قلم

به بهانه تعطیلی سخنران زیباکلام در سمیرم

به گزارش انصاف نیوز، عبدالرضا شهبازی در وبلاگ شخصی دیلمی یل نوشت:

چند روز قبل قرار بود دکتر صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران، در شهرستان سمیرم طی همایشی با عنوان «دولت یازدهم، بیم‌ها و امیدها» به سخنرانی بپردازند. ولی امام جمعه‌ی محترم این شهرستان شدیداً با برگزاری این سخنرانی مخالفت کردند. وی دکتر زیباکلام را معلوم‌الحال، بی‌دین، لائیک، مایه‌ی ننگ، بدنام، عوام‌فریب، سوءاستفاده‌گر و ملعون خواندند!
در پی این مخالفت شدید، حراست شهرداری سمیرم، بنرهای این همایش را از سطح شهر پایین کشید و اداره‌ی ارشاد این شهر نیز اجازه‌ نداد این همایش در سالن آمفی‌تئاتر سمیرم برگزار شود.
من با صفاتی که امام جمعه‌ی محترم - طبق این گزارش - برای دکتر زیباکلام برشمرده‌اند کاری ندارم. ایشان لابد از مفاد آیات شریفه‌ی 11 و 12  سوره حجرات آگاهی دارند که می‌فرماید « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى‏ أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى‏ أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ‏ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ». به هرحال خود می‌دانند و خدای خود.
سخن من چیز دیگری است.
آیا هر شهر و شهرستان راساً می‌تواند تصمیم بگیرد که چه شخصی در آن شهر سخنرانی کند و چه شخصی سخنرانی نکند؟! یعنی در این مثال، دکتر زیباکلام، می‌تواند فی‌المثل در تهران یا اصفهان سخنرانی کند ولی بنا به تشخیص اولیای امور یک شهرستان دیگر نمی‌تواند؟! مگر شهرهای ما به‌صورت ملوک‌الطوایفی اداره می‌شوند؟! اگر این شخص تا بدین حد بد است که میگویید، که ایشان باید به طور مطلق بایکوت شده و صدایش خفه شود (!). واگر هم نه، و مشکل حادی ندارد و قصد هم ندارد به خدا و پیغمبر خدا و امامان بعد از پیغمبر توهینی کند و نیت هم ندارد از چارچوب نظام فراتر حرفی بزند که موجبات وهن را فراهم کند پس این موضع‌گیری‌های تند و شدید برای چیست؟؟!!
من نه لزوماً با همه‌ی عقاید دکتر زیباکلام موافقم و نه الزاماً با همه‌ی آنها مخالف. ولی مگر قرار است با تخریب شخصیت به جنگ(!) با اندیشه‌ای، فکری و مرامی برویم که در تضاد شدید و آشکار با چارچوب‌های دین و نظام هم نیست؟! معصوم (ع) معیار و سنجه را در اختیار ما نهاده است. «ببین گفته چیست نه اینکه گوینده کیست». ما بهتر از معصوم می‌فهمیم و می‌دانیم؟!!
نکته‌ی دیگر اینکه به قول امام علی (ع) «تا اندیشه‌ها را به هم نزنیم و تضارب ایجاد نکنیم حقیقت از دل آنها بیرون نمی آید.» اگر ما به این سخنان ایمان داریم، پس این مواضع سخت و شدید و تند برای چیست؟! از قدیم گفته‌اند آنکه حساب پاک است از محاسبه چه باک است.
درست این است که برای آقای زیباکلام امکان سخنرانی فراهم کنیم ولی در کنار سخنرانی ایشان و یا با فاصله‌ی زمانی بسیار کوتاه، حداقل به دو سخنران دیگر که مخالف عقاید و اندیشه‌های ایشان هستند نیز فرصت دهیم که سخنان زیباکلام را به این نحو نقد کنند. اینگونه است که جامعه رشد می‌کند و فرصت بالندگی می‌یابد.
کجا در تاریخ سراغ داریم ملحدانی که در مسجد مدینه به نزد امام صادق (ع) می‌آمدند با چنین برخوردهای تند و خشنی از جانب امام مواجه می‌شدند؟! از تاریخ به من نشان دهید.
هر زمان که فضای آزاد نقد و نقادی فراهم بوده است فضای فکری جامعه به تکاپو افتاده است و رو به پویایی نهاده است و هرگاه چنین نبوده است (که نمونه‌های زیادی از تاریخ می‌توان شاهد آورد)، جمود و رکود و تنگی فضا بر جامعه عارض شده است.
شیخ صدوق از بزرگ‌ترین محدثان شیعه در تمامی ادوار تاریخ است و کسی است که بنا به تاریخ با دعای امام زمان (عج) به دنیا آمده است. صدوق ـ علاوه بر آثار فاخر و فراوان ـ رساله‌ی کوچکی دارد به نام رساله‌ی اعتقادیه که در آن عقاید دینی خود را گزارش کرده است. شاگرد بلاواسطه‌ی صدوق، شیخ مفید است که از فحول علمای شیعه است و کسی است که امام زمان (ع) بنا بر توقیع شریفی که به ایشان داده‌اند او را معلم امت نامیده‌اند. همین شیخ مفید ـ علاوه بر آثار فاخر و فراوان ـ رساله‌ای دارد در نقد عقاید استادش شیخ صدوق! حتی نام این رساله هم می‌تواند برخورنده باشد: تصحیح الاعتقاد!
شیخ مفید در این رساله تقریباً به تک‌تک تفاسیر شیخ صدوق از عقاید دینی‌اش خرده می‌گیرد و آنها را به نقد می‌کشد. برای مثال شیخ صدوق معتقد است که پل صراط، واقعاً یک پل است که آدمی در روز رستاخیز باید روی آن پا گذاشته، از آن عبور کند. ولی شیخ مفید این تفسیر استاد را سطحی دانسته، پل صراط را تعبیری مجازی میداند، کنایه از راه باریک و لغزنده‌ی حق در این دنیا...
نکته ی مهم این است که آن زمان آنقدر فضای فکری باز بود و سعه‌ی صدر فراوان، که نه کسی شیخ صدوق را به دلیل سطحی‌نگری نکوهش کرد و نه کسی شیخ مفید را به دلیل نقد صدوق بزرگ شایسته‌ی تخطئه و توهین.
حداقل از تاریخ بیاموزیم.
اگر برای آقای ح.ر.ا همه‌گونه امکانات فراهم است که از این شبکه تلویزیونی به آن شبکه تلویزیونی برود و پشت به پشت سخنرانی کند، آن هم درباره‌ی همه‌ی موضوعات قابل تصور، از تاریخ و فقه و اصول و جامعه‌شناسی و روانشناسی گرفته تا فلسفه اخلاق و مدرنیته و پست‌مدرنیته و هنر و تاریخ هنر و سینما و چه و چه چه. پس حداقل تریبونی دیگر هم در اختیار کسانی گذارده شود تا نقدهای خود را بر سخنان آقای ح.ر.ا و امثال ایشان وارد کنند. تا حداقل بفهمیم که آن نقدها چقدر آبکی و سخنان آقای ح.ر.ا چقدر عمیق و متین و حسابی است! بپذیریم که جامعه با این همه جمعیت تحصیل‌کرده به چنان رشدی رسیده است که می‌تواند تا حد زیادی تشخیص دهد چه درست است و چه نادرست. چه اصولی است و چه غیر اصولی. اگر انتخاب و اختیاری نباشد رشدی هم نخواهد بود. دلیل رشد انسان و ثبات فرشتگان همین امکان انتخاب و اختیار برای انسان است.
حدود 35 سال قبل شهید مطهری فضایی بسیار دلپذیر و آرمانی را تصویر کرد. کاش حداقل که امام خمینی (ره) آثار ایشان را بی‌استثنا آموزنده دانسته‌اند و مقام معظم رهبری، آثار ایشان را شالوده‌ی فکری نظام، به ایشان تأسی کنیم و سعی کنیم این تصویر را در جامعه به واقعیت تبدیل کنیم:
1-  من اعلام می کنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از به اصطلاح کانالیزه کردن اندیشه ها، خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل اندیشه ها و تفکرات اصیلشان را عرضه کنند. ( استاد شهید مرتضی مطهری/ پیرامون انقلاب اسلامی/ صفحه 11 / چاپ 1373/انتشارات صدرا) 
2-  من به همه دوستان غیر مسلمان اعلام می کنم، از نظر اسلام تفکر آزاد است، شما هر جور که می خواهید بیندیشید، بیندیشید، هر جور که می خواهید عقیده خودتان را ابراز کنید _ به شرطی که فکر واقعی خودتان باشد _ ابراز کنید، هر طور که می خواهید بنویسید، بنویسید، هیچ کس ممانعتی نخواهد کرد.( همان/ صفحه 13 )
3-  در حکومت اسلامی احزاب آزادند، هر حزبی اگر عقیده غیر اسلامی هم دارد، آزاد است.( همان/ صفحه 17 )
4-  اگر در صدر اسلام در جواب کسی که می آمد و می گفت من خدا را قبول ندارم، می گفتند بزنید و بکشید، امروز دیگر اسلامی وجود نداشت. اسلام به این دلیل باقیمانده که با شجاعت و با صراحت با افکار مختلف مواجه شده است.( همان / صفحه 18 )
5  - در آینده، اسلام فقط و فقط با مواجهه صریح و شجاعانه با عقاید و افکار مختلف است که می تواند به حیات خود ادامه دهد. من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار می دهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده ی دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است و آزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه صریح و روشن با آنها. ( همان / صفحه 19 )
6-  اگر بنا شود حکومت جمهوری اسلامی، زمینه اختناق را بوجود بیاورد قطعاً شکست خواهد خورد. اسلام دین آزادی است، دینی که مروج آزادی برای همه افراد جامعه است. اسلام می گوید دینداری اگر از روی اجبار باشد دیگر دینداری نیست. می توان مردم را مجبور کرد که چیزی نگویند و کاری نکنند، اما نمی توان مردم را مجبور کرد که این گونه یا آنگونه فکر کنند.( همان/ صفحه 62 )
7-  هرکس می باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و تنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما، راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد. ( همان/ صفحه 63 )
8-  اگر بخواهیم جلوی فکر را بگیریم، اسلام و جمهوری اسلامی را شکست داده ایم.( همان/ صفحه 64 )

جهانی متفاوت

به نام خالق هستی

این روزها می شود گفت تمام نقاط دنیا درگیر چند موضوع مهم هستند اولین مسئله سال نو مسیحی و میلاد پیامبر صلح و دوستی است بر خلاف بسیاری از پیروانش! که در سراسر جهان قابل توجه است و همه مسیحیان و حتی مسلمانان نیز این ایام را به هم تبریک می گویند، که متأسفانه انگلهایی که همیشه جوامع در حال پیشرفت را نوعی آزار برای خود می بینند همانند دیگر انسانهای بی دفاع از مذهب تشیع را که به خاک و خون می کشانند این بار عده ای از مسیحیان را به خاک و خون کشیدند و این ننگی است که بر جامعه اسلامی به اسم اسلام بار شده است.!!

مسئله بعدی ایام صفر و چهلم عزای کسی که فقط برای حاکم شدن عبودیت و عقلانیت به مسلخ رفت و تمام وجودش را برای احیای سنت پیامبر و برای یاری دین خدا به طبق اخلاص گذاشت.

در دنیای دو قطبی اقتصاد از یک سو کشورهای به اصطلاح اقتصادی و از سوی دیگر کشورهای فقیر و جهان سوم ، در کشورهای اقتصادی که به واقع طبق آن اصل اولی هیچ کسی نمی تواند به بیش از سهم خود برسد مگر آنکه سهم دیگران را خورده باشد ، با مکیدن خون دیگران رسیده اند به جایی که هم اکنون هستند، و کشورهای فقیر و جهان سومی که علاوه بر زورگویی زورگویان نسبت به آنان خود نیز در تنبلی و تن پروری و کم خردی و بی خردی روی تمام موجودات تنبل زیر خاکی را نیز سفید کرده اند ، کشورهای ثروتمند همچنان در حال تاخت و تاز اقتصادی و سیاسی و نظامی، اما در کشورهای جهان سوم همچنان باید شاهد خود باختگی و هرج و مرج و بی قانونی بود تا کسانی که خود از قانون جز زور چیزی نمی فهمند برای آنان به اسم قانون حاکم شوند!!

درگیریهای خونین در کشورهای آفریقایی، فسادهای مالی در کشورهای خاورمیانه، جنگهای خونین در این کشورها ، همه نمی تواند از وضعیت جغرافیایی این کشورها دانست ، بلکه از بی خردی و ناتوانی در کنترل اوضاع توسط سیاستمداران و مسئولان کشورها باید دانست.

امروز کشور سوریه دیگر یک کشور زیبا و قشنگ نیست هر چند توسعه ای هم نداشته اما همان زیبایی ظاهری خود را نیز از دست داده، چرا که عده ای قصد کاسبی دارند و راه بهشت را عبور از این کشور می دانند!!

 امروز ترکیه به نحوی دیگر در فساد گرفتار شده ، فساد اقتصادیی که ریشه یا شاخه اش را متأسفانه باید در ایران جستجو کرد! به راستی چه خبر است ؟! که چنین همه کشورها به هم مرتبط شده اند و در هنگام شعاردادنهایمان خود را یک تاز میدان سیاست و ا قتصاد و فرهنگ می دانیم؟!

اما در کشور عزیزمان ایران کشوری که سایه ولایت بر آن ترنمی دیگر داده است ،چه خبر است که هر از چند گاهی شخصیتی پیدا می شود که اکثریت مسئولان کشوری ما را متهم به فساد و پولشویی می کند؟! زمانی جزایری و زمانی زنجانی، و زمانی مرتضوی، که پرونده این آخرین تنها به این مسائل گره نخورده و به جنایت کهریزک نیز مرتبط است ، بماند که اینها چه نیتی داشته اند!! اینها کار خود را کرده اند و زحمت جامعه اسلامی را زیاد کرده اند، اما به راستی این مردم تا کی باید شاهد این نوع پولشویی ها در نظام مقدس جمهوری اسلامی باشند.

 تا کی باید یک جناح و حزب به اسم پیشبرد اهداف خود باید خون دل به دل این مردم فقیر کشور بکند؟! تا چه وقت باید مچ گرفتن برای محبوبیت خود داشته باشیم و برای رسوخ در قلب مردم هیچ برنامه ای نداشته باشیم؟!

این از اوضاع کنونی جامعه انسانی است و مخصوصا جامعه اسلامی خودمان! آیا زمان آن نرسیده مردم با تحمل فشار بیشتر دست در دست هم دهند و با قدرت تمام بر پایی تمام اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی را از مسئولان بخواهند؟! آیا وقت آن نرسیده که مردم از تمام مسئولان بخواهند هر کس در جای خود اهداف انقلاب را پیش ببرد و در جایگاه خود حرف بزند؟ نه کمتر و نه بیشتر؟ آیا وقت آن نرسیده که هر کس در جای خود قرار بگیرد؟ تا کی باید مردم آموزش و خطای بسیاری از مسئولان و دست اندر کاران را بدهند؟! تا کی باید مردم حرفهای یک مهندس یا دکتر را به عنوان اندیشمند فرهنگی بشنوند؟ تا کی باید حرفهای یک قاضی را به عنوان یک مجری بشنوند؟ و تا کی باید هیچ چیز سر جای خود نباشد؟!

عزیزان تنها راه آن است که همه از خود شروع کنیم ، همه اخلاق را وظیفه بدانیم یا کسب رضای حق، و به قول کانت بیایید آنچه را که دوست داریم عمل کنیم ببینیم می شود آیا به صورت یک قانون در آورد؟


جواب دادستان اول انقلاب به حسینیان

به گزارش امید به نقل از جماران،حسینیان اخیرا در گفت و گویی اظهار داشته است:

« در سال 1360 که منافقین فاز سیاسی را به فاز نظامی تبدیل کردند، آیت الله قدوسی در سمیناری که برای قضات اسلامی در تهران برگزار کردند، رسماً از قول امام (ره) گفتند اگر کسی سنگ هم انداخت حکمش محارب است و سزایش قتل، چون فرقی نمی‌کند»

آیت الله موسوی تبریزی درباه  سخنان پیش گفته حسینیان، ب گفت: همان طور که آقای حسینیان خود اذعان دارد هر آن چه که دراین باره آیت الله قدوسی از امام خمینی نقل کرده باشند؛ پس از اعلام جنگ مسلحانه توسط منافقین و تنها ویژه گروهک های محارب بوده است. روشن است؛ احکامی که ویژه گروه های محارب است را نمی توان به دیگر گروه های جامعه سرایت داد.

وی توضیح داد:  ما با دو گزاره متفاوت مواجه هستیم ؛ آنچه که پیش از این به آقای قدوسی منتسب شده بود این است: « افرادی (از گروهک های محارب)که به صورت حمله ولو با سنگ دستگیر شوند؛ حکمشان اعدام است.»

این در حالی است که آقای حسینیان گزاره ای متفاوت با گزاره ی نخست را مطرح می کند و می گوید:« اگر کسی سنگ هم انداخت حکمش محارب است.»

در اینجا حتی درباره گزاره ی اول هم ما نمی توانیم به طور قطعی بگوییم دیدگاه امام خمینی چه بوده است؛ هر چند شهید آیت الله قدوسی انسانی بسیار سلیم النفس بوده اند؛ اما از آنجایی که ما هیچ دستخطی از امام خمینی در اختیار نداریم؛ برداشت ها ممکن است؛ متفاوت باشد.

موسوی تبریزی ادامه داد: روشن است که صرف حمله با سنگ و چوب مصداق محارب تلقی نمی شود؛ بلکه ممکن است گفته شود چون فرد عضو گروه محارب است؛ حمله با سنگ و چوب او معنا و کارکردی متفاوت با رفتار یک فرد عادی خواهد داشت و در نتیجه مشمول مجازات اعدام خواهد بود.

موسوی تبریزی در ادامه با بیان این که کسانی از امام سوء استفاده می کنند که این موارد را به مسائل دیگر از جمله اعتراضات خیابانی سال 88 بسط می دهند؛ افزود: مسائل گروه های محارب اصلا و به هیچ وجه به اعتراضات سال 88، ملی مذهبی ها و مخالفین دیگر ارتباطی ندارد. حتی در رابطه با منافقین هم جمهوری اسلامی  دو سال و نیم با اینها هیچ کاری نداشت اما زمانی که اعلام جنگ مسلحانه کردند و آن ترورها و جنایات را مرتکب شدند، به نصایح امام و اطلاعیه دادستان کل کشور، بی توجهی نشان دادند اینطور شد.

وی گفت: منافقین (مجاهدین خلق) از سال 57 تا حدود 30 خرداد 60 ، یعنی تا زمانی که اعلام جنگ مسلحانه نکرده بودند، در جمهوری اسلامی از آزادی کامل برخوردار بودند و روزنامه داشتند، مرتبا تظاهرات و راهپیمایی ترتیب می دادند، حتی سران آنها مثل مسعود رجوی و موسی خیابانی با مرحوم حاج احمد آقا و خود امام ملاقات داشتند. در سال 58، مسعود رجوی از تهران و موسی خیابانی از تبریز و عده ای در سایر شهرها برای انتخابات کاندیدا شدند و صلاحیت شان هم تایید شد اما رأی نیاوردند. بارها از ایشان خواسته شده بود که ساختمان های دولتی و اسلحه هایشان را تحویل بدهند اما آنها نمی پذیرفتند. در آن زمان خاطرم هست که تنها برای یکی دو نفر از سران این گروه مثل آقای سعادتی که جرمش جاسوسی بود بنده حکم 10 سال زندان را صادر کردم و ما آن زمان برای هیچ یک از اعضای این گروهک حکم اعدام صادر نکردیم.

وی ادامه داد: به مرور و بعد از ریاست جمهوری آقای بنی صدر به دلیل حمایت بنی صدر از اینها از موقعیت بوجود آمده سوء استفاده کردند و در نهایت در 30خرداد 60 اعلام جنگ مسلحانه با نظام کردند. در آن زمان آیت الله قدوسی در اطلاعیه ای به مجاهدین خلق اعلام کرد که در صورت تحویل ساختمان های دولتی و اسلحه ها، می توانند به فعالیت حزبی ادامه دهند، روزنامه و راهپیمایی داشته باشند اما باز نپذیرفتند. حتی برخی سفارش کردند که این گروه بار دیگر با امام ملاقات داشته باشند که امام این بار نپذیرفتند و فرموده بودند اگر آنها اسلحه هایشان را تحویل بدهند، من خود به ملاقاتشان می روم. یعنی امام تا این حد با این گروه مدارا کردند.

موسوی تبریزی با تأکید بر این که حوادث آن زمان با شرایط فعلی قابل قیاس نیست یادآور شد: آقای حسینیان می بایست توضیح بدهد که امام با مجاهدین تا چه اندازه مماشات کرد و حتی در سال 58  به مسعود رجوی وقت ملاقات داد و پیش امام آمدند. آن موقع خیلی ها اعتراض کردند که امام گفت نمی خواستم بعدها بگویند رهبر به ما اجازه صحبت نداده است.

وی افزود: حتی پس از ورود به فاز مبارزه مسلحانه نیز گفته شد کسانی که در محلی تجمع نموده اند و در فکر راه حلی هستند که به هر شکل ممکنی زمینه ای برای اقدام علیه جمهوری اسلامی فراهم نمایند و تا به حال کار مسلحانه ای انجام نداده اند، باید زندانی شوند. توجه کنید که گفته شد: باید زندانی شود؛ اعدام در کار نیست و امام هم تأکید داشتند که حتی الامکان دخترها اعدام نشوند. علاوه بر این که در اینجا نیز بحث درباره اعضای گروهک سازمان یافته و در شرایطی است که برای مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی تجمع کرده باشند؛ نه برای احقاق حق خودشان یا در اعتراض به اینکه رای من کو، پول من کو، حق من کو؟

وی گفت: در همان زمان گروههای دیگر نظیر چریک های فدایی هم بودند که اکثریتشان با اینکه کمونیست بودند، اما از آنجا که دست به اسلحه نبردند، محارب حساب نشدند و تنها اقلیت محدودی از ایشان که دست به سلاح بردند، حکم محارب در موردشان اجرا شد. کسانی که این موارد را نمی گویند، یا نمی دانند این مسایل را یا خود را به جاهلیت زده اند تا آبروی نظام را ببرند.

دادستان کل دادگاه های انقلاب در اویل دهه 60 افزود: در هر جایی از دنیا ممکن است کارگران یا کارمندان گلایه داشته باشند که چرا حق و حقوقشان پرداخت نشده و مثلا برای اعتراض با چوب راه را ببندند، نه اینکه بخواهند به مردم حمله کنند و یا مردم را بترسانند، فقط برای اینکه جلویشان را نگیرند؛ حتی اگر در این میان خسارتی به اموال عمومی نیز وارد شود، چون با اعلام جنگ مسلحانه همراه نبوده، مثلا برای احقاق حق خودشان بوده؛ محارب محسوب نمی شوند. البته باید برای احقاق حق از راهش وارد شد. وارد کردن خسارت مجاز نیست مجازات دارد؛ اما نه مجازات محارب.

موسوی تبریزی ادامه داد: اعتراض طبق قانون اساسی یکی از حقوق مهم مردم است. مثلا مردم  وقتی جلوی ورزشگاه شیرودی به سخنرانی بنی صدر اعتراض می کردند عده ای می گفتند که دستگیرشان کنید اما حاج احمد آقا با دستگیر نمودن معترضین مخالفت کرد.  یا در مورد حکم جاسوسی آقای سعادتی که از سران مجاهدین بود، سعادتی یک پرونده از دادستانی درباره سرلشگر مقربی برداشته بود و به نفر دوم سفارت روسیه داده بود؛ خودش هم اعتراف کرد، اما با اینکه جاسوس بود و حکم جاسوس در اسلام اعدام است، ما او را اعدام نکردیم و فقط 10 سال به اوین فرستادیم و حتی تبعید نکردیم.

سخنان نسبت داده شده به امام خمینی درباره حکم محارب، نه از نظر فقهی و نه از نظر حقوقی واقعیت ندارد

حجت الاسلام رسول منتجب نیا نیز گفت: سخنان نسبت داده شده به امام خمینی درباره حکم محارب، نه از نظر فقهی و نه از نظر حقوقی واقعیت ندارد.

نماینده امام خمینی در شهربانی کل کشور افزود: جالب است، اگر یکی از بزرگان خاطره ای را از امام نقل بکند؛ آقایان برآشفته می شوند و به شدت به آن شخص حمله و او را تخریب می کنند؛ اما خود فتوایی را به امام نسبت می دهند که بر خلاف دیدگاه های فقهی ایشان است. 

وی گفت: احکام امام خمینی را درباره گروه های محاربی که اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری کرده بودند؛ نمی توان به سایر گروه ها نسبت داد؛ اما من به خاطر نمی آورم که فقیهی، فردی را صرفا به خاطر سنگ پرت کردن محارب بداند.

عضو هیأت علمی دانشگاه شاهد در ادامه گفت و گوی خود درباره ی برخی ادعاهایی که اخیرا در این خصوص مطرح می شود؛ توضیح داد: نمی توانیم چنین نظری را اتفاقی قلمداد کنیم. باید پرسید دلیل اصلی مطرح شدن این موضوع آن هم توسط کسی که در خانه ملت حضور دارد، چیست؟

وی افزود: گروهی از توفیقات دولت یازدهم ناراحت و عصبانی هستند و به همین دلیل سعی دارند تا با طرح چنین مسایلی و همچنین انجام دادن تحرکات آنچنانی فضا را مخدوش کنند.

وی افزود: واقعا به دلیل چنین رویکردی باید تاسف خورد و ابراز تعجب کرد. در شرایطی که مملکت نیاز به آرامش و امنیت دارد  و آقای حسن روحانی تلاش می کند که فضای آرام و صمیمانه ای را به وجود آورد تا از آن طریق بتواند مشکلات مردم را حل کند شاهد چنین رفتارهایی هستیم که در وهله اول آرامش عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد و در مرحله بعدی آسیب هایی جدی را به پیکر جامعه وارد می کند.

منتجب نیا با بیان این که متاسفانه برخی مسائلی را مطرح می کنند که به هیچ وجه تناسبی با شرایط زمان ندارد؛ گفت: مجموعه ای از افراد افراطی و تندرو که همیشه نام خودشان را در دعوا و اختلاف سراغ می گیرند از وضعیت کنونی به شدت ناراحت هستند و این مسائل را مطرح می کنند. نمی خواهند که موقعیت مسالمت آمیز و آرامی را در پیش داشته باشیم.

وی گفت: باید پرسید در روزهایی که با تلاشهای بی وقفه و البته موثر دستگاه دیپلماسی رابطه جمهوری اسلامی با دنیا در حال ترمیم شدن است؛ ناراحتی برخی ریشه در چه مساله ای دارد و اصولا چطور می توانند از بهبود وضعیت ناراضی باشند.

امام هرگز چنین تصوری را از "محارب" ارائه نمی دهند

عیسی ولایی نیز  گفت: امام خمینی هرگز تعریفی را که برخی از معنای "محارب" در اندیشه ایشان ارائه می دهند؛ نداشتند و به همین دلیل موسسه نشر و تنظیم آثار حضرت امام باید به سراغ چرایی چنین تحرکاتی برود تا دیگران نتوانند اقدامات اینچنینی را تکرار کنند.

وی افرود: اظهاراتی که به گفته وی، آقای قدوسی از قول امام خمینی نقل می کنند، درباره گروهک هایی است که محارب بودنشان به اثبات رسیده است. همچنین شرط «به صورت حمله بودن رفتار فرد» برای چنین حکمی در نقل قول عنوان شده طرح شده است.

رییس مرکز تحقیقات و اطلاع‌رسانی معاونت امور مجلس ریاست جمهوری درباره ی ادعای طرح شده به خبرنگار جماران گفت: هیچ کس با هیچ توجیهی نمی تواند و نباید چنین مساله ای را به بنیانگذار انقلاب نسبت بدهد.

نگارنده کتاب «ارتداد در اسلام» توضیح داد: نکته مشخص این است که امام هرگز چنین تصوری را از "محارب" ارائه نمی دهند. محارب در قانون مجازات اسلامی به کسی اطلاق می شود که  به قصد جنگ و آسیب زدن به مردم وارد عمل شود و به آنها آسیب  برساند. در واقع محارب کسی است که تهدید عمومی به حساب آید و برای همگان ایجاد خطر کند.

وی افزود: مشخص است که نمی توان فردی را فقط به این دلیل که از سنگ استفاده کرده است، محارب محسوب کرد. محارب اتهامی سنگین است و دقیقا به همین دلیل باید دقت کرد تا به راحتی و بدون دلیل و استدلال کسی را با این اتهام مواجه نکرد.

ولایی تأکید کرد: این مساله باید به طور جدی پیگیری شود تا همه بدانند که جایگاه امام چه جایگاهی است و همچنین باید بدانند که انتساب هر نقل قولی با توجه به نگاهی که دنیا به ایشان دارد، تا چه حد خطایی نابخشودنی است. البته موسسه تنظیم و نشر اثار امام به عنوان مرجع اصلی نسبت به چنین مسایلی باید حساسیت بالایی داشته باشد و اقدامات لازم را در این رابطه انجام بدهد.

وی با انتقاد از این که "به خیابان آمدن " را هم در ردیف محارب بودن عنوان کرده اند؛ گفت: شکی در این نیست که هر کسی از شایستگی لازم برای تشخیص محاربه یا باغی بودن افراد برخوردار نیست و این دستگاه قضایی است که صلاحیت قضاوت و تشخیص دارد. اگر تا به امروز حکمی علیه آنها صادر نشد، مشخصا به این معنی است که افراد این حق را ندارند که آنها را با چنین القابی خطاب قرار بدهند.


جبهه پایداری جایگاهی در بین نخبگان ندارد

به گزارش امید به نقل از سلام نو،محسن غرویان با اشاره به وجود ردیف بودجه برای موسسات پژوهشی گفت: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) همانند بسیاری از موسسات دیگر، در بودجه سالیانه کشور برای خود ردیف دارد. البته در پرداخت مبالغ به این دست موسسات باید عدالت رعایت شود و همه موسسات مشابه باید بودجه? منصفانه‌ای داشته باشند. در غیر اینصورت هم اصلا به هیچ موسسه‌ای بودجه‌ای پرداخت نشود.

استاد پیشین موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی  گفت: حتی اگر دولت بودجه‌ای را که سال‌هاست به موسسات تحت فرمان جبهه پایداری داده می‌شود را پرداخت کند هم جبهه پایداری دست از رویارویی با دولت حجت‌الاسلام روحانی بر نخواهد داشت. زیرا جبهه پایداری و این دولت اختلافات فکری زیادی با هم دارند.

این پژوهشگر گفت: طیف آقای مصباح و جبهه? پایداری با یک شکست سیاسی روبرو شده‌اند. ملت این جریان را کنار زده است.

وی در پاسخ به این سوال که عامل این شکست را چه می‌دانید، گفت: علت اصلی شکست این طیف، جزم اندیشی و تعصبات افراطی نسبت اندیشه‌هایشان است.

محسن غرویان در خصوص فعالیت‌های فعلی جبهه پایداری گفت: نمی‌توان به طور قطعی گفت که آن‌ها اکنون مشغول چه کاری هستند. اما به نظر من آن‌ها در شرایط فعلی به دنبال بازسازی خود و تخریب دولت هستند. آن‌ها همچنین برای انتخابات مجلس آینده برنامه ریزی می‌کنند تا نیروهای متناسب با افکار خود را وارد مجلس کنند.

آن‌ها می‌خواستند جلوی فکر و اندیشه? مرا بگیرند

شاگرد پیشین آیت‌الله مصباح یزدی درباره علت جدایی‌اش از این جریان توضیح داد: علت اصلی جدا شدن من از مجموعه آقای مصباح آن بود که این طیف تصمیم داشتند تا افکار و نظراتشان را به من تحمیل کنند. آن‌ها می‌خواستند با دستور، امر و نهی و تهدید جلوی فکر و اندیشه من را بگیرند. بنده نیز نتوانستم این موضوع را تحمل کنم و استعفای خود را به آن‌ها تحویل دادم. در حقیقت فضای فکری‌ای که در آنجا حاکم شده به گونه‌ای است که توقع دارند همه بی‌چون و چرا از آن‌ها اطاعت کنند.

شجونی شان لباسش را حفظ کند

آیت‌الله غرویان همچنین با اشاره به برخی از فعالین دیگر این طیف همچون شیخ جعفر شجونی نیز به سلام نو گفت: سن و سال آقای شجونی از بنده بیشتر است و سن بنده به او نمی‌رسد. اما پیشنهاد من به وی آن است که اخلاق و ادبیات را مراعات کند. ایشان لباس روحانیت بر تن دارند و متاسفانه با رفتارشان در مردم نسبت به روحانیت دید منفی ایجاد می‌کنند. تقاضای بنده از ایشان آن است که اخلاق را رعایت کنند و شان لباسی که بر تن کرده‌اند را حفظ کنند.

البته با تأسیس حوزه های علمیه از پایه های پایین شروع کرده و در صدد کادر سازی برای بیست سال دیگر هستند.این غیر از مؤسسه ای است که با نام مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی مزین است.


بیانات آیت الله هاشمی در رفسنجان

آیت الله هاشمی:
مردم به ماهواره و اینترنت دسترسی دارند و آگاهانه برخورد می کنند
من می‌دانم در آینده راه‌ها باز می‌شود و بسیاری از چیزهایی که امروز در مضیقه هستیم برداشته می‌شود.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این‌که امیدواریم به تدریج تحریم‌ها برداشته شود، تاکید کرد: من می‌دانم در آینده راه‌ها باز می‌شود.

به گزارش ایسنا، اکبر هاشمی رفسنجانی در آیین دومین سالگرد رحلت آیت‌الله هاشمیان، خطاب به مردم حاضر گفت: خداوند را شاکرم که موفق شدم امروز در بین شما مردم عزیز، خونگرم، متعهد و انقلابی رفسنجان باشم. دو سال از رحلت پسر عموی بزرگوارمان آیت‌الله هاشمیان امام جمعه شهر رفسنجان می‌گذرد. این توفیقی است که برای عرض تسلیت و ارادت توانستم در جمع شما حاضر شوم.

وی افزود: من همیشه وقتی به رفسنجان می‌آمدم، آقای هاشمیان در فرودگاه حضور داشتند و امروز جای ایشان را خالی می‌بینم. خداوند مقام عالی او را متعالی و ارج تلاش‌ها و مرارت‌های ایشان را به او اعطا کند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به بیان خاطره‌ای پرداخت و گفت: 65 سال پیش با پیشنهاد آقای هاشمیان می‌خواستم برای تحصیل به قم بروم. شش روز طول کشید تا ما از بهرمان نوق به قم رفتیم، اما امروز دو ساعته از تهران به رفسنجان رسیدیم. من پیش‌بینی می‌کنم آینده جامعه ما با همین سرعت به طرف تکامل، تمدن، پیشرفت و توسعه می‌رود.

هاشمی رفسنجانی با بیان این‌که شما مردم رفسنجان جزو پیشتازان انقلاب بوده‌اید، گفت: زمانی که کسی جرات نمی‌کرد نام امام خمینی (ره) را به زبان بیاورد شما مقلد امام(ره) بودید.

وی اظهار کرد: طلابی که می‌خواستند مبارزه کنند جایی امن‌تر از رفسنجان نداشتند چون مردم از ایشان حمایت می‌کردند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه سخنانش از حاج عباس پورمحمدی یاد و بیان کرد: ایشان در آن زمان پناهی برای شخصیت‌های مبارز بود که آرزوی بهبودی برایشان دارم.

هاشمی رفسنجانی ادامه داد: رفسنجان در قم و تهران به شهر امام شناخته شده بود و امروز شما مردم با همان روحیه در میدان هستید که این افتخار بزرگی برای ما و شماست.

وی خطاب به مردم رفسنجان،‌ گفت: مرحوم هاشمیان هر چه را که توانست برای این شهرستان کار کرد. اگر زحمات ایشان نبود شاید این شهر به این صورت از لحاظ فرهنگی باقی نمی‌ماند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام مردم رفسنجان را مردمی وفادار دانست و اظهار کرد: همین که با این ازدحام در این مراسم شرکت کرده‌اید، نشان می‌دهد شما زحمات مرحوم هاشمیان را فراموش نکرده‌اید.

هاشمی رفسنجانی افزود: من قول می‌دهم تا زمانی که نفس می‌کشم یار و همراه شما باشم.

وی سپس به شرایط کنونی کشور اشاره و اظهار کرد: مردم رفسنجان شما جزو صاحبان این انقلاب هستید. خداوند این انقلاب را که به واسطه صداقت و استقامت مردم پیروز شده است، دوست دارد.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: شما وقتی پیروز شدید که حکومت پهلوی از حمایت و ثروت فراوانی برخوردار بود، اما شما توانستید به آن حکومت جبار پایان دهید، این کار بزرگی بود.

هاشمی رفسنجانی به سال‌های جنگ نیز اشاره و اظهار کرد: لشکر 41 ثارالله استان کرمان جزو بهترین لشکرهای زمان جنگ بود و هر جا که خط مقدم گره می‌خورد گردانی از این لشکر می‌آمد.

وی افزود: هزار شهید را شما تقدیم این انقلاب کرده‌اید و ما برای همیشه مدیون خانواده‌های شهید، جانبازان و ایثارگران هستیم.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ما می‌دانیم که شهدای ما که خون خود را و جانبازان ما که سلامتی خود را تقدیم انقلاب کرده‌اند، از ما انتظار دارند ابهت و عظمت انقلاب را حفظ کنیم، این میراث آنهاست.

هاشمی رفسنجانی یکی از آفات انقلاب را اختلافات دانست و گفت: متاسفانه این اختلافات کم و بیش وجود دارد و حتی در بین نیروهای انقلابی هم مشاهده می‌شود.

وی بیان کرد: شما همانگونه که یکپارچه در پیروزی انقلاب حضور داشتید اکنون نیز باید یکپارچه در خدمت انقلاب باشید. اختلاف سلیقه در بین همگان هست اما این اختلافات را با رفاقت و مباحثه باید حل کرد و اگر حل نشد باید با هم بسازید.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: مساله دوم این است که می‌دانم مشکلات بسیار زیادی این روزها برای همه مردم و بخصوص مردم رفسنجان وجود دارد. خشکسالی شرایط بدی را برای کشاورزان ایجاد کرده است.

هاشمی رفسنجانی با بیان این‌که این روزها در همه جای کشور شاهد بارندگی هستیم، از کاهش بارش‌ها در رفسنجان ابراز نگرانی کرد و گفت: همچنین شرایط اقتصادی کشور و مدیریت سوء در دوره پیشین باعث شد نهاده‌های کشاورزی به کشور نیاید. کود و سم نامناسب باعث ایجاد خسارت شد.

وی ادامه داد: ما تحریم بوده و هستیم. تحریم بسیار جدی است. آخرین تحریمی که با تدبیر فعلا متوقف شد اگر اعمال می‌شد ایران به طور کلی محاصره می‌شد و ما از راه‌های دریایی خود محروم شده و مشکلات فراوانی برایمان ایجاد می‌شد.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این‌که خداوند به ما کمک زیادی کرد، گفت: شما گمان می‌کنید که ما این شرایط را به وجود آوردیم در صورتی که این هوشیاری و آگاهی مردم بوده که ما را از بحران نجات داده است. مردم ما امروز اکثریت تحصیل‌کرده و باسواد هستند و به ماهواره و اینترنت دسترسی دارند. اوضاع را رصد کرده و آگاهانه برخورد می‌کنند.

هاشمی رفسنجانی اظهار کرد: شرایط بدی بود یا باید تسلیم می‌شدیم یا جنگ رخ می‌داد، اما مردم ما همانگونه که می‌خواستند شرایط اعتدال را در کشور حاکم کردند، این اعتدال مربوط به تفکر مردم است.

وی افزود: مردم برای نجات خود و کشور به این راه متوسل شدند. اولین قدم نیز خوب برداشته شده البته انتقادات و اعتراضاتی هم است اما اولین گام برداشته شده و فضا آرام و مردم امیدوار شده‌اند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: من طی این دو روز با هیات‌های اروپایی دیدار داشتم. آنها گفتند که اوباما تسلیم اسرائیل است. او را تحت فشار قرار دادند که تحریم‌ها را امضا کند. اگرچه شش ماه نباید این اتفاق می‌افتاد.

هاشمی رفسنجانی گفت: امروز با نخست‌وزیر سابق ایتالیا دیدار داشتم. او نیز می‌گفت ما اروپایی‌ها به خاطر عهدشکنی از آمریکا عصبانی هستیم و در جلسه شورای وزرای خارجه تصمیم گرفتیم مستقلا تحریم‌های اروپا را کاهش داده و رفع کنیم.

وی اظهار کرد: ما به ایشان گفتیم ما مسلمان هستیم اگر چیزی را امضا کنیم پای امضای خود ایستاده و خلاف عهد نمی‌کنیم. بالاخره کار به تماس تلفنی وزیر امور خارجه آمریکا و ایران کشید و از سوی وزیر خارجه آمریکا اعلام شد که باید مذاکرات را ادامه دهیم.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: ما امیدواریم به تدریج تحریم‌ها برداشته شود. من می‌دانم در آینده راه‌ها باز می‌شود و بسیاری از چیزهایی که امروز در مضیقه هستیم برداشته می‌شود.

هاشمی رفسنجانی اظهار کرد: الان چهار هزار طرح عمرانی از دولت قبل مانده که برای آن هیچ اعتباری نداریم. به اندازه 240 تا 250 طرح پول داریم، این گرفتاری بزرگی است.

وی اظهار کرد: ما نفت و گاز فراوانی داریم. پتروشیمی ما می‌تواند در سال 40 میلیارد دلار برایمان از طریق صادرات پول بیاورد اما در تحریم هستیم و دستمان بسته است.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که دولت و ان‌شاءالله همکاری مجلس گره‌ها را باز خواهند کرد، گفت: این جریان اخیر محصول نظر رهبری معظم بود. اگر انتخابات خوب انجام شد به این دلیل بود که ایشان فرمودند رای مردم حق‌الناس است و خداوند حق‌الناس را نمی‌بخشد، بنابراین کسی جرات نکرد رای مردم را مخدوش کند. اگر این اصل ثابت بماند در آینده نیز همیشه رای مردم حفظ خواهد شد.

هاشمی رفسنجانی افزود: وقتی هم مذاکرات می‌خواهد شروع بشود عده‌ای اعتراض کرده و از سازشکاری حرف به میان آوردند، اما رهبری فرمودند که اینها بچه‌های انقلاب هستند.

وی ادامه داد: وقتی که اولین امضا را کردند دوباره اعتراضات شروع شد که چرا امضا کردید اما رهبری فرمودند آنچه که در گزارش آمده پیروزی است و من از تلاش‌ها تشکر می‌کنم. در نتیجه این بیانات بود که زبان افراد معترض بسته شد.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد: گفته‌های رهبری در این سه مقطع به داد ما رسید و خاصیت ولایت فقیه همین است که مواظب باشد طغیان نشود.

هاشمی رفسنجانی گفت: الان تا حدودی راه‌هایی باز شده است. ما طلب‌های زیادی از کشورهای مختلف داریم که نفت ما را خریدند اما به دلیل تحریم‌ها نتوانسته‌ایم پولمان را بگیریم که به تدریج این راه‌ها باز می‌شود و پول‌ها برمی‌گردد.

وی گفت: حرکت اقتصادی، سازندگی و توسعه در کشور ایجاد شده که امیدواریم بیکاری را کاهش دهد. امروز بیکاری‌های کشنده‌ای داریم. بسیاری جوانان تحصیلکرده ما بیکارند. 25 درصد این تحصیل‌کرده‌ها امروز بیکار هستند، راه‌حل نیز همین است که دارد انجام می‌شود.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: امیدوارم شما رفسنجانی‌ها هم در این معرکه حساس این زمان همانند اوایل انقلاب نقش خوبی را ایفا کنید.


حمله آرمین به مرتضوی

آرمین با اشاره به مرگ زهرا کاظمی؛
شایسته نیست حیثیت و آبروی نظام هزینه‌ی حفظ افراد و دفاع از اعمال غیرمسولانه‌ی آنها شود
یکشنبه 29 تیر 1382
محسن آرمین، نایب رییس مجلس گفت: قاضی مرتضوی و حامیانش باید برکنار و در دادگاه به اعمال آنها رسیدگی شود. 
محسن آرمین نماینده‌ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نطق قبل از دستور امروز خود با اشاره به بازداشت‌های متعدد در هفته‌های اخیر گفت: با این مسایل می‌توانید درباره‌ی تبلیغات مخالفان علیه مجلس ششم بهتر قضاوت کنید، و دریابید آرامشی که این جماعت شما را به آن می‌خوانند چه آرامشی است، و چرا مجلس ششم چنین خشم و کینه‌ی آنها را بر انگیخته است، و دریابید که وقتی آنها در تعطیلی دو هفته‌ای مجلس با مردم و فرهیختگان ملت چنین می‌کنند اگر مجلس اصلاحات نبود چه می‌کردند. 
وی ادامه داد: با آنچه طی این دو هفته رخ داد هم چهره‌ی توطئه‌گران و فتنه‌گران آشنا شده، هم اهمیت نقش و حضور مجلس مردم برای مقابله با توطئه‌ها نمایان‌تر شده است. 
نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه اظهار داشت: در حوادث دو هفته‌ی اخیر که به آن اشاره شد نام یک تن بیش از دیگران به چشم می‌خورد “ قاضی مرتضوی“. 
زهرا کاظمی خبرنگار تبعه‌ی کشور کانادا را روز دوم تیرماه در مقابل زندان اوین و هنگامی که در حال گرفتن عکس از خانواده‌های بازداشت‌شدگان بود، با ضرب و شتم دستگیر می‌شود، قاضی مرتضوی به جای رعایت حریم خبرنگاری و توجه به آبرو و حیثیت کشور و بهانه ندادن به مخالفان نظام و برخورد با ماموران متخلفی که این خبرنگار را مورد ضرب و شتم قرار دادند حکم بازداشت وی را صادر می‌کند، پس از دو روز بازجویی به دلیل نامعلومی وی را به نیروی انتظامی تحویل می‌دهند. زهرا کاظمی به بازجویان نیروی انتظامی می‌گوید که به هنگام بازجویی در دادستانی، به ویژه از ناحیه‌ی سر مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. بعد از ظهر همان روز وی به دستور قاضی مرتضوی به دادستانی اوین عودت داده می‌شود، و پس از چند ساعت از وزارت اطلاعات می‌خواهند که او را تحویل بگیرند. 
آرمین گفت: به گفته‌ی مقامات وزارت اطلاعات این وزارت اعلام می‌کند که بازداشت وی ضرورت ندارد، و ایشان را به محل اقامت خود بفرستید، و ما در همانجا از او بازجویی می‌کنیم، ولی قاضی مرتضوی نمی‌پذیرد. زهرا کاظمی به هنگام بازجویی ابراز ناراحتی می‌کند، 5 تیر ماه ساعت 12 شب وی را به بیمارستان منتقل می‌کنند و ساعت 6 صبح روز بعد حالش وخیم و به علت خونریزی مغزی به حالت کما رفته و دچار مرگ مغزی می‌شود. 
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یادآور شد: وقتی که خانواده‌ی وی به زندان مراجعه می‌کنند دیگر از ادعای جاسوسی وی خبری نیست و تنها چیزی که می‌شنوند این است که وی در بیمارستان است، «ما کاری به او نداریم بروید و او را از بیمارستان ببرید». زهرا کاظمی تا روز 19 تیرماه علی‌رغم مرگ مغزی زیر دستگاه تنفس مصنوعی نگهداری می‌شود و پس از این تاریخ مرگ وی اعلام می‌گردد. 
وی تصریح کرد: قاضی مرتضوی پس از درگذشت وی خارج از حیطه‌ی مسوولیت و بدون اطلاع به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر کل رسانه‌های خارجی این وزارت را احضار و از وی می‌خواهد طی مصاحبه‌ای فوت وی را به علت سکته‌ی مغزی اعلام کند. وی پس از مصاحبه مدیر کل مذکور چند بار با خبرگزاری تماس می‌گیرد تا خبر فوت را سریعا اعلام کند. 
نماینده‌ی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در اینجا باید گفت ادعای اعتراف دانشجویان نیز داستانی شنیدنی دارد که خوب است از زبان صفایی‌فراهانی شنیده شود تا معلوم شود این اعتراضات چه میزان معتبر است و بنده در اینجا از رییس مجلس می‌خواهم که جلسه‌ای را به شنیدن گزارش صفایی فراهانی اختصاص دهد و در صورتی که این جلسه تشکیل نشود بنده آنچه را که شنیده‌ام به خبرنگاران می‌گویم. 
وی خاطرنشان کرد: می‌دانیم که قاضی مرتضوی در سطحی نیست که بتواند بدون پشتوانه دست به چنین اقداماتی بزند، اما روی سخنم با شما است، این اعمال خودسرانه و غیرمسولانه در صورت سکوت من و شما در این حد باقی نخواهد ماند، نتیجه‌ی سکوت یا بی‌اعتنایی پیشینیان ما در همین مجلس نسبت به اقداامات سعید امانی و ….. به فاجعه‌ی قتل‌های زنجیره‌ای انجامید، و کشور را تا حد یک بحران بزرگ پیش برد و ضربه‌ای به اعتبار نظام وارد کرد که جبران آن ممکن نیست. 
وی گفت: اگر امروز ترس و بیم خود را فقط به نام آبروی نظام توجیه کنید فردا با فاجعه‌ای همانند قتل‌های زنجیره‌ای مواجه خواهید شد. 
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی یادآور شد: اکنون نشریات ما از بیم توقیف به دست قاضی مرتضوی به روزی افتادند که تیتر اول خود را نیز به دستور او تنظیم می‌کنند. قاضی مرتضوی باید پاسخ دهد که چرا زهرا کاظمی را بازداشت کرده و به چه استنادی آن را متهم به جاسوسی کرده است؟ به رییس جمهور عرض می‌کنم این که هیات منصوب شما اگر گزارش دهند که علت مرگ این خبرنگار مغز مرگی بوده کافی است، اما باید معلوم شود که چرا مرتضوی مدیر کل دولت شما را ساعت‌ها احضار و موظف به مصاحبه می‌کند؟ چرا قاضی مرتضوی پس از شنیدن خبر در گذشت متهم برای شناسایی عاملان احتمالی مرگ وی دستور به بازجویی و دستگیری بازجویان نمی‌دهند؟ 
آرمین تاکید کرد: باید مشخص شود که چرا شخصی را به عنوان دادستانی تهران انتخاب می‌کنند که به چیزی جز بازداشت افراد نمی‌اندیشند؟ چرا علی‌رغم این‌که مرتضوی در دادگاه انتظامی قضات به خاطر تخلفات متعدد محکوم شده نه تنها جلوی اجرای حکم محکومیت وی گرفته می‌شود، بلکه به دادستانی تهران منصوب می‌شود؟ چرا علی‌رغم وجود قضات با تجربه و شریف در قوه‌ی قضاییه جوانی که سابقه‌ای در انقلاب ندارد و احکامش در دوران قضاوت بدون استثنا نقض شده است، باید به چنین مقامی منصوب شود؟ 
نماینده‌ی مردم تهران افزود: چنین رفتاری برای هرکس قابل تحمل باشد برای فرزندان راستین امام(ره) و کسانی که ندای آن مرغ حق هم‌چنان در گوششان طنین‌انداز است قابل تحمل نیست، پس به نام خداوند متعال و برای رضای او در دفاع از استقلال و کیان نظام و پاسداری از آزادی‌های قانونی ملت اعلام می‌کنم قاضی مرتضوی و حامیانش باید برکنار و در دادگاه به اعمال آنها رسیدگی شود. 
وی گفت: شایسته نیست حیثیت و آبروی نظام هزینه‌ی حفظ افراد و دفاع از اعمال غیرمسولانه‌ی آنها شود. 
آرمین در پایان اظهار داشت: قاضی مرتضوی به دلایلی که عرض شده عادل نیست، و تصمیمات و احکامش درباره‌ی افراد غیرقانونی و فاقد اعتبار است.  اناالله و انا الیه راجعون و ما توفیق الا با الله عزیزالحکیم.
در پایان نطق آرمین تمامی نمایندگان با گفتن احسنت سخن وی را تایید کردند، البته محمدمحمدی نماینده‌ی مردم سلسله و دلفان با صدای بلند اعتراض خود به این نطق را اعلام کرد. [منبع: ایسنا]


بیشتر: پایگاه خبری انصاف: چرا به هشدار سال 82 درباره مرتضوی توجه نشد؟


آیت الله هاشمی و مذاکرات

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن بیان اینکه مردم نخواهند گذاشت تندروها امید بوجود آمده در کشور را از بین ببرند، تاکید کرد: افراطی ها در ایران و آمریکا یک هدف مشترک دارند، برهم زدن توافق ژنو!.

به گزارش انتخاب به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، گزیده سخنان منتشر نشده ایشان در دیدار دانشجویان بدین شرح است:

-همان طور که خود شما نیز اشاره کردید بهتر بود که به مناسبت روز دانشجو من در دانشگاه های شما حاضر می شدم  اما به خاطر ملاحظاتی که وجود دارد و این که نمی خواهیم بهانه ای به وجود بیاید که بخواهند در مقابل همین رفتار آرام شما هم صف آرایی کنند، ترجیح دادم که در مجمع امروز را کنار شما باشم.

-من کلمه به کلمه به حرف های شما توجه کردم و معتقد هستم ادبیات دانشجویان با ادبیات رایج جامعه متفاوت است، شما دانشجویان همان گونه که هستید و فکر می کنید حرف می زنید و این موردی است که بسیاری از اقشار جامعه و بخصوص مسئولان دیگر این گونه رفتار نمی کنند.

-امروز با تلاش های خود شما تغییر را می توان در بخش های مختلف جامعه احساس کرد و در چند سال گذشته همه مردم چشیدند و دیدند که چه بلاهایی بر سر جامعه آمده است و در بن بست تحریم و جنگ گرفتار شده بودیم.

 -باید امروز ما از دیروز بهتر باشد. عجله باعث می‌شود ما نتوانیم به درستی فکر کنیم و یکی از عواملی که می‌تواند ما را موفق کند هماهنگی همه نیروهای انقلاب است و به هم زدن آرامش نه تنها کارها را بهتر که بدتر می کند.

- شاید یکی از بهترین اتفاقات مذاکرات ژنو را بتوان کم کردن شری دانست که بر سر مردم ایران سایه افکنده بود و البته بازپس گیری بخشی از اموال ایران را نمی توان نادیده گرفت. من باید با قاطعیت بگویم هیچ امتیازی از ما گرفته نشد. آنها هم امتیازات چندانی فعلا نداده اند اما نباید از یاد ببریم که اتفاق بسیار خوبی در گسترش مناسبات ایران و جهان روی داده است.

-بعضی می خواهند این بازی را به هم بزنند اما باید بدانند مردم به آنها اجازه چینین کاری نخواهند داد. اوباما هم در آمریکا از سوی افراطیون در رابطه با این توافقنامه در فشار است و باید او هم پاسخگوی مذاکرات خود باشد و افراطیون در دو طرف فکر می کنند جنگ تنها چیزی است که می تواند مشکلات را حل کند.

-اگر رهبری در کنار تیم مذاکرات نبود و از آن حمایت نمی کرد افراطی ها اجازه عمل به تیم مذاکرات هسته ای را نمی دادند. بخصوص بعد از بازگشت آنان از مذاکرات نیز با آن جنجال ها که سعی داشتند توافقنامه را با قرارداد ترکمنچای مقایسه کنند اگر حمایت و تشکر و همراهی به موقع رهبری نبود این افراطیون به دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای آسیب می رساندند.

-دانشجویان ما شاید روند پرفراز و نشیبی داشته اند اما اکنون جوانانی با اعتدال و منطقی هستند و باید به تشکل های دانشجویی میدان داد تا این جوانان بتوانند در آن فعالیت کنند و خود دانشجویان باید از دست آوردهای خود حراست و پاسداری کنند.


تصمیم قاطع ایران با ترک مذاکرات

به گزارش آخرین ، در حالی کارشناسان ایران و 1+5 بیش از 4 روز مذاکرات کارشناسی را در وین پشت سر می گذاشتند، آمریکا با اعمال تحریم های جدید باعث ترک میز مذاکره از سوی ایران شد و همزمان این اقدام واشنگتن هشدار مجدد مقامات ایران به اقدامات به آمریکا را برانگیخت.

مذاکرات کارشناسی ایران و 1+5 از دوشنبه هفته ای که گذشت در وین آغاز شد و عباس عراقچی  مذاکره کننده ارشد ایران اعلام کرد که در پایان این مذاکرات تاریخ شروع به کار گام اول و مکانیزم اقداماتی که هر دو طرف باید انجام دهند و ساز و کارهای اجرایی آن اعلام می شود.

شب گذشته خبرگزاری رویترز اعلام کرد که دولت آمریکا روز گذشته چند شرکت و فرد دیگر  را در فهرست تحریم های ایران قرار داد، بر اساس بیانیه منتشر شده از سوی وزارتخانه های خارجه و دارایی آمریکا این شرکت ها و افراد به دلیل حمایت از برنامه هسته ای ایران مورد تحریم قرار گرفته اند.

در این بیانیه تصریح شده است: قرار دادن نام افراد و شرکت های جدید در فهرست تحریم ایران نشان می دهد توافق هسته ای اخیر در تلاش های مداوم ما برای تعقیب و مجازات آن هایی که از برنامه هسته ای ایران حمایت می کنند یا در پی فرار از تحریم های ما هستند تاثیری نمی گذارد و نخواهد گذاشت.

از جمله شرکت هایی که هدف تحریم قرار گرفته اند شرکت های مید اویل آسیا و سینگا تانکرز هستند که مقر هر دو در سنگاپور قرار دارد. این شرکت ها متهم هستند به ایران برای دستابی به منابع مالی از طریق یک بانک خارجی و به نیابت از شرکت ملی نفتکش ایران کمک کرده اند.

همچنین یک تبعه اوکراین به نام ویتالی سوکولنکو و شرکت تحت مالکیتش به نام فرلند به دلیل کمک به فروش نفت ایران تحریم شده اند.

اما انتشار این خبر و اعمال تحریم های جدید در حالی صورت گرفت که تیم کارشناسی مذاکره کننده هسته ای ایران در وین به سر می برد و این مذاکرات که به منظور به دست آوردن راهکارهای دست یابی به راهکار اجرایی توافق ژنو انجام می شد شب گذشته با ترک مذاکرات از سوی هیأت ایرانی قطع شد.

ترک مذاکرات از سوی ایران در حالی است که منابع غربی از جمله رویترز خبر از ادامه مذاکرات در روزهای جمعه، شنبه و یکشنبه هم داده اند و بر این اساس به نظر می رسد تحریم های جدید آمریکا که بر خلاف توافق ژنو و برنامه کار مشترک بوده است ، در ترک مذاکرات از سوی ایران بی تأثیر نیست .

در همین زمینه منابع مطلع نیز به خبرنگار مهر گفته اند که مذاکرات به دلیل تحریم های جدید آمریکا از سوی هیأت ایرانی متوقف شده است. تیم مذاکره کننده ایران به دلیل عدم تعهد آمریکا به توافق مذاکرات را در این مرحله متوقف کرده و به پایتخت باز می گردد.

سید عباس عراقچی ، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان نیز درباره تحریم های جدیدی که  شب گذشته از سوی خزانه‌داری آمریکا علیه چندین شرکت ایرانی و بین المللی اعمال شد، گفت: در چند روز گذشته بعد از مذاکرات ژنو با سردرگمی و عدم تصمیم گیری و سیاست های نامشخص دولت آمریکا روبرو بوده ایم بخصوص اینکه از یک طرف در کنگره تلاش می کردند جلوی تحریم های جدیدی را بگیرند و از طرف دیگر شرکت های جدیدی را به لیست تحریم ها اضافه می کنند.

وی افزود: این بازی دوگانه و سردرگمی به نفع فضای مذاکراتی نیست و خلاف روح توافقنامه ژنو است.

عراقچی خاطرنشان کرد: البته آمریکا معتقد است تحریم این شرکت ها مربوط به تحریم های گذشته بوده و به دلیل عدم رعایت تحریم ها شرکت های جدیدی در لیست قرار گرفته اند اما به هر حال در شرایط فعلی که قرار است فضای همکاری داشته باشیم این روند سازنده نیست.

وی با انتقاد از تحریم های آمریکا تاکید کرد: این رویکرد سازنده نیست و آن را خلاف حسن نیت می دانیم و در حال حاضر نیز در حال بررسی هستیم و عمل لازم را اتخاذ می‌کنیم.

به گزارش مهر، مرضیه افخم، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در خصوص تحریم های اخیر وزارت خانه های خزانه داری و خارجه آمریکا در مورد به اصطلاح "تحریمهای جدید آمریکا علیه حامیان برنامه اتمی ایران" اظهار داشت: متاسفانه شاهد یک سر در گمی جدی در رویکرد ، تصمیمات و اظهارات مقامات آمریکایی هستیم و در حالیکه مقامات دولت آمریکا به ظاهر در حال توجیه بخشهای قانونگذاری ایالات متحده برای خودداری از تصویب تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران و در چارچوب پیشبرد طرح اقدام مشترک جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5  هستند ، ازسوی دیگر در اقدامی سوال برانگیز وزارت های خزانه داری و خارجه امریکا در اقدامی غیر سازنده و در مسیر رویکردهای قبلی که بارها از سوی مقامات بلندپایه آمریکا ناموفق بودن آن به صراحت مورد تاکید قرار گرفته است ، مجددا به این اقدام تکراری و بی فایده مبادرت کرده و مجموعه هایی از ایران و چند شرکت خارجی را در فهرست تحریم ها قرار داده اند.

افخم با اشاره به اینکه گروهی در داخل و خارج از دولت آمریکا تلاش دارند توافق ژنو را از بین ببرند، گفت: این افراد با درک ناقص و بدفهمی خیال می کنند که تحریم ها و نه رسیدن به تفاهم راه حل نهایی است.

سخنگوی وزارت امور خارجه با تاکید بر جدیت جمهوری اسلامی ایران برای رفع نگرانیهای منطقی طرفهای گفتگو در خصوص برنامه صلح آمیز هسته ای ایران ، ضمن انتقاد شدید از اقدام اخیر افزود: اینگونه اقدامات را غیرسازنده و خارج از مسیر تفاهم انجام شده در ژنو ارزیابی نموده و دولت ایالات متحده آمریکا را به پایبندی ، واقع بینی و مرعوب نگردیدن در برابر برخی تندروهای مخالف روند مذاکرات ژنو توصیه می کنیم.

افخم افزود: مسئولیت عواقب اقدامات نسنجیده تماما بر عهده دولت امریکا است.

بر اساس توافق نامه ای که ایران با کشورهای 1+5 در ژنو داشتند، اعمال هر گونه تحریم جدید بر علیه ایران باید متوقف شود و اعمال تحریم های جدید آمریکا بر علیه شرکت های ایرانی کاملا بر خلاف این توافق نامه است .

مسئولان ایرانی پیش از این نیز بارها اعلام کرده بودند که هیچ اعتمادی از سوی ملت ایران به آمریکا وجود ندارد و در صورتی که آمریکا به تعهدات خود پایبند نباشد ایران روند همکاریها را قطع خواهد کرد.

وزیر خارجه آمریکا در واکنش به اقدام قاطع کشورمان در قطع مذاکرات وین به سبب تحریمهای جدید از سوی واشنگتن، به اظهار نظر پرداخت.

به گزارش العربیه، جان کری در واکنش به توقف مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 1+5 در وین پیش بینی کرد مذاکرات 1+5 با ایران طی روزهای آینده ادامه یابد.

وی با نادیده گرفتن علت اصلی توقف این مذاکرات از سوی ایران که اعمال تحریمهای جدید از سوی آمریکاست، اظهار داشت مذاکرات با ایران به مرحله ای رسیده است که این کشور ضرورت رایزنی و توقف آن برای مدتی را احساس کرده است.

از سوی دیگر، سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه با انتقاد از تصمیم جدید کاخ سفید در اضافه کردن چند موسسه و نهاد ایرانی به فهرست تحریمهای آمریکا آن را غیر قابل قبول دانست.

ریابکوف اظهار داشت تصمیم واشنگتن در اضافه کردن تعدادی از موسسات ایرانی به فهرست تحریمهایش، غیر قابل قبول است.

وی همچنین تصریح کرد مسکو به واشنگتن گفته است دخالت در امور اوکراین پیامدهای جدی به همراه دارد.

کاخ سفید روز گذشته(پنجشنبه)اقدام به اضافه کردن نام 14 شرکت و چند شخص حقیقی خارجی و ایرانی به فهرست سیاه تحریم های ایران به دلیل همکاری با تهران برای دور زدن تحریم های اقتصادی کرد.


بلبشوهای این روزها

به نام خالق خلق

این روزها مصادف بود با روزها یا روز  دانشجو، جنبش دانشجویی مخصوصا آنانی که احساس کردند هشت سال گذشته جایی برای بیان احساسات ، افکار و اندیشه ها ی خود ندارند این روزها را با سرعت سپری کردند و در دانشگاههای مختلف از همفکران خود دعوت کردند تا به جمع آنان بیایند و به سؤالات در گلو مانده آنان پاسخ دهند، در این بین اما دو تشکل مهم و معروف یکی بسیج دانشجویی و دیگری انجمن های اسلامی فعالیت های بیشتری از خود بروز دادند و از تند رو و کند رو و معتدل، از اساتید خود دعوت بعمل آوردند تا بتوانند خواسته های خود را مطرح کنند، حضور ریاست محترم جمهوری اما جایی  بود که تضاب آرا و اندیشه ها بود (از نوع احساسیش البته از طرف دانشجوها) جایی که عده ای خاص هم قصد ناتمام گذاشتن این سخنرانی داشتند و عده ای شعاری که مدتهاست جرأت بیان علنی آن را نداشتند مطرح کردند و عده ای خاص نیز با شعارهای تند جوابشان را دادند، در این بین اما نکاتی که جای بیان آن خالی بود، از جمله نکته ای که بسیاری توجه نکردند، و آن آشتی دانشجویانی بود که با نظام یا حداقل بگوییم با دولتی که رأس کار بود قهر کرده بودند، اما اینبار با تمام وجود احساس کرد که باید دولت و منتخب خود را به آشتی فرا خواند، و آشتی آنان هم در بیست و چهار خرداد 92 بروز کرد و هم در استقبال از منتخب خود در دانشگاهها، و کسی این آشتی ملی را یا متوجه نشد مخصوصا گروههای سیاسی و روزنامه نگاران، یا بسیار اندکی به آن پرداختند، و عده ای نیز تمام تلاش خویش را بکار بردند تا این آشتی را به حاشیه ببرند!!

و اینکه اگر تمام مطالب و سخنرانیهای این جماعت مدعو و دعوت شده را جمع آوری کنیم، چه چیزی به قول معروف ته آن خواهد ماند، یا خبرنگاران و صدا و سیمای ملی! درست به آن نپرداختند یا اینکه در واقع جز مباحث جنجالی و مسائل گذشته چیزی عاید این مرز وبوم حتی دانشجوها نکرد! مناظرات و سخنرانیهایی که تنها و تنها به مباحث احساسی پرداخته شد و نه انتقاد درست و سازنده ای و نه طرحی برای فردا، انتظار مباحث علمی صرف در این گونه مجامع نیست اما همان مطالبی گفته می شود نیز باید در چهار چوب علمی خویش پرداخته شود، به راستی در سخنرانی شخصیتی که در دانشگاه شریف  دعوت شده چه چیز تازه ای بوده که جایی دیگر نمی توانسته بگوید و اینجا باید می گفت؟!، دیگران اگر مباحثی احساسی نیز مطرح کرده اند می توانند با این توجیه خود را قانع کنند که جایی برای گفتن تا کنون نداشته اند، هر چند دلیل نمی شود وقت عده ای دانشجو نیز در این مباحث گرفته شود.

اما دانشجویان عزیز هم باید این نکته را در نظر داشته باشند که انتظار از آنان بسیار بیشتر از این مباحث است ، و باید در برنامه کاری خود توقعات مردمی را هم در نظر داشته باشند، در مقام توصیه نیستم اما وقتی می بینم عده ای خود را همه کاره ی دانشجویان دانسته و با مباحث پوپولیستی با احساسات این جوانان عزیز بر خورد می کنند، از هر گروه و حزبی که باشند، به این فکر می کنم که این عده چه قدر دوست دارند دانشجویان را تا حدی از دانایی نگه دارند که بالاتر از خودشان قرار نگیرند!!

مطلب دوم

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که به قول معروف از نگاه عده ای گل و بلبل است و از نگاه عده ای تاریکی محض، که به سوی آن شتابان در حرکت هستیم، سؤالات دسته جمعی و گاه بی ربط بعضی از نمایندگان بخاطر بی اطلاعی بعضی از آنها از کار وزارت خارجه و جایگاه وزیر خارجه ، و همچنین نادیده گرفتن فرصتی که برای کار به این نمایندگان جمهوری اسلامی داده شده، مواضع گاه درست و گاه نادرست عده ای از این سفیران ملت و دولت، یعنی جنجال آفرینی تنها برای (اخذ رأی) و نه بر مبنای تخصص و کاردانی، دال بر نوع نگاهی است که حتی مردم عزیز ما در انتخاب نماینده خود دارند، هر چند ما امیدوار باید باشیم که این در واقع پله های ترقی یک نظام است که هر سال و هر انتخاب او بهتر از انتخاب گذشته اش باشد.

بهر حال باید کسانی که نماینده های ملت هستند و در مذاکرات قرار دارند را حمایت کرد و به آنان دلگرمی داد تا بتوانند در موقعیتهای بعدی با اعتماد به نفس بهتری جامعه غربی را به سمت خواسته های ملت ایران بکشاند، و این تحقق نمی یابد مگر با بررسی کارشناسی شده و نقد های جدی از دستگاه دیپلماسی، که متخصصین از هر  گروه نه با  جنجال و شانتاژ تبلیغاتی که با بحث و بیان نظرات چکش خورده نقطه های ضعف آنان را گوشزد کرد و نقطه های پیش برد را تقویت نمود. نه آنان بی اشتباهند و نه منتقدین صحت مطلق دارند اما باید هر کس به اندازه توان خود نقد کند و  آنان را یاری دهد، جامعه غرب در پیش برد اهدافش حتی نه تنها بین سیاستمداران کشور هایشان بلکه بین سیاستمداران سایر کشورها نیز می توانند اتحاد ایجاد کنند، اما ما در بیان حق خود باید چنین دچار انحطاط فکری شویم!!! نکته ای دیگر اینکه انتظار همه ما از آقای ظریف این است که پخته تر از هر زمانی دیگر سخن بگوید تا هم بهانه ای به دست مخالفین داخلی داده نشود و هم پیراهنی نشود برای حمله های دیگر به او .

 

 


جواب آرمان به پورنجاتی

انتقاد احمد پورنجاتی، قائم مقام لاریجانی در زمان ریاست صداوسیما و رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم، از روزنامه هایی که طبق گزارش مجلس، از تامین اجتماعی پول گرفته اند، واکنش روزنامه ی آرمان را در پی داشت که در گزارش قرائت شده در مجلس، تنها روزنامه ای بوده که نامش درج شده است، اما به گفته ی برخی منابع خبری، تعداد روزنامه هایی که از تامین اجتماعی در دوره ی ریاست سعید مرتضوی دریافتی داشته اند، به حدود 10 روزنامه می رسد، هر چند هنوز مشخص نیست که پولهای داده شده به چه خاطر بوده است.
به گزارش انصاف نیوز، پورنجاتی روز سه شنبه در صفحه ی شخصی خود نوشت:
«بنده کسی نیستم اما یک "شهروند"روزنامه خوان که هستم. پس بی تعارف عرض می کنم:
آهای! جناب "مدیر مسؤول" روزنامه ای که هدیه ی "مرتضوی" مدیر سازمان تامین اجتماعی دولت "ویران الدوله "را گرفته و به هرمصرفی رسانده ای، دو راه پیش روی توست:
1- یا آشکارا از مردم پوزش بخواه و مبلغ دریافتی را برگردان و عذر واسطه ی فیض را بخواه. غبار این ناشایستی ها البته دامن روزنامه نگاران زحمتکش و پاکیزه و با مناعت را نخواهد گرفت که در آن روزنامه از جان مایه می گذارند.
2- یا دست از داعیه ی استقلال حرفه ای و اصلاح طلبی بردار و خیال خودت و مخاطبان را آسوده کن و بی خیال شرافت روزنامه نگاری مستقل، کاسبی کن.
بنده تا اطلاع بعدی با روزنامه ی ..... و ...... و...... نه مصاحبه می کنم و نه یادداشت می نویسم و نه اصلا می خرم!
(نام برخی از آنها در گزارش تحقیق و تفحص آمده و برخی نیز نیامده. فعلا نام نمی برم)
البته قدر و احترام روزنامه نگاران شاغل در آنها، محفوظ است.»

پاسخ دبیر سیاسی روزنامه آرمان
پس از آن که در برخی پیام های زیر نوشته ی پورنجاتی، نام روزنامه ی آرمان نوشته شد، مطهره شفیعی، دبیر سیاسی این روزنامه توضیحی را به این شرح منتشر کرد:
فرهیخته محترم، جناب آقای احمد پورنجاتی! با سلام و عرض ارادت
مطلبی را درباره ی روزنامه‌هایی که به نوعی با سازمان تامین اجتماعی کار کرده‌اند یا اینکه هدیه گرفته‌اند بی‌تعارف نوشته‌اید، بنده به عنوان عضو کوچکی از روزنامه ی آرمان نیز کمی بیشتر از جنابعالی بی‌تعارف مسایلی را بازگو می‌کنم. به جهت دفاع از خبرنگاران و جایگاه ویژه‌ای که این روزنامه بین اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان و عموم مردم دارد قضاوت شما را عجولانه و یک سویه دیدم و برای کسی که سابقه ی بالا در مدیریت رسانه دارد بعید به نظر می‌رسید، البته گرفتن هر هدیه‌ای چه خبرنگار چه سردبیر و چه مدیر مسوول از مقامات دولتی و غیر دولتی را به هیچ‌وجه در راستای استقلال حرفه‌ای روزنامه‌نگاران نمی‌بینم، درباره ما گفتید و خواسته‌اید فرد هدیه گرفته پوزش بخواهد و مبلغ را برگرداند، در این مورد ذکر نکات زیر ضروری به نظر می‌رسد که امیدوارم آقای پورنجاتی و دیگران بدانند که نباید حتی با خطای یک نفر همه را راند و طرد کرد:
1 – روزنامه آرمان در تمامی سال‌های گذاشته به شهادت آرشیو و مطالب پرشمار انتشار یافته چه در زمانی که مرتضوی به واسطه پرونده کهریزک مورد بازخواست قرار داشت و چه زمانی که در سازمان تامین اجتماعی به گفته رئیس دیوان عدالت اداری غیرقانونی در این پست قرار گرفت، با صراحت لهجه و دقت نظر و مداقه فراوان تمام ابعاد این فعل و انفعالات را در قالب گزارش مفصل مورد نقد و کنکاش قرار داد و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است، از همین جا از تمام مدعیان و منتقدین می‌خواهیم و با روی گشاده از آن استقبال می‌کنیم که برای یک نمونه هم شده مطلبی از آرمان بیاورند که تبلیغ و تشویق و مساعدتی از سوی ما درباره سعید مرتضوی رخ داده باشد ما مفتخریم که در تمام دوران حرفه‌ای خود در قالب یک روزنامه اصلاح‌طلب و مطالبه‌گر در پی نور افشانی در تاریکی‌ها بوده و هیچگاه رسالت حرفه‌ای خود را قربانی مطامع ناخیرخواهان و زیاده طلبان نکرده‌ایم و در چند سال اخیر به ویژه در آستانه انتخابات و نیز پس از پیروزی آن جزو روزنامه‌هایی نبودیم که شنبه به جمع دوستان بپیوندیم و در این رهگذر هزینه‌های بی‌شمار داده‌ایم، شاید شما هم بدانید.
2 – عقبه و سابقه روزنامه به لحاظ حرفه‌ای در سطح سردبیری و مدیر مسئول فعلی در اختیار کسی است که با افتخار و با سابقه 20 ساله تاکنون ثنا گوی هیچ فرد و گروهی نبوده است و رسالت حرفه‌ای و حریت خود را برای کسی هزینه نکرده است و اگر نبود عملکرد این روزنامه و دیگر روزنامه‌های همسو امروز همین فضایی هم که ایجاد شده وجود نداشت، بعید می‌دانم کسانی اهل گرفتن هدیه باشند اما هزینه بپردازند. فردی را که شما از او نام بردید و آن را منتسب به روزنامه کرده‌اید حتی به فرض اینکه این هدیه را گرفته باشد هیچ تناسبی با مدیر مسئول روزنامه آرمان امروز ندارد و اکنون فرد دیگری مدیر مسئول این روزنامه است که اتفاقا از اهالی قم است و شما را خوب می‌شناسد، هر چند تاکنون کلامی هم با شما در این زمینه و درباره مطلبتان صحبت نکرده است.
3 – اتصال ناچسب این مساله به تحریریه و دیگر دست اندرکاران به واسطه پرداخت هدیه کارت 10 میلیونی که هزینه یک روز و نیم روزنامه هم نمی‌شود و هیچ ارتباط مستقیمی با مشی روزنامه هم ندارد به مثابه یک جک تاریخی می‌ماند، کدام عقل سلیمی می‌پذیرد که سوابق خود را نادیده گرفته و برای چنین مبلغی اعتبار خود را به ثمن بخس حراج کند. اینجاست که باید به قصد و غرض بعضی رسانه‌ها که سوابقشان مشخص است شک کرد اما هم سویی شما با اینها ما را متعجب کرد، البته از آقای محجوب خواسته‌ایم اگر سندی در این زمینه دارد ارائه کند تا ببینیم ارتباط این هدیه با روزنامه چقدر است. از سوابقی که از سردبیر این روزنامه سراغ دارم با قاطعیت اعلام می‌کنم کسی نمی‌تواند خلاف اخلاق حرفه‌ای و رسالت اصلی و تعهد روزنامه‌نگاری از او چیزی بخواهد و او انجام دهد. امیدوارم به زودی پاسخی که آقای محجوب یا دستگاه محترم قضا به این موضوع می‌دهد تناسب آن را با روزنامه آرمان روشن کند. اما اینکه شما هم در پی پررنگ کردن این موضوع هستید، خود می‌دانید و در مجلس ششم هم شاهد بودید که چه تحقیق و تفحص‌هایی صورت گرفت و هیچ‌وقت به سرانجام نرسید.
4- البته شما در این چند خطی که نوشته‌اید بدون نام بردن از روزنامه‌ای تعدادی از آنها را زیر سوال برده و گفته‌اید چون اینها اسمشان در تحقیق و تفحص آمده یا نیامده تا اطلاع بعدی با آنها مصاحبه نمی‌کنم یا نمی‌خرم، این شیوه در مرام و مسلک اصلاح طلبی دارای جایگاهی نیست بلکه شیوه اصلاح طلبی چنین است که با مناعت طبع هر آنچه مشکل به نظر می‌رسد اصلاح شود. ما نه طرفدار افراطیم نه طرفدار تفریط و نه طرفدار طرد کردن دوستان!
5- درج آگهی‌های سازمان‌های تامین اجتماعی یا رپرتاژ آگهی در روزنامه‌ها که شما فرمودید که دیگر برای آنها یادداشت نمی‌نویسید خلاف اصول حرفه‌ای نیست، به هر حال بخشی از در آمد‌های روزنامه از طریق آگهی تامین می‌شود و اگر کسی آگهی‌های تامین اجتماعی را در روزنامه منتشر کرد نباید بر او خرده گرفت. از سوی دیگر باید تفاوت بین شخصیت حقیقی و حقوقی افراد هم گذاشت به عنوان مثال یک پزشک می‌تواند ساختمان‌سازهم باشد آیا داد و ستدهای او در ساختمان‌سازی به عملکرد او در پزشکی و علاج بیماران ارتباط دارد. ما از نقد دلسوزانه جنابعالی و حتی هر اصولگرایی هم استقبال می‌کنیم اما آنچه باعث شد وقت شما را بگیرم شبهه‌هایی بود که از طریق نوشته جنابعالی ترویج می‌شد وگرنه آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است. عزت زیاد.