سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

جامعه ما ارور می زند

    نظر

به نام نامی واحد، صمد لم یلد و لم یولد که نامش آرامش است و یادش اطمینان بخش و امید آفرین،

مطلبی که پیش روی خواننده محترم است نه از سر نا امیدی و استیصال است، بلکه از سر دلسوزی و ایجاد امید به جامعه برای ساختن خود و جامعه اطرافمان خواهد بود.

صدای دینگ دانگ جامعه و فرهنگ ما می آید به این معنا که مفهومی چون ارور را به ما بفهماند، اگر جامعه را رایانه ای فرض کنیم و هر برنامه و فرد و گروهی یکی از برنامه های رایانه باید گفت اینجا کلید اینتر مشکل دارد و مفهوم ارور را هر روز در جامعه با تمام وجود حس می کنی، چرا که چه زیبا فرمودند چه بسا فقر عامل کفر می شود و هرگاه فقر از دری وارد شود ایمان از پنجره خارج می شود، و چه زیباتر که فرمودند مردم بر دین حاکمانشان خواهند بود و مردم به حاکمان شبیه تر هستند تا به پدران و مادران خود.

به روز شدن جامعه کاری سخت است و زمانبر و وظیفه تمام گویندگان و نویسندگان و تریبون داران جامعه است، اما آنگاه که جامعه هنگ کرده باشد، نه به روز رسانی خواهد شد و نه خاموش و نه راه اندازی مجدد،

وقتی ارباب رجوع به اداره ای که فلسفه وجودیش حل مشکل اوست مراجعه می کند و ابتدای صبح وارد اداره و نهاد و ... می شود به امید اینکه زودتر به دیگر کارهایش برسد، مخصوصا اگر وردش قبل از ساعت هشت صبح باشد، آن هم در صورت راه دادن، ساختمان بسان همان رایانه هنگ کرده و هنوز راه اندازی نشده ، کارمندان به بهانه های صبحانه و چایی و سیگار و از میزهای خدمت فاصله گرفته و به کنجی خزیده اند و نهایت پاسخگویی آنان این خواهد بود که هنوز سیستم بالا نیاورده، و ارباب رجوع هم به امید بالا آوردن سیستم آنقدر می ماند که دیگر نزدیک است خودش هم بالا بیارد، کارمندان همیشه پیروز و همیشه طلبکار به لباسهای اتو کشیده و مرتب به پشت میزها خنوده اند، اما جوابگوی ارباب رجوع خود نیستند، و ارباب رجوع با خود می اندیشد که کاش برده رجوع بودم و کاری که دارم با هزار منت انجام دهند، سیستم اداره بالا آورده حالا ارباب رجوع با صد امید و آرزو پشت پیشخوان قرار می گیرد اما خمیازه های ممتد کارمند دل ارباب رجوع را به رحم می آورد، ببخشید این نامه.... که کارمند در جایگاه یک مسئول طلبکار به سخن می آید که حالا اجازه بده سیستم راه اندازی شود! رو به تعداد زیاد جمعیتی که جلوی پیشخوان منتظر توجه و عنایت او هستند لبخندی می زند و می گوید چه توقعاتی دارند و آنان نیز برای انجام گرفتن کار خود لبخند رضایتی به کارمند نشان می دهند و ارباب رجوع طرف خود را، مورد شماتت قرار می دهند، و در واقع اینجا سیستم هنگ کرده و راهی برای خروج پیدا نمی کند،

کارمند با غیرت وقتی شروع به کار کرد اول پرونده های به ظاهر دیروزی که مانده بررسی می کند و آشنای خود را صدا می زند تا از گردونه چرخ رفاقت و پارتی بازی عقب نماند، اینجا ارباب رجوع در استندبای بسر می برد، تا شاید باز هم کسی بر این چرخه معیوب اینتری بزند، شاید که ازاین حالت هم در بیاید

کارمند از کار ناراضی، ارباب رجوع از کار ناراضی، سر ماه هم کارمند حقوق خود را می گیرد و از کمی آن می نالد و ارباب رجوع هم نارا حت و خسته از اداره بیرون می زند، و با عصبانیت پشت  ماشین می نشیند و هنگام رانندگی با ماشینی یا شخصی برخورد می کند و اتفاقا آن ماشین هم یکی از خا نواده ی مدیر اداره و یا همان کارمندی است که کار این بنده خدا را چنان به تاخیر انداخته و روز بعد کارمند طلبکار تر از همه وارد محل کار می شود و اینبار بهانه ای هم پیدا کرده که کار مردم را راه اندازی نکند. و در واقع اجکت کرده.

باز هم ارور جامعه به این فرجام خواهی و وضعیت، لذاست که معتقدم جامعه ما ، هنگیده و ارور های مکرر نشان از بی توجهی همه ما با عنوان عدم دخالت در امور مردم و جاهای دیگر بدون اینکه بدانیم این ما هستیم که جامعه خویش را باید کنیم آباد نه کسانی که از جایی دیگر بیایند .

جامعه باید آبدیت شود و لذا حاکمان و مردم جامعه باید ابتدا صفحات ویروسی خود را پاک کرده و خود را پاکیزه کنند و آنگاه به ساختن جامعه مورد وثوق همگان دست پیدا نمایند.

و هر آنکس یا کسانی که قصد آبدیت شدن را ندارند باید در فایلهای ذخیره یا حذف  قرارشان داد.  

 

برای به روز رسانی کردن یک دستگاه رایانه همراه و هر رایانه دیگر باید با ویروس یاب داخل دستگاه ویروسهای آن را شناسایی و حذف کرد تا چون سرطان به دیگر برنامه ها سرایت نکند، اما اگر نشد ناچار باید آنرا به مهندسی داد کار کاشته که بتواند برنامه های آنرا یا ذخیره کند و یا حذف کند لذا جامعه امروز ما هم چنین است یا باید اصلاح شود و وضعیت بهتر شود یا باید دلیت کرد و از اول ویندوزی به روز نصب کرد.

به نظر می رسد با توجه به هزینه های هنگفت ادارات و پایین بودن راندمان آن مناسب است بودجه های آنان را قطع و به آموزش هوش مصنوعی برای جامعه هزینه کرد.

در این بین اما بسیاری ازکارمندان در محل کار خود نیز به بهانه ای مختلف جیم شده و صدای ارور میز کارشان گوش فلک را کر کرده ا ما مستول ان قسمت نه درد نا ترازی دارد و نه درد خدمت به مردم . کارمند هم در فضای مجازی به دنبال خرید و فروش ارز و طلا و خانه و وزمین و  می باشند. وکسانی که دلشان به حال مردم می سوزد نیز به با نام طرف حالیش نیست! برا ی کی کار می کنه؟ طرف پوست کلفت است! و به دنبال پست و مقام است، و نهایت تهمتهایی که به او می زنند تا او نیز در چرخه هنگ کرده خود قرارش دهند که مبادا گزارشگری پیدا شود گزارش کار خوب او را به گوش دیگران برساند و مایه سرافکندگی ویروسها اداره شود.!

به پیشرفتهایمان درعلوم مختلف از نانو و هسته ای و پزشکی و موشکی می بالیم ، اما وضعیت فرهنگی کارمندی ما نا تمام است و مضر و پر مصرف و کم بازده باید فکری کرد تا این سیستم آبدیت شود و در یک گرافیک بالا شروعی دوباره داشته باشد.