفس کشور در فضای غیر تحریم برای کشور خوب است یا استمرار وضعیت تحریم ها تا زمان نامعلوم؟

4 - باز فرض کنیم که تحریم ها بازگشتند و برگشتیم به نقطه قبل از توافق. آیا این نقطه، مطلوب جریان دلواپس نیست که این همه از توافق حاصل شده ابراز ناراحتی می کند؟ پس چه می گویند؟
به راستی چرا خود آنان در زمانی که عهده دار مذاکرات بودند، کاری برای لغو تحریم ها نکردند ولی اینک همان ها ، داد و قال راه انداخته اند که ممکن است تحریم ها برگردد؟!

5 - دلواپس ها که می گفتند قطعنامه های شورای امنیت کاغذ پاره است ؛ چه شده است که از بابت بازگشت احتمالی آن قطعنامه ها - که معلوم نیست بازگردند یا بازنگردند - ابراز نگرانی می کنند؟ چند کاغذ پاره که این همه دلواپسی ندارد!

6 - در مجموع ، امکان تحریم ایران همواره وجود دارد، چه توافق وین باشد و چه نباشد.
اما نکته مهم و حیاتی این است که جمهوری اسلامی باید انتخاب می کرد: یا تحمل تحریم ها یا توافقی در ازای دادن برخی امتیازات. کما این که رهبر انقلاب نیز اصل عقلانی دادن امتیاز در برابر خروج از وضعیت تحریم را صراحتاً تأیید کردند.
جمهوری اسلامی، خردمندانه گزینه توافق را برگزید و در عین حال این حق را به طور مکتوب برای خود ثبت کرد که تحریم مجدد، مساوی خواهد بود به لغو تعهدات ایران در وین.

مخلص کلام این است که حتی در فرض بازگشت تحریم ها، به نسبت وضعیت امروز، چیزی از دست نداده ایم ولی اگر توافق به خوبی اجرا شود، گشایشی بزرگ در وضعیت ایران ایجاد خواهد شد.

7 - توافق وین ، آغاز یک راه جدید برای ایران در عرصه بین المللی است. اجرای کامل توافق، جز با بهبود عزتمندانه روابط ایران با قدرت های جهان میسر نخواهد بود چرا که نمی توان مخاصمه کرد و در عین حال از طرف تخاصم انتظار نیکی داشت.

 این را مقامات جمهوری اسلامی به خوبی می دانند و هوشمندانه راه جدید را انتخاب کرده اند، راهی که حسن اجرای توافق وین و مهم تر از آن ، پیشرفت همه جانبه کشور در عصر جدید، از آن می گذرد. این ارتباط جدید با جهان، منشأ اصلی دلواپسی جریان هایی است که حیات خود را در رکود همه جانبه کشور تعریف کرده اند؛ آنها می دانند در فضای آزاد رقابتی، دیگر خبری از رانت های نجومی و دکل های نفتی نخواهد بود و باید مانند بقیه مردم ایران، کار کنند. کار کردن بعد از سال ها بی تحرکی و عادت به سهل خوری، البته بسیار سخت است!


از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم

چند و چون مذاکرات هسته ی

مذاکراتی که موافقان و مخافان خود را دارد، مذاکراتی که آینده کشور تا حدودی به آن گره خورده است تاریخ از این گونه مذاکرت بسیاری را در خود دیده است، از مذاکرات با برد یک طرفه گرفته مثل آمریکا و ژاپن بعد از حمله اتمی آمریکا به ژاپن ویا مذاکرات ترکمنچای ایران،  تا مذاکرات برد- برد مثل ممنوعیت اشاعه سلاح های هسته ای بین کشورهای هسته ای و مذاکرات ملی کردن نفت و مذاکرات هسته ای ایران که این روزها در جریان است، هر چند مخالفین این مذاکرات را نا امید کننده بدانند و آن را به دادن ا متیاز به طرف مقابل تعبیر کنند چه از جانب افراطیون در داخل کشور و به اصطلاح دلواپسان داخلی چه از طرف دلواپسان حامی آمریکا در داخل و خارج آمریکا که مذاکره کنندگان خود را به دادن امتیاز به ایران متهم می کنند (لابی صهیونیسم) در هر حال مذاکراتی است که در این تاریخ کشور ما اتفاق افتاده چه به اصطلاح بعضی آنرا خیانت بدانند و چه آنرا یک پیروزی بدانند در هر حال کاری است که با توافق تمام سران نظام تحقق پیدا کرده است و نه به یک جناح وا بسته است و نه به یک گروه، کاری است که حتی می توان مردم ایران را عامل تحقق آن دانست چرا که با انتخاب خود دولتی را سر کار آوردند که با مهارت خود و قدرت چانه زنی به جای شاخ و شانه کشیدن توانست با همدلی و همراهی تمام مسئولان و سیاسیون و مردم به سمت این توافق پیش برود.

البته در این جا لازم است به تمام نیروهای درگیر بخصوص خط مقدم دیپلماسی خسته نباشید گفت که چه به سرانجام برسد و چه نرسد زحمات آنان مایه تقدیر و دلگرمی تمام ملت ایران است، بجز کسانی که تمام حقیقت را در خود و افکار خود دیده و همیشه دلواپس بوده اند،در هر حال این توافقات و مذاکرات مثل دیگر توافقات ممکن است به سر انجام خوبی برسد و ممکن است به سر انجام نرسد، اما تلاشها را نباید نادیده گرفت.

در صورت سقام و محکم شدن این توافق ایران بسیاری از بودجه های خود را تا قبل از این هزینه دفع تبلیغات بر علیه کشورمان می کرد به اموری دیگر اختصاص خواهد داد تا بتواند ثبات و جایگاه بیشتری در خاورمیانه پیدا کند. هر چند سرمایه های بلوکه شده ایران که به ناحق بلوکه شده بودن به کشور باز خواهند گشت . ایران به لطف خدایی و با تدبیر مسئولان در خاورمیانه جایگاه بهتری نسبت به کشورهای دیگر دارد که اگر این توافقات قطعی شود می توان گفت جایگاه بهتری نیز پیدا خواهد کرد، علاوه بر اینکه قدرت اقتصادی ایران با بازگشت سرمایه های به ناحق مسدود شده ایران و سرمایه های سایر سرمایه گذاران داخلی و خارجی بتواند کشوری قدرتمند تر از گذشته در سطح اقتصاد و سیاست گردد. هر چند در این بین کارشکنی همسایه ها و سایر قدرتهای فرا منطقه ای نیز ابعاد تازه تری به خود می گیرد، اما همانطور که با تدبیر و امید از این مرحله گذشتیم به مرحله دیگر نیز خواهیم رسید به امید خداوند.

اما اینکه این مذاکرات را و رفع تحریم ها را راه کار اصلی برای پیشرفت کشور بدانیم چنین نیست، چرا که با رفع تحریم ها تازه کشور ما به ده سال یا دوازده سال قبل برخواهد گشت که آن زمان نیز مشکلات اقتصادی همچنان پا بر جا بود، لذا این توافقات زمینه را برای آسان تر شدن مشکلات اقتصادی و سیاسی کشور فراهم می کند نه اینکه مشکلات را رفع نماید. به توافق رسیدن ما با کشورهای مطرح دنیا که تنها خود را صاحب هر حقی می دانند و خوی استعماری در نهادشان نهفته است به معنای حل شدن تمام مشکلات ما و برادر شدن آنان با ما نیست بلکه باید مواظب بود تا در دام دیگر آنان نیافتیم، و با برنامه ای دقیق دنیای پیش روی خود را آباد تر از قبل بسازیم، اما اینکه عده ای از بی اعتمادی نسبت به کشورهایی که خصیصه اشغالگری و دزدی و چپاول در ذات آنان است صحبت می کنند جای شکی نیست، حال باید دید آیا با بی اعتمادی که ما داریم اگر این توافقات نیز تحقق پیدا نکند آیا ما به مقصد خود خواهیم رسید؟ یا تا حالا که مذاکره ای نبوده آیا توانستیم به خواسته خود برسیم؟ یا اینکه باید از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم و به جای مناظرات به مذاکرات روی آورده و آن را تقویت کنیم، مگر نه این است که هر عاقلی از تجربه جدید برای برداشتن موانعی که تجربه های ناموفق نیز در آن وجود داشته استقبال می کند؟ پس این که زمانی خوی استکباری استکبار گل کرده و به توافقات پشت کنند، برای ما هم وجود دارد اما آیا نباید طبق فرمان قرآن که فرموده اگر دشمنان به شما پیشنهاد صلح دادند شما هم بپذیرید عمل کنیم؟

سر آمد آنکه این مذاکرات که به توافق برسد بر همه لازم است از آن حمایت کرد، تا بتوانیم کشورمان را به سوی تعالی و توسعه از راهی دیگر هدایت کنیم و خود را برای کمینگاه های بعدی آماده نماییم، توافق ممکن است زمانی شکسته شود چرا که هیچ توافقی پایدار نخواهد بود اما چرا زمینه را فراهم نکنیم که اگر زمانی هم شکسته شود ما تا آن زمان خود را مجهز تر نماییم، چرا به خود مان این فرصت ندهیم که با تغییر تاکتیک و استراحت در منزلگاهی، برنامه کامل تری برای منزلگاه بعدی آماده نماییم؟ به امید روزی که بتوانیم قدرت جمهوری اسلامی را جهانی کرده و با تکیه بر اعتقادات و اقتصاد و سیاست قوی الگویی باشیم برای تمام جوامع فقیر در بعد اقتصاد و الگویی باشیم برای تمام جوامع در بعد اعتقاد و جمع بین سیاست و دین و سیاست و اخلاق. 


احتمال به بن بست نرسیدن مذاکرات زیاد است

الهه کولایی در روزنامه آرمان نوشت:

جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا در تازه‌ترین اظهارنظر خود اذعان کرد که هنوز با موضوعات دشواری روبه‌رو هستیم که باید حل کنیم و همچنین نشریه فارین‌ پالیسی طی گزارشی با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 نوشت که مشکل آمریکا با ایران برنامه هسته‌ای این کشور نیست بلکه عدم تمایل آن به تسلیم در برابر واشنگتن است.

نومحافظه‌کاران عنوان می‌کنند ایران برای پنهان کردن برنامه تسلیحات هسته‌ای خود، یک برنامه انرژی هسته‌ای دارد و همیشه پوششی برای مخالفت واقعی آمریکا با ایران و سیاست‌های حقیقی واشنگتن بوده است.

طرح این مسائل از سوی آمریکا و تغییراتی که در مذاکرات اخیر ایران و گروه 1+5 به وجود آمده فضای مذاکرات را تقریبا با بن‌بست روبه‌رو ساخته، اما آنچه مسلم است اینکه مذاکره‌کنندگان در موقعیت کنونی عزم خود را جزم کرده‌اند.

آنچه در جریان این گفت‌وگوها وجود داشت، اراده راسخ طرف‌های درگیر در مذاکرات برای به پایان رساندن وضعیت موجود است ولی نکته مهم در جریان مذاکرات هسته‌ای اختلاف موردنظر در میان قدرت‌های جهانی یا در واقع گروه 1+5 است که به‌دلیل ایجاد شکاف میان روسیه و قدرت‌های غربی باید به‌طور جدی مورد توجه قرار گیرد.

به‌دنبال حوادث اوکراین، روسیه از همه ابزارها برای حل‌وفصل مسائل خود با اروپا و آمریکا استفاده کرده و حتی درمورد این مذاکرات پیش از این مقام‌های رسمی روسیه اعلام نظر کرده بودند که رویکرد خود را در جریان این مذاکرات تغییر خواهند داد و در جریان مذاکرات اخیر هم شاهد بودیم روس‌ها بدون اینکه اطلاع دقیقی از محتوای آن داشته باشند، برای تامین منافع خود تلاش‌هایی را انجام دادند که نشان می‌دهد فضای مذاکرات با آنچه در دو سال پیش آغاز شد، تفاوت‌های آشکاری پیدا کرده است؛ تحولاتی که در منطقه به‌وجود آمده و همین‌طور در عراق و سوریه روند پیشروی نیروهای تندرو گروه تروریستی داعش ضرورت همکاری قدرت‌های جهانی با جمهوری اسلامی ایران را در مهار نیروهای افراط‌گرا بیش از پیش آشکار ساخته است. تهدید تروریسم، ناامنی و بی‌ثباتی نه‌تنها در مرزهای غربی کشور ما بلکه در مرزهای شمالی و شمال غربی نیز وجود دارد.

با توجه به اینکه تروریسم مرز نمی‌شناسد و تندروهای بنیادگرا مناطق مختلف جهان را هدف قرار داده‌اند با در نظر گرفتن نقش سازنده جمهوری اسلامی در رویارویی با این جریان‌ها به نظر می‌رسد که با وجود همه اختلاف‌نظرهایی که همچنان باقی است و با وجود تلاش صهیونیست‌ها در آمریکا و اروپا و حتی در روسیه، قدرت‌های جهانی تلاش خود را برای پررنگ‌تر کردن نقش ایران در جامعه بین‌المللی را به‌طور جدی دنبال می‌کنند والبته این مساله به مفهوم ساده‌کردن دشواری‌ها و پیچیدگی‌ها نیست.


رقم بزنیم تقدیر خود را

 

الهی اعطنی السعة فی الرزق و الامن فی الوطن، قرةالعین فی الاهل و المال و الولد، و المقام فی نعمک عندی و الصحة فی الجسم و القوة فی البدن و السلامة فی الدین...یعنی خدایا گستردگی رزق بر من عطا کن و کشورم را امن بگردان و اهل و مال و منالم را نور چشمم بگردان و نعمت برای من باشند و صحت در جسم و قوت در بدن و سلامتی در دین عطا بفرما

این دعا قسمتی از دعای ابوحمزه ثمالی است که این شب ها از باب ثواب داشتن در بیداری آنها روایات بسیار آمده است. این شب ها که شب های قدر محسوب می شود، شب هایی که به تعبیری تقدیر انسانی در آن ها نوشته می شود، با گریه و زاری می توان در آن تأثیر گذاشت و تقدیر را به نفع خویش مقدر سازیم، دعا و مناجات در این شب ها با هزاران شب برابری می کند، و این اصطلاح معروف را که یک شب هزار شب نمی شود باطل نموده و یک شب را معادل هزار ماه می گرداند. ماه رمضان دارای خصوصیات بسیاری است از جمله ماه نزول قرآن و خیر و برکت آسمانی و معجزه خاتم پیامبران، ماهی که شب قدر در آن واقع است و ماهی که دست و پای شیطان غل و زنجیر می شود، البته برای آنانی که دلی در گروه حضرت حق داشته و سو سویی از نور در دل آنان می زند تا جراغی پر نور گردد، و این با دل سراپا تقصیری چون من همخوانی نخواهد داشت. 

شب قدر شب راز و نیاز و تضرع به درگاه حضرتی است که حضور و حاضر و ناظر به وجود او قیام است و قائم، به امر او بر پهنه گیتی پرچم می افشاند. شب قدر شبی است که اوج دلداگی و چاپلوسی باید در محضر خالق داشت تا عقد چاپلوسی را به جامعه نکشاند و سبب شرک نگردانیم، این شب ها چشم های اشک باید در کویر دلیها مثمر ثمر واقع شود، طوفان دل چنان بغرد که دل کویری را به لرزه در آوده باران اشک جاری سازد. تضرع و خاری درمقابل خالق چنان باشد که تقدیر را آن گونه که دعا می کنیم گرداند.

اما در این بین و زمانه که طوفان جاری است نباید اتحاد امت اسلام و حاکمیت عقلانیت و معنویت را بر جامعه اسلامی با ظهور امام عصر حاکم بگرداند.

کشورهای اسلامی را از هر گونه تفرقه و برادر کشی در امان بدارد و شر افراطیون داعشی و وهابیت و القاعده و طالبان را از سر مسلمین جهان کوتاه بگرداند.

مریض ها را شفای عاجل و گرفتاران را رفع گرفتاری بفرماید

دشمنان اسلام را شرشان به خودشان برگرداند

مذاکره کنندگان هسته ای که نیروهای خط مقدم معروف شده اند را در این مذاکرات پیروز بگرداند.

جامعه اسلامی ایران را هر چه بیش از قبل با اتحاد و همدلی به سوی پیشرفت هدایت نماید.

خدمت گذاران به اسلام و جمهوری اسلامی و ملت ایران را محفوظ بدارد.

کشورهای اسلامی را مخصوصا عراق و سوریه و یمن و فلسطین را به آرامش کامل برساند. 

در این شبها باید بر امیری گریست که عده ای از خدا بی خبر قربتا الی الله!!!! او را در شب قدر به شهادت رساندند تا نوادگان و حشیشان این روزها مسلمین را در سراسر دنیا به جرم دوست داشتن آن امیر و به جرم توهین نکردن به آن سالار و به جرم اینکه اسلام را مثل آنان و حشت انگیز نمی خوانند به خاک و خون کشیده شوند. شجربه خبیثه ای که بنیانش را خوارج و خشکه مقدسها گذاشتند و حال وحوشی چون داعش آبیاریش می کنند.

 


نامه علی مطهری به آیت الله لاریجانی

متن کامل این نامه که در وبسایت مطهری منتشر شده، بدین شرح است:
 
آیت‌الله صادق لاریجانی دامت برکاته
رئیس محترم قوه قضائیه

با اهداء سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای جناب‌عالی و همکاران محترمتان، در نطق اخیرتان در همایش بزرگداشت هفته قوه قضائیه نقاط مثبت، فراوان بود از جمله تأکید بر اصالت فرهنگی انقلاب اسلامی و اقامه شریعت اسلام و احکام الهی در جامعه، اما آنچه که توجه اینجانب را به خود جلب کرد تحلیل منطقی‌تر جناب‌عالی درباره فتنه سال 88 بود که می‌تواند فتح بابی برای حل و فصل این معضل اجتماعی باشد. فرموده‌اید: «من نمی‌خواهم بگویم که آنها که اعتراض را شروع کردند قصد کودتا و براندازی داشتند اما بستری را فراهم کردند تا افراد ضد انقلاب که علیه ولایت فقیه فریاد می‌زدند بر این بستر سوار شوند.» در جای دیگر فرموده‌اید: «من نمی‌خواهم اتهام کودتا را متوجه کسانی کنم که اعتراض کردند یا مردم را به اعتراض دعوت کردند. آنها شاید دنبال اعتراض صرف بودند اما داشتند می‌دیدند که بر روی این اعتراضات یک جریان فاسد کشور را به آشوب می‌کشاند…»

اگر این سخنان جناب‌عالی را در کنار اظهارات برخی دوستان نادان انقلاب بگذاریم که اساسا هیچ گونه اعتراضی را در جمهوری اسلامی به رسمیت نمی‌شناسند و هر اعتراضی را مخالفت با اصل نظام جمهوری اسلامی تلقی می‌کنند و می‌گویند اعتراضات سال 88 برای براندازی نظام بود و با آمریکا و انگلیس و اسرائیل هماهنگ شده بود، می‌بینیم سخنان شما نوری است در ظلمت بی‌انصافی‌ها و کینه‌جویی‌ها و گشودن راهی است برای پایان دادن به این ماجرای تلخ که کیان انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند.

جناب‌عالی در واقع همسو با قانون اساسی حق اعتراض مدنی را به رسمیت شناخته‌اید و سران معترضان را به قصور یا تقصیر در بهره‌برداری کسانی متهم کرده‌اید که اساسا اعتقادی به نظام جمهوری اسلامی ندارند و از هر فرصتی برای براندازی آن استفاده می‌کنند. این مطلبی است که مورد اتفاق اکثریت قاطع سیاسیون و ملت ایران است و می‌تواند گام اول و پایه‌ای برای خاتمه دادن به این پدیده ناهنجار اجتماعی باشد.

گام دوم و پایه دیگر حل و فصل این موضوع این است که به مقدمات و علل قصور یا تقصیر آن دو نفر بپردازیم. چه شد و چه رفتارهایی از طرف مقابل سر زد که دو شخصیت باتجربه سیاسی و علاقه‌مند به انقلاب و نظام و رهبری دچار آن قصور یا تقصیر شدند؟ اگر سهم همه اطراف فتنه سال 88 مشخص و عدالت بدون هرگونه مصانعه و ملاحظه‌کاری اجرا شود، شاهد خواهید بود که آن دو محصور نیز به خطاهای خود در آن فضای هیجانی اعتراف خواهند کرد و گام بلندی برای حل این مشکل برداشته خواهد شد. اما اگر همه را مبرا از خطا بدانیم و خطای افراد و نهادهایی را که زمینه فتنه را فراهم کردند نادیده بگیریم و فقط آن دو نفر را مقصر بدانیم و بگوییم تنها راه حل این است که آنها توبه کنند، قطعا چنین اتفاقی نخواهد افتاد و فرضا اتفاق بیفتد وجدان جامعه را آرام نخواهد کرد زیرا براساس عدالت نیست. آنچه که روح و وجدان جامعه را قانع و آرام می‌کند اجرای عدالت درباره همه طرفهای آن ماجراست و البته جرم این طرفها متساوی نیست.

از آن مقام محترم انتظار داریم که این گام دوم را نیز با صلابت بردارند و افتخار حل این معضل را که نیروهای اجتماع را به هدر داده و می‌دهد به نام خود ثبت نمایند. از خدای متعال توفیق الهی برای جناب‌عالی مسئلت می‌کنم.

با تقدیم احترام
علی مطهری

 


چون آقای احمدی نژاد ممنوع تصویر و کلام نیست می تونه جواب بده

محمد صفا جویی در ستون طنز روزنامه قانون نوشت:

ماجرای گم شدن دکل نفتی این روزها خیلی سروصدا کرده است. اصولا خبرهای سروصدا دار منسوب به دولت خدمتگزار کم نیست. از گرو گذاشتن کویر و گردنه برای گرفتن وام میلیاردی بگیرید تا محکوم شدن نفرات اول آن دولت به مرخصی. اما گم شدن یک دکل نفتی، بگی نگی غیرمعقول به نظر می‌رسد. اصولا دکل هر جا گم یا قایم شده باشد، حداقل سرش بیرون می‌ماند و می‌شود یکجوری ردش را زد. بهترین راه را این دیدم که با خود محمود احمدی نژاد تماس گرفته و در این باره با او صحبت کنم تا شاید معمای دکل کوچولوی گمشده حل شود.
من: سلام آقای احمدی نژاد.
محمود احمدی نژاد: نمی‌شنوم.
من: (با صدای بلندتر) سلام عرض کردم جناب احمدی نژاد.
محمود: از کی اینجایی؟
من: ببخشید کجا؟
محمود: 7؟ 8؟ 9؟
من: نه آقای احمدی نژاد، همین الان شماره تونو گرفتم. سوال داشتم.
محمود: من از شما می‌پرسم.
من: چیو؟
محمود: ما نمی‌دونیم.
من: متوجه منظورتون نمی‌شم. درباره دکل نفتی گمشده سوال داشتم.
محمود: دکل؟
من: بله دیگه، همین دکلی که زمان شما از ترکیه به قیمت 80 میلیون دلار خریداری شده و الان معلوم نیست کجاس.
محمود: شما اگه با مردم در خیابونا صحبت کنی، میگن دکل اصلا چی هست. دکل نه منه دی.
من: فکر نمی‌کنم این طور باشه. همه می‌دونند دکل چیه. از هموناس که زیرش نفت تولید می‌شه. نفت هم اگه خاطرتون باشه، همونه که شما آوردین سر سفره‌هامون.
احمدی نژاد سکوت می‌کند ولی احساس می‌کنم چشم‌هایش را ریز کرده و دارد از آن لبخندها می‌زند. حتی از پشت تلفن می‌شود حسش کرد. پشت گردنم تیر می‌کشد.
محمود: یعنی مشکل جوونای ما الان دکله؟
من: خب به هر حال این هم جزو مشکلات محسوب می‌شه دیگه.
محمود: باباجون!
من: با منین؟
محمود: آبُ بریز همون جا که می‌سوزه، چرا آبُ جای دیگه می‌ریزی؟
من: آقای احمدی نژاد درست صحبت کنید. به هر حال رئیس جمهور هشت ساله مونید، احترامتون واجبه، ولی دلیل نمی‌شه هر چی دلتون می‌خواد بگین.
محمود: بگم؟
من: جان؟
محمود: بگم؟
من: بفرمایید. ولی چی رو؟
محمود: اون چیزی که دلم می‌خواد به شما روزنامه نگارا بگم.
من: نه فکر نمی‌کنم مناسب جمع باشه. همون در مورد دکل صحبت کنید ممنون می‌شم.
محمود:حالا آقای حداد هم اینجا نشسته و اشاره می‌کنه که اینجوری نگو ولی بذارین بگم آقای حداد (می خندد)، اون دکلُ لولو برد.
من: خب یعنی حالا چی می‌شه؟
محمود: من از شما می‌پرسم؛ چی می‌شه؟
من: آقا من نمی‌دونم، زمان شما، غیر از اینکه کلی پول گم شده، یه دکل هم گم شده. من از کجا بدونم!
محمود: ما پاکدست بودیم. هر مشکلی هم که بوده مال دولت قبل بوده.
من:آقا نخواستیم خیلی ممنون.
محمود:پس بذارین یه خاطره‌ای تعریف کنم براتون؛ توی نیویورک یه بچه دو سه ساله منُ به مامانش نشون داد. دوست مامانش گفت این کیه؟ گفت این محموده، این محموده.
من:چه ربطی داشت؟
محمود: من از شما می‌پرسم؛ چه ربطی داشت؟
گوشی را قطع می‌کنم.