مجتبی
واحدی: مردم ایران بایستی هر لحظه خدای بزرگ را سپاسگزار باشند که تنها
راه خبرگیری آنها، صدا و سیمای دولتی ایران نیست. امروز وجود صدها شبکه
خبری و دسترسی آزاد آنها به اخبار و اطلاعات، راههای متعددی در برابر
ایرانیان قرار داده است تا به جای اخبار تنظیم شده و یکسویه بعضی
رسانههای داخلی، خبرهایی را بشنوند که محرومیت ایرانیان از آن خبرها یا
دسترسی دیرهنگام به آن، میتواند هزینههای سنگینی برای امروز و فردای
کشور ایجاد کند. در دو هفته اخیر دو نمونه از این اخبار توسط رسانههای
خارجی منتشر شد. نخستین مورد، خبررسانی شفاف تلویزیون دولتی ترکیه در خصوص
واگذاری امتیاز بازاریابی برای 50 درصد از گاز استخراجی ترکیه در فازهای
22 تا 24 پارس جنوبی بود. همزمان با این خبررسانی، رسانههای دولتی ایران
مشغول شادمانی از موفقیت دولت در انعقاد قراردادی بزرگ با ترکیه علیرغم
فشارهای آمریکا و اروپا بودند. البته چند روز بعد از خبررسانی تلویزیون
دولتی ترکیه و نقل قولهای منتشره از نخست وزیر آن کشور، بعضی مقامات
وزارت نفت ایران اعلام کردند امتیاز اعطا شده به ترکیه، اجازه استفاده از
50 درصد مورد نظر، برای مصارف داخلی آن کشور بوده است در حالی که این
توضیح، تنها بر ابهامات افزود زیرا ترکیه هنوز نمیتواند قراردادهای قبلی
خود برای خرید گاز از ایران را به صورت کامل اجرا کند و بابت ناتوانی در
جذب حداقلِ تعیین شده در آن قراردادها، موظف به پرداخت 700 میلیون دلار
خسارت به ایران شده است. ضمن آنکه نخستوزیر ترکیه و تلویزیون دولتی آن،
تاکنون حاضر نشدهاند ادعای قبلی خود - که خبر آن به سراسر جهان مخابره
شده است - را پس بگیرند. دومین خبر که بازتاب کمتری داشت اظهارات گستاخانه
یک جاسوسزاده روسی است که دو روز قبل توسط یکی از خبرگزاریهای رسمی
روسیه منتشر شد. گئورگی میرسکی که خبرگزاری نووستی روسیه، او را عضو ارشد
آکادمی علوم روسیه خوانده است در پاسخ به گلایه نه چندان جدی بعضی مقامات
ایران اعلام کرده است: »تحویل ندادن سیستم اس- 300 به ایران به خاطر پاسخ
ندادن ایران به پیشنهاد آژانس در مورد ارسال اورانیوم غنی شده ایران به
خارج است. بر اساس توافق به عمل آمده مـیـان ایـران و 1+5 در ژنـو، ایـران
بـایـد اورانـیوم غنی شده با خلوص پایین خود را به روسیه میفرستاد تا پس
از رسیدن به سطح غنای 75/19 درصد، این اورانیوم به فرانسه ارسال شده و در
آنجا پس از تبدیل به میلههای سوختی، به ایران باز گردانده شود ولی اکنون
میبینیم که ایران در این زمینه وقتکشی میکند«. این خبر که رسانههای
رسمی ایران بر آن چشم بستند، احتمالا با اغماض سیاستمداران علاقهمند به
رابطه با روسیه در ایران نیز مواجه خواهد شد. اما چشم بستن مسئولان و
رسانههای ایران بر این خبر، چیزی از اهمیت آن نمیکاهد. این خبر اولا
نشان میدهد که روسهای فرصتطلب، به دنبال بهانه هستند تا حقی از ایران
ضایع کنند و به خاطر این تضییع حق، پاداشی از اربابان آمریکایی و اروپایی
خود بگیرند. دو روز قبل، رئیس سـتـاد کـل نـیـروهای مسلح ایران، اعلام
کرده که روسهادر تحویل سیستم اس - 300 حداقل 6 ماه تاخیر و تخطی
داشتهاند ولذا ارتباط دادن نقض عهد روسها در این زمینه به موضوع ارسال
اورانیوم 5/3 درصد به روسیه، چیزی جز یک فرصت طلبی وقاحتآمیز نیست. ثانیا
این اظهارات نشان میدهد که طرف روسی، بابت خوش خدمتی به آمریکا و اروپا،
احتمالا منتظر دریافت وجوه قابل توجه و برخی امتیازات دیگر از طرف ایرانی
بوده تا در ازای آن اورانیوم 5/3 درصد را به غنای 75/19 درصد برساند. لذا
تاخیر ایران در این اقدام و احتمال از دست دادن این امتیاز - که متاسفانه
مردم ایران از آن بیخبرند - روسهای گستاخ را تحریک کرده تا با ایجاد
ارتـبـاطی غیرمنطقی، تاخیر غیرموجه خود برای تحویل سیستم دفاعی اس- 300 را
موجه جلوه دهند. البته ممکن است بعضی مسئولان ایرانی مدعی شوند که گوینده
این خبر، یک مقام غیررسمی است و اظهارات او اعتباری ندارد. اما مگر کسی
میتواند در روسیه بر خلاف سیاستهای جاسوس سرشناس کاگب یعنی ولادیمیر
پوتین و رئیس جمهور دست نشانده او، سخن بگوید؟ در 10 ماه گذشته، حداقل سه
روزنامهنگار روس، تنها به خاطر مخالفت با سیاستهای دولت روسیه به قتل
رسیدهاند. قبل از آن هم از سال 2006 تا پایان سال 2008 تعداد دیگری از
دستاندرکاران رسانههای منتقد پوتین، به دست افراد مسلح ظاهرا ناشناس
ترور شدند و »استانیسلاو مارکلوف« که تصور میکرد با پذیرش وکالت آنها،
میتواند حقی را احقاق کند نیز به سرنوشت موکلان خود دچار شد. پس میتوان
با اطمینان گفت که نه خبرگزاری رسـمی نووستی در روسیه اجازه دارد خبری را
برخلاف سیاستهای رسمی زوج »پوتین- مدودف« مخابره کند و نه یک عضو آکادمی
علوم روسیه، جرأCت خبرسازی بر خلاف دیدگاههای سران روسیه را دارد. لذا
باید پذیرفت آنچه بر زبان گئورگی میرسکی جاری شده، بازتاب دهنده سیاستهای
رسمی دولت آن کشور است.
البته به نظر نگارنده، تقصیری متوجه
روسها و سایر کسانی که به منافع ایران، چشم طمع دوختهاند، نیست. بلکه
اشکال از خودیهاست که چشم بر بعضی اظهارات و اقدامات گستاخانه و غیرقابل
قبول روسها، ترکها، سران عرب و چینیها بستهاند.
روسیه میبیند
که 10 سال در ساخت نیروگاه بوشهر تاخیر داشته در عین حال یک مقام ایرانی
میگوید »به خاطر تاخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر به دنبال گرفتن غرامت
از روسیه نیستیم... ضمن آنکه مجموع این وقفهها زیاد نبوده است« پس به خود
حق میدهد با گستاخی هر چه تمامتر، در تحویل سیستم اس- 300 تاخیر کند و
باز هم منتظر چشم بستن مقامات ایرانی بر این خلف وعده باشد. همانطور که
چین پس از چند بار همراهی با آمریکا و اروپا برای اعمال تحریم علیه
ایـران، شاهد جانشینی شرکتهای نه چندان معتبر خود در پروژههای بزرگ نفتی
ایران به جای شرکتهای معتبر اروپایی است. لذا مطمئن است رای بعدی آن کشور
به قطعنامه تحریم ایران یا عدم ایستادگـی در برابر آن نیز بـار دیگر بـا
اغماض ایرانیها مواجه خواهد شد. سران عرب وقتی میبینند که هر بار در
قـطعنامههای خود با گستاخی تمام، ایران را اشغالگر میخوانند و مسئولان
مهرورز ایرانی چشم خود را تنها به این بهانه که این ادعا، یک سخن روتین
است بر این »چشم طمع اعراب« میبندند حق دارند که کشور برادر ما، سوریه را
نیز در این ادعاها با خویش همراه کنند و از هیئت لبنان در سازمان ملل نیز
بخواهند که به هنگام سخنرانی احمدی نژاد، سالن مجمع عــمــومــی را تـرک
کند. وقتی سیاستمداران ایرانی در برابر شهیدسازی برخی گروههای فلسطینی از
زرقاوی و صدام سکوت میکننـد و چشم خود را بر این نمکنشناسی میبندند
آنگاه سران همین گروهها به خود حق میدهند همراه کسانی شوند که از نام
مجعول خلیج عربی استفاده میکنند و به جزایر سهگانه ایرانی »چشمطمع«
دارند.
به هر حال به نظر میرسد بــه جای عصبانیت از رفتار همراه
بــا سـوء استفـاده روسها و هراس از افزایش رو بــه گسترش »چشمهای طمع«
به منافع کوتاه مدت و بلند مدت ایران، بهتر است از سیاستمداران خود
بخواهیم از میزان اغماض و تعداد دفعات »چشم بستن«هـای خود در برابر هر کسی
کـه رفتار او میتواند منافع ملی ایران را به خطر بیندازد، بکاهند. اگر هم
منافع بزرگتری وجود دارد که مردم و رسانههای ایران از آن بی خبرند، بهتر
است به جای مخفی نگهداشتن اصل اخبار، پشت پردهها و منافع درازمدت را با
مردم در میان بگذارند.
مخفی نگهداشتن برخی واقعیات و چشم بستن بر
بعضی واقعیات دیگر، باعث خواهد که حتی یک نماینده مجلس هم به جای درخواست
تنبیه طرف روسی تنها از این موضوع گله کند که »پوتین بهتر از مدودف، قدر
بازی با کارت ایران را میدانست!