تنبیه یا تشویق
به نام رب العالمین
تنبیه یا تشویق
چرا آدم های خوب فقط خوبند
نگاهی به تربیت در جامعه اسلامیمان ما را به نکته های متفاوتی رهنمون می دارد، چرا در جامعه ما تنبیه حرف اول را می زند و تشویق به فراموشی سپرده می شود؟
نگاه تربیتی در اسلام به تشویق است و تنبیه، تشویق در روانشناسی و در مبانی دینی حرف اول را در تربیت می زند، اما در عمل در میان ما مسلمانان به صورت یک عامل فراموش شده یا بسیار اتفاقی صورت خواهد گرفت.
هر چند در این اواخر بحث تشویق در میان دانش آموزان و مدارس تشویق به صورت یک اهرم برای دانش آموزان در آمده است و افراط در آن باعث شرطی شدن دانش آموزان شده است اما اجتماع ما خالی از این اهرم می باشد.
از کودکی یاد گرفته ایم که اگر کاری خلاف انجام دهیم تنبیه خواهیم شد و درست نیز همین است لذا به صورت طبیعی از تنبیه متنفر و اگر تشویقی باشد خوشحال خواهیم شد.
در مدارس ما دانش آموزان از تنبیه بهره مند خواهند شد و از تشویق خبری نیست، لذا آنان در صددند در این بین تنها خنثی باشند هر چند ندای درونی، آنان را به اموری وادار می کند که از نگاه والدین و مربیان تنبیه پذیر هستند.
گامی فراتر که بر می داریم و در میان ادارات و مراکز و نهادها به سراغ عامل تشویق که سیر می کنیم چیزی به نام تشویق یا دیده نمی شود یا بسیار اتفاقی و البته نگاه تشویقی برای پیشرفت مخالف تشویق دوست و آشنا بودن و دادن پست به افرادی تنها به هنر آشنایی.
ادرات ما اگر به سمت تشویق پیش نروند نه خبری از خدمت رسانی خواهد بود و نه توجهی به استعدادهای نهفته در میان کارمندان و کارگران و دانشجویان و دانش آموزان خواهد بود.
تشویق عاملی است که در کنار تنبیه جامعه را به سمت آرامش، اعتماد، توسعه و پیشرفت هدایت خواهد کرد. در جامعه ما یک آدم خوب فقط در زبان ها خوب است و بس، او به هیچوجه مورد مشورت قرار نمی گیرد، به هیچ و جه استعداد او را مورد توجه قرار نمی دهند! او تنها خوب است، اما حتی یک تشویق اخلاقی نیز نمی شود، حتی تشویق او مسئولان را به بار مالی داشتن اینگونه امور معترف می کند، و آنان را وادار می کند که بگویند اگر خوب است وظیفه اش را انجام داده، اما یک بار از وظیفه خود که تشویق زیردستان است سخنی به میان نمی آورد!
چرا فراموش کرده ایم که تشویق آدم های خوب عاملی برای خوب بودن دیگران است و چرا تنها فکر می کنیم تنبیه عامل خوبی برای بازدارندگی است، امر به معروف و نهی از منکر غیر از آنجه ما فکر می کنیم را بیان میکند، اول امر به معروف و بعد نهی از منکر اول تشویق بعد تنبیه پس شاید ما درست مطالب اسلامی را درک نکردیم که جامعه خود را آرمانی خود نمی دانیم و برای رسیدن به آرمان کوچیک می دانیم.
جامعه ی اداری ما از تنبیه هات می ترسد مخصوصا اگر مخالفتی با مسئولان باشد، لذا بهترین ایده ها نیز اگر کسی در اذهان خود داشته باشد به کنجی نهاده تا موجب رنجش دیگران نشود، بهترین فرصت ها از دست می رود و کاری پیش نخواهد رفت فقط به خاطر این که کسانی مورد تشویق قرار می گیرند که بتشتر به ثنا گویی روی آورده اند (البته کلی نیست اما تشویق بیشتر توی این مایه ها رقم خواهد خورد)
تشویق باید ا ستعدادها را شکوفا کند، استعدادهای مطرح را پر و بال دهد، قوانین دست و پاگیر را باید برای استثناءآت کناری نهاد و کسی که دوست و دشمن به خوب بودن آن معترفند تشویق گردد نه تنها دوستان به او نمره خوب بدهند.
در هر صورت جامعه ما تشویق را فراموش کرده و البته استعدادهای نهفته را خفته تر کرده و باید برای این شکوفایی خوبی ها و شکوفا کردن خوب ها تشویق را عاملی قوی دانسته و در کنار هر تنبیهی تشویقی نیز آورده شود.