نکته ای منطقی
در حاشیه اتفاقات تلخ مقصر کیست؟
وقتی
که نخبگان تحملشان نسبت به هم پایین است و بهراحتی همدیگر را متهم
میکنند و نمیتوانند افکار و اندیشههای دیگری را تحمل کنند از مردم عادی
چه انتظاری میتوان داشت. طبیعی است، اختلافات نخبگان وقتی به سطح جامعه
برسد در قالب یکسری ناهنجاریها خود را نشان میدهد.
که نخبگان تحملشان نسبت به هم پایین است و بهراحتی همدیگر را متهم
میکنند و نمیتوانند افکار و اندیشههای دیگری را تحمل کنند از مردم عادی
چه انتظاری میتوان داشت. طبیعی است، اختلافات نخبگان وقتی به سطح جامعه
برسد در قالب یکسری ناهنجاریها خود را نشان میدهد.
بیژن نوباوه نماینده اصولگرای مجلس در یادداشتی در روزنامه تهران امروز نوشته است:
در چند هفته گذشته حوادث ناگواری در عرصه سیاسی کشور اتفاق افتاده که حائز
اهمیت فراوان است. اعتراضات تند دانشجویان به چهرههای علمی و دانشگاهی و
حمله به دکتر مرندی در جریان راهپیمایی 31 آبان از جمله اتفاقات تاسفآور
است، اما چرا باید فضای سیاسی بهگونهای باشد که حرف و سخن تحمل نشده و
چالشهایی بر سر راه صاحبنظران به وجود بیاید؟
معتقدم مشکل از تربیت سیاسی ایرانیان است. متاسفانه تربیت سیاسی ما خیلی ضعیف است.
اگر شهروندان بهگونهای پرورش پیدا کنند که اعتراض خود را منطقی نشان
دهند، میتوانیم به استاندارد دنیا برسیم. با این حال من فکر میکنم برای
حل مشکل باید از نخبهها شروع کرد تا فرهنگ سیاسی آنان ارتقا پیدا کند.
وقتی که نخبگان تحملشان نسبت به هم پایین است و بهراحتی همدیگر را متهم
میکنند و نمیتوانند افکار و اندیشههای دیگری را تحمل کنند از مردم عادی
چه انتظاری میتوان داشت. طبیعی است، اختلافات نخبگان وقتی به سطح جامعه
برسد در قالب یکسری ناهنجاریها خود را نشان میدهد.
به همین خاطر من فکر میکنم در اتفاقات پیش آمده جامعه ما مقصر نیست. اگر
نخبهها رفتارشان را اصلاح کنند و تعاملی منطقی با یکدیگر داشته باشند،
تربیت سیاسی جامعه ارتقا پیدا میکند و در نتیجه شهروندان هم به تبع آنها
تغییر رفتار میدهند.
امروز پذیرش مخالف در کشوری که ادعای دموکراسی میکند، یک شیوه مهم
حکومتداری است. هماکنون در کشورهای توسعهیافته دولتها بهگونهای کشور
را اداره میکنند که هم موافق و هم مخالف در داخل نظام شکل میگیرد. ممکن
است روزی دموکراتها در راس قدرت باشند و روز دیگر جمهوریخواهان اما جامعه
در هر حالتی میتواند اعتراض خود را از راههای منطقی و اصولی بیان کند.
در واقع اینگونه نیست که مخالفتها به شکلی باشد که بیاحترامی و بیادبی
به وجود بیاید. از طرف دیگر از آنجا که هتاکی و پرخاشگری در فرهنگ اسلامی
ما جایگاهی ندارد، رفتارهای نامناسب اخیر در سطح سیاسی اصلا قابل قبول
نیست.
جامعه باید بهگونهای سامان یابد که در آن، هم شهروندان بتوانند اعتراض
خود را به شکل مناسبی بیان کنند و هم اینکه مسئولان انتقادات دیگران را به
راحتی پذیرا باشند. این توصیهای است که مورد تاکید دین اسلام هم هست؛
چنانکه در قرآن آمده: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه؛ یعنی
انسان باید حرفهای گوناگون را بشنود و بهترینش را انتخاب کند.
من متاسفم که این روزها در تجمعهای دانشجویی عدهای به همدیگر اهانت
میکنند و پرخاشگری نسبت به سخنرانان در حد بالایی دیده میشود. تندروی و
توهین از جانب هیچکسی پسندیده نیست. من این روزها به خاطر اینکه دیدهام
چه برخوردهای ناشایستی صورت میگیرد بسیار کمتر به دانشگاهها میروم.
برخوردهای ناشایست مختص روزگار پس از انتخابات نیست. قبلا هم گهگاه پیش
میآمد که برخوردهای ناشایستی صورت میگرفت اما این اتفاقات پس از
انتخابات گسترش یافت و برخیها به آن دامن زدند. برخی هم کوشیدند در این
میان از آب گلآلود ماهی بگیرند. ما در جریان راهپیمایی 31 آبان شاهد
بودیم که دکتر مرندی با وجود آنکه چهرهای علمی بوده و در دولتهای زیادی
حاضر بوده، با بدترین تهمتها مواجه شد و این واقعا پسندیده نیست.
امیدوارم تربیت سیاسی جامعه و فرهنگ نقدپذیری و انتقاد سازنده،
مسالمتآمیز و منطقی به اندازهای گسترش پیدا کند که دیگر شاهد بروز
اتفاقات سیاسی ناخوشایند نباشیم.
در چند هفته گذشته حوادث ناگواری در عرصه سیاسی کشور اتفاق افتاده که حائز
اهمیت فراوان است. اعتراضات تند دانشجویان به چهرههای علمی و دانشگاهی و
حمله به دکتر مرندی در جریان راهپیمایی 31 آبان از جمله اتفاقات تاسفآور
است، اما چرا باید فضای سیاسی بهگونهای باشد که حرف و سخن تحمل نشده و
چالشهایی بر سر راه صاحبنظران به وجود بیاید؟
معتقدم مشکل از تربیت سیاسی ایرانیان است. متاسفانه تربیت سیاسی ما خیلی ضعیف است.
اگر شهروندان بهگونهای پرورش پیدا کنند که اعتراض خود را منطقی نشان
دهند، میتوانیم به استاندارد دنیا برسیم. با این حال من فکر میکنم برای
حل مشکل باید از نخبهها شروع کرد تا فرهنگ سیاسی آنان ارتقا پیدا کند.
وقتی که نخبگان تحملشان نسبت به هم پایین است و بهراحتی همدیگر را متهم
میکنند و نمیتوانند افکار و اندیشههای دیگری را تحمل کنند از مردم عادی
چه انتظاری میتوان داشت. طبیعی است، اختلافات نخبگان وقتی به سطح جامعه
برسد در قالب یکسری ناهنجاریها خود را نشان میدهد.
به همین خاطر من فکر میکنم در اتفاقات پیش آمده جامعه ما مقصر نیست. اگر
نخبهها رفتارشان را اصلاح کنند و تعاملی منطقی با یکدیگر داشته باشند،
تربیت سیاسی جامعه ارتقا پیدا میکند و در نتیجه شهروندان هم به تبع آنها
تغییر رفتار میدهند.
امروز پذیرش مخالف در کشوری که ادعای دموکراسی میکند، یک شیوه مهم
حکومتداری است. هماکنون در کشورهای توسعهیافته دولتها بهگونهای کشور
را اداره میکنند که هم موافق و هم مخالف در داخل نظام شکل میگیرد. ممکن
است روزی دموکراتها در راس قدرت باشند و روز دیگر جمهوریخواهان اما جامعه
در هر حالتی میتواند اعتراض خود را از راههای منطقی و اصولی بیان کند.
در واقع اینگونه نیست که مخالفتها به شکلی باشد که بیاحترامی و بیادبی
به وجود بیاید. از طرف دیگر از آنجا که هتاکی و پرخاشگری در فرهنگ اسلامی
ما جایگاهی ندارد، رفتارهای نامناسب اخیر در سطح سیاسی اصلا قابل قبول
نیست.
جامعه باید بهگونهای سامان یابد که در آن، هم شهروندان بتوانند اعتراض
خود را به شکل مناسبی بیان کنند و هم اینکه مسئولان انتقادات دیگران را به
راحتی پذیرا باشند. این توصیهای است که مورد تاکید دین اسلام هم هست؛
چنانکه در قرآن آمده: فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه؛ یعنی
انسان باید حرفهای گوناگون را بشنود و بهترینش را انتخاب کند.
من متاسفم که این روزها در تجمعهای دانشجویی عدهای به همدیگر اهانت
میکنند و پرخاشگری نسبت به سخنرانان در حد بالایی دیده میشود. تندروی و
توهین از جانب هیچکسی پسندیده نیست. من این روزها به خاطر اینکه دیدهام
چه برخوردهای ناشایستی صورت میگیرد بسیار کمتر به دانشگاهها میروم.
برخوردهای ناشایست مختص روزگار پس از انتخابات نیست. قبلا هم گهگاه پیش
میآمد که برخوردهای ناشایستی صورت میگرفت اما این اتفاقات پس از
انتخابات گسترش یافت و برخیها به آن دامن زدند. برخی هم کوشیدند در این
میان از آب گلآلود ماهی بگیرند. ما در جریان راهپیمایی 31 آبان شاهد
بودیم که دکتر مرندی با وجود آنکه چهرهای علمی بوده و در دولتهای زیادی
حاضر بوده، با بدترین تهمتها مواجه شد و این واقعا پسندیده نیست.
امیدوارم تربیت سیاسی جامعه و فرهنگ نقدپذیری و انتقاد سازنده،
مسالمتآمیز و منطقی به اندازهای گسترش پیدا کند که دیگر شاهد بروز
اتفاقات سیاسی ناخوشایند نباشیم.