سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

همین جوری

با یاد او که تنها مونس غم و شادیمان است کسی که تمام نگفته هارا برایش می گوییم آنگاه احساس رضایت می کنیم غافل از اینکه خود می داند .

امروز وقتی سوار ماشین شدم برای آمدن به محل کارم رادیو این شعر را می خواند و منهم حیفم آمد دوستانم از این احساس خوش من بی بهره باشند .

تنها مرو ای هم قسم                       نذار به آخر برسم

تواین خزان بی بهار                             منم مثل تو بی کسم.

نا امیدنشوید اتفاقا باید به وجد آمد و تازه فهمید که نظامی چه زیبا می سرایدکه

خبر داری که سیاهان افلاک

چرا گردند گرد کعبه خاک

در این محراب گه معبودشان کیست

در این آمد شدن مقصودشان کیست

چه می خواهی از این منزل بریدن

چه می خواهی از این محمل کشیدن

تورا از سر گردون آگهی نیست

جز این کین سیر دائمی سرسری نیست

این شعرهم اتفاقا دیروز سر کلاس فلسفه استاد یاد آوری نمودند  قسمتی که در باره حرکت افلاک است که این حرکت آیا ذاتی آنان است یا نه  که ابو علی سینا می گوید ذاتی آنان نیست.