سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

مذاکره آری یا نه

    نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

ادامه مذاکرات آری یا خیر؟

این سوالی استکه جامعه جهانی را به خود مشغول کرده و توجه ها را به مذاکرات بین ایران و آمریکا جلب کرده و در داخل کشور ما هم عموم افراد جامعه زندگی خود و معاملات خود را به این موضوع گره زده اند، هر چند می تواند چنین نباشد، اما جامعه اقتصادی ما به هر حال به بیان و گفتنش هم باشد به این موضوع مرتبط می دانند، هر چند سرمایه گذاری های خارجی به طور مشخص به این موضوع گره زده شده و البته می تواند یک منطقی هم پشت آن باشد.

مذاکرات ایران به مرحله چهارم رسیده و خبرها از رجز خوانی ترامپ و سیاستمداران آمریکایی حکایت دارد، از افزایش تحریم ها و تغییر نام خلیج همیشه فارس و جمع کردن سانترفیوژها و مانع شدن از حق غنی سازی ایران و در نهایت قبول مذاکرات از طرف ایران می تواند چند حالت را بر آن متصور کرد.

مرحله اول اینکه این صحبت ها و رجز خوانی ها واقعیت است و آمریکا به آن پایبند است و در مذاکرات آینده از ایران می خواهد که به همه خواسته های او جامه عمل بپوشاند و اگر نشد فرصتی دیگر و مذاکرات دیگری.

مرحله دوم اینکه این موارد به واقع رجز خوانی و کری خواندن برای رقبای داخلی خود آنهاست که به آنها بفهمانند ما این برنامه ها را بیشتر از برجام بر ایرانیان تحمیل کردیم، و نهایت در میز مذاکرات به خواسته های ایران نیز توجه خواهند کرد.

مرحله سوم اینکه آمریکا و به تبع نیروی نیابتی او یعنی رژیم کودک کش اسرائیل و حاکم خون آشامشان نتانیاهو به دنبال تحمیل موارد فوق بر ایران بوده و در صورت عدم قبول ایران،  معرفی ایران به عنوان محور شرارت، و به دنبال جنگ با ایران هستند.

 

اما مواضع ایران و سکوت ایران در مقابل این رجز خوانی و کری خواندنها می تواند دو حالت داشته باشد،

اول اینکه ایران می خواهد در مقابل این رجز خوانی صبر کرده و به میز مذاکره بر می گردد  تا به دنیا ثابت کند ایران نه تنها محور شرارت نیست و به دنبال جنگ نیست که این دشمنان او هستند که به دنبال نا امن کردن منطقه و کشاندن دنیا به جنگ هستند و اگر ایران وارد جنگ ناخواسته شود به معنای این است که دشمنانش به دنبال آن هستند نه ایران.

مرحله دوم این است که ایران با توجه به واسطه گری عمان به مذاکره کنندگانش پیام داده شده که این رجز خوانی تنها مصرف داخلی برای آنان دارد و ایران می تواند خواسته های خودش که غنی سازی صلح آمیز هست ادامه دهد.

با توجه به موارد فوق به نظر، صرف، مذاکره مشکلی ایجاد نمی کند و منافعی هم دارد که از جمله بر خلاف خواسته نیروهای خودسر، یکپارچه شدن مردم ایران برای دفاع از خود و کشور بزرگ ایران و قطع امید کردن نفوذیهایی که به دنبال نا امید کردن مردم و فراخواندن مردم به بی توجهی به مسائلی چون حق غنی سازی ایران و تغییر نام خلیج همیشه فارس و...

 به طور قطع اگر این مذاکرات به نتیجه برسد که خواسته تمام مردم ایران و به تبع سیاستمداران است، و اگر به نتیجه نرسد باز هم نفعش این استکه هم به جامعه جهانی و هم به مردم عزیز ایران ثابت خواهد شد که فریاد صلح طلبی آنان تنها به معنای تسلیم شدن دیگران از جمله ایران در مقابل آنهاست و مردم ایران از امام حسین(ع) یاد گرفته اند که زیر بار زور نمی روند و فریاد هیهات من الذله آنان به گوش آزادی خواهان جهان خواهد رسید.

و در صورت حمله دشمنان مطمئنا آنان به مقاصد خود نخواهند رسید و یکپارچگی مردم ایران با پشتوانه نیروهای نظامی همیشه سرافراز ایران پاسخی خواهند گرفت که در تاریخ به ناکامی های آمریکائیان در کشور گشایی های ظالمانه آنها افزوده خواهد شد.