سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

کلوزآپ از نیشهای باز

کلوزآپ از نیش‌های باز

با توجه به ترکاندن فیلمنامه‌های تبلیغاتی روز پنجشنبه و همچنین پروپیمان شدن حساب سیبای ما توسط دوستان آره و اینا و اهل کار خیر بودن خود ما، امروز هم دو فیلمنامه ناقابل دیگر را تقدیم می‌کنیم، باشد که دوستان نگاهی همچین چرب‌تر و ارزشی‌تر به آنها انداخته ما را در بحر تحیر سخاوتشان مغروق دارند (یکی بگیره ما را!)
تصویری از خوابگاه دختران داریم. دوربین به سمت در یکی از اتاق‌ها می‌رود. دستی به شدت پشمالو در می‌زند. در با صدایی کشدار باز می‌شود.
خوشبختانه، به‌طور کاملا تصادفی، دو دختر باحجاب کاملا برتر به صورت دوزانو وسط اتاق نشسته‌اند. یکی از آنها چشم‌هایش ور قلمبیده و صورتش از اشک خیس است و دیگری هم حالت بسیار نزار و پریشانی دارد.
دختر اول: من خیلی به پول احتیاج دارم (فین فین می‌کند)
دختر دوم: من هم همینطور... (گریه می‌کند)
دختر: واقعا چرا دولت‌های پیشین به فکر ما نبودند؟
دختر دوم: دولت‌های پیشین که جیره‌خوار استکبار بودند.
دختر اول: یعنی اونها نوکر مردم نبودند؟ (زار زار می‌زند)
دختر دوم: معلومه که نبودند؟ آنها فقط در سعدآباد عهدنامه گلستان‌چای را امضا می‌کردند.
بلندگوی خوابگاه پیج می‌کند:
«از همه گل‌های معطر و رنگارنگ باغ علم خواهش می‌کنیم برای گرفتن هدیه ریاست‌جمهوری به دفتر خوابگاه مراجعه کنند.»
کلوزآپ از نیش باز شده دو دختر. مجری معروف جلوی دوربین می‌آید:
مجری: (با لحنی کشدار) اینه...

چند اظهارنظر
آقای مشاور رییس‌جمهور: ما در دولت خیلی کارهای مدرن کردیم. مهمترین و بارزترین شکل آن هم پشت موی زیبای من است.
آقای مشاور رییس‌جمهور: من از مظلومیت برباد رفته‌ آقای رحیم مشایی دفاع نکنم چه کسی بکند؟
وزیر [...]: هر کسی من را استیضاح کند [...] است.