مجتبی
واحدی: پـنـاهـندگی نرگس کلهر به کشور آلمان، نخستین پــنــاهــنــدگـی یک
ایرانیبه کشورهای خارجی نبود و مـهــدی کلـهـر - مـشـاور احمـدینـژاد -
هـم اولین مقام ایرانی نیست که یکی از فرزندانش تصمیم به جدا کردن خط
سیاسی خود از پدرش گرفته اسـت. امـا آنچـه که خبر جدید را نسبت به
نمونههای قبلی متفاوت میسازد ناشی از اعجاز رسانههاست. تنها چند ساعت
بعد از انتشار خبر این پناهندگی، بعضی از سایتها متن مناظره مهـدی کلهـر
بـا حسیـن مرعشی را دراختیار مخاطبان خود قرار دادند. در این مناظره،
مشاور احمدینژاد به ملامت تعدادی از سیاستمداران رقیب پرداخت که به ادعای
او، مراقبت کامل نسبت به تربیت فرزندانشان نداشتهاند. کلهر به ایـن
سیاستمداران توصیه کرد که <این گروه استراحت کنند و نظاره کنند و به
عنوان مشاورِ فرزندان خودشان، ببینند که اینها چه کار میکنند> .
بـا
انتشـار افشاگرانه این نصایح در عرصه سیاسی ایران که در چهار سال اخیر از
مچگیری و رقابتهای غیرمتعارف آکنده شده است طبیعی بود که عدهای از
رقبا، به بهرهبرداری سیاسی از موضوع بپردازند اما اصلاحطلبان بار دیگر
نشان دادنـد که نجابت آنها بسیار بیشتر از رقبای پرمدعاست. نگارنده نیز
مایل است از زاویه دیگر به این پناهندگی بنگرد و فرزند جوان آقای کلهر را
مورد خطاب قرار دهد. حقیقت آن است که در سالهای اخیر، رقابتهای سیاسی تا
نازلترین سـطـوح پـایـیـن آمده است. عدهای خود را مجاز شـمـردهانـد کـه
بـرای جلـب نـظـر بعضـی از بــالادسـتـی یا پاییندستیها، تمام مرزهای
اخـلاقـی را زیـرپـا بـگـذارند. در این فضای مشمئزکننده غیراخلاقی، نـه
احتـرام پیشکسوتان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پاس داشته میشود و نه اصول
اخلاقی میتواند به مثابه یک ترمز، عدهای را از مطالبه <پیروزی به هر
قیمت> منصرف نماید. اما روابط عاطفی خانوادگی و حفظ حرمت پدر و مادر،
به عنوان یک اصل قـطـعـی، مــورد پــذیـرش بـسـیاری از افراد است.البته
مـتـاسـفانه برخی مشکلات روزمره و بـعـضی چـالـشهای موجود در جامعه، گاه
موجب شکستن حریمهای خانوادگی گردیده است که گناه این ضایعه نیز به گردن
همان کسانی است که در رقابتهای سیاسی، هیچ حریمی را حفظ نکردهاند. در
عین حال باید خوشحال بود که هنوز احترام بزرگترها و حفظ حرمت پدر و مادر،
اصلی است که میتوان به نقش آفرینی آن در میان ایرانیان امید بست. بر همین
اساس شاید بهترین توصیه به نرگس کلهر آن باشد که <هر چه مـیخـواهی بگو
اما اجازه نده حرمت پدرت شکسته شود. نه خودت سخنی بگو که حرمت او را بشکند
ونه در برابر کسانی که این حرمت را میشکنند ذوق زدگی نشان بده.> نرگس
کلهر و نرگسهای دیگری مانند او، حق دارند به یک انتخاب سیاسی دست بزنند
که صدها هزار ایرانی دیگر آن را انتخاب کردهاند. مخالفت با منش سیاسی
رئیس دولت و مشاور او نیز موضوعی است که میتوان آن را در رفتار و گفتار
میلیونها ایرانی جستجو کرد. قطعا عدهای هم به خود حق خواهند داد که با
استناد به گفتار مهـدی کلهـر در منـاظره با مشاوران هاشمی رفسنجانی، خود
او را ملامت کنند که <چرا در خانه ننشستی و به عنوان مـشـاور، فـرزنـد
خـود را به راهی که صحیح میپنداری تشویق نکردی؟> هـمـچـنـیــن
مـمـکــن اســت کسانی بگویند <وقتی طرفداران یک تفکر سیاسی، قادر
نیستند که نـزدیـکترین وابستگان خود را به درستی راه خویش قانع سازند
چگونه توقع دارند که دیـگـران بـه سـخـن ایـشـان ایمان بیاورند؟>از سوی
دیگر، احتمالاً از امروز تا زمـانـی کـه <دولتمردانِ سوژهساز>
فعلی، سوژه جدیدی بسازند سوژه کلهر، مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت اما
نرگس کلهر باید مراقب رفتار و گفتار خود باشد. او در انتخاب راه سیاسی خود
آزاد اسـت اما میتواند ضمن استفاده از این آزادی، به جوانان دیگر در
ایران و سایر کشورها نشان دهد که حفظ حرمت بزرگتر، درسی است که تا اعماق
جان جوانان ایرانی نفوذ کرده است. احترام نرگس به پدر، میتواند درسی برای
سیاستمداران بـیاخـلاق ایـرانـی هم باشدکــه در رقابــتها، هیچ حد و
مرزی را رعایت نکردهاند.