سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

اما و اگر های انتخابات

    نظر

سلام و درود بر همه عزیزان و مخاطبین عزیز انتخابات مجلس شورای اسلام و خبرگان رهبری در یازدهم اسفند هزار و چهارصد و دو به پایان رسید، هر کس بر مبنای تحلیل خود آنرا تحلیل خواهد کرد دوست به، به به آن و خواهد پرداخت و دشمن به اخ اخ آن اشاره خواهد کرد در این بین اما مردمی که چه بسا نه از چه چه آن خوشحال شوند و نه از اخ اخ آن نگران چرا که سر در کار خویش دارند و امیدی به آینده ، مشارکتی که برای  ایران و ایرانی به واقع مشارکتی چشم  گیر نیست اما نسبت به سایر کشورهای دیگر یک مسئله معمول محسوب می شود چون آنان نیز با همینگونه مشارکت ها روبرو هستند، درصد بالای مشارکت در شهرهاو استانهایی که دارای اقوام و زبانهای مختلف هستند و رقابت گاها به رقابت قبیله ای و محلی هم کشیده می شود را نمی شود دلیل بر سیاسی بودن آن شهر و  استان دانست، اما در شهرهای بزرگ که می توان نگاهی سیاسی  تر نسبت به جاهای دیگر در آنها دید پایین و نشان از قهر عد ه ای از مردم با صندوقهای رأی بوده است.

به هر حال انتخابات به اتمام رسید و نمایندگانی مشخص شدند و نمایندگانی نیز در پی شکایت از آرای باطله و یا خرید و فروشهای رأی. 

اما نکته ای که اشاره خواهم کرد فراموش شده تمام نمایندگان این دوره و دوره های قبل است، بله نکته اصلی و کلید گشایش راه کار این همه حمله به انتخابات در هر دوره ای توسط خود متولیان و شرکت کنندگان و انتخاب شوندگان است، 

خرید و فروش رأی، تقلب در انتخابات، مهندسی شدن انتخابات و اشکالات دیگری که بر پیکر نحیف این سیستم انتخاباتی وارد می شود و در هر زمانی ضعفی  از آن خودنمایی میکند. 

بله آنگاه که حلقه های میانی، و گروه ها و جبهه ها به جای احزاب قصد میدان داری دارند و میدان داری می کنند، این ضعف ها وضعف های دیگری باید هم خودنمایی کند، این حلقه های میانی واسطه بین رای گیرندگان و رای دهندگان می شوند، اگر نماینده مورد نظر رآی لازم را بدست آورد که کار این حلقه های میانی و گروه ها و جبهه هاست و  الا این گروه ها هیچ کاره محسوب می شوند و نمایندگان کارخودش می کند و جبهه و حلقه به دنبال نماینده دیگری برای دوره دیگری، این افراد به احزاب اشکال وارد می کنند که احزاب عامل اختلاف هستند، آیا خود اختلاف افکنی نمی کنند؟! آنها معتقدند  احزاب مشکلشان منافع حزب است، خوب این گروه ها و جناح و حلقه به نبال چه منافعی است؟!اگر منافعی غیر از منافع خود می خواهند پس چرا این هم زحمت برای رأی آوری می کشند و چرا تعهد نامه از کسانی که با آنها همکاری دارند می گیرند؟! می گویند احزاب به دنبال قدرت هستند؟  خوب عزیزان زحمت کش شما نماینده به مجلس معرفی می کنید برای از دست دادن قدرت؟! 

این گروه ها و جبهه ها اما یک حرکاتی پوپولیستی هستند که به جای روشنگری بیشتر مردم را در سردرگمی فرو می برند و رأی ها را با تحریک احساست و گاه عاطفی و گاه تطمیع و وعده و کشیدن مار به جای نوشتن مار به سوی خود می کشند، اما اگر نماینده آنان باب میلشان نباشد با زدن انگهایی چون به فساد کشیده شده، منحرف شده خود را از معرکه پاسخگویی به دور می دارند در حالی که احزاب نمی توانند چین ریسکی داشته باشند چون حزب برای چهار سال نیامده و قصد دارد همیشگی بماند پس بهترین ها را روانه رقابت می کند و اگر خلافی هم از نماینده سر زد حزب خود باید جبران کند، نکته ای امام دارد راجع به نظامیان که می فرماید نظامیان نباید در سیاست دخالت کنند چون هم سیاست را خراب می شود هم مردم را از دست می دهند و بعد می فرماید تجربه کشورهای دیگر این را به ما آموخته که نظامیان نباید از حزبی که صد درصد اسلامی هم باشد حمایت کند، غرض از بیان مطلب این است که ما وقتی به حزب و احزاب در کشورهای دیگر نگاه می کنیم تجربه موفق تری نسبت به وضعیت فعلی ما دارند و در آن کشورها مثل کشور ما از خرید و فروش رأی کمتر خبری هست، و نمونه واضح آن نیز استعفا و خودکشی تعدادی از سران کشورهایی مثل ژاپن، چین و... پس نباید فراموش کنیم و اصول راجع به احزاب و آزادی های مردمی و احزاب را باید ترقیب کرد و اجرای آنها را خواستار شد تا مواردی مثل موارد  این دوره کمتر اتفاق بیافتد یا اصلا ریشه کن شود. 

نکته ای دیگر که باید به آن توجه نماییم این است که وقتی نمایندگان ملت در شورای اسلامی و خبرگان به خواسته های مردم توجه ندارند و هیچ تحرکی از باب درخواست از حق مردم ندارند چه انتظاری وجود دارد که مردم مشارکت خود را گسترده تر کنند، نماینده مجلس خبرگان که به رأی می  آورد نه تنها در استان که در مرکز استان هم مردم توفیق زیارت او را ندارند یا در مجلس خبرگان رهبری هیچ تحرکی از او نمی بینند خوب چه انتظاری هست که مردم برای رأی دادن به این نمایندگان سر از پا نشناسند؟ و یا نماینده ی مجلس شورای اسلامی که تنها هنرش  این است که کاری نکند و چیزی نگوید که نظارت شورای نگهبان او را برای دوره بعد مورد توجه قرار دهد ،خوب به واقع نمی تواند خواسته مردم یا مخالفتهای خود را صریح بیان نماید. 

نتیجه آنکه وجود احزاب و تحرک نمایندگان در وظائف قانونی خود مردم را به انتخاب کردن و رأی دادن ترغیب خواهد کرد نه التماس های آنچنانی و لولو خورخوره نشان مردم دادن


یاد داشتنهای من3

    نظر

سم الله قاصم الجبارین والحمدالله قاصم الجبارین مبیرالظالمین دست انتقام کودکان شهید و نوزادان در خون خفته فلسطین و آه مادران مظلوم فلسطین اینبار به هم پیچیده و طوفان الاقصی را گردبادی کرد بر سر رژیم غاصب و کودک کشی که سربازانش تا زمانی رزمنده اند که جهان زیر بالهای شکسته ی آنان را بگیرد، اما در یک غافل گیری زیرکانه چون سوسک‌هایی در زیر پای جوانانی که حتی لباس نظامی به تن نکرده له می شوند، سربازانی که به سیاست دغل هم روی آورده و چنان مظلوم نمایی می کنند که فکر می کنند دنیا فراموش کرده لگدهای آنان بر سر و صورت زنان و بچه ها، یا فراموش کرده پسری که در پناه پدر قرار گرفته را با تیر مستقیم می زنند و به سخره گرفتن زنان مسلمان را و هزاران جنایت شرم آور دیگر ... کسانی مورد حمله قرار گرفته اند که دانشمندان ما را در مقابل چشم زنان و فرزندان آنان مظلومانه به شهادت می رساندند و سالیان قبل وقتی غزه در زیر بمب و موشک جنایتکاران صهیون نفس‌هایش به شماره افتاده بود، بر فراز تپه های مشرف بر غزه صندلی و چهارپایه ای گذاشته بودند و به پیپها و قلیان هایشان پک می زدند، لذا مخاطبین به فضای رسانه ای که گاه عمدی و گاه اشتباهی به تصاویری از مظلومیت صهیون اشاره دارد، بی دقت باشید چرا که اینها هیچ قانونی را که از مظلوم دفاع کند قبول نداشته و نژاد پرستیشان ذاتی آنان است و معتقدند، خداوند همه موجودات از جماد و نبات و انسان برای آنان خلق کرده است در حالی که خدا را هم بنده نیستند.


یاد داشتهای من2

    نظر
مصیب ایرانی: چرا آمریکا پیشرفته تر از اروپاست؟ چرا ایران در کشورهای دیگر هزینه می کند؟ آیا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟ این نوشتار در صدد پاسخگویی به سوالات فوق است ضعف هایی که مسئولان نظام جمهوری اسلامی دارند را در صدد توجیه نیستیم، اما از نگاه سیاسی چند مؤلفه برای پاسخ سوالات فوق وجود دارد که بسیار کوتاه اشاره خواهیم داشت. از نگاه سیاسی مؤلفه های قدرت یکی جمعیت است و یکی سرزمین وسیع، ایران از لحاظ وسعت از بسیاری از کشورهای اروپایی وسیعتر ، اما این تنها کافی نیست، برای حفظ کشوری که در هر حال نظام بین الملل با آمدن آن احساس پیدایی یک رقیب دارد. چنانکه بازاریان از آمدن یک رقیب قدرتمند در بازار احساس خطر می کنند، کشورهای قدرتمند هم چه در بعد سیاسی و چه اقتصادی مطمئنا از آمدن یک قدرت نوظهور احساس خطر می کنند و به او اجازه نخواهند داد که آنگونه که خود می خواهد به پیشرفت و توسعه خویش همت گمارد. و بازی آنان را به هم بزند. از طرفی هر کشوری حتی ایران هم حق دارد که در جمع کشورهای توسعه یافته و قوی قرار گیرد و خود را برای این امر و رقابت در توسعه آماده نماید ، لذا در تمام زمینه ها باید تلاش نماید، که یکی از زمینه های رسیدن به این موقعیت آرامش و دوری از جنگ است که هر چه دورتر از مرزهای بین المللی خود باشد بهتر و امنیت بیشتر است. با توجه به اخبار و اطلاعاتی که همه مخاطبین هم از آن بی خبر نیستند کشور اشغالگر اسرائیل سالهاست که رجز خوانی می کند و در رسانه ها و محافل بین الملل ایران راتهدید نموده و بیان می دارند که ما ایران قدرتمند را نمی پذیریم و ایران باید نابود شود و در برجام نیز از مشوق های خیانت ترامپ به برجام بود. سالهاست اعلام می کند که نیروگاه های ایران را نابود خواهد کرد و ترور دانشمندان هسته ای ایران را با وقاهت تمام بر گردن گرفت و تمام تلاشش درگیر کردن ایران از طریق تجزیه طلبان ، بر اندازان و قوم گرایان در نقاط مختلف کشور بوده وهست، از پاکستان گرفته تا افغانستان و عراق و سوریه و فلسطین و لبنان و این اواخر در آذر بایجان که زمانی چندمین استان کشوری ایران محسوب می شد. درگیریهای لفظی بین ایران و باکو آنقدر بالا گرفت که کارشناسان احتمال جنگ را پیش بینی می کردند، و قطع ارتباط زمینی بین ایران و ارمنستان و موارد مختلف دیگری که بعدها ابعاد مختلفی از آن برای مخاطبین محترم روشن خواهد شد. حال این کشور تمامیت خواه که سودای از نیل تا فرات را در سر می پروراند و از لحاظ اعتقادی هم معتقد است تمام موجودات و جانداران را خداوند برای صهیون که قوم برتر است خلق کرده و یهود مالک آنان هستند. حال این کشور که سابقه چند سال تأسیس دارد و به اعتراف دوست و دشمن اشغالگر است و کشورهای اروپایی و آمریکا برای دلجویی از ظلمی که هیتلر در حق آنان داشته سرزمینهای فلسطین و قبله اول مسلمین را تقدیم آنان کرده اند، دست به هر جنایتی زده و خود را مظلوم هم معرفی می کند ، حامیانی دارد که با اعتقاد به تمام این امور به عنوان یک غده سرطانی بر کشورهای مسلمان که قدرت انرژی دنیا را در اختیار دارند اما بخاطر اختلافی که خود و دیگران به آن دامن می زنند تحمیل کرده اند، تا به وقت نیاز خود و حامیانش چنگ و دندانی نشان دهد. اما جواب از سوال دوم، یکی از مؤلف های قدرت که سرزمین وسیع و یا کشاندن جنگ به خارج از سرزمینهای خود است، آمریکا با سابقه حدود 250 ساله بر اروپای با سابقه هزاران سال موجودیت توسعه بیشتری دارد و قدرت جهانی علم و اقتصاد شده است، یکی از دلائل آن هم این استکه آمریکا هیچ جنگی را در داخل مرزهای خود انجام نداده و تمام جنگهایش را به خارج از مرهای خود کشانده و جنگ نیابتی را مدیریت می کند، اما اروپا در همین پنجاه سال اخیر حداقل دو جنگ مهم را در خود دیده چون جنگ بوسنی و صربستان و جنگ های روسیه با کشورهای تازه استقلال یافته. جواب سوال دوم، به فرض اینکه ایران هزینه ای در فلسطین و لبنان و سوریه و عراق داشته باشد، این از سیاست درست و پیشگیرانه ای است که به درستی استفاده می کند و جهت پیشگیری از یک موقعیت غافلگیری توسط دشمن اصلی خود یعنی رژیم اشغالگر اسرائیل جنگ را به مرزهای این اشغالگر زیاده خواه کشانده و هزینه ای که به کشورهای فوق الذکر پرداخت می کند بسیار کمتر از هزینه یک جنگ مستقیم است. لذا نگارنده سطور بر این عقیده است که هزینه های ایران در کشورهای مختلف، اگر چه در وضعیت اقتصادی فعلی خیلی برای مردم سخت است، اما این هزینه ها در برابر هزینه جنگ های داخلی همانند اتفاقات 1401 که دشمنان این مرز و بوم در آن هزینه های زیادی برای نابودی ایران کرده بودند و همچنین در برابر جنگ در مرزهای بین المللی مثل تحرکات باکو در شمال با حمایت رژیم اشغالگر نا چیز محسوب
می شود. از طرفی دیگر، این ایران نیست که دیگران را تشویق به جنگ می کند، بلکه این حاکمان قانونی کشورهای درگیر است که مورد قبول سازمانهای بین المللی بوده (چون بشار اسد در سوریه، حکومت عراق، تشکیلات خودگران فلسطین ) که از ایران تقاضای کمک می کنند و ایران نیز بخاطر زمینگیر کردن دشمنانش در آن کشورها به یاری آنان شتافته تا هم به وظیفه شرعی خود که (هر گاه مسلمانی ندای مسلمانی را بشنود و به او کمک نکند مسلمان نیست) ندای مسلمین برای خواستن کمک است عمل کرده و هم دشمنانی که اگر فرصت پیدا کنند ایران را همچون سوریه و عراق و فلسطین به خاک خون خواهند کشید. و یا به زانو در آورده و هزینه های کمتری نسبت به جنگ مستقیم پرداخت نماید. نکته پایانی بحث این استکه البته باید در کنار این سیاست های موفق، دولتهای جمهوری اسلامی باید به فکر وضعیت اقتصادی و بیکاری و امید به زندگی و امنیت مردم عزیز و صبور کشورمان هم باشند، تا مردم عزیز کشورمان را هر چند مدت یکبار برای دفاع از حق خود به خیابان نکشانند و از آب گل آالود ماهی خود را صید نکنند. لذا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ، یعنی تا زمانی که بتوانیم از کشور با هزینه کمتری دفاع کنیم، هزینه های بیشتر حرام است

 


یاد داشتهای من1

    نظر

سلام علیکم به نظر من جنگ غزه و رژیم اشغالگر بسیار ناعادلانه و مظلوم واقعی ، مردمان فلسطین هستند، حمایت سران اروپایی و آمریکا از اشغالگران سه مسئله مهم دارد. نکته اول با از هم پاشیدگی رژیم اشغالگر بازگشت یهودیان به کشورهای(اروپا و آمریکا و...) خود علاوه بر مشکلات داخلی که برای کشورها ایجاد می کنند، مشکل طلب کار بودن یهودیان، آن کشورها را همیشه بدهکار کرده و همچون هولوکاست ، به دنبال امتیاز گیری از آنان خواهند بود، و همچنین با توقعات بیشمارشان ، آنان را زمینگیر خواهند کرد . نکته دوم اینکه اگر در این موقعیت از اشغالگر حمایت نکنند، لابی صهیونیست در داخل آن کشورها آنان را به مرحله سقوط می کشاند. نکته سوم، پیروزی فلسطینیان یعنی پیروزی اسلام سیاسی که سالیان سال است آنها برای نابودیش تلاش می کنند . اما با تمام موارد فوق چرا ما حمایت می کنیم؟! چون فلسطینیان مظلوم واقع شده اند و یهود سیاسی, دشمن قسم خورده مسلمانان است . اما چرا عده ای با حمایت های داخلی مخالفت می کنند دو دلیل عمده دارد. دلیل اول، دولتهای جمهوری اسلامی با توجه به مانور زیادی که روی مسئله فلسطین یا کشورهای مظلوم دیگر در داخل دارند، مشکلات اقتصادی را در داخل به درستی هدایت نمی کنند و از سوی دیگر فاصله طبقاتی و ناعادلانه تقسیم شدن فرصت های شغلی و اقتصادی باعث شده است، شخصی که گیر و گرفتار معیشت و کار و بی عدالتی است، مظلومیت خود را بر هر مظلومیت دیگری ترجیح دهد و نکته دیگر بخاطر همین وضعیت به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد مظلوم و ظالم نیست. لذا مسئولان ما علاوه بر نفرت تمام عیار از ظالم، خود نیز باید در داخل چنان تلاش نمایند که مردم احساس ظالم بودن را در خود آنان نداشته باشند. وسلام علی من تابع الهدی


زنگ تنفس

با سلام و درود خدمت عزیزان و دوستان فضای مجازی و فضای رایانه ای مدتی است که زنگ تنفس بر قرار کردیم اما جز فاصله افتادن بین افکار و اندیشه های خویش چیز جدیدی عایدمان نشد لذا بر آن شدیم که باردیگر خدمت عزیزان عرض ادب و احترامی داشته باشم و مطالبی که به ذهنم خطور می کند برای عزیزان به یادگار بنگاریم.

زمانه می گذرد و می آید و ما در واقع زمانی آن را احساس می کنیم که چهر های خود را نسبت به قبل متغیر می بینیم تاریخ مسیر خود را طی می کند و گاه ما را با خود همراه می کند و گاه ما را به چالش می کشد تا یا همراه خود سازد یا ما مسیر او را تغییر دهیم، در عین حال این چالش همیشگی انسان است با زندگی اش که یا بسازد و پیش برود، یا خراب کند و از نو بسازد، یا خراب کند و توان ساختن نداشته باشد و یا مسیری را تغییری جدی ایجاد کند.

سیاست های کلی و بین المللی جمهوری اسلامی نشان از تحولی خاص دارد که اولویت اول آن همسایگان است و همکاری با آنان، راستش چرا قبل از این دولت چنین چیزی اتفاق نمی افتاد تنها یک دلیل برایش پیدا کردم و آن هم حمله عده ای به اسم دفاع از شیخ نمیر به سفارت عربستان بود، اما حالا ارتباط با عربستان زمینه برای ارتباط گیری با سایر کشورهای همسایه را آسان کرده است، در هر حال سیاست خوبی است چرا که زمانی که اسرائیل با این کشورها روبط بین الملل خود را گسترش می داد در واقع به دنبال منزوی کردن ایران بود، اما با این تحولات حالا اسرائیل است که منزوی می شود، اما در  این بین شاخ و شانه کشیدن افغانستان و آذربایجان کشورهایی که زمانی خاک ایران بودند و صدقه سری حاکمان بی غیرت از ایران جدا شدند جای بسی تعجب است که با چه پشتوانه هایی این پاره های تن ایران برای ایران ابراز وجود می کنند!! 

نکته ی بعدی مباحث مربوط به برجام است که در عین اینکه آنرا خیانت می دانند اما برای احیائ آن تلاش می کنند ، مناظره و مذاکره و واسطه گری پشت سر هم اجرا می کنند، باز هم نکته ای است که من هنوز برایم قابل فهم نشده 

پیشرفت های موشکی ایران هم یکی از افتخاراتی است که هر ایرانی وطن دوست به آن افتخار می کند و شاید همین  افتخارات است که همسایگان را به چرخش به سمت ایران سوق داده است.اما به نظر من این موارد نیز نمی تواند یا بهتر بگوییم به طور کامل نمی تواند امنیت و بازدارندگی لازم را برای کشور ایجاد کند چرا که اگر به توان موشکی کشورهایی مثل روسیه و کره شمالی و ... که قدرت اتمی هم محسوب می شوند اما نتوانسته اند آن امنیت کامل را برای کشور و مردمانشان داشته باشند چنانکه روسیه امروز درگیر جنگی شده که انتظار این همه وقت برای کشور قدرتمندی مثل روسیه نبود.

اما در بعد داخلی کشور از یک بحران عبور کرد اما آرامش و امنیت به صورت کامل به کشور بر نگشته و اگر مسئولان نتوانند فکری به حال وضعیت فعلی جامعه داشته باشند احتمال فاصله گیری مردم از مسئولان زیاد شده و حساب خود را از مسئولان جدا خواهند کرد، لذا انتظار همه مردم وضعیت بهتر در بعد اقتصادی و فرهنگی است و ما امیدواریم با ترکیب سیاست های بین المللی و بر نامه های اقتصادی و فرهنگی در داخل کشور بتوانند زمینه برای آرامش و آسایش و امنیت مردم ایجاد کنند


آسیب شناسی اعتراضات و اغتشاشات

به نام خداوند بخشنده مهربان

دو ماه و خورده ای است که کشور ما درگیر آشوبها و درگیری های معترضین و اغتشاشگران از یک سو و نیروهای امنیتی می باشد و از سوی دیگر این مردم کوچه و بازار هستند که نگران وضعیت معیشتی و در آمدهای خود هستند که از قبل بیشتر خودنمایی می کند . در واقع مسئولان کشور نیز ظاهرا به صرافت افتاده تا این مشکل را به هر صورتی و با کمترین خساراتی پایان دهند، این روزها نقد و انتقاد، همفکری و مشورت بیش از قبل می تواند راهگشای این آشوبها باشد.

البته گفتگو واژه ای است که می تواند این معضل را و مشکل را حل نماید، گفتگویی که در جامعه ما جای خالیش از میان کوچکترین نهاد جامعه یعنی خانواده خالی بوده تا مجالس شورای اسلامی  و شورای اسلامی شهر و روابط بین الملل.

در واقع جامعه ما موقعیتی را پشت سر می گذارد که همه کسانی که دلی درگرو این مرز و بوم دارند نگران آینده کشور خود هستند آنان از دوگانگی و رو در رو قرارگرفتن جوانان کشور نگران هستند و برای هر اقدامی تجربه کشورهای همسایه به یاد می آورند.

 

این نوشتار به وقایع کشور و نحوه برخورد با آن را با نگاهی آسیب شناسی و بیان راه حل آن برمبنای دو روایتی که از امیر المؤمنین(ع) نقل شده است پرداخته خواهد شد.

بعد بین الملل:

از دید بین المللی نباید فراموش کنیم و بر خود تحمیل کنیم که توهم توطئه داریم و کشورها به وجود ما، یا به، پیشرفتهای ما  عکس العملی انجام نخواهند داد.

چرا که در نظام بین الملل هرکس که وارد بازی آنان شده، باید با اجازه ی، بازی گردانان آن باشد، چرا که وجود یک نیروی دیگر را، برهم زننده بازی خود می دانند، لذا این کشور چه ایران باشد چه کره شمالی و چه ژاپن یا چین، برای آنان قابل قبول نبوده و برای خارج کردن آن کشور دست به هر کاری خواهند زد. لذا حمایت آنان از معترضین یا اغتشاشگران نه از سر دلسوزی آنان بلکه از روی نیازی است که خود آنان از مردم دارند و در واقع آرزوی نابودی، بر هم زننده بازی خود، توسط نیروهای همان کشور را دارند.

در بعد داخلی

در بعد داخلی اما مشکلات عدیده ای که وجود دارد، و عامل باروت و آتشی شده است که احتیاج به یک جرقه دارد تا بتواند بار دیگر انفجاری ایجاد نماید.

در بعد اقتصادی، متأسفانه وجود تورم در سطح بالا و بی عدالتی در امور اداری و استخدامی، در امور عدم تکریم ارباب رجوع، فاصله طبقاتی در گوشه و کنار جامعه ی امروز که راهی برای توجیه کار های خوب هم باقی نگذ اشته است. فقر طاقت فرسای اکثریت جامعه از یک طرف و اعلام دزدیهای میلیاردی و نهایت به فراموشی سپردن آن  دزدیها، نکته ای است که زمینه را برای هر نوع شایعه ای فراهم کرده است و بی اعتمادی را در سطح جامعه بین مردم و مسئولان به بالاترین نقطه رسانده و از نگاه فرهنگی نیز  عدم حمایت از کارمندان فعال و زحمت کش در ادارات که بدون تشویق مانده ؛ بی خیال بودن مدیران از کسانی که ضعف و تنبلی و خمودگی آنان تیشه به ریشه تولید یا  نا کارآمدی ادارات و کارخانجات زده است دست به هم داده تا امید مردم و جامعه خویش را به سمت یأس و نا امیدی سوق دهیم.

در چنین جامعه ای تحقیر و ندیدن نسل جوان در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی سیاسی و فراهم نبودن زمینه های مناسب برای بیان احساسات و هیجانات خویش در بعد دیگر عاملی شده است برای نوجوان و جوانی که در فضای مجازی در این دوسال کرونا به دنبال شکستن شاخ غول در بازیهای خود بوده و فضای حقیقی و واقعی را نیز با بازیهای خود یکی دانسته و به دنبال آن است تا این بازی را نیز چنانکه خود می خواهد به نتیجه برساند.

آسیب شناس و راه حل این امور را می توان در نگاهی کلانتر در بیان امیر المومنین علی(ع) دید که فرمودند عدل را بجا آورید و از ظلم و زورگویی بپرهیزید، چرا که ظلم باعث می شود افراد جامعه جلای وطن کنند ( فرار مغزها اتفاق بیافتد)و افسوسی که ناشی از زورگویی باشد عاملی می شود برای روی آوردن جامعه به شمشیر.

همچنین در نامه پنجاه نهج البلاغه اشاره دارد که حاکم باید چهار قدم را بردارد بعد انتظار اطاعت را از مردمان جامعه خویش داشته باشد.

اول(شفاف سازی ) اینکه می فرماید هیچ سری را از شما پنهان ندارم جز اسرار نظامی

دوم (مشارکت) هیچ موردی را بدون مشورت با شما انجام ندهم جز حکم شرعی

سوم(عدم تأخیر در اجرای حق) هیچ حقی از شما را به تأخیر نیاندازم و تا آنرا به صاحبش نرسانم وققه ای نداشته باشم

چهارم( برابری و مساوات) اینکه همه شما در حق برای من برابر هستید.

فاذا فعلت ذالک

هر گاه این امور را بجا آوردم بر خدا واجب است که خداوند نعمتش را بر شما نازل کند (اجرای دقیق وظایف یک حاکم عاملی برای نزول نعمت الهی است) هر گاه این امور از سوی من (حاکم) اجرا شد آنگاه اطاعت من بر شما واجب است به تعبیری الزام سیاسی تحقق پیدا خواهد کرد.

حال جامعه ما به دنبال آن است که این موارد را چگونه باید اجرایی کرد و راه شفافیت ها و برابری ها کدام است؟  برای تحقق موارد فوق لازم است به اصل 24 قانون اساسی که به لزوم رسانه های آزاد برای شفافیت و آزادی بیان اشاره دارد و همچنین اصل 26 که به وجود احزاب و بیان نقد و انتقاد اشاره دارد و اصل 27 قانون اساسی که به وجود اجتماعات و تجمعات برای بیان مخالفت ها بدون حمل سلام اشاره دارد.

اجرای دقیق اصول فوق می تواند مسئولان کشور را به قانونگرایی، و جامعه را برای گرفتن حق و بیان اعتراضات خویش به سمت قانون فرا خواند. و مقداری از خشونت های، خشونت گران را کنترل نموده و در عین حال آنان را به خواسته هایش نزدیک و یا به خواسته هایشان برساند.

 


یاد داشتی برای این روزها

به نام آنکه عقلمان را عطا کرد تا بهتر از دیگر موجوداتش باشیم.

مهسا دختری که توسط گشت ارشاد بخاطر عدم حجاب مناسب به مرکز ارشاد فرا خوانده می شود و بعد از چند روزی جنازه او تحویل داده می شود، اعتراضات به این نوع بر خورد شروع می شود کسانی با نگاهی علمی و فقهی به مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر پرداختند و عده ای بر مبنای  احساسات انسانی به مخالفت برخاستند و عده ای نیز در هوای غبار آ لود و در آب گل الود به دنبال صید ماهی خود بودند و هستند.

اتفاقی که می شد با یک مغذرت خواهی رسمی و با یک تحقیق و تفحص بی طرفانه جامعه را به سمت این پاره شدنها نبرد، اما به ظاهر این خصیصه سیاست امروزی ما ست که اشتباه یک طرف را به پای نظام و جمهوری اسلامی بگذاریم و محاکمه شخص خاطی (اگر باشد) را محاکمه نظام بدانیم چنان که در جریان کهریزک و دادستان تهران نیز محاکمه دادستان را مساوی با محاکمه جمهوری اسلامی فرض کردیم و ماند تا البته خود دادستان هم در کوزه افتاد و ...

معترضین چرا چنین به خشونت گرایش پیدا می کنند؟ و مسئولان چرا در اینگونه مواقع همه چیز را به خارج ربط می دهند شاید دلائلی داشته باشد که در ادامه اشاره خواهیم کرد.

البته هیچکس شکی ندارد که دشمن در هر فرصتی به دنبالب ضربه زدن به نظامی است که آنان را به رسمیت نمی شناسد و حتی فرصت هایی را نیز ایجاد می کند تا به مقاصد پلید خود برسد.

اما دلائل این خشونت ها می تواند عدم اجرای عدالت چه در مسائل سیاسی و چه در مسائل اداری و اقتصادی و فرهنگی و دینی وجود باشد که مردم اجرای عادلانه آنرا از مسئولان خواستارند، فاصله طبقاتی و همچنین فاصله درآمدها حتی بین کارمندان دولت در یک اداره نسبت به همدیگر و نسبت به ادارات دیگر فاصله پاداشها و ماموریتها و ...

فکر و ذکر مردم در کوچه و خیابان و اداره و شب نشینی ها و فضای مجازی و برنامه های تلویزیونی راجع مسائل اقتصادی و کار و بی کاری و بی پولی که بسیاری از افراد جامعه ما زیر خط فقر قرار دارند و عده ای در حال نزول به این طبقه و فرار نخبگان و تکنسین ها به کشورهای دیگر که همگی ایجاد نا امیدی در نسل جوان و نوجوان را دارد و دلیل این مسئله فرمایشات رهبری است که تذکر به دادن امید در میان جامعه می دهد.

خواسته یا ناخواسته بسیاری از مباحث معلم ها و دانش آموزان و اساتید و دانشگاهیان و دانشجویان به مسئله اشتغال و کار و در آمد خانواده های خود و مقایسه کردن بسیاری از آنان زندگی های فلاکت با ر خود با کسانی که یک روز با ماشین مدل جدید خود در خیابانها پرسه می زنند و از آن فیلم برداری می کنند تا تکبر و فخر فورشی خود را به اوج برسانند، و همچنین با وضعیت فلان آقا زاده که در کشورهای خارجی به تفریح و تجارت می پردازد که در واقع هزینه آن از پول نفت و مالیات همین  افراد فقیر و فلاکت دیده در داخل کشور پرداخت می شود.

در حالی که افراد با مدارک عالی دانشگاهی و حوزوی بیکار به دنبال یک سر پناهی برای خود و خانواده خود هستند و به آن نمی رسند چند شغله بودن مسئولان و فرزندان آنان و بکار گیری بازنشستگان در امور کلیدی و داشتن حقوق مکفی عاملی می شود که جامعه ی جوان و فاقد کار و زندگی آماده یک موقعیت باشد، چرا که اینها کسانی هستند که هیچی برای باختن ندارند، به خیابان ها بیایند و احساس تحقیر و نفرتی که در دل دارند به بهانه های مختلف به رخ بکشند.

لذا به نظر تا بحران اعتماد در کشور ما به بی اعتمادی مطلق کشیده نشده است لازم  است از همه کارشناسان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و دینی عاجزانه درخواست شود تا به کمک آمده و با نظرات و پیشنهادات علمی وضعیت فعلی را بهبود ببخشند

و الا چه کسی است که نداند این اعتراضات برای یک روسری نمی تواند اینقدر مهم باشد که جامعه ایران برای خود امنیت را بخطر بندازد هر چند کسانی که با پولهای دشمنان ایران سعی دارند اعتراضات را به این سمت و به این نام بکشانند تا از احساسات دانش آموزانی که مدتی است هیجانات خود را خالی نکرده و با بازیهای رایانه ای و فضای مجازی خود را محکی در فضای حقیقی بزند.

در پایان باید یاد و خاطره تمام کسانی که در این راه به شهادت رسیده یا کشته شده اند گرامی بداریم چرا که به فرمایش مولی علی (ع) تفاوت است بین کسانی که به  دنبال حقیقت هستند اما ممکن است اشتباه کنند (که این گروه اکثر کسانی هستند که به خیابان کشیده می شوند) و کسانی که حقیقت را شناخته اما با آن به مبارزه بر خواسته اند(تمام کسانی که خارج از کشور هستند و جوانان و نوجوانان را تحریک به بر هم زدن نظم عمومی و در نهایت قوم گرایی در ایران می کنند)

 


اربعین و مرگ دخترخانم کورد

این روزها که مصادف است با اربعین حسینی و ایام سوگواری ماه های محرم و صفر و جامعه ی مسلمانان بخصوص شیعیان درگیر و دار برپایی مراسمی بودند که از باب معروف و یک ارزش معنوی با نام راهپیمایی اربعین می تواند کنگره ای باشد برای اجتماع مسلمانان و بخصوص شیعیان در یک مراسم جهانی که الحق مردم عراق و شیعیان آن کشور دوست و برادر سنگ تمام در اجرای مراسمات پذیرایی گذاشته و قوت خود را به زائرانی می دهند که از اقصی نقاط جهان برای این مراسم به این کشور سفر می کنند. 

شبه ها و شایعات زیادی اما از دوست و دشمن شنیده می شود که مردم عراق در واقع هزینه ی این مراسمات را از ایران گرفته!! که به نظر بنده اتهامی بیش نیست و اهانتی به مردمانی است که با نیت پاک خدمت به زوار امام حسین را وظیفه خود می دانند، چرا که به فرض هزینه غذا و مراسمات از جایی گرفته باشند آیا هزینه بوسه بر پای زائران و شستن رخت و لباس آنها را هم می توان گفت گرفته اند؟! اینجاست که هر شخص آگاهی به بی محتوا بودن و بی منطق بودن آن شایعات و شبه ها خواهد رسید. یا با کلیپ هایی از صیغه شدن و صیغه کردن زنان کشورهای همسایه در کشور دیگر به اعتقاداتی حمله می کنند که مخلصانه برای امامی است که عدالت و شجاعت و مبارزه با زور و ستم و استبداد در ایدئولوژی او نهفته است . البته که باید به آنانی که دست به اینگونه شایعات دو جواب داد که چرا رگهای غیرت این افراد زمانی که دختران و خانم های ایرانی و عراقی به کشورهای دیگر و به غرب می روند و به رضا یا به اکراه تن به تن فروشی می دهند ورم نمی کند؟ و غیرت ایرانی یا عراقی بودنشان خودنمایی نمی کند؟ 

جواب دوم اینکه باید به آنان گوشزد کرد که ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست    عرض خود می بری زجمت ما می داری. 

از سوی دیگر این ایام دختری از تبار خوبان در یک بازداشتگاه و نهایت در بیمارستان به آسمان پر کشیده است حال به حق یا به ناحق افرادی در این جریان مورد اتهام هستند که باید پاسخگو باشند و نتیجه این کار را باید هر چه سریعتر به جامعه ملتهب گزارش داده شود، البته نباید خدمات نیروی انتظامی در ایجاد امنیت و آسایش مردم نادیده گرفت و اینکه اشتباه یک فرد را نباید به پای تمام پرسنل گذاشت و همچنین فرد خاطی را باید محاکمه کرد ،به دلائلی، چون این فرد علت تند خویی خود با این دختر را باید توضیح دهد و نباید به بهانه حمایت از نیروی انتظامی اشکالات و اشتباهات بعضی از پرسنل را نادیده گرفت و یا اشتباه فردی را به پای همه نوشت، از طرفی بخاطر  توجیه اشتباه آن یک فرد نباید آن فرد را اصل نظام دانست و بر خود فرض بگیریم که نباید بخاطر مردن یک فرد نظام را زیر سؤال برد، چنانکه در قضیه دادستان تهران جناب آقای مرتضوی که در جریان کهریزک و بستن روزنامه ها اشتباهاتی مرتکب شده بود و هر کس به این اشتباهات اشکال می گرفت و نقد می کرد به عنوان مخالف نظام جمهوری اسلام مطرح می شد.  و نباید آسمان و ریسمان را بافت که اگر در این مسئله کوتاه بیاییم فردا باید نسبت به فلانند قضیه و بعد فلان و فلان کوتاه بیاییم که گاها شنیده می شود اگر در مقابل این درخواست که حجاب قانونی نباشد کوتاه بیاییم فردا بقیه امور و قانون وشرعیات ما را زیر سؤال می برند!! آیا امیر المومنین (ع) هم در قضیه حکمیت چنین منطقی داشت در حالی که می دانست چه اتفاقی می افتد؟ ایا امام حسن (ع) نیز چنین منطقی داشت در قضیه صلح که معتقدیم امام حسن(ع) آینده را می دانست و یقین به تغییرات داشت؟

 

اما قضیه حجاب و بی حجابی و اجبار یا عدم اجبار این هنجار که به  عنوان قانون مطرح است و راه برخورد یا اصلاح این قضیه چگونه می تواند باشد؟ 

حجاب یک ارزش و واجب است مثل بسیاری از واجبات دیگر اما اینکه دولت اسلامی می تواند در آن دخالت کند یا نه یک بحث مفصلی  است که باید نگاه حقوقی و فقهی و اجتماعی وسیاسی آن درنظر گرفت. 

اما اینکه یک قانون شده باید توجه شود و مخالفین نیز باید این را بپذیرند که قانون را نمی شود با لج و لج بازی اصلاح کرد یا تغییر داد که علاوه بر راه های قانونی می توان با مباحث علمی دانشگاهی و حوزوی درباره اجباری بودن یا نبودن آن، قانونی بودن یا نبودن آن بحث و مناظره شود تا بتوان یک فرهنگ جامع و کاربردی در این زمینه ایجاد کرد. 

مخالفت با حجاب قانونی قبل از آنکه هنجار شکنی شرعی باشد هنجار شکنی اجتماعی محسوب می شود لذا به تعبیر سقراط که بخاطر  عقایدش در زندان بود آنگاه که شورشی اتفاق افتاد و یا زندان خراب شد، وقتی همه در حال فرار بودند سقراط در گوشه ای نشسته بود، گفتند سقراط تو که به خاطر بی عدالتی و تفتیش عقاید در زندان هستی، فرار کن، گفت این قانون است ولو  اشتباه و خراب پس باید بمانم چرا که قانون بد از بی قانونی بهتر است، حال اگر این قانون نیز بد باشد راهکار تغییر آن قانونی مطرح است و از لحاظ علمی جای بحث دارد. و هنجار شکنی جز اینکه جامعه را به سمت ستیز پیش ببرد کاری دیگر اتفاق نخواهد افتاد. 

اما نباید فراموش کنیم که ما در حکومتی زندگی می کنیم که داعیه پیروی از حکومت علوی دارد، و وقتی به حکومت علوی نگاه می کنیم، در آوردن خلخال از پای زن یهودی را در حکومت خود، سزاوار دق کردن می داند، نمی توان کشته شدن یا مردن دختری جوان را در حکومتی که خود را ادامه دهنده ان حاکمیت می داند، دید و شرمنده نشد، چون به جایی نرسیدیم که دق کنیم.

این نوع برخوردی نیست با یک جوان و خانمی که تربیت شده همین حکومت و جامعه است، مایی که داعیه دعوت تمام جهان به اسلام را داریم نمی توانیم با کشتن یا مرگ دختران و جوانانمان به گوشه بخزیم و چیزی نگوییم، یا اینکه خود را به امامی و امامانی منتسب می دانیم  که بخاطر عدالت و ظلم و هر گونه استبداد و بر پایی معروف و انسانیت و عبو دیت خداوند تمام هستیش را فدا کرد و عالمانی که ظلم و فساد و (رشوه و اختلاس )را می بینند و خم به ابرو نیاورده و هیچگونه تذکری به صاحبان قدرت نمی دهند هر چند آدمهایی با تقوایی باشند اما آنان را مورد لغن خداوند می داند (در اجتماع منا) امامی که هر آزاده ای ولو غیر مسلمان به  او متمسک می شود چرا که جهاد او بشری است و جز برای عدالت و مبارزه با ظلم و گذشتن از همه چیز بخاطر انسانیت نبوده است.


سلامی مجدد

    نظر

به نام او که خلق کرد دو جهان شگفت انگیز یکی در وجود ما و یکی در بالای سر 

مطالب برای نوشتن زیاد و فرصتی که بنده بدست آوردم اندک، از جیمز وب گرفته که میلیارد سال نوری فاصله در کهکشهانها برای ما به نمایش میگذارد تا خبرهای سنگین وضعیت کشور، از کم آبی و گرمای هوا گرفته تا برنامه های بی ریشه و اساس مسئولان کشوری از سالهای دور برای مهار بی آبی، از گرانی و تورم تا دستورهای پادگانی برای کم شدن قیمت ها و گرانی ها و نفهمیدن خود دستور دهنده که اقتصاد چیست و چرا با دستورهای صدمن یک غازش درست نمی شود. 

از وضعیت قرهنگی کشور و از برهنگیی که به مرور خود را به رخ می کشد تا دستورهای اجباری مخالف برهنگی و کم پوشیدنی ها و  از سفر های ریاست جمهوری به استانها و نتیجه ای ندیدن  و بازخوردی متناسب نیافتن و خلاصه از باز شدن پیچ مهره های پل های عابر پیاده و خطر در کمین بودن عابران از آن و  به سرفت رفتن میلگردهای پل های عبور ماشینها در خیابانها و بی تفاوتی افراد جامعه در مقابل این همه ابزار نا امید کردن مردم ، از بازداشتهای سیاسی گرفته تا فرار مجرمان اقتصادی همگی حکایت از ایجاد نا امیدی در میان جامعه توسط کسانی که خود مدعی اند نباید بذر نا امیدی پاشید.

خلاصه از سویی دعوت به علم و از سویی علم را به سخره گرفتن و دادن نمره های آنچنانی به دانشجویان و گرفتن مدارکی بسیاری از آنها هیچ بویی از علم و پژوهش علمی ندارد. 

خلاصه دنیایی ساخته ایم اگر پیشینیان ما می دانستند هیچگاه برای ما زمینه برای این همه نا امیدی ایجاد کردن فراهم نمی کردند هر چند آرمانهای قشنگی داشتند و انقلابی برای به روز رسانی آن آرمانها کردند اما تمام آرمانهایشان را در مسلخ پول و پز و پارتی و شهوت و غرور سلاخی کردیم به امید آنکه روزی آرمانهای گذشتگان که هیچ زمینه برای فراهم شدن آرمانهای انقلابی خود فراهم نماییم.


مدرس و دیانت ما عین سیاست ماست

 

به نام خالق هستی

این روزها که مصادف شد با روز مجلس و شهادت آیت الله مدرس بر آن شدیم تا مطالبی که در این خصوص به ذهن خطور می کند بیان کنیم چرا که خیلی از نمایندگان خود را مدرس زمان می دانند و خیلی از افراد نماینده ای را به مدرس تشبیه می کنند مدرس مظلوم زمانه خود و زمانه ماست، مظلوم زمانه خود است چون با قلدری چون رضاخان در آویخته بود که جز رسیدن به مقصد خود با تطمیع و تحریف راهی را نمی شناخت، خلاصه آنکه به قصد امنیت جنبشهایی چون سردارجنگل را سر کوب کرد و به بهانه جمهوری سلطنت خویش را بر سلطنت قاجاریه غالب کرد و... مدرسی که می گفت دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست به دنبال آن بود تا عقب ماندگی جامعه اسلامی را متذکر شود و با توجه به فرمایشات خود که فرموده بود در بلاد بابل بودم به این نکته فکر می کردم که چرا بلاد یوروپ پیشرفت دارند اما بلاد ما مسلمانان پیشرفتی در حد آنان نداشته است و به این نتیجه رسیده است که بخاطر آن است که آدمهای متدین به دنبال سیاست نرفته و سیاست را به افرادی سپرده اند که هیچ قدی و بندی را پذیرا نیستند.

اما دخالت دین در سیاست آیا به معنای آن است که بانی دین و کسانی که دین در دست آنان است تنها باید در سیاست دخالت کنند، آیا فقط فقها که متصدیان دین هستند می توانند در سیاست دخالت کنند؟ که یکی از فقهای قدیمی شورای نگهبان معتقد بود که تنها فقها باید سیاست دخالت کنند و در نماز جمعه تهران آنرا بیان کردند که امام خمینی بر آشفتند و با او مخالفت نمودند،

مشکلی دیگری که بوجود می آید اینکه اگر سیاستمداران یک تقدسی برای خویش قائل شوند و نقد خود را نقد دین و اعتراض به خود را اعتراض به دین تلقی کنند آیا جامعه اسلامی می تواند با این تفکر پیشرفت کند ، چرا که اشتباهات و مشکلات این افراد به پای دین نوشته خواهد شد.

مدرس طبق روایتی که کسی که شب در حالی که شکمش سیر است و بخواب برود در حالی که همسایه اش گرسنه است مسلمان نیست در نطق های خود می گوید ننگ باد بر نماینده ای که موکلش گرسنه می خوابد و او بخواهد برای خود حقوق تعیین کند و  برا ی آنان تلاشی نمی کند،

خاک بر سر وکیلی که فرزندانش بعد از او از حقوق مجلس استفاده کنند و لو خود من باشم فرزند من باید برود گدایی کند به جهنم که نمی تواند کاری انجام دهد و او نباید از مجلس حقوق بگیرد.

این نوع نگاه مدرس به جامعه و وکالت مردم است و نگاهش به نمایندگی، حال باید دید آیا مجلسی که مدعی است چون مدرس نمایندگانی در خود دارد چه وضعیتی دارد و آیا وکیل مردم هستند یا وکیل خود یا وکیل دولت؟!

اینجاست که باید مدرس را مظلوم زمان خود و زمان ما دید

برگرفته از درسهای استاد