قلم

این تذهبون?!

 

هدف وسیله را توجیه می کند

این کلامی است که بسیار مورد تنفر کسانی که ادعا می کنند که جز دستور اسلام را نباید اجرا کرد و مجری دستورات اسلامی نیز ما و گروه ما می باشد.

آیا به راستی هدف وسیله را توجیه می کند؟! آیا برای رسیدن به هدف باید از هر وسیله ای استفاده کرد؟ آیا برای رسیدن به سعادت باید همه را زیر پا گذاشت و له کرد؟ آیا برای رسیدن به هدف ،هدفی که مورد نظر ماست و سلیقه ماست ، باید دست به شمشیر برد و دیگران را سر برید؟ پس اشکال عده ای به طالبان و القاعده برای چیست؟ مگر نه اینکه آنها هم همین تفکر را دارند و خود را اسلام شناس ترین فرد معرفی کرده و دیگران را با چوب تکفیر و شرک می رانند؟ آیا ما بر حقیم پس قانون بی قانون؟ آیا ما برحقیم پس حق بیان آزادی داریم، اما دیگران حق اظهار نظر ندارند چون ممکن است باعث انحراف شوند؟! آیا سلیقه من و امثال من باید بر قانون و شرع و اسلام مقدم شود؟! این تذهبون ای جماعت مخالف!! هدف وسیله را توجیه می کند.؟

این روزها انتقادات به دولت ازهر مسئله دیگری پر رنگ تر است و دولت نیز تا حدودی با صبر و حوصله با این پدیده بر خورد می کند، اما عده ای هستند که همانند همان ایسماهیی که اخلاق را وسیاست را هنگامی درست می دانند که اهداف آنان را پیش ببرد و اگر غیر از این باشد یعنی خیانت، یعنی واسلاما، یعنی وا خدا را،

نحوه بر خورد عده ای خاص با دو همایش، نشانگر آن است که عده ای چگونه فکر می کنند و قائلند که دیگران چگونه باید بیاندیشند، همایشی در قلب کشور و در تهران با موضوع دلواپسی با کلی تدارک از مراکز خاص برپا می شود و هر آنچه نقد دارند بر دولت بار می کنند و آنگاه که از نقد می گذرند، چون قصد دارند دیگران را وادار به عکس العمل کنند به فحش های سیاسی هم می کشانند، اما نه تنها دولت کاری به آنان ندارد که برگزاری این مراسم را برایشان آسان می کند، همراهان دولت تنها به این فکر فرو می روند که به راستی مگر قول و قراردادهای قبلی مشکلی نداشت که حالا بی محابا به هر چه و هر که میخواهند گیر می دهند و توهین و ناسزا می گویند، اگر مشکلی نداشت چرا جامعه به کسی رأی نداد که مورد تأیید این گروه بود و این تفکر را رهبری می کرد؟! به راستی مسئله هزاران میلیارد اختلاس تنها در فروش نفت و مسئله یازده روز قهر رئیس جمهور چرا این عده را به خود نیاورد که بابا اسلام سلیقه ای نیست، اسلام با فساد مخالف است از هر کسی می خواهد باشد.

اما همایش دوم در شهرستان بروجرد قرار است شخصیتی سخنرانی کند که از لحاظ سیاسی و فکری هیچ مشکلی با نظام جمهوری اسلامی ندارد نه با جمهوری و نه با اسلامی اما چون باب میل دیگران نیست همین تفکری که بر لبهای خود چسب زده تا بگویند ما را محصور کرده اند و به ما اجازه نقد نداده اند و در لانه جاسوسی هر چه دلشان می خواهد می گویند، اما این شخصیت که نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز هست و مقام رهبری نیز تمام قد از توهینی که به ایشان در حرم امام خمینی شده بود دفاع کرده و آنرا خلاف دانستند اما اجازه صحبت و سخنرانی به او د اده نمی شود!!! آیا این غیر از استبداد دینی است ؟! چرا که به اسم دین این افراد مانع هر کاری می شوند حتی مخالفین سیاسی خود را به مخالفین کلامی کشانده و هر توهینی را نثار آنان می کنند و آنان را مستحق آن می دانند!!!

آیا در دولتی که اکثریت رأی دهندگانش و یا تمام رأی دهندگانش هیچ کدام از تفکرات این آقایان را قبول ندارند باید مخالفینش آزاد باشند یا همراهانش؟! دولت نه تنها خود اجازه حتی یک مراسم جشن ولادت حضرت زهرا(س) ندارد و برای همان باید مورد بازخواست قرار گیرد، اما مخالفینش هر چیزی لازم بدانند نثارش می کنند، وجود منتقد صحیح است و باید باشد و علاوه بر قانون دستورات ائمه (ع) و بنیانگذار جمهوری اسلامی هم همین را بیان می کند، اما آیا باید تنها عده ای خاص آزادی بیان و نقد داشته باشند، و کسی که همسنخ با آنان نیست حق حرف زدن ندارند؟! جالب است این مخالفتهای این گروه همانند مسئله مطرح کردن مخالفین مثلا فلان همایش به اسم مردم است !! در حالی که مخالفین کسانی هستند که سازماندهی شده هستند و نه مردم معمولی، چرا که با جو سازی واقعیتی برای مردم نمی ماند تا بتوانند به درستی قضاوت نمایند!! آنجا نیز همه چیز به اسم مخالفت با اسلام!! توجیه میکنند، جالب است بدانید اتفاقا اکثر مراجع وحوزه های علمیه با این تفکر مخالف است.

دولتی که حق ندارد فرماندارش را عوض کند و با واکنش عده ای به اسم مردم! مواجه می شود، آیا می تواند برنامه هایش را عملی کند در حالی که در دولت باب میل و محبوب این آقایان حتی آبدارچی نیز عوض شد!! این عده که خود را نماینده خدا بر روی زمین می دانند هیچ از مردم به صورت صحیح و منطقی پرسیده اند که آیا از فرماندار قبلی خود راضی هستند!! تا اگر ناراضی بودند به اسم مخالفت مردم با او برخورد کرد نه به نام مردم به کام چند نفر اقلیت فعال که برای هر برنامه دولت مطمئنا یک خرابکاری در چند ته دارند تا مثل دوران اصلاحات و دولت خاتمی هر نه روز یک بحران برپا کنند.

آیا این افراد که به قول خودشان با این جمله که هدف وسیله را توجیه می کند مخالفند؟! اگر چنین است که دروغ محض می گویند و اگر چنین نیست پس چرا در عمل این را اثبات می کنند؟!