قلم

ایران! امروز درباره آخرین خواستگارت صحبت می‌کنم.

ایران‌خانوم جون! توی فنجانت می‌بینم که آخرین خواستگارت شهره است در آفاق. اصلا شهره‌ترین خواستگار در کهکشان راه شیری، ونزوئلا و ارادان است. کلی طرفدار و fan دارد. یک جاهایی تو دنیا هم یک آدم‌ها و موجوداتی را کشف کرده‌اند که نام و فامیل خواستگارت را روی بچه‌شان می‌گذارند. همین الان که او آمده خواستگاری تو، مردم در تمام کره زمین، فضانوردان در کره ماه و مریخی‌ها در مریخ دارند به صورت خودجوش شیرینی پخش می‌کنند.
ایران جون! توی فالت می‌بینم که اگر بله را بگویی به صورت داخلی شکمت قار و قور می‌کند و به صورت خارجی سر و صدایت جهان را برمی‌دارد. دیگه چی؟ این خواستگارت خیلی خوش‌تیپ است برای همین وقتی راه می‌رود مردم از هوش می‌روند و وقتی سخنرانی می‌کند دیپلمات‌ها از سالن. دیگه چی؟ این خواستگارت یک عالمه نامه دارد. اگر آقا خاتمی بعد از هشت سال موزه خاتمی راه انداخت، آقا محمود موزه نامه‌های محمود را افتتاح خواهد کرد. دیگه چی؟ این خواستگارت یک دوست دارد به نام الهام. وای خاک بر سرم! چرا غش کردی؟ نه بابا! هوو چیه؟ این آقا الهام جز لاینفک خواستگارت است. بهتره کم‌کم بهش عادت کنی. دیگه چی؟ توی فنجانت می‌بینم که این خواستگارت چندتا پیت نفت را روی یک گاری دستی گذاشته و به صورت ناشناس و مردمی‌نژادی پیت‌های نفت را می‌برد و می‌گذارد سر سفره مردم. نه نگران نباش، گفتم می‌گذارد سر سفره مردم، به تو چه ربطی دارد! تو حتی بوی نفت را هم متوجه نمی‌شوی! دیگه چی؟ می‌بینم که اگه باقی خواستگارهات روزی 10 ساعت برای تو کار می‌کنند این خواستگارت داره شیش برابر اون‌ها، رو تو کار می‌کنه. دیگه چی؟ می‌بینم که کرامات دارد، مثل باد حرکت می‌کند. صبح در بندرعباس راجع‌به اسرائیل صحبت می‌کند، بعدازظهرش در ونزوئلا راجع‌به مشکلات معیشتی مردم هرمزگان حرف می‌زند. دیگه چی؟ می‌بینم که وقتی امید که اسم یک ماهواره است را هوا می‌کند، مردم جهان و هیات دولت ایران به هم شیرینی می‌دهند. دیگه چی؟ دیگه جونم واست بگه، این خواستگارت با سریال یوزارسیف از چندین جهت هم‌پوشانی داشته است. هم از این نظر، هم از اون نظر هم از هر نظر دیگه. دیگه چی؟ این خواستگارت تحصیلکرده است برای خودش ماشالله یک پا دکتر است. چرا غش کردی؟ اون کردان بود که مدرکش تقلبی بود! ایران‌جون! از تاثیر کاری که این خواستگارت توی فال و فنجان قهوه‌ات کرده، اگر تا صبح بگویم تمام نمی‌شود... راستی فردا که با تو دعوایش بشود تو را با چی می‌زند؟ ما نمی‌دانیم! ایران جون! این خواستگارت یک کت و شلوار هم دارد که قول داده هر چهار سال یک‌بار تنش کند. اصلا همان‌طور که عکسش هم در ایتنرنت منتشر شد، کف پای این خواستگارت همیشه می‌خارد. برای همین هم هست که همیشه در سفر است.

ایران! دختر گلم! چارتا خواستگار داشتی که درباره تک‌تک‌شان صحبت کردم. به چند دلیل تابلو، راجع‌به این آقا محمود بیشتر نمی‌توانم حرف بزنم. خلاصه دختر! چار سال با زیر و بم این خواستگارت سر کردی. خودت می‌دانی. ما نمی‌دانیم!


پوریا عالمی