سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

کاش ماهم ستاد نداشتیم

همراهی با آقای کروبی برای ثبت‌نام

 

امروز، روز ثبت‌نام اصلاح‌طلبان بود. صبح امروز من و آقای کرباسچی و خانم جملیه کدیور و آقای عباس عبدی، آقای کروبی را برای ثبت‌نام همراهی کردیم. علت همراهی ما این بود که یکبار دیگر اعلام کنیم دلائل مهم و قابل توجهی برای انتخاب کروبی به عنوان کاندیدای اصلاح‌طلبی در شرایط فعلی داریم. کارگردان هنری فیلم‌های آقای کروبی اصرار داشت که خانم کروبی هم ایشان را همراهی کند. با توجه به اینکه خانم کروبی همیشه شخصیت مستقلی بوده و مستقلاً کارهای اجتماعی‌اش را انجام داده است، همراهی با همسر در موقع ثبت‌نام کار قشنگی نبود. به حرف کارگردان هنری گوش نکرد. من و خانم کدیور با اتومبیل آقای کروبی رفتیم. در بین راه آقای کروبی گزارشهای خوبی از اخبار حمایت‌های شهرستان می‌داد. اشکال خیلی‌ها در انتخابات قبلی به آقای کروبی این بود که دیگران را از میزان رای خودش مطلع نکرده بود و مثل اینبار، همه‌ی سیاسیون مرتب می‌گفتند که آقای کروبی رای ندارد. نتایج انتخابات چیز دیگری را نشان داد. روزنامه‌های امروز را در ماشین آقای کروبی گذاشته بودند. تیترها را نگاه می‌کردیم. روزنامه اعتماد ملی از قول آقای احمدی‌نژاد نوشته بود که من ستاد ندارم. به شوخی به آقای کروبی گفتم شما هم در مصاحبه بگوئید کاش ما هم ستادهامان در دولت و صداوسیما و اینها بود و نمی‌خواست ستاد داشته باشیم. تیتر صحبت‌های فرمانده سپاه پاسداران که بسیجیان را به دو قسمت نظامی و غیرنظامی تقسیم کرده بود، حساسیت آقای کروبی را برانگیخته بود. از صبح معلوم بود که می‌خواهد در این مورد موضع بگیرد. بعد از ثبت‌نام در جائی که برای مصاحبه مطبوعاتی پیش‌بینی کرده بودند، آقای کروبی به این نکته پرداخت و هشدارهای لازم را به سپاه و شورای نگهبان برای عدم دخالت در انتخابات داد. خبرنگار روزنامه جام‌جم حرفهای‌ آقای کروبی را توهین به سپاه تلقی کرده بود و وقتی نوبتش شد به این حرف‌های آقای کروبی اعتراض کرد. ? یا ? نفر در سالن که در جاهای مختلف نشسته بودندن برای خبرنگار جام‌جم کف زدند. آقای کروبی هم با زیرکی و سریع گفت که کار خوبی می‌کنید که دست می‌زنید ولی معلوم باشد که ? یا ? نفر هستید. این کف زدن را به اسم همه تمام نکنید. این باز کل سالن برای آقای کروبی دست زدند. مصاحبه‌‌ آقای کروبی را اینجا می‌توانید بخوانید. وقتی که به همراه آقای کروبی بیرون می‌آمدیم، آقای مهندس موسوی می‌خواست برای ثبت‌نام بیاید. جلو وزارت کشور تعدادی از افراد به شکل منظم عکس‌های بزرگ آقای مهندس موسوی و آقای خاتمی را به دست گرفته بودند و آقای موسوی هم برای ثبت‌نام می‌رفت. خدا کند که نتیجه‌اش بتواند شرایط کشور را از وضعیت موجود تغییر دهد.