راهی برای رفع نگرانی!
پیشنهاد دو کاندیدای اصلاحطلب برای تشکیل کمیته صیانت از آرا، علاوه بر بعضی بازتابهای رسمی، واکنشهای غیرمتعارف افرادی در جناح مقابل را به دنبال داشت. یک مقام دولتی هم که قبلاً به اندازه کافی، بی طرفی خود)!!( نسبت به رئیس فعلی خویش و رقبای او را به نمایش گذاشته بود این پیشنهاد را خندهدار خواند. البته، هدف اصلی از نگارش این یادداشت، ارزش گذاری بر سخنان پیشنهاددهندگانِ »تشکیل کمیته صیانت از آرا« یا واکنشهای ی نیست که در مقابل آن ابراز شده است.اما میتوان این سوال را مطرح کرد که کدام حرکت دولتیها یا دست اندرکاران انتخابات، موجب افزایش برخی نگرانیها در این زمینه شده است؟ تردیدی وجود ندارد که گذاشتن علامت سوال در برابر »سلامت انتخابات« برای هیچ یک از کاندیداهای سرشناس، مطلوب نیست زیرا طرح این سخنان، پیروزی محتمل خود آنها را نیز با علامت سوال مواجه خواهد کرد.پس شاید بتوان پیشنهاد »تشکیل کمیته صیانت از آرا« را برخلاف بعضی تحلیلها، نه یک ابزار برای زیر سوال بردن سلامت انتخابات، بلکه وسیلهای برای اطمینان سازی بیشتر در مردم و تشویق آنها به حضور موثر در انتخابات دانست. نباید فراموش کرد که پیشنهاد اخیر توسط کسانی مطرح شده که هر یک از آنها سالها مسئولیتهای مهم در کشور به عهده داشتهاند و هماکنون نیز خود را جزئی از نظام میدانند اگرچه انتقادات جدی هم به عملکردهای قوای سهگانه - به ویژه دولت - دارند.توجه به این پیشنهاد، همچنین میتواند برخی از دولتیها و تعدادی از دست اندرکاران انتخابات را به اندیشه بیشتر قبل از برخی اظهارنظرها تشویق کند. زیرا مهمترین عامل در افزایش نگرانیهای اخیر، اظهارنظرهای همراه با بیاحتیاطی - و شاید حساب شده - کسانی بوده است که عدهای از آنها دارای منع قانونی و شرعی از دخالت در انتخابات هستند و عدهای دیگر نیز به خاطر داشتن مسئولیت انتخاباتی، باید از بیطرفی کامل در انتخابات برخوردار باشند. اما متاسفانه انگیزههای شخصی و علاقههای فردی ایشان به یک کاندیدا، به گونهای است که حتی نتوانستهاند برای چند ماه دندان بر جگر بگذارند و»ما فیالضمیر« خود را آشکار نسازند. قاعدتاً با سخنان دیروز عالیترین مقام نظام، بسیاری از افراد در بعضی موضعگیریهای علنی خود نسبت به سلامت انتخابات تجدیدنظر میکنند و احتمالاً دغدغههای خود را به روشهای دیگر منتقل خواهند کرد. اما این افراد حق دارند پایبندی سایر افراد به توصیههای پیشین امام و رهبری در خصوص عدم ورود بعضی افراد به دستهبندیهای سیاسی را خواستار باشند. البته ظاهراً ارادهای برای اثبات این پایبندی وجود ندارد به طوری که در هفته اخیر، اظهارنظر صریح بعضی عناصر وابسته به نهادهای نظامی برعلیه یک جناح سیاسی و حمایت از یک کاندیدا ادامه یافته است. حتی یکی از مقامات روحانی - نظامی، برخلاف توصیه صریح مقام رهبری در سخنرانی یک ماه قبل در مشهد، حمایتهای ایشان از دولت را بهانه قرار داده و در جمع عدهای از نظامیان بر لزوم توجه به این حمایتها در هنگام رای دادن تاکید کرده است. همچنین رفتار رسانه ملی و بعضی تریبونهای عمومی که با صراحت به تبلیغ برای یک کاندیدا میپردازند، میتواند بر حجم نگرانیها بیفزاید و کسانی را وادار کند که علیرغم خواسته قلبی، سخنانی بگویند که شاید در شرایط فعلی، نامطلوب تلقی شود. نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد ناعادلانه ساختن فضای انتخابات از طریق تبلیغات غیرواقعی و انعکاس آنها در رسانه ملی و جراید متعلق به بیت المال است. مثلاً بعضی حامیان دولت تلاش میکنند هر حرکت مثبت را به عملکرد رئیس جمهور نهم نسبت دهند و تمام ناکامیهای سه سال اخیر را ناشی از عملکرد دولتهای قبلی و مجلس فعلی بدانند که متاسفانه رسانه های وابسته به بیت المال نیز برای تثبیت این ادعای گزاف به آنها کمک میکنند. اگر امروز حقوق کارمندان و بازنشستگان افزایش مییابد این اقدام بر اساس مصوبه مجالس ششم، هفتم و هشتم است که البته آنها نیز جز انجام وظیفه، کاری انجام ندادهاند. در این میان اگر کسی به دنبال کشف نقش دولت نهم در این پروژه باشد شاید نتواند نقشی جز »تاخیر« در اجرای قانون و موکول کردن اجرای آن - خواسته یا ناخواسته - به روزهای نزدیک انتخابات پیدا کند. پس چرا بایستی یک مقام ظاهراً مستعفی دولتی، افزایش حقوق چند میلیون بازنشسته را »هنر دولت نهم« بداند و از آن استفاده تبلیغاتی برای دولت نهم انجام دهد؟ همراهی رسانه ملی با دولت و پخش مکرر این ادعا که »دولت میخواسته است ماهیانه 60 هزار تومان به هر فرد یارانه بدهد اما مجلس اجازه نداده است« نمونه دیگری از وجود فضای ناعادلانه انتخابات میباشد.آیا سخاوت رسانه ملی در پخش ادعاهای رئیسجمهور و محروم ساختن رقبا و حتی سایر فراکسیون های جناح اصولگرا از پاسخ گویی به ادعاهای غیردقیق دولتی ها، مفهومی جز ناعادلانه بودن عرصه تبلیغاتی در انتخابات دارد؟ سخنرانی های مکرر در شهرستانها و اعلام بخشی از مصوبات بودجه ای مجلس به عنوان هدایای دولت نهم به اهالی شهرستان های مختلف نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. برای آشکار ساختن هدف این یادداشت، نمونههای دیگری نیز می توان عرضه کرد که همه آنها، یک نتیجه به دنبال دارد و نشان می دهد تداوم برخی اقدامات و اظهارات، جز اثبات »عدم وجود عدالت کامل در جنبههای گوناگون انتخابات« نتیجهای ندارد. کسانی که مایلند خود را بیش از رقبا، تابع ولایت فقیه نشان دهند، پس از سخنان اخیر رهبری وظیفه سنگین تری دارند. آنها بایستی مراقب هر گام و کلام خود باشند زیرا بسیاری از اظهارات و اقدامات آنها در ماههای اخیر، بیشترین تاثیر را در »نگران سازی« سیاستمداران رقیب دولت نهم داشته و تداوم غیرقابل انکار روش های قبلی، موجب افزایش این نگرانی ها خواهد شد؛ حتی اگر به خاطر برخی ملاحظات و حفظ حرمتها، عدهای دغدغههای خود را مطرح نکنند یا تاکید بر این نگرانیها کاهش یابد. | |