رانندگی و توکل بر خدا
آویزان از خط فقر! |
من بارها دیدم یه راننده میخواد سیگار روشن کنه و بغل دستی براش فندک میگیره بعد به جای اینکه راننده روبهروشو نگاه کنه، به سیگارش نگاه میکنه و بغل دستی به جاده! در این حالت تنها عاملی که باعث میشه تصادف انجام نشه «توکل به خداست». بسیاری از امور مملکتی در حال حاضر به همین شیوه مدرن! اداره میشه. و این یک تعامل و همکاری استثنایی در وزارت خانهها، مجلس و دیگر ارگانهاست. الحمدالله که مسوولانمون از نظر «توکل به خدا» هم مشکلی ندارن. ما مردم هم قول میدیم که با سعه صدر با مشکلات احتمالی روبهرو شویم به شرطی که تعداد وزرای رفاه را زیاد کنند و ما در زمان خرید ارزاق، زیاد در صف نمانیم. امروز داشتم روزنامهها رو ورق میزدم، دیدم که مسوولان کلی در مورد خط فقر اظهار نظر کردند و هنوز درگیر یه مساله پیش پا افتاده هستند. به طور مثال حسین راغفر، تدوینگر نقشه فقر کشور گفته که: «خط فقر تهرانیها در سال 88،هشتصد و پنجاه هزار تومان است».جواد زمانی،عضو کمیسیون اجتماعی مجلس هم گفته:« هشتاد درصد از مردم تهران زیر خط فقر هستند». بعد مدیرکل فقرزدایی وزارت رفاه اعلام کرده:« خط فقر هشتصد و پنجاه هزار تومانی را رد میکنم!». وزیر رفاه هم در یک اقدام متحیرانه اعلام کرده:«خط فقر را نپرسید،ببینید قدرت خرید مردم چقدر افزایش یافته است». الان که با دقت بیشتری دارم نگاه میکنم، میبینم که راست میگه. من اگه چند سال پیش برنج رو کیلویی800 تومان میخریدم الان 2000 تومان میخرمش، قبلا با سر افکندگی به مغازه دار پول میدادم ولی الان باقدرت 10 هزار تومان میدم و 5 کیلو برنج میخرم و این یعنی اینکه 1200 تومان قدرت خریدم بیشتر شده و همینجوری بگیر و برو تا آخر...! تازه معلوم نیست چه جوری خط فقر رو ترسیم میکنن اصلا تو سبد کالا چی میذارن که اینقدر گرون میشه؟ والله من که دارم سبد کالای مصرفی خونه رو نگاه میکنم همچین گرون در نمییاد. به هر حال به نظر من بد نیست کمی قسمت پر لیوان رو نگاه کنیم. شما رو که نمیدونم ولی من در حال حاضر از خط فقر آویزون شدم و دارم تاب میخورم! کلی هم دارم لذت میبرم.