سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

چند سؤال

10 پرسش از سردار آیا الحق لمن غلب؟

نظریه تازه فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره تفکیک نیروهای نظامی و غیرنظامی بسیج و صدور مجوز دخالت بسیج (غیرنظامی) در سیاست هنوز تکذیب نشده است؛ پس می‌توان سخنان سردار عزیزجعفری را نقد کرد و از ایشان چند پرسش کرد:
یکم؛ مقصود سردار از سیاست چیست؟ آیا سیاست تنها بحث سیاسی است؟ آیا بحث سیاسی به نتیجه، نامزد یا جناح سیاسی منتهی نمی‌شود؟ آیا بسیجیان حق دارند در پادگان‌ها یا اردوها به تحلیل سیاسی، قضاوت سیاسی و فعالیت سیاسی له یا علیه نامزدها و جناح‌ها بپردازند؟
دوم؛ بسیج غیرنظامی به چه علت زیر نظر نیروی نظامی اداره می‌شود؟ آیا می‌توان زیر سایه سرنیزه بحث سیاسی کرد؟ زور حرف آخر را در این مباحثه می‌زند یا منطق؟ آیا یک عضو ساده بسیج می‌تواند نظر سیاسی مخالف سردار سپاه را داشته باشد؟
سوم؛ اگر نیروهای بسیج براساس آزادی بحث سیاسی به این نتیجه رسیدند که از نامزد الف در انتخابات دفاع کنند و فرماندهان سپاه بخواهند از نامزد ب حمایت کنند تکلیف چیست؟
چهارم؛ اگر بسیج در تحلیل سیاسی خود بخواهند از نامزد الف حمایت کند و اکثریت ملت بخواهد به نامزد ب رای دهند آیا بسیج می‌تواند از ابزارهای لازم برای تغییر نظر ملت (مانند تبلیغات) استفاده کند؟
پنجم؛ بسیج به عنوان فرد و افراد درباره سیاست اظهارنظر می‌کند یا به عنوان جمع و جمعیت؟ جمع‌بندی نظرات اعضای غیرنظامی بسیج برعهده کیست؟
ششم؛ آیا اگر فردی به‌رغم نظر بسیج به ریاست‌جمهوری رسید، بسیج با فردی که به او رای نداده همکاری خواهد کرد؟ آیا آن فرد به بسیج بدگمان نخواهد بود؟
هفتم؛ آیا اعضای بسیج می‌توانند برای بحث سیاسی، مثلا آگاهی از مواضع نامزدهای ریاست‌جمهوری، افراد سیاسی، مانند نامزدهای دوره دهم، را به مراکز بسیج دعوت کنند و با استفاده از اموال عمومی آگاهی سیاسی خود را بالا ببرند؟
هشتم؛ به نظر شما چرا امام خمینی با دوراندیشی در آغاز دهه 60 در اوج جنگ ایران و عراق – که تضعیف سپاه پاسداران به هیچ‌وجه به مصلحت نبود – دو دستور تاریخی دادند:
الف – اعضای سپاه پاسداران از عضویت در این نهاد نظامی و احزاب سیاسی یکی را انتخاب کنند.
ب – با تاسیس وزارت اطلاعات مسائل امنیتی و اطلاعاتی و ضدجاسوسی از سپاه پاسداران تفکیک شد.
دقت کنید که مهمترین حزبی که با سپاه هم‌پوشانی داشت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود که در مجموع حزبی در خط امام بود و نه در زمره افراد ضدانقلاب و امام و نیز افرادی چون شهید محلاتی از جمله مخالفان کاهش نقش امنیتی سپاه بودند که مورد اعتماد و علاقه امام به حساب می‌آمدند. با وجود این چرا امام سپاه را از سیاست و اطلاعات جدا کرد؟ آیا امام پیش‌بینی نمی‌کردند که ممکن است روزی نیرویی غیرنظامی زیر نظر نیروی نظامی قرار گیرد؟
نهم؛ گرچه همه نیروهای نظامی جهان در دوران صلح به اقدامات اجتماعی می‌پردازند اما علت نقش برجسته سپاه پاسداران در مسائل اقتصادی چیست؟ آیا برای انجام امور عمرانی نمی‌توان از شرکت‌های خصوصی و پیمانکاران غیردولتی استفاده کرد؟ آیا در شرایطی که با استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران حتی نهاد پرثمری مانند جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی ادغام شده، وجود بسیج سازندگی به‌عنوان یک نهاد عمرانی ضروری است؟