شکوایه به امام زمان
به نام نامی حق
شکوایه ای به امام زمان
سلام آقا سلام مولی سلام سرور
امروز را می خواهم با حضرتد خودمانی باشم و سفره دلم را محضر مبارکتان بگشایم، آنچه می دانیم و خواندیم و گوش دادیم حکایت از نامه اعمال ما به حضور عزیزتان دارد، پس اعمالی که ما بیشتر از آن شاکی هستیم و شاید همه اکثر جامعه ما از آن شاکی است چنین به رشته تحریر در می آورم تا شاید متشاکیان به خود آیند و نگاهی دیگر به شاکیان داشته باشند.
وقتی که صبح از خانه بیرون می زنیم افرادی را در میان زباله ها وسطل های آشغال می بینیم که می گویند به دنبال روزی خودشان هستند، اول اینکه چرا این افراد باید روزیشان را از میان زباله ها جستجو کنند و مگر نه این است که همه مسئولان ما مسئول این پایمال شدن عزت نفس هستند و ما نیز به اندازه مسئولیت خودمان مسئول هستیم البته بماند که مسئولیت ما شاید در حد همین نامه نوشتن باشد. دوم اینکه آیا مسئولان ما نمی دانند این افراد دین خود را نیز از دست داده اند چرا که کاد الفقر ان یکون کفرا را بارها خوانده اند و دیده اند؟!
وقتی که در میان جامعه مسلمانمان قدم می زنیم و صحبت میکنیم دیگر از دغدغه هایی که حضرت دارد صحبت نمی شود و از دغدغه های شخصی و گرفتاریها صحبت می شود، از خالی بودن عاطفه واحساس و گاهی دین در میان جامعه حرف زده می شود.
آقا جان! ادارات ما مرکز معاملات تجاری و ملکی شده است کمتر کارمندی به وظیفه اش عمل می کند و اما از حقوق کمشان همیشه شاکی هستند البته حقوق کم است، اما به راستی من نمی دانم به اندازه همان حقوق کار می کنند یا نه؟!
از اختلاف طبقاتی چه بگویم که غوغا می کند اغنیا خون می مکند و فقیران خون دل می خورند، اغنیا در بحث قاپیدن و دزدیدن مسابقه گذاشته از لیاقت های بیش از این خود می گویند آنان البته آنگاه مدعی تر هستند که مسئولیتی نیز در اداره کشور دارا باشند و فقرا به فکر آنکه فردا باید به کجا بروند تا بتوانند قوت شبی دست و پا کنند.
مولی جان! کاری از من ساخته نیست اما می توانم بگویم که در این دیاری که به اسم حضرتد مسئولیت تقسیم می شود افرادی هستنند که از بس مسئولیت دارند حتی اسم و جایگاه کار خود را نیز چه بسا فراموش کرده اند اما افرادی دیگر چهار فرزند با مدارک لیسانس و فوق لیسانس در خانه ترشی انداخته اند، مگر نه این است که اسلام عدالت می خواهد اجرا شود پس من معنای عدالت را نمی فهمم یا عدالت معنای دیگری پیدا کرده است؟!.
سرورا! فدای تو برم من میگویم چرا باید چنین باشد مگر کشور ما ثروت ندارد چرا مدیریت ضعیف است چرا؟! چرا یک عده نان شب ندارند بخورند و تنها با یک نان خشک روز را به شب و شب را به روز می رسانند و برای خرید لباس بچه هایشان باید به دنبال ارزانترین لباس ها باشند و وصله های لباسشان چشم هر بیننده ای را به خود خیره کند اما یک عده در مسئولیت های آنچنانی مدعی شوند که مردم ما باید قناعت کنند؟! آیا آن مسئول محترم از وضع این عزیزان خبر ندارند؟! اگر ندارند پس چرا مدعی اجرای عدالت در جامعه هستند واگر خبر دارد پس چرا خون مردم را در شیشه میکند؟
عزیزا! من نمی گویم همه غرق در فسادند اما فساد آنقدرخودنمایی می کند که افراد صالح نیز امیدی به بهتر شدن ندارند! از شما درخواست داریم برای صلاحای این کشور دعا بفرمایید!
مولی جان! ماه شعبان است و نیمه شعبان و روز ولادت مبارک شما آیا جشنهای آنچنانی برپاکردن برای حضرتد اهمیت دارد یا خدمت به خلق و خندان و شاد کردن افراد مستضعف آنهم تنها با یک دادن عیدی؟ آیا وقت آن نرسیده که قدومت را بر دیدگان ما بگذارید و همه این فسادها را به اصلاح برسانید و دین واقعی و اسلام اصیل را در کشوری که به اسم اسلام حکومت در آن برقرار است به اجرا بگذاری؟