سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

عزای فرهنگ یا تسلیت

    نظر

با سلام و عرض تسلیت

چه راحت تسلیت می گوییم و چه زود فراموش می کنیم و چه بی مسئولیت همگی پشت سر می گذاریم و می رویم

پلاسکو ساختمانی که باز هم به فرهنگ ما تلنگری زد، فرهنگ ما را آمایشی دیگر داد، اما آیا درس می گیریم؟!! آیا به خود می آییم؟! آیا  جان افرادی زحمت کش که خانواده هایی چشم به راه داشته اند را می توانیم زنده کنیم و به واقع آلامی برای فرزندان و همسران چشم به راهشان باشیم؟! عمر دست خداست اما آیا ما هیچ کاره ایم؟ عمر دست خداست اما آیا اعمال ما در آن تأثیر گذار نیست؟! بحثی اعتقادی است که جای بحثی کامل در این نوشتار نیست، اما مگر نه این است که حداقل ما در راحت جان دادن افراد مصدوم و گرفتار می توانیم کارساز باشیم؟مصدوم آتش گرفته ای که هنوز کسی به دادش نرسیده آیا می تواند به خود امید دهد یا مصدوم در آتشی که عده ای در صدد کمک به او هستند؟و...

اما ساختمان پلاسکو سوخت تا شاید روشنایی باشد برای فرهنگ ما، ما که بدون هیچ کمکی تنها د ست به تلفن همراه خود به دنبال عکس جالب برای شکه کردن دیگر دوستانمان که از حادثه خبری ندارند؟! به راستی اگر این افراد در  جبهه جنگ باشند و مورد هجوم افراد قرار گیرند ابتدا دست به اسلحه می برند یا دست به تلفن همراه خود برای عکس یادگاری با دشمن؟؟!!

اگر فرهنگ را به مسائل اعتقادی و رفتاری و گفتاری و آداب وسنت یک اجتماع تعبیر کنیم فرهنگ ما بر چه اعتقاد و سنتی و رفتاری است؟! ما وسیله های قابل استفاده را وارد می کنیم بدون اینکه بدانیم فرهنگ خویش را می بازیم و یا فرهنگی جدید حتی بر خلاف فرهنگ سازندگان آن ترسیم می کنیم ما به سمت مصرف گرایی با فرهنگ لذت گرایی پوچگرایی نهیلیستی  با شتاب می رویم.

اما فرهنگ ما دیگر فرهنگی است . ما قانون را برای مواقع خاص لازم داریم و تنها قانون را زمانی قبول داریم که بدون سختی به نفع ما باشد، به راستی اگر مصاحبه شخصی که در تلویزیون درست باشد و اختارهای کتبی را این ساختمان گرفته باشد، عواملی که جان سالم از این حادثه به در برده اند می توانند با کشته شدن این عزیزان آتش نشانی و دیگر مراجعه کنندگان در فراق عذاب وجدان خود زندگی کنند؟! چرا با قانون و قانون گرایی مخالفیم؟! چرا احساس می کنیم عمل به قانون تنها برای همسایه است و ما مبری؟!

فرهنگ ترافیک و مانع ایجاد کردن به مصدومان حادثه چیز دیگری است و خود را محق دانسته که برای سر گرمی هم شده نگاهی به اتفاق بیافکنیم، چرا وقتی شخصی افتاده در کنار خیابان به هر دلیلی به سراغ او نمی رویم و خود را با افکاری چون عجله و عدم گرفتاری از معرکه دور می کنیم اما در این مواقع بجای کمک یا دور شدن تنها و تنها مانع کمک رسانان نیز می شویم

اما فرهنگ بالاتر و مهمتر فرهنگ مسئولانی است که دست اندر کارند و هر از چند گاهی در پشت تریبون ها قرار می گیرند و خود را مدافع عالم و آدم می دانند، اما در این جور مواقع باز هم به برجام و مذاکرات بر می گردند؟! چرا ناوگان کمک رسانی ما آنقدر ضعیف باشد که توان کمک رسانی نداشته باشد؟! چرا به جای خرجهای اضافی و خارج از برنامه و خارج از شهر و کشور به تیمار ناوگان کمک رسانی و دیگر امور پرداخته نمی شود؟!

آیا تسلیت ما کافی است تا بازماندگان فراموش کنند و فرزندانشان دیگر منتظر آمدن والدین خود نباشند؟!!!

پلاسکو فرهنگ و غیرت و دین و ایمان مسئولان و مردم را به چالش کشید اما تنها با یک تسلیت می خواهیم آرامبخش جامع و مخصوصا عزیزان باشیم!!!!!