سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

این روزها

سلام به همگی

گاهی فکر می کنم اگه دنیای سیاست را ببوسیم و کنار بگذاریم ، دنیای فرهنگی را و دنیای اعتقادی را و اقتصادی را و... اونوقت چه انگیزه ای برای زندگی کردن می ماند؟! 

به همین خاطر باید تلاش کرد و در این امور را حداقل در یک مورد اظهار نظری کرد و عقده های خود را بیرون ریخت، اما با یک روشی که نه سیخ بسوزد نه کباب و مفید برای مراجعه کننده نیز باشد.

ااین روزها صحبت از دفاع ها در فضای مجازی و تلگرام از افراد را افکار صورت گرفته و می گیرد، آنچه که پیش می رود بی اخلاقی و آنچه جا می ماند با فراموش می شود اخلاق و فرهنگ و اقتصاد و تربیت و سیاست و در نهایت مردم است.

خدایی کسانی که ابزار تهمت و افترا و فحاشی را در جامعه رواج داده اند و می دهند به چه عقیده دین و مذهبی کمک می کنند؟!!! کسانی که تنها خار را در چشم دیگران می بینند به چه فرهنگ و سیاستی یاری می رسانند؟!! 

کسانی که هر روزی در یک مسئله اظهار نطر می کنند این همه تخصص را از کجا کسب کرده‌اند؟!!


اربعین و پیام های او

اربعین یاد آور شهادت مردانی است که خون خود را فدای آن کردند تا هموطنانشان از جهالت و حماقت بدر آمده راه و صراط مستقیم و راه روشنایی را بپیمایند و یخرجهم من الظلمات الی النور گردند. اربعین یاد آور رشادت مردانی است که برای فرار از تن دادن به بندگی و بردگی حمقا راه مکه را در پیش گرفتند، و برای آن که احترام خانه توسط اوباش حاکم شکسته نشود زیارت را نیمه تمام گذاشته و به سوی کوفه حرکت کردند تا پاسخی داده باشند به نامه کسانی که خود را دوستدار مهر و عطوفت امام خویش نامیده بودند.اربعین یاد آور اخلاص مردانی است که در حصار تزویر و دروغ ، ترس و وحشت، زور و کذب محصور شدند و موقعیت زمانه آنان را تغییر نداد. اربعین اما یاد آور آذرخشی در دل تاریکی تاریخ بود که عزت و آزادی را با تمام مشقاتش پذیرا بودند اما ذلت و خاری را با تمام امکانات مادیش بر نتافتند. اربعین یاد آور غلبه صبر و عزت و سختی بر هوچی گری و تهمت و افترا و نفاق در طول زمان است. اربعین یاد آور پیروزی صداقت و عدالت و آزای بر تمام شقاوت و سنگدلی و دروغ و کذب و فتنه و نفاق در طی زمان است. اربعین یاد آور مقاومت، شجاعت، صبر، اخلاص، و همه چیز را فدای هدف مقدس کردن  است. اما ما در این اربعین حتی نتوانستیم به زیارت این همه خوبی برویم، و باز هم ندای اربعین اربعین داریم . پس خدایا توفیقی که زائر کوی تمام خوبیها باشیم.


هفته دولت و...

هفته دولت و تبلیغات یک هفته ای به نفع دولت مثل سالهای قبل می رود که صدا و سیما را به عنوان یک یار دولت معرفی کند، هر چند بیانها و بیانیه ها از حمایت صدا وسیما از دولت می گویند اما مقداری صبر باید تا دید آیا این تبلیغات مخصوص هفته دولت است یا همیشگی خواهد بود،  البته بیانیه نمایندگان مجلس نیز از لحاظ موقعیت اگر بسنجیم زمان مناسبی بود تا برای مردم چنین تبیین شود که دیدید صدا و سیما تمام تلاشش آن است که از دولت دکتر روحانی حمایت کند، و اینکه نمایندگان خواستار حضور منتقدین دولت در صدا وسیما بودند بخاطر این همه حمایت است که صدا وسیما انجام می دهد.

در هر حال دولت تدبیر و امید چه آنان که حامی اش هستند و چه آنان که مخالفش هستند به آن امید دارند، امید موافقین به موفقیت او و امید مخالفین به ناکامی او! تا شاید بتوانند در همان چهار ساله اول او را منکوب نمایند و اولین دولتی باشد که بعد از چهار سال با رأی مردم به حاشیه رفته باشد! جال چقدر موفق باشند یا نباشند، تلاششان این است، لذا اگر هم از حضور منتقدین در صدا وسیما دفاع می شود نه به آن معناست که این قانونی شود برای همه دولتها و منتقدین بلکه این قانونی است که می شود چند روزه نوشت و چند ساله هم جمع کرد! اگر به واقع قصد منتقدین نقد دولت است پس چرا در سال آخر حضورشان به یادشان افتاده که باید دولت نقد شود؟! چرا سالهای قبل از منتقدین و معترضین به عنوان دشمنان نظام و رهبری یاد می کردند؟! هر  چند ممکن است منتقدینی باشند که چنین باشند اما آیا باید همه منتقدین که دل در گرو این نظام دارند را چنین مخاطب قرار داد؟!

به هر حال این حرکت مجلسیان را باید به فال نیک گرفت و خواسته آنان را خواسته تمام ملت دانست و از آنان تشکر کرد به شرطی که مثل بعضی اصول قانون اساسی تنها در یک زمان کاربرد نداشته باشد و همیشه تاریخ به عنوان یک سند ملی باقی بماند.

دولت تدبیر و امید باید توجه داشته باشد که رفع مشکل مردم و مخصوصا طبقه فقیر اولویت کاری آنان باشد، و در عین برنامه های بلند مدت از برنامه های کوتاه مدت نیز استفاده نمایند تا مردم به انتظار برنامه های بلند مدت زیر دست و پای تورم و بیکاری و بی پولی استخوان خورد نکنند، البته آنانی هم که می گویند انقلاب نشده تا دنیای مردم ساخته شود سخت در اشتباهند چرا که تا دنیایی ساخته نشود آخرتی نیز ساخته نخواهد شد، چرا که فقر اگر از دری وارد شود، ایمان از در دیگر خارج می شود و یا کاد الفقر ان یکون کفرا باید علمی باشد بر سر دفتر تمام وزرای کابینه تا یادشان بماند که به فرمان امام خمینی (ره) عمل کرده اند چرا که فرمودند بعدا ز این که دولت و مجلس تعیین شدند « ...مقدرات دست مردم خود مردم باشد، اینها تحقق پیدا بکند آن وقت مردم بروند سراغ اینکه ما فقیر هستیم»(صحیفه امام،ج7،ص366)


دعاگو و راهپیمایی قانونی





کد مطلب : 52225
گروه سیاسی: امام جمعه شمیرانات با تاکید بر اینکه نظام هرگز از بابت آیت‌الله هاشمی نگرانی ندارد،‌ گفت:‌ یک دهم آیت‌الله هاشمی هوشمندی وجود داشت، گرفتاری‌های امروز پیش نمی‌آمد.
بسیاری از حصرها را تندروها ایجاد می‌کنند
حجت‌الاسلام محسن دعاگو در گفت‌وگو با ایلنا در خصوص اظهارات اخیر رییس جمهور مبنی بر اینکه می‌خواهم اجرای قانون اساسی را آغاز کنم و انتقاد برخی از حامیان دولت مبنی بر اینکه هنوز فضا برای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی باز نشده و همچنان از برگزاری برخی همایش‌ها و مراسم‌ها جلوگیری می‌شود،‌ گفت:‌ این انتقاد را به صورت اصلاح شده قبول دارم. اگر خواسته‌های طرفداران روحانی در چارچوب قانون اساسی باشد و از این چارچوب خارج نشود، رئیس جمهور نیز باید پاسخگوی این خواسته‌ها باشد و به آن توجه کند. معتقدم روحانی باید توجه کند که اگر طرفدارانش و حتی مخالفانش تقاضای راهپیمایی و یا تظاهراتی در چارچوب قانون را دارند که مخل نظم عمومی هم نیست، وی باید مجوز این تظاهرات را صادر کند.

امام جمعه شمیرانات یادآور شد: در این زمینه پیشنهادی را به استاندار تهران ارائه کردم و گفتم که شما می‌توانید چند سالن بزرگ چند هزار نفری در داخل و اطراف تهران طراحی کرده و ‌آن را آماده کنید تا هر گروهی که تمایل دارد حرف خود را به گوش دولت برساند، بتواند از این سالن‌ها برای بیان حرف‌های خود استفاده کند و این امکانات باید به همه جریان‌های سیاسی، یکسان داده شود.وی تاکید کرد: دولت باید به همه جناح‌های سیاسی در چارچوب قانون اساسی اجازه تجمع و برگزاری همایش را بدهد و نباید از تجمع سیاسی در چارچوب قانون اساسی،‌ ترسی داشته باشد.

دعاگو در خصوص یکی از خواسته‌های طرفداران روحانی مبنی بر رفع حصور و اینکه دولت به چه میزان می‌تواند در این زمینه ورود پیدا کند،‌ اظهارکرد: معتقدم که اساسا بسیاری از محدودیت‌ها و حصرها را تندروها ایجاد می‌کنند. به گونه‌ای که شرایطی را حاکم می‌کنند که زمینه رفع حصر و محدودیت‌های موجود فراهم نشود. مثلا طبق اطلاعات من قرار بود یک سری تسهیلاتی داده شود و رفع برخی محدودیت‌ها صورت پذیرد. ولی در آستانه تحقق این امر، یکی از افراد مدعی اصلاح‌طلبی بعد از بازگشت به کشور، سخنرانی‌ بسیار غیرمنطقی و غیرواقع‌بینانه در یکی از همایش‌ها انجام داد و طی آن، ولایت فقیه و نظام را زیر سوال برد و به طور کامل، بستر فراهم شده برای رفع محدودیت‌ها را از بین برد.

عضو شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با بیان اینکه اصل این کار در دست قوه قضاییه است، گفت: اگر کسی جرمی مرتکب شود - چه عادی و چه سیاسی- به هر حال مقام رسیدگی‌کننده به آن قوه قضاییه است. باید شرایطی در کشور ایجاد شود که مقامات امنیتی کشور از آزادی‌هایی که اعطاءمی‌شود، نگران نشوند. به عبارت دیگر، باید شرایطی را فراهم کرد که آزادی‌ها برای امنیت ملی ما نگران ساز نباشند و برای ایجاد چنین شرایطی، همه گروه‌های تندرو باید کنترل شوند. در صورتی که این گروه‌ها کنترل شده و حدی از اعتدال را در رفتارهای خود بپذیرند، قطعا شرایط برای رفع بسیاری از محدودیت‌ها فراهم خواهد شد.

دعاگو در مورد اینکه جریان سال 88 دو سمت داشت که یک سوی آن احمدی‌نژاد و دولت او بود. چرا تاکنون با آن جریان برخوردی صورت نگرفت است، اظهار کرد: اگر بنا است با هر رفتار ناهنجاری، برخورد صورت گیرد، خود این برخورد نیز باید در چارچوب قانون باشد. هر حصر و بازداشتی باید منطبق بر قانون باشد. البته حوزه قوانین عادی با حوزه قوانین سیاسی-امنیتی متفاوت است.

وی ادامه داد:‌ باید بررسی شود که آیا اگر فرد مذکور آزاد باشد از منافع ملی محافظت خواهد کرد یا خیر؟. فرض کنید که بنده فردی باشم که در شرایطی متوجه شده‌ام که حقی از من ضایع شده است. من می‌توانم تریبونی را در اختیار بگیرم و از طریق آن اعلام کنم که حق من ضایع شده ولی چه بسا به خاطر منافع و مصالح جمهوری اسلامی و حفظ امنیت ملی کشور، لازم بدانم از حق خود صرف‌نظر ‌کنم. نام این کار می‌شود تعامل کردن، یعنی درست همان کاری که آیت‌الله هاشمی انجام داد. دعاگو با بیان اینکه هاشمی علی‌رغم اعتراض به روند انتخابات و اعتقاد به اینکه حق وی ضایع شده است، گفت که من همه این مسائل را به خدا واگذار می‌کنم،‌ افزود:‌ وی در چارچوب نظام، اقدام به همگرایی کرد و با آنچه پیش آمده بود، هماهنگ شد. به همین جهت است که نظام هرگز از بابت آیت‌الله هاشمی نگرانی ندارد، چون ایشان نشان داده که فردی منضبط است و متوجه منافع و مصالح ملی است.


ماهم نگرانیم

به نام آنکه فکرت آموخت

این رزوها نگرانیهای فرهنگی افزایش پیدا کرده و هر کسی به نحوی از وضعیت پیش آمده فرهنگی ابراز نگرانی می کنند که البته به حق و بجاست، از رهبری معظم انقلاب تا مراجع تقلید و ...

نکته ای که هست اینکه آنچه مراجع و رهبری از نگرانی می گویند کلی و زمانبر است و آنچه دیگران برداشت می کنند چیز دیگری!!

اما باید مقداری از سطحی بودن مسائل فاصله گرفت و عمق کار را دید و نگرانی رهبری و علما را بیشتر شکافت، و شکی در مبارزه با این پدیده شوم به خود راه نداد. دریک کلام حرف آخر را اول بگویم که مشکل فرهنگی ما تنها در چند مورد حجاب وماهواره و چاپ منحصر نمی شود.

خوانندگان محترم می دانند که مسئله فرهنگی مسئله ای نیست که در یک سال ودوسال ایجاد شود یا حل شود، در این بحث چه آنها که نگرانند و چه آنها که نگران نیستند!! متفق القولند، مشکلی که در این نگرانی ها مطرح است و متأسفانه از بیانات علما و رهبری نیز عده ای به عمد یا به سهو استفاده کرده و می کنند!!

شاید بپرسید چرا؟

ابتدا باید فرهنگ را معنا کنیم که در فرهنگ چنین آمده است « فرهنگ پدیده کلی پیچیده ای از آداب، رسوم،اندیشه،هنر و شیوه ی زندگی که درطی تجربه تاریخی اقوام شکل می گیرد و قابل انتقال به نسل های بعدی است»(فرهنگ بزرگ سخن، حسن انواری، جلد6، واژه فرهنگ، تهران 1381) طبق این تعریف باید دید آداب ، رسوم، اندیشه ، هنر و شیوه زندگی ما در طی چه مدت به صورت فرهنگ در آمده آیا این شیوه زندگی طی یک سال و دوسال فرهنگ می شود؟! یا سالیانی متمادی لازم دارد، حال جا انداختن این فرهنگ یا از بین بردن آن هر کدام که باشد باید دید چقدر طول می کشد؟

نگارنده به این عقیده است فرهنگ نخ تسبیح یک جامعه است و دانه های این تسبیح باید با هم برابر باشند و الا اگر یکی کوچیک ویکی بزرگ باشد این تسبیح هیچ مشتری را برای خریدش به خود جذب نمی کند، و اینکه این دانه ها باید به این تسبیح وصل باشند، گنده کردن یک یا چند عدد از این تسبیح ریخت و قیافه یک تسبیحی که انتظار می رود از هم می پاشد،

حال اگر مشکل فرهنگی خویش را تنها در یکی دو مورد چون حجاب و ماهواره محدود نماییم آیا به سر خود شیره نمالیدیم؟! هر چند اینها خود مشکلاتی بزرگ هستند اما آیا تنها این است و جز این نیست؟! ممکن است بگویید مگر چه کسی گفته که جز اینها نیست؟ باید بیان دارم که همایشی که در فیضیه برگزار شد با پخش کردن بعضی اعلامیه های سطحی در حاشیه مراسم در واقع این همایش را به نفع خود مصادر کرده و دغدغه آنان در چند مسئله بیان شد.

برای تنویر افکار این گروه خود ساخته و در تعداد کم و در سر وصدا بسیار زیاد باید بعضی از دغدغه های مردم و دیگران نیز به آن اشاره کرد.

1-       در جامعه کنونی ما اگر برای هر فردی از افراد جامعه مشکلی پیش بیاید و در یکی از ادارات دچار گرفتگی کار شوند تنها چیزی که به ذهنشان می رسد و از دیگران می پرسد این است که آیا شما در فلان اداره آشنا دارید؟! آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ا یجاد نمی کند؟!

2-      از به صورت بسیار اتفاقی با فردی از افراد جامعه بر خورد کنی و به اطمینان بدهی که حرفهایت در هیچ دادگاهی بر علیه تو استفاده نخواهد شد، پرسیده شود نوع نگاه شما به جامعه چگونه است جز نا امیدی چیزی برای گفتن ندارد آیا این نگرانی فرهنگی نیست؟!

3-      کارگری که در ماه یک یا چند روز کار پیدا میکند و تمام دلمشغولی او تنها یک لقمه نان بر سر سفره خانواده است وبس و نگرانی او از اوضاع خانواده اش که توان فرستادن کودکانش به یک مدرسه بهتر، به یک آموزشگاه برای یاد گیری بیشتر است آیا نگرانی فرهنگی این کارگر نیز ما را نگران خواهد کرد؟!

4-      نگاهی به فرهنگ معاملات،ادارات، و... نشان خواهد داد اگر از رشوه و پارتی بازی و ...بگذریم دروغ در سطح وسیعی بین جامعه آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ندارد؟!

5-      آنگاه که صدا وسیمای به اصطلاح ملی تنها با پخش کردن و ارتباط دادن صحبتهای مسئولین در صدد است یک خط ناامیدی ممتد در بین جامعه ایجاد کند آیا نگرانی فرهنگی ندارد؟

6-      گذر آقایان در بازار تولیدات ایرانی نشان خواهد داد که فرهنگ ما در تولید، در عرضه، در... به چه اندازه بی دغدغه می باشد!! و تولیدات کشورهای بی فرهنگ چه مقدار نشان از فرهنگشان دارد!!

7-      برای گرفتن وام در جامعه ما سه طبقه وجود دارد گروه اول آنهایی که می توانند وامهای میلیاردی بگیرند و پس ندهند!! اینان همان آشنایانند، گروه دوم آنانی که با پول و تقدیم یک ماشین به ریئس فلان بانک آشنا شده و وام چند صد میلیاردی می گیرد، و آنانی که برای گرفتن یک وام 5میلیونی باید سه ضامن دست و پا کنند البته این هم زمانی اتفاق می افتد که از تمام صافی های (وجود بودجه، اعتبار برای ا ین وام و...) بگذرد . دسته اول و دوم وام گرفتنشان مثل برداشتن قند از قندان است و گروه سوم مثل ماهی گرفتن در دریا آنهم با دست خالی.

8-      آیا رواج ربا و بی بندباری در اقتصاد وسیاست نگرانی فرهنگی برای آقایان ایجاد نمی کند

9-      آیا خانه هایی که برای تجمع افراد با وضعیت های ناهنجار در گوشه و کنار شهرهای بزرگ و بچه های خیابانی ایجاد نگرانی فرهنگی نمی کنند.

10- نهایت اینکه آیا صرف هزینه های میلیاردی برای پروژه هایی که بعد از مدتی عدم وجود آن پروژه اعلام می گردد نگرانی از فرهنگ مدیریت کشورمان ایجاد نمی کند؟!

سؤال این است که آیا اینها مسائل و دغدغه ونگرانی فرهنگی ایجاد نخواهند کرد؟! اگر نخواهند کرد که باید مصداق آن حدیث قرار بگیریم که اگر مسلمانی سر بر زمین بگذارد و از گرسنگی همسایگانش بی خبر باشد مسلمان نیست، البته هزاران مورد دیگر را می توان ردیف کرد تا به همه گفته شود بابا ماهم نگرانیم، اما نه طی یکی دوسال که طی سالیان قبلی که خود ایجاد کردیم و سالیان بعدی که خود باید اصلاح نماییم


ماهم نگرانیم

به نام آنکه فکرت آموخت

این رزوها نگرانیهای فرهنگی افزایش پیدا کرده و هر کسی به نحوی از وضعیت پیش آمده فرهنگی ابراز نگرانی می کنند که البته به حق و بجاست، از رهبری معظم انقلاب تا مراجع تقلید و ...

نکته ای که هست اینکه آنچه مراجع و رهبری از نگرانی می گویند کلی و زمانبر است و آنچه دیگران برداشت می کنند چیز دیگری!!

اما باید مقداری از سطحی بودن مسائل فاصله گرفت و عمق کار را دید و نگرانی رهبری و علما را بیشتر شکافت، و شکی در مبارزه با این پدیده شوم به خود راه نداد. دریک کلام حرف آخر را اول بگویم که مشکل فرهنگی ما تنها در چند مورد حجاب وماهواره و چاپ منحصر نمی شود.

خوانندگان محترم می دانند که مسئله فرهنگی مسئله ای نیست که در یک سال ودوسال ایجاد شود یا حل شود، در این بحث چه آنها که نگرانند و چه آنها که نگران نیستند!! متفق القولند، مشکلی که در این نگرانی ها مطرح است و متأسفانه از بیانات علما و رهبری نیز عده ای به عمد یا به سهو استفاده کرده و می کنند!!

شاید بپرسید چرا؟

ابتدا باید فرهنگ را معنا کنیم که در فرهنگ چنین آمده است « فرهنگ پدیده کلی پیچیده ای از آداب، رسوم،اندیشه،هنر و شیوه ی زندگی که درطی تجربه تاریخی اقوام شکل می گیرد و قابل انتقال به نسل های بعدی است»(فرهنگ بزرگ سخن، حسن انواری، جلد6، واژه فرهنگ، تهران 1381) طبق این تعریف باید دید آداب ، رسوم، اندیشه ، هنر و شیوه زندگی ما در طی چه مدت به صورت فرهنگ در آمده آیا این شیوه زندگی طی یک سال و دوسال فرهنگ می شود؟! یا سالیانی متمادی لازم دارد، حال جا انداختن این فرهنگ یا از بین بردن آن هر کدام که باشد باید دید چقدر طول می کشد؟

نگارنده به این عقیده است فرهنگ نخ تسبیح یک جامعه است و دانه های این تسبیح باید با هم برابر باشند و الا اگر یکی کوچیک ویکی بزرگ باشد این تسبیح هیچ مشتری را برای خریدش به خود جذب نمی کند، و اینکه این دانه ها باید به این تسبیح وصل باشند، گنده کردن یک یا چند عدد از این تسبیح ریخت و قیافه یک تسبیحی که انتظار می رود از هم می پاشد،

حال اگر مشکل فرهنگی خویش را تنها در یکی دو مورد چون حجاب و ماهواره محدود نماییم آیا به سر خود شیره نمالیدیم؟! هر چند اینها خود مشکلاتی بزرگ هستند اما آیا تنها این است و جز این نیست؟! ممکن است بگویید مگر چه کسی گفته که جز اینها نیست؟ باید بیان دارم که همایشی که در فیضیه برگزار شد با پخش کردن بعضی اعلامیه های سطحی در حاشیه مراسم در واقع این همایش را به نفع خود مصادر کرده و دغدغه آنان در چند مسئله بیان شد.

برای تنویر افکار این گروه خود ساخته و در تعداد کم و در سر وصدا بسیار زیاد باید بعضی از دغدغه های مردم و دیگران نیز به آن اشاره کرد.

1-       در جامعه کنونی ما اگر برای هر فردی از افراد جامعه مشکلی پیش بیاید و در یکی از ادارات دچار گرفتگی کار شوند تنها چیزی که به ذهنشان می رسد و از دیگران می پرسد این است که آیا شما در فلان اداره آشنا دارید؟! آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ا یجاد نمی کند؟!

2-      از به صورت بسیار اتفاقی با فردی از افراد جامعه بر خورد کنی و به اطمینان بدهی که حرفهایت در هیچ دادگاهی بر علیه تو استفاده نخواهد شد، پرسیده شود نوع نگاه شما به جامعه چگونه است جز نا امیدی چیزی برای گفتن ندارد آیا این نگرانی فرهنگی نیست؟!

3-      کارگری که در ماه یک یا چند روز کار پیدا میکند و تمام دلمشغولی او تنها یک لقمه نان بر سر سفره خانواده است وبس و نگرانی او از اوضاع خانواده اش که توان فرستادن کودکانش به یک مدرسه بهتر، به یک آموزشگاه برای یاد گیری بیشتر است آیا نگرانی فرهنگی این کارگر نیز ما را نگران خواهد کرد؟!

4-      نگاهی به فرهنگ معاملات،ادارات، و... نشان خواهد داد اگر از رشوه و پارتی بازی و ...بگذریم دروغ در سطح وسیعی بین جامعه آیا این دغدغه و نگرانی فرهنگی ندارد؟!

5-      آنگاه که صدا وسیمای به اصطلاح ملی تنها با پخش کردن و ارتباط دادن صحبتهای مسئولین در صدد است یک خط ناامیدی ممتد در بین جامعه ایجاد کند آیا نگرانی فرهنگی ندارد؟

6-      گذر آقایان در بازار تولیدات ایرانی نشان خواهد داد که فرهنگ ما در تولید، در عرضه، در... به چه اندازه بی دغدغه می باشد!! و تولیدات کشورهای بی فرهنگ چه مقدار نشان از فرهنگشان دارد!!

7-      برای گرفتن وام در جامعه ما سه طبقه وجود دارد گروه اول آنهایی که می توانند وامهای میلیاردی بگیرند و پس ندهند!! اینان همان آشنایانند، گروه دوم آنانی که با پول و تقدیم یک ماشین به ریئس فلان بانک آشنا شده و وام چند صد میلیاردی می گیرد، و آنانی که برای گرفتن یک وام 5میلیونی باید سه ضامن دست و پا کنند البته این هم زمانی اتفاق می افتد که از تمام صافی های (وجود بودجه، اعتبار برای ا ین وام و...) بگذرد . دسته اول و دوم وام گرفتنشان مثل برداشتن قند از قندان است و گروه سوم مثل ماهی گرفتن در دریا آنهم با دست خالی.

8-      آیا رواج ربا و بی بندباری در اقتصاد وسیاست نگرانی فرهنگی برای آقایان ایجاد نمی کند

9-      آیا خانه هایی که برای تجمع افراد با وضعیت های ناهنجار در گوشه و کنار شهرهای بزرگ و بچه های خیابانی ایجاد نگرانی فرهنگی نمی کنند.

10- نهایت اینکه آیا صرف هزینه های میلیاردی برای پروژه هایی که بعد از مدتی عدم وجود آن پروژه اعلام می گردد نگرانی از فرهنگ مدیریت کشورمان ایجاد نمی کند؟!

سؤال این است که آیا اینها مسائل و دغدغه ونگرانی فرهنگی ایجاد نخواهند کرد؟! اگر نخواهند کرد که باید مصداق آن حدیث قرار بگیریم که اگر مسلمانی سر بر زمین بگذارد و از گرسنگی همسایگانش بی خبر باشد مسلمان نیست، البته هزاران مورد دیگر را می توان ردیف کرد تا به همه گفته شود بابا ماهم نگرانیم، اما نه طی یکی دوسال که طی سالیان قبلی که خود ایجاد کردیم و سالیان بعدی که خود باید اصلاح نماییم


مرتضوی کیست؟!!

به نام عدل

یه جورایی خودمونی بگیم ، راستی مرتضوی کیست؟ این سؤالی است که مدتهاست فکر مرا مشغول کرده است، مرتضوی شخصیتی است که به نظرم حتی از خاتمی و احمدی نژاد و روحانی معروف تر است، می دونی چرا ؟ بخاطر اینکه اینها هر کدام هشت سال رئیس جمهورند (البته آقای رحانی هنوز معلوم نیست که امیدواریم باشه)  اما ایشان در همه این سالها بوده و در رأس اخبار قرار می گیرد!

ایشون در جریان قلع وقمع روزنامه های زنجیره ای ید طولایی داشته  و در تیر 78 با عنوان قاضی مرتضوی اسمش به سر زبانها افتاد، یا حداقل ما از آن زمان شناختیمش و در کل ایشان آدم مثبتیه یا منفی بماند اما خوب سؤاله دیگه من در این فکرم که ایشان چطور در دوره آقای خاتمی این همه فعالیت داشت و هر که را دوست داشت بازداشت می کرد!!(البته با پرونده و قانونی) بله بماند که آن زمان چقدر مورد لطف گروهی خاص بود و به عنوان یک حامی انقلاب! الگوی هر کسی که حزب اللهی می خواست بشه بود!!

اما گذر دوران او را به زمان احمدنژاد رساند، بماند که چه قدرتی ایشان داشت در کنترل اوضاع و بازهم روزنامه های مخالف! رفته رفته اسم ایشان به ماجرای کهریزک گره خورد، گندش بماند که چطور بود همینقدر باید گفت که به دستور رهبر معظم انقلاب این سولهایی که به زندان تبدیل شده بودند تعطیل شد، اما این بنده خدا که اسمش از زبانها نیافتاد ، رفت و رفت و رفت تا به ماجرای بیمه و دور زدنهای قانونی صندوق بیمه و سازمان بیمه و از این جور چیزها رسید، و بازهم یک داستان دیگری که عده ای آنر یکشنبه سیاه نامیدندش و با یک دوربین مخفی راز جنایتی را کشف کرده بود که فکر کنم یک  جورایی برای همین روزهایی که ماجرای بده بستانهایی این چنینی فاش شود اختلاس های میلیاردی و هدیه های میلیونی!!! از بیت المال بستگی داشت!!

حالاهم که پای مبارک ایشان در این اختلاس ها و به قول خودش همه را درگیر و جیره خوار خود کرده است!! و جالب اینجاست که در حال حاضر ا یشان طلب کار است و فکر کنم برای دولت بعد از دولت دکتر روحانی(هشت سال بعد) برنامه داشته باشد!!! راستی مرتضوی کیست؟؟!!!


جامعه مدنی مورد نظر ما همان مدینه النبی است

آفتاب: مگر این‌که حکومت‌ها حکومت‌های غیر جبار، غیر دیکتاتور و غیر مستبد باشند و در آن مردم اعتباری داشته باشند و میان حکومت ، توده مردم و نهادهای مردم بنیاد ارتباط وجود داشته باشد،

افزود:این انسان را محور قرار دادن خیلی مهم است؛ دستاورد مهم بشر این است که به این نتیجه رسیده که اراده؛ خواست و رضایت مردم مبنای نظم جامعه و حکومت است و هیچ حکومتی اعتبار ندارد، مگر این‌که استوار بر اراده و خواست مردم باشد و نیز این‌که انسان حرمت و کرامت و منافع و حقوقی دارد که باید به آنها برسند نهادهای مدنی هم از جمله این امر مهم را نمایندگی می‌کنند.وقتی بنده گفتم جامعه مدنی ما ریشه در مدینه‌النبی دارد ، داد و فریادها بلند شد که این دو با هم متعارض است ؛ نتیجه بد فهمی دوستان است.

وی در ادامه با مروری بر انتقادهای مطرح شده علیه خود، زمانیکه مساله ریشه در مدینه النبی داشتن جامعه را مطرح کرد، گفت: وقتی بنده گفتم جامعه مدنی ما ریشه در مدینه‌النبی دارد ، داد و فریادها بلند شد که این دو با هم متعارض است که نتیجه بد فهمی دوستان است . بنده نمی‌گویم شکل جامعه‌ای که در زمان پیامبر(ص) بود را عینا بیاوریم، بلکه من به عنوان مسلمان می‌گویم ارزش‌هایی وجود داشت که در این زمان هم می‌تواند و باید وجود داشته باشد.

وی افزود: کسی که معتقد است دوران اسلام گذشته و دین در جامعه دخالت ندارد و دین امر منفی است و باید جوامع متجدد شوند. طبیعی است که نمی‌تواند حرف مرا هضم کند و اینک می‌گویم قالب‌ها را با محتوا اشتباه نکنیم، من به عنوان مسلمان که اعتقاد به اسلام دارم صحبت می‌کنم، آن ارزش‌های آن زمان را می‌خواهیم پیاده بکنیم.

خاتمی در ادامه خاطرنشان کرد: بنده انسان را و حرمت و کرامت و محوریت او را به رسمیت می‌شناسم، ولی انسانی که علاوه بر این‌که در این دنیا هست و باید شرایط این جهان را بشناسد و نیازهای این جهانی‌اش دارای ارزش‌های متعالی است، من انسان خلق شده در زمین را که در غرب پدید آمد و بسیاری از حضرات هم همان الگو را می‌پسندند، جفای به انسانیت می‌دانم ، انسان زمینی است و باید زمینی باشد همه انسان‌ها باید از مزایای زندگی این جهانی برخوردار باشند ،آزاد و مستقل باشند، ولی به عنوان یک مسلمان شرقی انسانی را مطلوب می‌دانم که سر در آسمان دارد.

رییس جمهور سابق کشورمان ادامه داد :من هم می‌گویم انسان محوری؛ جامعه مدنی، پای در زمین و سر در آسمان مردم سالاری، اما در عین حال مردمی که بنده می‌گویم مدنیتی که بنده می‌گویم حقوق و حق و محوریتی که مراد من است و انسان مورد نظرم آن انسانی است که هم شأن خدایی دارد و هم بعد زمینی اتفاقا در تربیتی که ما می‌کنیم باید هر دو بعد را در نظر بگیریم.جزء کسانی هستیم که دلمان می‌خواهد حکومت سازگار با دین داشته باشیم.

وی با تاکید بر این‌که علاقه مندیم جامعه‌مان دینی باشدو ارزش‌های دینی در جامعه ما باشد،خطرنشان کرد: ولی در این باب حرف و حدیث داریم، ممکن است اختلاف نظر داشته باشیم، در مورد ارزش‌هایی که دیگران می‌گویند در مورد فهم حکومت دینی، ولی ما هم جزء کسانی هستیم که دلمان می‌خواهد حکومت سازگار با دین داشته باشیم.

وی در ادامه با تاکید بر لزوم شناخت تحولات غرب و آشنا بودن با آن ،یادآور شد: مساله ما مساله تقلید از غرب نیست و در جهت دیگر مساله ما که پایبند به سنتیم این نیست که شکل‌ها و فرم‌ها را به عنوان امور مقدس بخواهیم پیاده کنیم و ظاهربینی بی‌ توجه به روح سنت را جایگزین حقیقت دین کنیم.

وی با تاکید بر این‌که یک سنت الهی داریم که به تعبیر قرآن غیرقابل تبدیل است افزود: درمقابل کلمه Tradition است که دارای شکل‌ها، فرم‌ها ، گرایش‌ها و رویکردهایی است که در تاریخ وجود داشته و منسجم شده به صورت قانون و نظام درآمده این‌ها شکل و فرم است و قابل تغییر است و باید نوسازی بشود البته ریشه‌های سنت را نمی‌توان تغییر داد، هیچ کس بدون اتکای به پایگاه سنت نمی‌تواند در سنت تحول ایجاد کند ما به عنوان کسانی که صاحب هویت تاریخی؛ فرهنگی و دینی هستیم سنت‌ها برایمان محترم است، ولی نباید شکل‌گرا و فرم‌گرا شد، اخلاق اسلامی و روش اسلامی و نحوه تعامل با دیگران از نظر اسلامی کجاست؟ نباید شکل را حقیقت دانست و از محتوا غافل شد.