عاقلانه مدیریت کنیم

جامعه نیازمند کسانی است که دلمشغولی اصلیشان اخلاق و عقلانیت باشد
دکتر
عماد افروغ عقلانیت و اخلاق را دو چالش مهم در شرایط امروز انقلاب اسلامی
دانست و تاکید کرد که امروز جامعه ما به کسانی نیاز دارد که دلمشغولی
اصلیشان اهداف انقلاب اسلامی و دو مفهوم اخلاق و عقلانیت باشد.
وی در گفتوگو با خبرنگار قلمنیوز تاکید کرد: باید بکوشیم تا
رفتارهایمان از روی برنامه و راهبرد دقیق و منطبق با نظام ارزشی و اخلاق
انقلابیمان و برنامههای مدونی باشد که در قالب سیاستهای سند چشمانداز،
برنامههای 5 ساله و... تعریف میشود.
این استاد دانشگاه افزود: عقلانیت بهمثابه روش اداره کشور هم هست و
جلوه آن را میتوان در توجه به مفهومی به نام مشورت در اداره کشور دید.
اینکه بتوان بهره کافی را از تمام ظرفیتهای نخبگی ببریم و فرآیندی را
اتخاذ کنیم که تمام استعدادها و ظرفیتها بهکار گرفته شود.
وی گفت: به هر حال قرار است یک گروه، عطف به مشی سیاسی و استراتژی کلان
خود امتحان پس دهند. قرار نیست کشور به لحاظ سیاسی و جناحی فقط توسط یک
گروه خاص اداره شود. در بدنه حاکمیت باید به تمام پتانسیلها و ظرفیتها
توجه داشته باشیم، در عین اینکه در نقطهای که عمدتا به سطح عالیرتبه
اجرایی برمیگردد، عدهای خاص باشند که با محوریت برنامه و استراتژی و
ایدئولوژی تعریف شده خود پاسخگوی نیازها و بالطبع استراتژی و ایدئولوژی
خود باشند که مردم بتوانند قضاوت کنند و به انتخاب خود به آنها اقبال
بیشتر نشان دهند یا از آنها روی گردانند.
افروغ اظهار کرد: بنابراین در سطح بالا نمیشود نگاه هیجانی و احساسی
داشت. باید کاملا مشخص باشد که، آنها که حاکم میشوند حسب چه برنامه و
استراتژی رفتار میکنند و بر این اساس باید مورد مواخذه قرار گیرند.
وی بیان کرد: نباید تصور کرد که چون عدهای خاص و با مشی خاص حاکم
شدهاند، بکوشند بهطور مثال آبدارچی یک فرمانداری را هم تغییر دهند و
فردی از جناح خود را بهکار بگمارند. این مساله باعث میشود از تمام
ظرفیتهای کشور استفاده نشود و نظام با واکنشهای جدی روبهرو و چه بسا با
مسائل ناگوار سیاسی هم مواجه شود.
این استاد دانشگاه افزود: این مساله در سطح برنامهای و توجه به اصول و
در سطح ساز و کار و روشها خود را نشان میدهد. ساز و کارهایی که به واسطه
آن بتوانیم از ظرفیتهای نخبگی کمک و افرادی را از سلایق مختلف بهکار
گیریم که با انقلاب اسلامی و قانون اساسی میانه مثبتی دارند.
وی با بیان اینکه وجه عقلانیت نظام در این سالها دستخوش آسیب قرار
گرفته و کشور متمایل به اداره شخصی است، خاطرنشان کرد: در این سالها حتی
از تمام پتانسیلهای یک اردوگاه سیاسی هم استفاده نشد و در چینش کابینه هم
کمتر به میزان شایستگی و قابلیت افراد توجه شد.
افروغ تاکید کرد: بیتوجهی به عقلانیت به هر حال بیتوجهی به مدیریت و تجربه کلانی است که مدیریت کلان میتواند داشته باشد.
وی با تاکید بر اینکه بیتوجهی به اخلاق امروز چالش دیگر نظام است،
افزود: این انقلاب در وهله اول، انقلابی اخلاقی و معنوی است و تقدم ارزشی
با اخلاق، معنویت و معرفت خداست. تقدم رتبی با سیاست و معیشت است اما سایه
تقدم ارزشی و اخلاق و فرهنگ همواره باید در برنامهریزیهای سیاسی و
اقتصادی ما ملاحظه شود و مشهود باشد.
افروغ گفت: اگر به بهای بیتفاوتی به ارزشها به اقتصاد بپردازیم، قطعا
اقتصادمان هم سامان نمیگیرد. اگر بگوییم برای به سامان رساندن اقتصاد
باید توجه به پیوند اخلاق و اقتصاد هم داشت، میتوان تحلیل کرد که وقتی
کشور با قناعت میانه خوبی داشته باشد خواه ناخواه هم فعل اخلاقی مرتکب شده
است و هم فرصتی را برای سرمایهگذاری اقتصادی به دست میآورد.
رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم ادامه داد: علاوه بر اینکه اخلاق تقدم
ارزشی دارد، همواره باید در سیاستگذاریها و برنامهریزیها متبلور باشد
و خود را نشان دهد. زیستن اخلاقی ضمن اینکه یک حق است پیامدهای مبارکی هم
دارد. زیستن اخلاقی باعث افزایش اعتماد و تعدیل انتظارات میشود و مانع
بسیاری از شورشها خواهد شد و شرطی برای سرمایهگذاری اقتصادی است.
افروغ خاطرنشان کرد: بنا به دلایلی ما از این نگاه اخلاقی فاصله
گرفتهایم و مقداری دستخوش سیاستزدگی و اقتصادزدگیها شدهایم و به نظر
میرسد انقلاب را فهم نکردهایم و اگر هم فهم کردهایم به دلالتها و
نتایج آن تن ندادهایم.
وی اظهار کرد: حتی اگر فرض بگیریم که انقلاب را خوب فهم کردهایم و آن
را انقلاب الهی، معنوی و فرهنگی میدانیم؛ باید گفت سیاستها و
رفتارهایمان هیچ نسبتی با فهممان ندارد و شکافی میان جهانبینی و
هستیشناسی با سیاستها و رفتارهای ما دیده میشود. همهچیز به عنوان
ابزار دیده میشود. جوان، ارزشها، مردم و اخلاق ابزار و وسیلهای برای
سوار شدن بر اریکه قدرت شده اند و هدف نیستند! در حالی که در انقلاب
اسلامی، ارزشها و انسانها و جوانان هدف بودند و حکومت و قدرت در بهترین
حالت یک وسیله بود و نباید بین وسیله و هدف خلط شود.
افروغ ادامه داد: در شرایط فعلی این دو مفهوم مبنایی، دستخوش برخی
سطحینگریها و خودمحوریها و حتی توهمها قرار گرفته که در کنار این
توهمها و سطحینگریها یکسری مشکلات معرفتی مثل خرافهگرایی، سطحینگری،
اشعریمآبی، تحجر و ظاهرگرایی روی دست ما باقی مانده است که هیچ نسبتی با
تاریخ و فرهنگ اسلامی - شیعی و انقلاب اسلامی ما ندارد.
وی افزود: درکنار دستاوردهایی که انقلاب اسلامی ما بهدست آورده است
باید همواره آسیبشناسی جدی در دستور کار ما قرار گیرد که این آسیبها از
جامعه ما رخت بربندد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: امروز جامعه ما به کسانی نیاز دارد که
دلمشغولی اصلیشان اهداف انقلاب اسلامی و دو مفهوم اخلاق و عقلانیت باشد.
کسانی که دغدغه و نگرانی نسبت به گرایش سیاسی و ابزاری با مردم را داشته و
به ارزشها پایبند باشند و به دلیل التزام به اخلاقیات و عقلانیت ریسک
لازم را از خود بروز دهند. این مساله امروز بسیار مهم است.
وی تاکید کرد: نباید اینطور باشد که افراد، بنده لحظات باشند،
موجسواری کنند و چشم به انتخابات بعدی بدوزند و فقط نظر به کسب رای
داشته باشند. به مردم به مثابه یک رای بنگرند و حریص رای باشند. اینها
ارزشهای نابی است که بنیانگذاران اصلی این انقلاب و در اوج آنها حضرت
امام (ره) نسبت به آنها دغدغه زیادی داشتند.
وی گفت: ما در سیاست خارجی، داخلی، اقتصاد و فرهنگ اصول تعریف شدهای
داریم که به واقع باید به آنها ملتزم باشیم. همانطور که مقام معظم رهبری
فرمودند در سیاست خارجیمان عزت، مصلحت و حکمت را باید همیشه حفظ کنیم و
همچنین استقلال را حفاظت کنیم که دستاوردی است که تاکنون به دست آمده و
کسی روی آن تردیدی ندارد.
وی با بیان اینکه ما همواره باید عزت و استقلال ایران را پاس بداریم،
تاکید کرد: برای حفظ عزت ایران باید سیاستهای حکیمانه هم اتخاذ شود.
افروغ در ادامه مهندس میرحسین موسوی را یادآور دهه اول انقلاب اسلامی
خواند و بیان کرد: همواره از این سالها از میرحسین موسوی به عنوان گفتمان
اصولگرایی اولیه یاد کردهام و از او به عنوان گفتمان انقلاب اسلامی و
گفتمان معطوف به نقد درونگفتمانی یاد کردهام و در مقایسه با دهههای
بعدی امتیاز بیشتری به آن دادهام. یکی از دلایل آن، این است که در آن
دوره چه در رفتارها و سیاستهای دولتمردان و چه در نقد و نظارت روشنفکران
و عالمان، این گفتمان غالب بود.همه در درون این گفتمان تلاش کردند؛
گفتمانی که پرفضیلتترین گفتمان در عرصه قدرت و نقد است.
وی گفت: حضور این گفتمان آنهم در زمان جنگ که تمام جامعهشناسان
پیشبینی میکنند که نگاه سلسله مراتبی متصلب ساختاری ایجاد میشود و
بهطور طبیعی آزادی مدنی مردم سلب میشود بسیار ارزشمند بود. در همین دوره
است که امام (ره) به مجمع روحانیون این اجازه را میدهند که از جامعه
روحانیت جدا شوند و این موضوع، نشان میدهد حضرت امام (ره) بهرغم اینکه
منادی وحدت هستند اما اختلاف سلیقه و آرا را برمیتابند و در آن مقطع
هیچگاه شاهد فضای بسته سیاسی نبودیم.
وی بیان کرد: بهرغم اینکه معمولا در زمان جنگها جوامع یکدست اداره
میشوند، ما شاهد اداره یکدست جامعه نیستیم و حضور تمام نیروهای انقلابی
اعم از نوگرایان و سنتگرایان اجتماعی را میبینیم و حضور آنها آرامشی را
در جامعه ایجاد میکند و بخشی از مخالفتها و چالشهای ناشی از انزوای
نیروهای انقلابی را شاهد نیستیم. در آن دستاوردها میرحسین موسوی نقش داشت.
افروغ ادامه داد: در آن دوره اختلافات وجود داشت؛ چراکه اتفاقا اگر
اختلافی دیده نشود محل چالش است، زیرا اگر نباشد نشان میدهد دعواها
بهزیر رفتهاند و نفاق حاکم شده است. ما باید شاهد دعواها در سطح و ظاهر
باشیم تا خیالمان از پشت پرده آسوده باشد.
وی با اشاره به برخی اختلاف
نظرها در مورد مساله اقتصاد در دوره جنگ افزود: کنترل اقتصادی از اقتضائات
زمان جنگ است و در این شرایط خواه ناخواه اقتصاد دولتی هم پررنگ میشود.
وی با بیان اینکه اختلافات بود و رحمت هم بوده است، اظهارکرد: باید
توجه کرد که حضرت امام(رض) به کرات از آقای میرحسین موسوی حمایت کردند.
مصاحبههای اخیر آقای میرحسین هم نشان میدهد که ایشان بر ارزشهای انقلاب
اسلامی و اخلاق، مصر و عدالتطلب هستند و به هیچوجه با برخی افرادی که
علم لیبرالیسم و سکولاریسم را بلند کردند، میانه خوبی ندارند.
افروغ ادامه داد: من، شخصا تجربهای در گفتوگوی ایشان در سالهای 78
داشتم که مویدمنش عدالتطلبانه مهندس میرحسین موسوی است. ایشان چهرهای
کاملا انقلابی و ارزشی است و برحسب شناختی که از اصولگرایی دارم؛ و نه از
گروههای موسوم به اصولگرا یا حداقل برخی از گروههای موسوم به اصولگرا؛
ایشان را اصولگرایی متعهد و ملتزم میدانم و زندگی، سابقه و مدیریت ایشان
بیانگر این مساله است.
وی با بیان اینکه سوالاتی از مهندس موسوی وجود دارد، گفت: پسندیده
نیست که نام ایشان در انتخابات بر سر زبانها بیفتد اما خود ایشان به صورت
جدی وارد عرصه نشوند یا خدای نکرده عدهای از نام ایشان بهرهبرداری کنند.
من همواره این موضوع را تذکر دادهام. مطلوب نیست کسی از دیگری
بهرهبرداری کند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: اگر بر اساس محتوا قضاوت کنیم، در مجموع
بین نگاهی که مهندس موسوی به سیاستهای اقتصادی داشته و سیاستهایی که در
سالهای گذشته در کشور حاکم بوده است، تفاوت وجود دارد. اگر ایشان
نمیخواهند وارد عرصه انتخابات شوند نباید سکوت کنند و و واقعا حضوری شفاف
داشته باشند.
افروغ بیان کرد: مطمئنم که اگر ایشان وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند،
فضا جدیتر و رقابتیتر میشود. بخشی از اصولگرایان نسبت به ایشان اقبال
نشان خواهند داد و فضا مطلوبیت نسبی پیدا میکند.
وی اضافه کرد: امروز سوالاتی از آقای میرحسین موسوی وجود دارد؛ باتوجه
به تحولات بعد از جنگ و سیاستهای مدون شده مثل سند چشمانداز 20 ساله و
برنامههای 5 ساله و سیاستهای ابلاغی اصل 44 ، امروز نظر ایشان چیست؟ و
اگر نقدی دارد چه تعدیلهایی را وارد میکند؟ ایشان باید نسبت خود را با
مسائل حقوق شهروندی و آزادیهای مدنی و سیاسی روشن کنند که فیالجمله برای
ما روشن است که ایشان بین آزادی و عدالت، ترکیبی را ایجاد میکند و آزادی
را در درون عدالت ملاحظه میکند.
افروغ با تاکید بر اینکه پایبندی همزمان به اخلاق و توجه به نیازهای
اقتصادی باهم منافاتی ندارند، افزود: نیاز اصلی مردم را در شرایط فعلی شغل
و اشتغال جوانان رقم میزند. ما باید جامعه را به این سمت هدایت کنیم که
بیش از آنکه جیبشان را پر پول کنیم و درپی آن مشکلات زیادی را برای اقتصاد
به وجود آوریم، کاری کنیم که جوانان به شغل آبرومند دسترسی داشته باشند و
پول ناشی از اشتغال خود را به جیب ببرند، چراکه شغل کارکرد اجتماعی و
فرهنگی هم دارد.