قلم

درباره برجام و راه نفوذ دشمن

به نام خالق آفرینش

سرگذشت برجام و راه های نفوذ دشمن

این روزها برجام در مجلس شورای اسلامی به تصویب نمایندگان رسید، و باید از همه موافقین و مخالفین هم تشکر کرد، مخالفینی که با منطق و دفاع از منافع ملی در صدد بودند به اصطلاح خودشان مانع از تحمیل زوری بر مملکت باشیم و نه آنانی که حب و بغض جناحی داشتند، چرا که مگر می شود هشت سال دلواپس نبود وبه یک باره کاسه از آش داغتر شد؟؟!! بماند. و تشکر از موافقینی که وضعیت سردرگمی مردم و مخصوصا سرمایه گذران را درک کرده و سر نخ درکلاف پیچیده اقتصاد را به آنان واگذار کردند تا خود بمانند و بر نامه های خلاق و از طرفی دولت بماند و فرصت بیشتر برای طرح ها و لوایحی که قرار است اقتصاد این مملکت را از رکود خارج و به مرحله رشد برساند. به امید آنروز.

راه نفوذ راباید بست .اما این روزها باز هم مسئله ای دیگر مطرح است و آن فرمایشات رهبری انقلاب برای تمام دلسوزان به فرهنگ و استقلال کشور، تمام متدینین و متقین در فرهنگ کشورمان، نکاتی که می شود برای هر کدام دریایی بحث کرد و دریایی نوشت و دریایی هم گوش کرد. راستش وقتی فرمایشات رهبری را گوش می کردم و دیدم این سؤال در ذهنم خطور کرد که وظیفه من و ما چیست؟! آیا بنده به عنوان یک فرد در جامعه و کسی که به قول خودش دغدغه فرهنگی دارد، آیا تا بحال نگاهی فرهنگی نیز به خانواده واقوام خویش داشته ام؟! آیا تلاش نموده ام که علاوه بر خوب رفتار کردن و متخلق بودن خودم به خانواده خویش نیز این ادبیات را بیاموزم؟ آیا اگر من به نظر خودم یک فرد فرهنگی (به معنای با فرهنگ و دوستدار فرهنگ) هستم اطرافیان من نیز از این فرهنگ من استفاده کرده اند و متوجه این فرهنگ من شده اند؟ آیا بنده به عنوان یک مسئول در بخش خودم زیردستانم از اخلاق خوب و مدیریت خوب من حرف می زنند یا از گنده دماغی من؟ خلاصه راه های بستن نفوذ ابتدا از درون خود و خانواده و دوستان واقوام شروع خواهد شد. نگاهی به آمار و ارقام کشوری گویای بیلان های کاری ما در ابعاد مختلف فرهنگی است، که اگر از خنده دیگران نترسیم ما خود را با فرهنگ ترین کشور در دنیا بدانیم!! چرا که بیشتر از هر جایی و هر مکانی بودجه صرف می کنیم، اما در بعد عملی وقتی وارد اجتماع می شویم درست بر عکس بیلان کاری خودمان، جامعه مان دچار مشکل است!! چرا؟؟!!

نگاهی به وضعیت مسئولان کشوری و لشکری، رده بالا و پایین و نگاهی به وضعیت جامعه از لحاظ شغلی و اقتصادی، خود گویای همه چیز است، آنانی که راه نفوذ را باز می کنند و آنانی که به سادگی می شود در قلبشان هم نفوذ کرد، کسانی که راه نفوذ را باز می کنند، کسانی هستند که با وضعیت معیشت خوب به دنبال بدست آوردن منافع بیشتری هستند، اگر از لحاظ ثروت ارضا شده باشند (که نشدند) به دنبال قدرتند، آنانی که به لحاظ قدراشباء شده باشند (که نشدند) به دنبال ثروتند، و در واقع جامعه ما گوشه ای از جهان سوم است که قدرت ثروت می آورد و ثروت، قدرت، آنانی هم که به آسانی در قلبشان نفوذ کرد کسانی هستند که در گرفتاری روزگار غرقند و تنها با دعا و ناله روز را به شب می رسانند و شب را به روز و تمام فکر و ذکرشان یک لقمه نان است به دست بیاورند اگر مشکلاتی چون مریضی و ازدواج پسران و دخترن و ... نداشته باشند. و در عوض کسانی از مسئولان هستند که در پستهای مختلف ریاست می کنند و جالب این است که به هیچکدام نیز نمی رسند و وای به روزی که چنین افرادی در مسئولیتهای فرهنگی باشند که با بودجه های فرهنگی عامل ضد فرهنگ خواهند بود. به هر حال ابتدا باید راه نفوذ فرهنگی و سیاسی را در خود واطرافیان خود ببندیم.