سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

مرگ بر کار تر

من قطاری دیدم...

این داستانو شنیدین؟ یه آمریکایی و یه روس در اواخر دهه 70 در مورد میزان آزادی تو کشورشون داشتن با هم بحث می‌کردن آمریکایی می‌گه کشور ما آخر دموکراسی‌یه می‌تونی یه روز بیای از صبح تا ظهر جلو کاخ سفید وایسی و داد بزنی «مرگ بر کارتر» امکان نداره کسی کاری به کارت داشته باشه، روسه میگه چاییدی!
بیا مسکو تو میدون سرخ از صبح تا شب داد بزن «مرگ بر کارتر» کاریت که ندارن هیچی کلی هم تحویلت می‌گیرن.
ببینین هوای این قطار به اندازه کافی خفه و گرفته است... می‌شه جای جوکای بی‌مزه درباره چیزای دیگه حرف بزنیم.
هر جور میلتونه... به هرحال من دیدم مسافت طولانی‌یه و حالا که هم‌کوپه هم شدیم بد نیست یه اختلاط دوستانه با هم داشته باشیم... می‌خواین تیترهای این روزنامه‌هارو با هم مرور کنیم و درباره‌اش بحث کنیم... موافقین؟ این روزنامه از قول آقای الهام نوشته که سانسور از سوی دولت وجود ندارد زیرش هم نوشته که روزنامه یاس نو اصلا رفع توقیف نشده بود... حکم عدم رفع توقیفش رو داده بودن به یک پیک موتوری حواس پرت که...
خیلی جهت‌دار خبرارو می‌خونین... می‌دونستین؟
نه باور کنین من آدم بی‌طرفی هستم... اصلا با فوتبال میانه‌تون چطوره؟
خوبه؟ اینجا نوشته آقای واعظ آشتیانی مدیرعامل استقلال گفته: به اعتقاد من دولت‌های گذشته از مساله استقلال و پرسپولیس استفاده ابزاری می‌کردن اما رئیس‌جمهور با هوشمندی تمام در فاصله یک ماه مانده به انتخابات تصمیم شجاعانه‌ای گرفت که می‌تواند منشا خیر برای فوتبال ایران...
ببینین منم دارم این روزنامه‌رو می‌بینم... این در فاصله یک ماه مانده به انتخابات رو از کجا آوردین؟...
ننوشته؟!... خب من فکر می‌کردم که اگه به این یه ماه اشاره کنم... هوشمندی و شجاعتش بیشتر نمود پیدا می‌کنه... به هر حال شما قبول دارین که رئیس‌جمهور حتی یه بار هم به خاطر تماشای فوتبال شب بیدار ننشسته تا چشاش قرمز باشه هر وقت هوس فوتبال کرده خودش لباس پوشیده و رفته تو میدون و به میرزاپور و بقیه گل زده...
منظورتون از بقیه چیه؟ خیلی با تاکید گفتین؟
هیچی باور کنین هیچی من فقط می‌خواستم بگم اگه هواداران استقلال می‌خوان تیم‌شون دوباره سیزدهم نشه واقعا باید برن رای بدن
میشه درباره یه چیز دیگه حرف بزنیم... اوف... کولر این قطار هم از کار افتاده... کار از باد زدن هم دیگه گذشته.
اصلش اینه که داره حرکت می‌کنه قشنگ هم داره حرکت می‌کنه
ولی انگار روی ریل حرکت نمی‌کنه.
نه... راننده‌اش اعتقادی به این جور حرکتای قدیمی و کلیشه‌ای نداره... چطوره برگردیم سراغ روزنامه... اینجا نوشته پیکان پرسروصداترین خودروی ایرانی‌یه... ببینم منظورش از خودرو، ماشینه یا هر چیزی که راه خودشو می‌ره و به نظر بقیه کاری نداره.
منظور؟
منظور خاصی نداشتم تیترهای این صفحه همش این جوریه... یه طرف نوشته دانستن موتور حرکت انسان است. اون‌ور هم از قول یه آقایی نوشته موتور دولت همیشه گرم است اما فرمان و ترمز این ماشین تا اندازه‌ای ضعیف است... به نظر من بی‌انصافی کرده.
چرا؟
چون بعد از موتور مهمترین قسمت یه ماشین بوقشه... قبول ندارین... اِ... چه جالب... اینجا هم یه نفر پیشنهاد داده که کاندیداهای ریاست جمهوری معاینه فنی بشن... ایده قشنگیه مگه نه؟
نمی‌دونم توجه کردین از اون کوپه‌های پشتی چند نفر پریدن پایین؟
طبیعیه... خودشونو با سرعت این قطار نتونستن هماهنگ کنن... می‌گن راننده این قطار اساسا و اصولا به سرعت در ایستگاه‌های معکوس و توقف پایین و دنده بین راه اعتقادی نداره... اجازه بدین روزنامه رو ورق بزنم... اَه... این آقای خرم جدیدا چقدر فعال شده... وزیر سابق دولت سابق.
چی گفته؟
گفته از یک میلیون و پونصد هزار مسکن مهری که قولش رو داده بودن تنها 196 مورد پایان‌نامه کاری گرفتن... جالبه‌ها... اینجا هم از قولشون نوشته که چرا در ظرف چهار سال یه مفسد اقتصادی هم معرفی نشده. از آقای خرم بعیده که ندونه. تو همه جای دنیا معرفی مفسد اقتصادی یه پروسه پنج ساله است اصلا امکان نداره چهارساله بشه مفسد اقتصادی معرفی کرد.
اون طرف عکس آقای کلانتری یه؟
آره... ایشون که دیگه وزیر نیست نمی‌دونم چرا در مورد واردات اظهارنظر کرده- گفته رشد واردات در دولت نهم 75 درصد بیشتر از سه سال پایانی دولت هشتم بوده- اشاره کرده که هیچ کشوری تو دنیا نمونده که ما ازش جنس وارد نکرده باشیم... این دقیقا یه نمونه واضح از سیاه‌نماییه.
چطور؟
کلا در مبادلات بین‌المللی شما باید فرهنگ و هنر از کشورای دیگه وارد کنین که مصداق تهاجم فرهنگی می‌شه یا نخود و لوبیا و کشمش و میگو... نظر منو بخواین موافق دومیش هستم... این تازه نشون می‌ده اون 12 میلیارد ذخیره صندوق ارزی که تبدیل به 15 میلیارد دلار شده ناپدیده نشده...
میشه اصلا از این بحثای سیاسی و اقتصادی صرفنظر کنین. صفحه هنری نداره اون روزنامه؟
چرا... چرا... آقای صفارهرندی اعلام کرده قضیه دو بار رکوردشکنی فروش فیلم اخراجی‌ها متعلق به این دوره بوده.
کدوم دوره؟
انگار گرما واقعا کلافه‌تون کرده‌ها... تازه فقط اخراجی‌ها نبوده... ایشون می‌تونستن به موفقیت و اقبال سریالایی مثل یوسف پیامبر و نرگس، کتابایی مثل کافه پیانو، نمایشایی مثل قهوه‌خانه پدری زری‌خانم و دراکولا در کافی‌شاپ که همشون محصول این دوره بودن اشاره کنن... تازه فروش بالای سی‌دی منتسب به بازیگر سریال... سریال چی بود؟ ... یادم نیست... خلاصه تازه اونم حساب نکردم... واقعا بی‌انصافیه مگه نه؟
چی؟
که یکی تو دوره‌اش این جوری کار بکنه بعد رقیبای بخیلش پشت سرش حرف دربیارن یکی‌شون بگه چرا مدیراتو تهدید می‌کنی که از لوله ردتون می‌کنم اون یکی برگرده بگه گداپروری می‌کنی و هر که را بهر کاری ساخته‌اند آخری هم بدتر از همه گیر سه‌پیچ به یه 300 میلیارد ناقابل بده.
می‌شه ساکت باشی و این قدر حرف نزنی... من کم کم دارم می‌ترسم انگار این قطار اصلا ترمز نداره.
نگرانش نباش... راننده‌شو من می‌شناسم... یه جوری قطارو ته پرتگاه فرود میاره که آب تو دلت تکون نخوره.