سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

اربعین و مرگ دخترخانم کورد

این روزها که مصادف است با اربعین حسینی و ایام سوگواری ماه های محرم و صفر و جامعه ی مسلمانان بخصوص شیعیان درگیر و دار برپایی مراسمی بودند که از باب معروف و یک ارزش معنوی با نام راهپیمایی اربعین می تواند کنگره ای باشد برای اجتماع مسلمانان و بخصوص شیعیان در یک مراسم جهانی که الحق مردم عراق و شیعیان آن کشور دوست و برادر سنگ تمام در اجرای مراسمات پذیرایی گذاشته و قوت خود را به زائرانی می دهند که از اقصی نقاط جهان برای این مراسم به این کشور سفر می کنند. 

شبه ها و شایعات زیادی اما از دوست و دشمن شنیده می شود که مردم عراق در واقع هزینه ی این مراسمات را از ایران گرفته!! که به نظر بنده اتهامی بیش نیست و اهانتی به مردمانی است که با نیت پاک خدمت به زوار امام حسین را وظیفه خود می دانند، چرا که به فرض هزینه غذا و مراسمات از جایی گرفته باشند آیا هزینه بوسه بر پای زائران و شستن رخت و لباس آنها را هم می توان گفت گرفته اند؟! اینجاست که هر شخص آگاهی به بی محتوا بودن و بی منطق بودن آن شایعات و شبه ها خواهد رسید. یا با کلیپ هایی از صیغه شدن و صیغه کردن زنان کشورهای همسایه در کشور دیگر به اعتقاداتی حمله می کنند که مخلصانه برای امامی است که عدالت و شجاعت و مبارزه با زور و ستم و استبداد در ایدئولوژی او نهفته است . البته که باید به آنانی که دست به اینگونه شایعات دو جواب داد که چرا رگهای غیرت این افراد زمانی که دختران و خانم های ایرانی و عراقی به کشورهای دیگر و به غرب می روند و به رضا یا به اکراه تن به تن فروشی می دهند ورم نمی کند؟ و غیرت ایرانی یا عراقی بودنشان خودنمایی نمی کند؟ 

جواب دوم اینکه باید به آنان گوشزد کرد که ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست    عرض خود می بری زجمت ما می داری. 

از سوی دیگر این ایام دختری از تبار خوبان در یک بازداشتگاه و نهایت در بیمارستان به آسمان پر کشیده است حال به حق یا به ناحق افرادی در این جریان مورد اتهام هستند که باید پاسخگو باشند و نتیجه این کار را باید هر چه سریعتر به جامعه ملتهب گزارش داده شود، البته نباید خدمات نیروی انتظامی در ایجاد امنیت و آسایش مردم نادیده گرفت و اینکه اشتباه یک فرد را نباید به پای تمام پرسنل گذاشت و همچنین فرد خاطی را باید محاکمه کرد ،به دلائلی، چون این فرد علت تند خویی خود با این دختر را باید توضیح دهد و نباید به بهانه حمایت از نیروی انتظامی اشکالات و اشتباهات بعضی از پرسنل را نادیده گرفت و یا اشتباه فردی را به پای همه نوشت، از طرفی بخاطر  توجیه اشتباه آن یک فرد نباید آن فرد را اصل نظام دانست و بر خود فرض بگیریم که نباید بخاطر مردن یک فرد نظام را زیر سؤال برد، چنانکه در قضیه دادستان تهران جناب آقای مرتضوی که در جریان کهریزک و بستن روزنامه ها اشتباهاتی مرتکب شده بود و هر کس به این اشتباهات اشکال می گرفت و نقد می کرد به عنوان مخالف نظام جمهوری اسلام مطرح می شد.  و نباید آسمان و ریسمان را بافت که اگر در این مسئله کوتاه بیاییم فردا باید نسبت به فلانند قضیه و بعد فلان و فلان کوتاه بیاییم که گاها شنیده می شود اگر در مقابل این درخواست که حجاب قانونی نباشد کوتاه بیاییم فردا بقیه امور و قانون وشرعیات ما را زیر سؤال می برند!! آیا امیر المومنین (ع) هم در قضیه حکمیت چنین منطقی داشت در حالی که می دانست چه اتفاقی می افتد؟ ایا امام حسن (ع) نیز چنین منطقی داشت در قضیه صلح که معتقدیم امام حسن(ع) آینده را می دانست و یقین به تغییرات داشت؟

 

اما قضیه حجاب و بی حجابی و اجبار یا عدم اجبار این هنجار که به  عنوان قانون مطرح است و راه برخورد یا اصلاح این قضیه چگونه می تواند باشد؟ 

حجاب یک ارزش و واجب است مثل بسیاری از واجبات دیگر اما اینکه دولت اسلامی می تواند در آن دخالت کند یا نه یک بحث مفصلی  است که باید نگاه حقوقی و فقهی و اجتماعی وسیاسی آن درنظر گرفت. 

اما اینکه یک قانون شده باید توجه شود و مخالفین نیز باید این را بپذیرند که قانون را نمی شود با لج و لج بازی اصلاح کرد یا تغییر داد که علاوه بر راه های قانونی می توان با مباحث علمی دانشگاهی و حوزوی درباره اجباری بودن یا نبودن آن، قانونی بودن یا نبودن آن بحث و مناظره شود تا بتوان یک فرهنگ جامع و کاربردی در این زمینه ایجاد کرد. 

مخالفت با حجاب قانونی قبل از آنکه هنجار شکنی شرعی باشد هنجار شکنی اجتماعی محسوب می شود لذا به تعبیر سقراط که بخاطر  عقایدش در زندان بود آنگاه که شورشی اتفاق افتاد و یا زندان خراب شد، وقتی همه در حال فرار بودند سقراط در گوشه ای نشسته بود، گفتند سقراط تو که به خاطر بی عدالتی و تفتیش عقاید در زندان هستی، فرار کن، گفت این قانون است ولو  اشتباه و خراب پس باید بمانم چرا که قانون بد از بی قانونی بهتر است، حال اگر این قانون نیز بد باشد راهکار تغییر آن قانونی مطرح است و از لحاظ علمی جای بحث دارد. و هنجار شکنی جز اینکه جامعه را به سمت ستیز پیش ببرد کاری دیگر اتفاق نخواهد افتاد. 

اما نباید فراموش کنیم که ما در حکومتی زندگی می کنیم که داعیه پیروی از حکومت علوی دارد، و وقتی به حکومت علوی نگاه می کنیم، در آوردن خلخال از پای زن یهودی را در حکومت خود، سزاوار دق کردن می داند، نمی توان کشته شدن یا مردن دختری جوان را در حکومتی که خود را ادامه دهنده ان حاکمیت می داند، دید و شرمنده نشد، چون به جایی نرسیدیم که دق کنیم.

این نوع برخوردی نیست با یک جوان و خانمی که تربیت شده همین حکومت و جامعه است، مایی که داعیه دعوت تمام جهان به اسلام را داریم نمی توانیم با کشتن یا مرگ دختران و جوانانمان به گوشه بخزیم و چیزی نگوییم، یا اینکه خود را به امامی و امامانی منتسب می دانیم  که بخاطر عدالت و ظلم و هر گونه استبداد و بر پایی معروف و انسانیت و عبو دیت خداوند تمام هستیش را فدا کرد و عالمانی که ظلم و فساد و (رشوه و اختلاس )را می بینند و خم به ابرو نیاورده و هیچگونه تذکری به صاحبان قدرت نمی دهند هر چند آدمهایی با تقوایی باشند اما آنان را مورد لغن خداوند می داند (در اجتماع منا) امامی که هر آزاده ای ولو غیر مسلمان به  او متمسک می شود چرا که جهاد او بشری است و جز برای عدالت و مبارزه با ظلم و گذشتن از همه چیز بخاطر انسانیت نبوده است.