چرا کروبی
چرا به کروبی رای بدهیم؟ - 2 سازماندهی |
سید عطا الله مهاجرانی
حکومت مردم سالاری بدون سازماندهی و تحزب، تعارفی بیش نیست. مگر آنکه مرادمان از مردمسالاری، همان حضور نمایشی و البته مدیریت شده مردم در استقبال و بدرقه باشد. چنین حضوری را میتوان حضور در سطح خواند. حضور دیگر، حضور تاثیرگذار مردم در تصمیمگیریهاست. مهمترین رکن و نماد این حضور مشارکت در انتخابات است.
آقای کروبی پس از برگزاری انتخابات دوره نهم، در اندیشه تاسیس حزب بر آمد. حزب اعتماد ملی را تاسیس کرد. اعتماد ملی را به عنوان روزنامهای تاثیرگذار با تکیه بر تجربه مطبوعات دوران اصلاحات منتشر کرد. درصدد تاسیس شبکه تلویزیونی بر آمد که ناگاه پایش به سنگی برآمدی! در واقع همان سخنانی را که دیگران به عنوان طرح و نظر و یا مسامحتا نظریه مطرح کردهاند و میکنند، آقای کروبی عمل کرد. در انتخابات دهم، آقای کروبی گام مهم دیگری برداشت افق نگاه خود را از گستره حزب اعتماد ملی فراتر برد و افرادی از خارج حزب را برای همکاری دعوت کرد. بدون شک شاخصترین این جمع آقای کرباسچی است. با اعلام کرباسچی به عنوان معاون اول باز هم کروبی نشان داد که در مبارزه انتخاباتی یک گام بسیار مهم از رقبای خویش فراتر رفته است. پس از انقلاب ما شاهد تلاش و موفقیت و نوآوریهای مدیران درجه اولی بودهایم. آقای مهندس نعمت زاده که در همین هفتههای اخیر نسیم مهرورزی بر ایشان وزید، از زمره همان مدیرانند. کرباسچی در عرصه مدیریت شهری و مدیریت اجتماعی-فرهنگی؛ در حقیقت پدیده مدیریت در کشور ماست. مدیریت مدرن و متکی بر دانش و تجربه و بهره گیری از افرادی که در کار خود صلاحیت تمام دارند. پس از کرباسچی، تمامی شهرداران تهران در حقیقت کارهایی که در زمان او بنیان نهاده شد، تکمیل کردند. نمونه آخرش برج میلاد بود. و البته در کشور ما این حکایت همچنان باقی وجاری است که: «دشمن طاووس آمد پرّ او»
کروبی با این دو مشخصه بسیار مهم: اول: سازماندهی حزبی دوم: افقی فراتر از حزب داشتن و در تصلب حزب گرفتار نشدن و سرانجام به عنوان تعیین مصداق، انتخاب کرباسچی به عنوان نامزد معاون رئیسجمهور، نشان داد که به درستی میداند که چه خط مشی و برنامهای را باید پیش ببرد و از چه افرادی استفاده کند. این نگاه درست سازمانی در امر حکومت را میتوان تفسیری از سخن امام علی (ع) دانست. ایشان به فرزندان خود توصیه میکنند که: «امر» را سازمان دهید و منظم کنید. امر به معنای کارهای حکومتی است. پیامبر هم که از سوی خداوند ماموریت یافت تا با مردم در باره «امر» مشورت کند. وشاورهم فی الامر، به همین معناست. تفاوت سازماندهی و کار و بار هیاتی، شبیه این است که فردی انبوهی از مصالح ساختمانی را در جایی برف انبار کرده است. نه نقشهای دارد و نه میداند کار را از کجا باید آغاز کرد. و فرد دیگری بر اساس نقشهای با مدیریت انسانی متناسب، از همان انبوه مصالح خانهای بنا میکند. در روزگاری به سر میبریم که نقش فرد به حداقل خود رسیده است. سازماندهی و برنامه است که کار را پیش میبرد. مدیریت ژاپنی که قرار بود ما هم به آنها برسیم کلیدش،مدیریت جمعی و سازماندهی امور است.