قلم

درس اخلاقی از هاشمی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
زیاده‌خواهی برخی پزشکان مردم را مستأصل کرده ؛ مواردی دیده‌ام که خجالت کشیده‌ام/ خاطر همه جمع باشد، در هیچ انتخاباتی کاندیدا نخواهم شد

وزیر بهداشت گفت: بخش مهمی از ما پزشکان مردم را رها کرده و فقط از خودمان تعریف می‌کنیم. مواردی را از برخی همکاران دیده‌ام که واقعاً خجالت کشیده‌ام.

حسن قاضی زاده هاشمی، در همایش راهکارهای ارتقای شأن جامعه پزشکی در برج میلاد که که با امضای تفاهمنامه سازمان نظام پزشکی و مجمع انجمن های علمی پزشکی همراه بود، افزود: آرزو می‌کردم،‌وزیر نبودم و خاطر همه جمع باشد که دیگر در هیچ انتخاباتی کاندیدا نخواهم شد.

او خطاب به نمایندگان انجمن های پزشکی گفت: مردم در بخش های مختلف مشکلات بسیار زیادی دارند قبلاً که وزیر نبودم و فقط به عنوان یک چشم پزشک و رئیس انجمن چشم پزشکی فعالیت می‌کردم،‌نگاهم فقط حمایت از یک صنف بود ولی امروز که مشکلات مردم را می‌بینیم نظراتم تغییر کرده است.

وزیر بهداشت افزود: الان دیگر برای مهم نیست که جامعه چشم پزشکی درباره من چه قضاوتی می‌کند، عمل به مسئولیتهای اجتماعی و منافع کل مردم برای من مهم است زیرا در این مدت مسئولیت مواردی را از برخی همکاران دیده‌ام که واقعاً خجالت کشیده‌ام.

وی گفت: برای من مهم نیست که چه کسانی برای من کف می‌زنند یا هورا می کشند، یا بر عکس چه کسانی علیه من تیتر بزنند و حرف و حدیث راه بیندازند، دنیا بسیار زودگذر از این حرفهاست. ما هستیم و کارنامه ای که در پیشگاه ملت، شهدا و دنیای دیگری که به آن معتقدیم.

هاشمی افزود: ما همیشه فکر می‌کردیم خیلی با اخلاق هستیم اما اساتید ما از ما با اخلاق تر بودند، داشتن انصاف و رعایت حقوق شهروندی گوهرهای نایابی شده‌اند. فارغ التحصیلان جدید ما با اینآدرسهای غلطی که به آنها داده‌ایم که اگر می خواهید پولدار شوید حتماً باید در این رشته‌ها تحصیل کنید، با این وضع مطمئن باشید، در آینده مشکلات بشتری خواهیم داشت.

وزیر بهداشت ادامه داد: از شما همکاران می پرسم،‌خداوکیلی مردم در مراجعه به مراکزی که در آن خدمت می‌کنید، احنرام می‌شوند؟ آیا حقوق آنها رعایت می‌شود؟ خودتان قضاوت کنید، من در این 22 ماهی که گذشت مکرر دیده‌ام که مردم واقعاً مستأصل هستند،‌بخشی از استیصال آنها از سر طمع و زیاده خواهی ما و از سر منعفت طلبی ماست.

وی گفت:‌ اگر ما مردم را نداشته باشیم، یک جای کار به بن بست خواهیم خورد،‌و هیچ کاری نمی توانیم بکنیم،‌تمام قدرتمندان و احزاب دنیا،‌همه در نهایت به سراغ مردم می روند،‌ولی ما مردم را رها کرده‌ایم و مرتب زیر یک سقف می‌نشینیم و از هم تعریف می‌کنیم،‌خودمان را هم خیلی مقدس می‌دانیم و بعد هم انتظار داریم که هر آنچه می‌خواهیم برایمان اتفاق بیفتد،‌این شدنی نیست.

وزیر بهداشت ادامه داد: وزارت بهداشت اکنون در مسیر درستی حرکت می‌کند، اعتباری که الان در اختیار وزارت بهداشت است، قابل مقایسه با قبل نیست، رضایتمندی مردم از بخش دولتی بیشتر شده است، ملاک ما مردم است، خیلی ها به از مردم حرف می‌زنند اما در واقع به جای مردم حرف می‌زنند.

 


یک قدم جلو با ذکر صلوات

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان فرصتی است تا مقداری هم به درون خود بیاندیشیم.

از قدیم الایام انسان برای خود برنامه هایی بر مبنای خود از روحی و جسمی ترسیم کرده است که گاه بر سبک و سیاق معنویت پیش رفته و گاه بر سیاق مادیت، اما همیشه غلبه با نگاه نقدی انسان بوده و نسیه را به بعد موکول کرده است. اگر یک معامله ای بین نفع کم فی المجلس و نفعی بیشتر در آینده بخواهیم به نظر خواهی بگذاریم به صورت معمول چنین جواب داده می شود که نقد را بگیر نسیه را بگذار به وقت دیگر، در این میان بسیار کم آدمهایی هستند که ریسک کنند و آن سود بیشتر را در آینده قبول کنند، و لذا وقتی چنین اتفاقی می افتد و به مرور زمان که آدم ریسک پذیر به نتیجه خوب می رسد، اطرافیان چنین می گویند که آدم شجاعی است و دل این کارها را دارد ، و یا فلانی اهل ریسک است! چرا ؟! چون سود زود گذر را وا گذاشته و به سود بیشتر اندیشیده، به یک باره سود زیادی به دست می آورد آنگاه، به آدم معروف و ریسک پذیر و شجاع متصف می شود.

با نگاهی به وضعیت معنویت بین جوامع انسانی به این مشکل بر می خورند که خوب سود زود گذر را بگذاریم و به سود آتی بیاندیشیم یا آینده را بی خیال و به فکر حال باشیم؟! در این معامله دنیا، معامله سود کمتر و آخرت معامله سود بیشتر است، اگر البته در این معامله به ورشکستگی دنیایی و آخرتی نخوریم به تعبیری کاری نکنیم که خسره الدنیا و الآخره شویم، با این وصف آنگاه است که خیر دنیوی و دست به نقد را بر سود نسیه ای آخرتی ترجیح می دهیم.

در هر حال از امتهای گذشته و پیامبران قبل از خاتم به ما رسیده استکه هر کسی و هر امتی برای خود قوانین و دستوراتی داشته اند و در این میان اما روزه گرفتن و صیام برای همه بوده و هست، «کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم...» هر چند پیروان آن ادیان در حال حاضر منکر به همه چیز شده و تنها به خدایی اعتقاد دارند که کارشان را راس و ریس کند، تنها خدایی که یک مدیر برنامه خوب باشد، خدایی که همه چیز را به تو واگذار کرده و بدون سرپرست و کمک در بیابان هستی رها کرده است! حال آنکه خدای امت خاتم مثل یک منبع نور است که نورش را از هستی قطع نمی کند و انسان را لحظه ای تنها نخواهد گذاشت و این بخاطر فقر انسان است، نه بخاطر احتیاج خداوند. او انسان را به خود واگذاشته اما منبع فیض او قطع شدنی نیست، اگر لحظه ای انسان را به خود واگذارد، این انسان است که دیگرامیدی به آن نیست و چون گرگ حتی بچه های آدمی را می درد، از حیوانات نیز پست تر شده و تنها چیزی که برایش معنا دارد نابودی همه و بود خود، همانند آنچه که این روزها در کشور فلسطین، یمن، بحرین، سوریه، عراق و ... می بینیم که برای چند صباحی حکومت و مطلق بودن خود حتی حاضرند آدمی بر روی زمین نماند و آنان به این آرزوی دیرینه خود برسند که حاکم یک منطقه شده اند!!! انسان بی خدا یا با فاصله از خدا به آنجا می رسد که علاوه بر شرارتهای خود در کسب شرارت از حیوانات نیز ید طولایی دارد آن را آموخته و به کار خواهد برد.

انسان خدایی و انسانی که به سمت خدا روی آورده و هر لحظه او را ناظر به اعمال خود می بیند و دل خویش را با ذکر او آرامش می دهد«..الابذکرالله تطمئن القلوب...» دیگر به سمت حیوانیت گام بر نخواهد داشت، دیگر نابودی دیگران را بود خود نمی داند، او آنچه را مهم می پندارد که دین برایش مهم پنداشته، او ارزشی را ارزش می داند که پیامبران برایش ارزش د انسته و او تصمیمی را نمی گیرد مگر آنکه خدا را در آن می بیند، هر چند اشتباه کند اما قصد و نیتش برای خداست، هر چند ممکن است ریا به سراغش بیاید اما هرگاه متوجه حضور این دیو شود سعی در جبران دارد. انسانیت برایش معنا و ارزش است نه انسان بودن، انسانیت برایش مهم است و کرامت دارد نه همانند دیگر حیوانات خوردن و شهوت. او ماه ها و روزهای خدا را برای تلاش و کوشش و ترقی و کسب سعادت می خواهد، او خوابیدن همسایه اش در حال گرسنگی را بر نمی تابد، و مشکلات جامعه انسانی و بخصوص جامعه خویش را مشکل خود می داند، با تمام توان سعی در جبران دارد هر چند نتواند تمام مشکل را حل کند اما سعی در پاک کردن نقطه ای از این مشکل دارد. او تنها به خود نمی اندیشد به جامعه هم می اندیشد. او سعی در بر پا کردن مدینه النبی و جامعه مدنی با امور حسبیه اسلامی دارد. او رمضان را برای شریک شدن در مشکلات بی نوایان می خواهد و شبهایش را برای زاری در درگاه حق می خواهد. و چه خوب است که نگارنده این سطور اینگونه باشد. حلول ماه رمضان ماه خود سازی و ماه غلبه نفس بر شیطان، اگر خود شیطان نباشیم مبارک باشد.

بیاییم و بیایید در این ماه تنها و تنها یکی از گناهانمان را برای همیشه از خویش دور کنیم تا بتوانیم ماه رمضانی مبارک داشته باشیم. و بازهم چه خوب می شد اگر چنین بشود. بیایید اگر چندین شغل داریم و یا چندین مسئولیت یکی را به کناری گذاشته تا جا برای آمدن دیگران نیز باز شود، همانطور که در مسجد هنگامی که جایی برای دیگران نیست، واعظ یا هر کسی دیگری، می گوید با ذکر یک صلوات بیایید جا برای دیگران باز شود، بیاییم اگر چند مسئولیت داریم یکی دو تا را به کناری بنهیم و جا برای دیگران باز کنیم با ذکر روزی یک صلوات در ماه مبارک رمضان.

 

 

 


چرا دلواپسی بجاست

چرا دلواپسی بجاست؟!

دهه دوم شعبان مصادف است با دهه دوم خرداد هر دوی این ماه ها برای جامعه ایران ماه ها ی تاریخی و سر نوشت سازی است وقتی که به تاریخ اسلامی این مرزو بوم دقت کنیم از نیمه شعبانی بحث به میان می آید که عاشقان ا مام عصر(عج) منتظر ظهور آن منجی عالم هستند، منتظرانی که نه با حرف و ظاهر سازی که با خودسازی به جامعه نیز توان و نیروی خود سازی می دهند، آنانکه با عمل خویش منتظرند نه با کلام خویش.

اما تاریخ معاصر ایران مصادف است با نیمه خرداد و ماهی سرنوشت ساز برای ایران ، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به آن گره خورده چه در ابتدا و چه در حال و چه در آینده، گرهی که می رود تا این انقلاب را به انقلابی جهانی به نام انقلاب مهدی موعود گره بزند انشاء الله.

اما دلواپسی این روزها برای همه است، چه آنان که سری در سیاست دارند و چه آنان که سری در اقتصاد دارند و چه آنان که سری در فرهنگ دارند. دلواپسی عده ای از مردم از گرفتایهای روزمره خویش است که چگونه بتوانند با تلاش زیاد رزق و روزیِ بخور نمیر خود را کسب کنند تا خانواده هایشان همچنان سر و سامان داشته باشند، و از طرفی عده ای دلواپسند که چگونه تعطیلات خود را بگذرانند تا خاطره ای جدید در کشوری جدید داشته باشند.

در بعد فرهنگی اما عده ای دغدغه آن دارند که چرا جامعه آنچنانکه ما می گوییم و می خواهیم نمی شود؟ چرا فرهنگ صداقت و اعتماد در جامعه سمت و سوی خوبی پیدا نمی کند؟ و عده ای دلواپس آن هستند که چرا فرهنگ جامعه به سمت هدایت پیش نمی رود، و از این همه بودجه فرهنگی تنها باید کسی را مورد بازخواست قرار داد که دیوارش ازهمه کوتاهتر است! بعضی نیز دلواپسند که چرا جامعه ما آنچنان که می گوییم نمی شود غافل از اینکه سعدیا گرچه سخن د ان و مصالح گویی    به عمل کار برآید به سخندانی نیست .

اما دلواپسان سیاست، اینان این روزها همه چیز را تحت تأثیر قرار داده اند و دیگر خبری از دلواپسی اقتصادی و فرهنگی در این محافل نیست، اینان دلواپس مذاکراتی هستند که در حال انجام است و باید به آنان نیز در این زمینه حق داد که دلواپس باشند و نگران موقعیت کشور در این مذاکرات باشند، باید حق داد که بترسند از اینکه کلاه سرمان برود، و حق دارند که دلواپس باشند بخاطر اینکه تنها کشور ما درمقابل قدرتهای جهانی قرار گرفته که تا قبل از اعتمادی که امام به این مرز و بوم داده بود حتی بدون حضور ایران برای آن تصمیم می گرفتند، چه بسا ممکن است از سوی آنان حیله هایی به کار برده شود تا ایران را به سمت خارج شدن از استقلال خود سوق دهند.

نگارنده بر این عقیده است این افراد نا خواسته و بدون توجه به این نکته خود کمک کار مذاکره کنندگان خواهند بود، چرا که اعتراضات  داخلی می تواند قدرت چانه زنی را در مذاکرات برای گروه ایرانی بیشتر کند، البته دلواپسان چنان که از عملشان پیداست این نیت را ندارند و شاید متوجه نیستند.

اما باید از این دلواپسان پرسید چرا قلاب شما تنها به این مسئله گیر کرده است؟! مگر نه این که اکثریت جامعه ایران حتی خود شما گاها از وضعیت بد اقتصادی می نالند و می نالید، مگر نه این است که قشر مستضعف جامعه که توان پرداخت قسط های مسکن مهر را ندارند چه قدر با این مسکن مهر به سر آنان زده شد که خانه دار شده و می شوند؟ چرا آمار نمی گیرند که بسیاری از مسکن مهری ها که توان پرداخت اقساط را دارند کسانی هستند که خانه ای از خود دارند ولو قولنامه ای. چرا به این قسمت از جامعه  نمی پردازند تا دلواپسیشان را نشان دهند؟! ماهم دلواپس جامعه ای هستیم که بورسیه های غیر قانونی امان از امید بورسیه شدن دیگران را و امید آنان را از درس خواندن گرفت، ماهم نگرانیم از اینکه چرا در دولت پاک! تاریخی ترین اختلاس صورت گرفت!! ماهم نگرانیم از اینکه چرا مخالفت با حکم حکومتی از سوی بعضی این قدر ساده پنداشته شد و هیچ دلواپسی نداشت که هیچ این دلواپسان برای آمدنش نیز لحظه شماری می کنند!! ما هم دلواپسیم که چرا صداقت و ایمان فدای بازیهای سیاسی می شو د، ماهم ماهم ماهم دلواپسیم که چرا به فکر وضعیت افرادی نیستند که برای گرفتن یک وام معمولی باید ماه ها در انتظار باشند تا وامی با هزار دردسر سفته و چک و ضامن بتوانند وام 2تا 10 میلیونی را بگیرند اما کسانی بودند که میلیارد ها به جیب زدند و اکنون بهترین زندگی را دارند؟! چرا دلواپس، دلواپس فاصله طبقاتی که تنها و تنها در چند سال اخیر اتفاق افتاد نیستند هر چند از قبل هم بوده اما باید گفت شاید توجه آنان به این مسائل باعث ضربه زدن به نظام (بخوانید افکار خودشان) شود.

دلواپسی های این آقایان چرا در مسائل کشور به وضعیت بی کاری قشر جوان کشور و حتی میانسالان توجه پیدا نمی کند، تا بدانند یک روز بدون کار یعنی چقدر سر شکسته شدن در مقابل خانواده و یک شب بدون شام سر بر بالین نهادن چه معنایی دارد؟!

ما هم دلواپسیم اما دلواپس همه اینها و همه آن مشکلاتی که ممکن است خود برای جامعه با ندانم کاریهایمان ایجاد کنیم. ماهم نگرانیم از وضعیت قشری که نمی داند بعد از سالها درس و تلاش آیا باید این زندگی را کنار گذاشته و برای کار به دور میدانهای شهر برود که شاید کاری که تبعه های خارجی از انجام آن سر باز زده یا وقت رسیدن به آن را ندارد پیدا کرده و روز از نو روزی از نو را شروع کند!!! ما هم دلواپسیم از اینکه چرا باید بعد از نزدیک به نیم قرن از جمهوری اسلامی کسانی بیایند و انقلاب را به اسم خودشان مصادره کنند؟! ما هم دلواپسیم که چرا افکار یک عده ای شده اصل نظام!! و افکار دیگران شده موریانه انقلاب!!

ما هم دلواپسیم از اینکه کشورهای اسلامی شقه شقه می شود و عده ای تنها به فکر خود هستند و تنها خود را اسلام نام می نامند!!! ما هم دلواپسیم که کشورهای اسلامی در چه وضعیتی قرار گرفته اند که حیات خلوت دشمنان خدا و رسول شده اند، ما هم دلواپسیم که چرا مزدوران یهود و چاکران آمریکا و انگلیس با شمشیر جلادی به سراغ کشورها ی اسلامی آمده و خود را مدافع پیامبر رحمانیت و حامی دین کرامت می دانند، ما هم دلواپسیم، ماهم دلواپسیم ، ماهم دلواپسیم، چرا با ا ینکه از لحظ قانونی به عده ای مجوز داده نمی شود اما تجمعات همچنان پا برجاست، اما اگر دیگران تجمعی داشته باشند حتی قانونی باید قلم پایشان را شکست!! ما هم دلواپسیم که چرا قانون را فدای سلیقه می کنند


وضعیت این روزها

به نام حق

وضعیت این روزهای کشور، وضعیتی است با جو روانی از داخل و خارج و سیاستمدارانی کار کشته باید تا این جو را کنترل کنند. وضعیت سیاست خارجی کشور با تمام افت و خیزهایش به نظر مناسب است، با توجه به جایگاه ایران در یک منطقه ای که بحرانها بر آن سوار شده این کشور ایران است که خود را از معرکه ها به دور داشته و همسایگان را امید و نوید می دهد، در بحث هسته ای اما تلاش مردان سیاست خارجی قابل تقدیر است، اگر به هجمه هایی که از داخل و خارج بر آنان وارد می شود دقت شود. هجمه هایی خارجی طبیعی یک سیاست خارجی است که بخواهد مستقل باشد، اما هجمه های داخلی را باید به اموری چند نسبت داد.

از جمله این نکته باید دقت داشته باشیم که سیاستهای کلی نظام بخصوص در روابط بین الملل تحت اشراف رهبری معظم بوده و بدونه اجازه ایشان هر نوع تعهد و قرار دادی چه شرعا و چه قانونا ملغا اعلام خواهد شد، حال این افرادی که دست از توهین های خود بر نداشته و هر آن به جای نقد و ارائه راه حلی که در طی هشت سال گذشته نرفته باشیم دست به توهین می زنند و حرفهای خود را به اسم رهبر معظم انقلاب!!! به دیگران منتقل می کنند و از طرفی صدا وسیما نیز که هر چند در دوشنبه شب از آقای عراقچی دعوت کرد و تمام مسائل را آقای عراقچی متذکر شدند و در واقع می شود   گفت ریز تعهدات را گزار ش دادند اما چنان صدا وسیما در بوق نا امیدی می دمد که جو روانی حاکم بر جامعه از یک نا امیدی مطلق حکایت دارد و در صورت توافق رسیدن آن را خیانت به مملکت فرض شده !!! و در صورت به توافق نرسیدن نیز این مردم به آنچه مخالفین توافق هسته ای می خواهند خواهند رسید که دوری و تنها گذاشتن دولت روحانی است.

اینکه آقای ظریف و عراقچی از مصاحبه با دانشمندان هسته ای در دولت قبل خبر می دهند، و حتی رفتن نیروهای ان پی تی به پارچین و تکذیب دفتر آقای احمدی نژاد از قسمت دوم گزارش حکایت از چیزهای دیگری دارد که مردم هنوز به ظعم مسئولین نامحرم آن هستند!!

از طرفی دیگر وضعیت بنزین که به یک باره و بدون اطلاع قبلی و حتی بدون هماهنگی مسئولان به همان روال دولت آقای احمدی نژاد در یک تصمیم یهویی مردم را به همان دوران، بزن و در رو ، بر گرداند و مردم را نسبت به مسئولان به سمت بی اعتمادی روانه کرد. قیمت بنزین جزء اموری است که چه مسئولان ما بدانند چه ندانند از انرژیهایی است که به صورت خواسته یا ناخواسته بر دیگر قیمت ها مؤثر واقع خواهد شد. و جریان جوی که اشاره شد در جامعه تشدید می نماید، این وضعیت هر چند در این ایام امتحانات مردم را موقتا از بحث های تند دور می کند، اما جنگ های ا عصاب در وسائل نقلیه عمومی همچنان پا بر جاست و مثل یک خوره وقت و اعصاب جامعه را به هم ریخته است تا جایی که اعتراض خود را با مارشهای  پیروزی زمان جنگ از آزادی بنزین خبر می دهند.

نکته آن است که باید همه دست در دست هم داده و بدون اختلاف مسیری را طی کنیم که جز ایجاد امید و نشاط و تولید و توسعه در آن یافت نشود، معترضین به درستی اعتراض خود را بیان کنند، از طریق مجلس قانونا به دنبال پی گیری امور باشند، داد و فریاد تنها برای گرفتن رأی است نه حل کردن مسئله و هل دادن کشور به روی ریل. جهت اثبات این ادعای خود به نکته ای اخلاقی از امام خمینی(ره) که این روزها نیز باید یادش را گرامی بداریم اشاره نمایم،

امام می فرمایند اگر روزی در سر درس مطلبی خواستی بگویی که دیگری گفت هر چند آنچه گفته باشد تمام آنچه که تو قصد گفتن داشتن آنرا داشتی نبود و ناراحت نشدید بدان این سکوت برای خداست واگر ناراحت شدید بدان بخاطر شیطان است.(چهل حدیث امام)


مثلث شوم صهیونیسم، بودایی، وهابیت

 

مثلث شوم بودایی، صهیونیسم و وهابیت (القاعده- طالبان، داعش)

تغییر و دگرگونی طبیعت تمام جوامع انسانی بوده و هست، سالیانی بود تغییراتی در جوامع اسلامی در حال وقوع بود، تغییراتی که کشورهای اسلامی را به سمت جمهوریهای اسلامی، یا دموکراسی های اسلامی، که عده ای نام بیداری اسلامی بر آن نهادند و عده ای بهار عربی، و عده ای دیگر بهار اسلامی، این تغییرات با توجه به تجارب ملتهای اسلامی هر کدام به نحوی به سوی دخالت مردم در حکومت و ساختار حکومتی کشورهای خود به وجود می آمد، که جوامع اسلامی به دور از جنجال تبلیغاتی دیگر کشورها به سمتی که مردم می خواستند پیش برود.

البته شکی نیست درکشورهای اسلامی، مردم آن کشورها چیزی جز رعایت قوانین اسلامی را نمی خواستند، اما به یک باره عده ای از سیاستمدارانی که سیاست را در عرف غرب معنا کرده بودند و همانند معاویه فکر می کردند که سیاست چیزی جز حیله ونیرنگ نمی دانستند، همانند اعقاب غربی خود، سیاست را تنها کسب قدرت می دانستند و حفظ آن به هر نحوی که باشد ارزشی است که باید توجه به آن داشت.

اینان برای حفظ این موقعیت ، خود به روی مردم خود شمشیر کشیده تا حاکمیت را از دست ندهند، البته این اتفاق جز با پشتوانه ی غربیان نمی توانست صورت بگیرد، چرا که آنان دوام وبقا خود را تنها در رضایت قدرتهای غربی می دانستند. لذا بهار اسلامی، بیداری اسلامی و بهار عربی به یک باره به خزانی در جوامع اسلامی تبدیل شد، دستها به سوی خیانت باز شد، عده ای به اسم اسلام تیغ بر مسلمین کشیدند، عده ای نیز در میانمار به اسم تصفیه نژادی هر آنچه خواستند بر سر مسلمانان آن منطقه آوردند و کشورهای به ظاهر اسلامی در سکوت معنا دارد خود حتی نفت خود را به روی میانمار قطع نکردند. تا نکند قیمت نفتی که با هزاران حیله و حربه برای کنترل دیگران به کار برده بودند غیر عامل گردد!!

 به هر حال مسلمانان را در آتشی که نفتش را کشورهای خلیج فارس تهیه می کردند سوزاندند، اما هیچ خبری از کشورهای به ظاهر اسلامی نشد که هیچ همان هایی که خود را با مواد منفجره درمیان هزاران زن و کودک و پیر وجوان بی دفاع منفجر می کنند تا به بهشت بروند!! حاضر نشدند برای بهشت رفتنشان به کمک میانماریها بروند، چون احساس نفعی در آن نمی کردند و از طرفی هلیبرد این ستیزه جویان آموزش دیده ی پادگانهای غرب و صهیونیسم و وهابیت برای رفتن به آنجا سوخت پرواز نداشت!! درعوض راه نزدیک تری برای بهشت رفتن انتخاب کردند!!! میان کشورهای اسلامی که به بهانه اجرا نشدن دستورات اسلامی!! دست به جنایت زدند نه یک کشور، نه دو کشور که تمام کشورهای به اصطلاح اسلامی را درگیر خود کردند.

 نتیجه آن شد که تنها بزر نفاقی که حامیان آنان در اردوگاه های مثلث اسرائیل، وهابیت، انگلیس پاشیده بودند و در تئوری بود به مرحله عمل رساندند و نه تنها خود به بهشت نرفتند که بهشت دنیایی خویش را نیز به تباهی کشاندند و بوی آتش و خون باروت و موشک همه جا را فرا گرفت و لبخندهای پلید شیطان به یکباره باز شد و صدای قهقه اش همه به اصطلاح مسلمانان را به خنده آورد، او از حماقت این افراد می خندید و این افراد به حماقت شیطان!! چرا که تمام کار خویش را رحمانی می دانستند حتی مثله کردن و حتی جنگ در ماههای حرام!! و زیر آتش و باروت قرار دادن بیمارستانهای یمنی و...

به راستی این عده اگر در جوامعی چون اسرائیل و میانمار دوره ندیده اند چگونه عذاب وجدان آنان را نمی آزارد؟ درحالی که میلیونها مسلمان را آواره کرده اند، برای کسب قدرت یا بخاطر رضای خدا!!!! ، مگر می شود خداوند مستکبرین اخلاقی و رفتاری را قبول نداشته باشد اما مستکبرین و مستبدین فکری را به بهشت ببرد؟؟!! در هر صورت برای سر پوش نهادن به جنایات میانمار و صهیونیسم این داعش فرزند خلف وهابیت بود که همه چیز را فراهم کرد تا آنان در اضلا ع دیگر مثلث به آنچه خود می خواهند برسند و اینان نیز به اسم اسلام و خدا، به کام دشمنان خدا و پیغمبر و امت اسلام، به کسب قدرت برای خود دست بزنند.

مثلث شوم بودایی و صهیونیسم و وهابیت تمام برنامه های روباه پیر را به پیش می برند و تا زمانی که اینان هستند هیچ نیازی به برنامه ریزی فعلی برای نابودی مسلمین نیست، بلکه باید برای صدها سال دیگر برنامه ریخت و ریشه مسلمین را خشکاند!! این تفکر کسانی است که فریاد حمایت ا ز مظلوم شان جهان را کر کرده است، تمام سرمایه گذاریهای خارجی به سمت روباهان سرازیز می شود، سرمایه های این کشورها به بمب و گلوله بدل خواهد شد و بر مسلمین ریخته خواهد شد تا به اصطلاح این وحوش، لبخند شیطان را ببینند!! ...و کشورهای اسلامی همچنان خالی از برنامه ریزی درست اقتصادی، و اجرای برنامه ای بلند مدت برای زیر ساختهای خود و وابسته ماندشان به اسم خالی بودن دنیای مؤمن از بهشت!! که تفسیر نابخردانه از کلام اولیاء الله است. در مسابقه تسلیحات شرکت کرده آنهم تسلیحاتی که تنها و تنها می تواند مردم مظلوم خود را نشانه برود و نه دفاع از کیان اسلامی و حتی کشور خود در مقابل متجاوزین غربی. مگر می شود غربیان اسلحه ای به کشوری بدهند که بتواند مردمشان را هدف قرار دهد و یا زیر ساختهایشان را نابود کند؟؟!! یا وسائلی بدهند که بتواند ارتش اسرائیل را مورد خطر قرار بدهد؟؟!! همین اندازه در حماقت این جماعت قدرت پرست کافی است .  

سلاطین حاکم در کشورهای اسلامی تنها با مسلط  بودن بر کشورهای اسلامی در تحت لوای غربیان و به بیانی دیگر به نام اسلام به کام غربیان، که تنها و تنها به منافع اقتصادی خود فکر می کنند و منافعی که جز از طریق نا بودی د یگران آنرا محقق شده نمی دانند. کسب نمایند، تا بتواند به موقع پیاده نظام خوبی برای اجرای برنامه های مستان به شراب و قدرت غربی گردند.

شاید بد نباشد به یک خاطره از مقاله نویسی خویش اشاره کنم که زمانی که داشتم استراتژی وحدت از دیدگاه امام خمینی را می نوشتم ( مجله اندیشه تقریب،ش18) به مجله دانستنیهای سال 1342-43 برخوردم که با سفیر فرانسه مصاحبه ای داشت و از ایشان پرسیده بود به راستی شما کشورهای غربی از این که به این کشورهای اسلامی راههای اکتشاف نفت را آموخته اید، و حالا قصد دارید آنرا به خودشان بسپارید، آیا نمی ترسید زمانی برسد که اینان (کشورهای اسلامی) شما را تحریم کنند و کشورهای اروپایی را دچار مشکل کنند؟ سفیر فرانسه با کمال وقاهت گفته بود تا زمانی که بحث شیعه و سنی هست این اتفاق نمی افتد!!!! آیا از این واضح تر به جماعت نفهم باید فهماند که این اختلافات بخاطر خدا که نیست هیچ به خاطر هوای نفس هم که نیست باز بماند، بلکه بخاطر این دستهای پلیدی است که در آستین امثال البغدادی، الظواهری، شاه سلمان و ... در خواهد آمد و آنچه که آنان خواهند خواست اجرا می کنند، و تازه خود آنان به نام ناجی وارد کشورهای اسلامی شده و علاوه بر دزدیدن منافع و منابع آنان به اسم ایجاد امنیت!!!! در آمدی هم برای ارتش خود فراهم می کنند!!! آنگاه عده ای به اسم اسلام با نابودی هم کیشان خود قصد رفتن به بهشت را دارند!! خدایا این نفهمی را به کجا شکایت باید برد، آیا مظلومیت امام حسین(ع)و امام سجاد(ع) و ابالفضل العباس (ع) به اسارت رفتن خانواده بود؟! که اگر بگوییم چنین بوده آنان را مظلوم فرض کرده ایم ، باید گفت درد و غصه امام از جـهالی که در سپاه دشمن بودند و نیت کرده بودند تا با کشتن امام حسین (ع) و یارانش به بهشت بروند کمتر از شب عاشورا و اسارت در شام نبوده است که هیچ بیشتر هم بوده است.

 


بی قانونی برای قانون گذاری

بی قانونی برای قانون!!

بدونه مقدمه وارد مطلب می شوم، دیشب در خدمت آقایان و مسئولین شهرستان سنقر و کلیایی در مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (آیت الله مصباح ) بودیم، در جلسه استانی چه خبر بود در جریان نیستم اما آنچه در جلسه شهرستان اتفاق افتاد یک بی قانونی برای اجرای قانون بود!!

مسئولین در این گردهمایی بدون توجه به معیارهای قانونی و با یک احساس شرعی و سلیقه ای وارد معیارها شدند، اینکه همه می گویند مواظب جریان رقیب باشید یک امر طبیعی است، اینکه هر کسی باید به دنبال معرفی نامزد انتخاباتی خود باشد نیز طبیعی است، اما قضیه چنین نیست، یک عده از باب وظیفه شرعی هر عملی را برای خود جایز دانسته و برای دیگرن عین نفاق و عین فتنه می دانند!!! مثلا استفاده از بیت المال برای رقیب حرام است و مشکل دارد(جلسه ای در ادارات برای انتخابات) اما برای عده ای دیگر با امکانات بیت المال به مسافرت رفتن، گرفتن وقت دیگران، خارج شدن از حوزه مسئولیت، ا ستفاده از آب و برق و مکان برگزاری و پذیرایی اشکالی ندارد که هیچ!! چون در راستای منافع سلیقه ای و جناحی است ثواب هم دارد!!!

اگر عده ای به دنبال کادر سازی باشند اشکال شرعی دارد و اگر امثال این آقایان از همین حالا نامزد خود را معرفی کنند و علنا خواستار تبلیغش نیز از سوی دیگران باشند عین خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی است!!! اگر جلساتی دیگران در این رابطه داشته باشند و مجلس روضه ای نیز داشته باشند از نیت پلیدشان می شود فهمید که آنان قصد خیانت دارند و می شود پرونده ای برای رد صلاحیتشان تشکیل داد!! ا ما همین کارها از طرف بعضی دیگر خدمت به خلق هست که بماند!!! خدمت به اسلام نیز محسوب می شود!!

القصه این آقایان به نام حفظ نظام (بخوانید حفظ افکار و اندیشه جناح ما) هر چیز را برای خود از باب مصلحت جایز می دانند!!! از طرف رقیب همه اینها خیانت به مملکت و براندازی محسوب می شود!!!

آنچه که به این افراد باید گفته شود این است که آیا حفظ نظام رعایت قانون اساسی جمهوری اسلامی نیست؟! آیا ما در نظام جمهوری اسلامی زندگی نمی کنیم؟! اگر جواب مثبت است که هست باید به این عزیزان گفت مقتضای جمهوری اسلامی وجود رقابت است، مقتضای جمهوری اسلامی، آزادی بیان برای همه عاملان به قانون اساسی است، مقتضای جمهوری اسلامی رقابت صحیح احزاب است، نه اینکه دیگران را به هر نحو و در هر زمانی تخریب کنیم و خود را حافظ نظام بدانیم!! مقتضای نظام آن است که اگر هر کسی از بیت المال و لو به اسم حفظ اسلام، (که در واقع حفظ اندیشه ی من است ) حق استفاده از یک شمع را هم ندارد، اگر منظور ما حفظ نظام است تنها راه دست یافتن به حفظ نظام تنها و تنها رعایت قانون است هر چند قانون بد نوشته شده باشد. به امام راجع به بعضی قانونهایی که در زمان جنگ مجمع تشخیص نظام تصویب می کرد اعتراض شد امام فرمود آن به خاطر مصالح جنگ بود اما از این به بعد باید همه چیز روی روال قانونی خود باشد.

حفظ نظام به رعایت قانون وابسته است نه سلیقه افراد و گروهها که هر کدام بتوانند با پولهای بیت المال و تجمعات با هزینه بیت المال ولو به اسم تجمعات خودجوش!! بیشتر دیگران را تخریب کنند آنان برنده میدان باشند!!. تا ا نتخابات وقت زیاد است و کارهای زیادی می شود کرد اما باید بدانیم اولین مسئله برای یک قانون گذار رعایت خود قانون است.


جاذبه و دافعه در حکومت

 

با سلام و وقت بخیر و تبریک ایام ولات مولی الموحدین امام علی(ع) و شهادت شارح و مفسر اندیشه های امام، استاد مطهری

با نگاهی به تفکرات مطرح در دنیای اسلام و بخصوص عالم تشیع به دو نوع تفکر از اسلام وشیعه بر خورد خواهیم کرد که هر کدام نیز قائلینی دارد، از جمله اسلام جاذبه و رحمانی و اسلام دافعه و غضبانی، نگاه جاذبان به اسلام چنین است که اسلام با هیچ چیزی سر دفع و خشونت ندارد و اسلام دافعان قائل است که اسلام بدترین برخورد را با منحرفین خواهد داشت، در هر صورت اگر مقداری این دو را بازتر کنیم چه بسا نگاه اول به سکولاریسم کشیده شود و نگاه دوم به طالبانیسم و وهابیت و داعشیسم. که البته آشنایان به اسلام و قرآن نگاهی قرآنی داشته و معتقدند اسلام دین وسط است و تعادل، دینی است که هم جاذبه دارد در نگاه اول و درنگاه دوم بخاطر مصالح انسانیت وجامعه دافعه نیز دارد.

استاد مطهری در این مورد به سیره سیاسی اجتماعی امام علی(ع) پرداخته و جاذبه و دافعه را در کلام و رفتار آن بزرگ مفسر قرآن بیان داشته است. کتاب جاذبه و دافعه علی(ع) توضیحاتی است که استاد از سیره آن بزرگمرد در یک مقدمه و دو بخش جاذبه و دافعه بیان داشته است که البته مقدم داشتن جاذبه خود نگاه استاد را به غالب بودن جاذبه امام داشته و دافعه در مقام دوم است در قسمت جاذبه استاد به نیروی محبت در اجتماع اشاره دارد و در بخش دافعه به نیروی کوته فکری.

 اما نیروی محبت را چنین ترسیمی می کند که نیروی محبت از نظر اجتماعی نیروی عظیم و مؤثری است بهترین اجتماعها آن است که با نیروی محبت اداره شود، محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار، علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی است برای ثبات و ادامه حیات حکومت و تا عامل محبت نباشد رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند و لو اینکه عدالت و مساوات را در ان اجتماع برقرار کند. مردم آنگاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند. قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید به موجب لطف و رحمت الهی ، تو برایشان نرمدل شدی که اگر تندخوی سختدل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن.

اما در قسمت دافعه امام به کوته فکری آنانی اشاره می کند که در باب قانونگذاری و حکومت که تنها از آن خداست (لا حکم الا لله) کلمه ی حقی گفته اند که اراده باطل می کنند و در ادامه در مورد این قوم می فرماید؛

مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر می کردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه های محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد می فهمند و یا اصلا نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند. این گونه کوته نظران اول کاری که می کنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در می آورند، رحمت خدا رامحدود می کنند، خداوند راهمواره بر کرسی غضب می نشانند و منتظر اینکه از بنده اش لغزشی پیدا شود وبه عذاب ابد کشیده شود. منبع کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) از استاد مطهری 

 


پولهای کثیف و ...


پولهای کثیف و

اگر از همه سیاسیون و اقتصاد دانان کشور ما پرسیده شود بدون حب و بغض شخصی وضعیت اقتصادی کشور را بیان کنند از بیمار بودن اقتصاد حرفها و حدیثها دارند و البته نوسانات ممتد و به روز در شاخص بورس خود به روشنی بیمار بودن و تب و لرز یک اقتصاد بیمار را حکایت میکند، نیازی به تأیید کردن آن نیست و مردم در وضعیت روز مره خود به خوبی آنرا لمس میکنند.

باز هم اگر از همین افراد پرسیده شود که آیا در اقتصاد بیمار پول کثیفی وجود پیدا خواهد کرد یا نه؟ پاسخ آنان مثبت خواهد بود و با هزاران دلیل آنرا ثابت خواهند کرد هر چند باز هم با یک نگاه به فاصله طبقاتی جامعه می توان همین را هم به خوبی لمس کرد.

اما این روزها که بحث از پولهای کثیف می شود یا در سالهای قبل و چه بسا سالهای آتی، این مردم هستند که تنها به دنبال روشن شدن و کشف حقیقت هستند و به جد پی گیر آن هستند، اما نگاهی به سیاسیون و نمایندگان مردم البته در این زمینه باید علامت تعجب را درمقابلشان قرار داد حکایت از چیز دیگری دارد و چه بسا همین دو دوزه بازی سیاسیون با این موضوع نشانه ای از روند بهبودی آنرا آینده نتوان دید و حتی نتوان احساس کرد!! چرا که سیاسیون ما متأسفانه به دنبال حل موضوع نیستند بلکه به دنبال مچ گیری از رقیب یا به دنبال آن هستند که بتوانند امتیازی از رقیب بگیرند، و تازه اگر شد آنگاه به توضیح بعضی مسائل بپردازند که مطمئنا مردم قانع از این توضیحات نخواهند شد و آنها همچنان به دنبال جواب این مسئله هستند که به راستی این پولهای کثیف توسط چه کسی یا چه کسانی و یا چه حزبی و چه باندی در کشور جابجا می شود؟ و هر روز نیز این مسئله با این بازیهای سیاسی بیشتر اذهانشان را به خود مشغول می کند که حقیقت کجاست و چرا گاهی صحبت از مطلبی می شود و گاهی همان با قاطعیت رد می شود؟! چه سیاسیون ما بخواهند و چه قوه قضایی ما بداند یا نخواهند وندانند مردم این قائم موشک بازی را قبول ندارند و در بهترین حالت می گویند حتما دلیلی داشته که گزارش دادن لغو شده و الا اینکه پول کثیف توسط بانفوذهای جامعه وجود دارد شکی نداریم و این پولهای کثیف مطمئنا دست مردم مستضعفی که خانه های خود را در شهرستان ترک کرده و به شهرهای بزرگ به دنبال کار آمده اند و ماهیانه مقداری پول برای افراد تحت تکفل خود ارسال می کنند و فرصت با خانواده بودن را که ندارند بماند، هیچ جایگاهی نیز برای تربیت بچه های خود در خانواده نمی بینند، نیست، پس این پولهای کثیف دست چه کسانی هست که حتی وزیر کشور بخاطر مصلحت کشور و بخاطر به جنجال نکشیدن وضعیت آرام کشور حاضر شده دست از افشاء آنان بکشد و یا آیا ممکن است پای بعضی از دوستان خود وزیر در میان باشد؟! مگر می شود گفت که پول کثیف در جامعه و در دست افراد رانت خور و رانت دار، نیست در حالی که قبل از وزیر کشور وزیر دادگستری نیز به آن اشاره کرده بود؟! مگر می شود گفت که چنین نیست در حالی که به راستی بعضی از نامزدهای انتخاباتی مجلس بدون هیچ هزینه ای  به هر اجتماعی دعوت می شوند و حتی پولهای سفرش را نیز پرداخت می کنند!! به راستی آیا پول کثیفی نیست؟؟!! آنهم توسط بودجه هایی که از بعضی مراکز و نهادهای خاص پرداخت می شود!!

حال اما عده ای که خود را مدافع سر سخت نظام وانقلاب و امام قلمداد می کنند چرا برآشفته شدند و از گزارش دادن پولهای کثیف به خود پیچیدند؟! چرا کمک نکردند تا مردم ما بخاطر پاک بودن کارگزاران خوب نظام به خود ببالند و به خائنین به مردم و بیت المال و ... اگر وجود داشته، که با توضیح فوق می توان گفت وجود داشته و اگر سیستم درست نشود بازهم خواهد داشت، متنفر گردند و دیگر بار با آنان عقد همراه بودن در انتخابات یا هر کار دموکراسی مآبانه دیگری نبندند؟! چرا این همه از مدافع و فدوی بودن دم می زنند؟؟!! اما آنجا که به واقع پای پاک بودن کارگزاران نظام را به معرض امتحان می کشاند، عده ای چنین بر آشفته می شوند و حتی نرسیدن به این معضل اجتماعی را یک پیروزی برای خود می خوانند؟؟!!، از طرفی دیگر، آنهایی که خوشحال از برنامه اعلام پولهای کثیف هستند نیز یاد داشته باشند در مسند قدرت بودن و پاک بودن است که راستی آزمایی افراد را به نمایش خواهد گذاشت. و اگر چنین از مبارزه با پول کثیف حمایت می کنند بدانند که این حمایت در هر زمان و مکانی باشد نه «یوم لی و یوم علیک» باشد.



بازی در برنامه دشمن

 

بنام خدای کعبه

این روزها از بیداری اسلامی که ماهها و سالها بحث از آن بود، خبری نیست چرا که با هدایت دشمنان دانا و عمل دوستان نادان به سمت جنگ داخلی در کشورهای اسلامی تغییر مسیر داده و این مسلمین هستند که به جان هم افتاده و دشمنان آنان مخصوصا یهودیان صهیونیسم هستند که در شعله ورتر شدن آن تلاش دارند. از این کشور جنگ تمام نشده به کشوری دیگر می کشانندو از آنجا به جای دیگر و جای تعجب نیست اگر یک عده بی شعور و متحجر نیز خود را آلت دست آنان ساخته و مزدور بی جیره و مواجب آنان شده اند،البته اگر نگاهی خوش بینانه داشته باشیم و این افراد را تربیت شدگان خود آنان ندانیم.

با این حال جهان اسلام چنان درهم پیچیده است که جز عقلای قوم کسی را یارای بیرون آوردن این سنگ در چاه نیست. این روزها مسلمانان عاقل باید به این نوع تحلیل صهیونیستها دقت داشته باشند که جهان اسلام چنان در خود پیچیده است که تا سالهای متمادی اسرائیل می تواند با خیال راحت به شهرک سازیهای خویش در زمین های اشغالی بپردازد!! و یا این تحلیل که نیروی دریایی ایران برای رویا رویی با عربستان و مصر به طرف عدن در حرکت است!!

از طرفی کشوری که مسئولان آن خود را خادم الحرمین می دانند با تجاوز به کشور مسلمان دیگری در صدد است نیت دیگر کشورهای منطقه را خوانده و در واقع پیش دستی نماید!! و از تشکیل یک دولت دینی جلوگیری نماید!!!

از سوی دیگر افتضاحی را نیروهای نظامی او در فروگاه جده به بار آورده اند که حتی از عذر خواهی کتبی آن نیز شرم دارند!! و این در حالی است که پرورش یافتگان آن کشور و مکتب در سوریه و عراق در مناطق تحت کنترل خود حتی جرم کشیدن سیگار را حبس در قفس می دانند!!!؟؟؟ به راستی به قول ما ایرانیها دم خروستان را باور کنیم یا قسمتان را؟!

در فرود گاه جده افتضاحی بار آورده اید که قبل از آنکه دیگران را مکدر کند باید کسانی را مکدر نماید که اگر شخصی نمازش را به تأخیر اندازد باید در قفس محبوس گردد در حالی که به قول مفتیهای آنان در قرآن چنین جرمی مشخص نشده اما در باب آزارهای جنسی صراحت در تغزیر دارد، و شما منتظر مانده اید تا ببینید سیاست روزتان چه می گوید!!! این در حالی است که این افراد دیگران را عامل به قرآن ندانسته و خود را عاملترین مسلمین به قرآن می دانند!!!

اما دوستان!! داخلی حتی به تعبیر نادان هم می شود خواندشان، بوق و کرنا کردن اموری چون افتضاح جده به حال چه کسی نفع خواهد رساند؟! و این گونه کسانی که جز دستهای خالی خود در مقابل قلدرانی که تا دندان مسلح هستند آیا در مظلومیتی دیگر قرار نداده ایم که آبروی آنان بازیچه بازیگران پیامکی قرار داده و به خیال خود با پخش این خبر توسط اولین افراد و خبرگزاریها ، قصد خدمت به آنان داشته ایم؟؟!! خواسته یا ناخواسته دست به کاری شدیم که بدتر از کار آن جلادان بنی امیه صفت اگر نباشد کمتر نیست. در عین حال که جا دارد علمای ما حتی فتوا به تحریم حج واجب نیز بدهند.