چرا گریزان از قانون
همه ما گاه در میان اقوام و آشنایان و در اجتماعی که در آن زندگی می کنیم افرادی را می بینیم که به قول معروف کلی اعصابمان به هم می ریزد و از اینکه افرادی این همه به مسائل بی خیال هستند بارها خود و جامعه مان را نفرین می کنیم .مثلا عبور یک وسیله نقلیه از یک چراغ قرمز یا سبقت های بیجا و یا .....اما همین موارد ممکن است خودمان هم انجام دهیم و به خاطر عجله داشتن آنرا توجیه کنیم و ...
بارها شاهد پخش چنین مسائلی از سوی صداو سیما بوده ایم و خواهیم بود .حال اگر دامنه دیدمان را وسیع بگیریم و در سطح یک شهر به سطح استان برویم و از استان به کشور و از کشور به سطح دنیای عظیم انسانی .
اینجا یک نقل قولی کنم از مرحوم سید جمال الدین اسد آبادی نکتهای بس جالب و تاریخی که فرمود ((من اسلام را در کشورهای اسلامی شنیدم و در کشورهای (غیر اسلامی)اروپایی دیدم .
حال برگردیم به زمان حال که بارها از صدا وسیمای خودمان شنیده اید که فلان نخست وزیر ،وزیر ،مدیرکل و...در چین یا کشورهای دیگر (غیر اسلامی) به علت پیش نرفتن اهداف و کارهای محوله به ایشان دست به خود کشی زده اند. در حالی که نه قانون آن کشور می توانست اورا محکوم به مرگ کند و نه می توانست اورا به مجازاتی شدید تر از مرگ محکوم کند.اما چرا؟؟؟؟!!!!
تلاش مسئولین کشور های دریگر را با اهداف و ارزشهای خودمان نباید بسنجیم آنها در اهداف و پیش برد ارزشهای خود به مقصد از پیش تیین شده خود نرسیده اند و این کار را برای خود ننگ می دانند. این همان دیدنی است که سید مرحوم اشاره دارد حال در کشور های اسلامی و در کشور ما چه؟!
بعد از ثابت شدن جرم هم به هر دلیل شناخته شده تر از قبل به کارهایش می پردازد و یا به کسی که هیچ جرمی برایش ثابت نشده هر نوع که سلیقه خودمان لازم بداند به او انگ می زنیم.
باید به ابتدای نوشتار برگردیم که در جامعه ای که افراد بزرگ سال آن چنین باهم به فرار از قانون متهم هستند و به قول معروف کوچکترها هم می بینند و یاد می گیرند و بعد مقداری هم چاشنی مذهب به آن اضافه می کنند تا کسی را یارای تذکر هم نداشته باشد (اجرای امر به معروف و نهی از منکر یعنی کشک) اگر هم تذکری بیان شود به اسم اینکه آقاجان مسؤلین ما خودشان هم قانون را سلیقه ای کرده اند هر شخص واقعا ارزشی و متدین که دل در گرو دین و کشور دارد را به تنگنای حیا خواهد برد .
بله دوستان و همراهان گرامی باید اجرای قانون را وعمل به آن را و اخلاق اجتماعی و سیاسی را از کودکی به کودکانمان بیاموزیم و ازطرف دیگر حاکمانمان باید در سخت ترین مراحل به سوی قانون گام بردارند و اجرای قانون را سرلوحه زندگی خود و دیگران قرار دهند انشاءالله .
چراکه الناس علی دین ملوکهم یعنی انسانها بر همان آداب و قوانینی (دین )هستند که حاکمانشان هستند.
وسلام تا سلامی دیگر به خدای انسانیت می سپارم همه را