قلم

منتقدین ژنو و کنفرانس بین المجالس اسلامی

به نام ایزد قادر

اما نکاتی که از فرمایشات رهبری مورد توجه است برای آنانی که خود را مدافع تمام عیار نظام جمهوری اسلامی دانسته ودیگران را یا خواب نما دانسته یا خائن، اما نکات کلیدی

1-       رهبری فرمودند من از مذاکرات خوش بین نیستم اما مخالفتی ندارم

خوب اگر دقت شود دقیق مخالف آنچیزی است که افراطیون مدعی هستند و آن چه آنان می گویند این است که ما مخالفیم با مذاکرات و قبول نداریم، و علم مخالفت آنان بر سر هر شخصیت و کسی خراب می شود که بگوید حالا مگر مذاکرات چه اشکالی دارد؟ این آقایان قسمت بعدی یادشان رفته ! یا می خوا هند مردم فراموش کنند که دولت قبل خود بارها نامه نوشته برای طرح مباحث و مناظره و هر چیز دیگری که می نامندش، اما موفق نشد، حتی کار به جایی رسید که نامه های او را همسنگ با نامه های پیامبر به سران کفر دانسته و خواهان تدریس آن در مدارس شدند!!!! درهر صورت مذاکرات در این دولت با حضور آمریکا صورت گرفته و این نشان از آن است که مخالفت آقایان نه بخاطر صرف مذاکرات است و تنها به خاطر آن است که چرا این مذاکرات در زمان دولت قبل اتفاق نیافتاده!! و اگر مقداری توجه شود ناخود آگاه یک اعتراض به رهبری است!! آنهم از طرف کسانی که مدافع رهبرند!!!

2-      رهبر خواهان ادامه ما جرای توافقنامه است و ایران را به عنوان کشوری که نقض توافق نمی کند معرفی می نماید ، اما این جماعت چه می گویند؟ اینها می گویند، توافق یک خیانت است! حال باید دید آیا رهبری از این توافقنامه باخبر است یا خیر؟ اگر باخبر است که طبق بیان این جماعت متأسفانه مقام معظم رهبری با آگاهی از مفاد توافق نامه از آن حمایت می کند و این یعنی چی؟! البته این آقایان پر ادعا باید پاسخ بگویند. ممکن است بگویند در اثر فشار است که رهبری چیز نمی گویند!! اگر چنین باشد باید عواقب این حرف را در تمام زمینه ها بپذیرند . و اگر رهبری اطلاع ندارند که باز باید پرسید شما از کجا خبر دار شدید و رهبری خبر دار نشده؟! که بازهم باید گفت عواقب این گونه نگاه را باید این جماعت در همه زمینه ها بپذیرند، مثلا آیا گزارشاتی که از فتنه 88خدمت رهبری ارسال می شد درست بوده یا خیر؟! خلاصه این جماعت نمی توانند از این سؤالات در امان باشند. تنها می ماند اینکه بگویند ما دوست نداریم و اینکه ما دوست نداریم یعنی ملت دوست ندارد!! در جواب باید گفت مورچه ای بر روی آب قرار گرفته بود و آب او را با خودش می برد داد می زد ای داد وای بیداد که دنیا را آب می برد.!

3-      مقام معظم رهبری بیان می دارند که خوش بین نیستند و این یعنی بی اعتمادی به طرف مذاکره کننده و این به معنای این نیست که مخالف توافق است بلکه توافق را اگر به سر انجام برسد قبول دارند، نه اینکه توافق را خیانت بداند!! یعنی آنچه این افراد باسواد می گویند! البته بی اعتمادی رهبر به جماعت غرب بخصوص آمریکا کاملا منطقی است ، چرا آنان از دست این ملت زخم خوده اند، و تا بهبودی کامل این زخم یعنی چاپیدن این ملت آنچنان که خودشان می خواهند چیزدیگری آنان را آرام نخواهد کرد، بی اعتمادی رهبری ، دغدغه تمام جماعت ایرانی است، که آیا می شود به این جماعت سراپا قلدر و تزویر اعتماد داشت یا خیر؟! کسانی که سالیان سال است اموال این کشور و سایر کشورهای مستضعف را به یغما برده اند، تنها نمونه بارز آن و اینکه هیچکس مخالف ندارد و آمارهای سازمان ملل نشان می دهد وحتی خودشان اعتراف دارند، همان بدهی آنان به سازمان ملل است که این یعنی شایع ترین و روشن ترین نوع ضایع کردن حقوق دیگر کشورهاست، بجز آنچه با کودتا ، حمایت از جریاناتی که خود مورد نظر دارد، تصاحب کشورهای مسلمان، و... صورت گرفته است. پس بی اعتمادی به معنای آن است که این توافق را قبول دارند اما عمل نکردن آنان به این توافق دغدغه رهبری است .

4-      نهایت باید گفت دغدغه بی اعتمادی دغدغه تمام ملت است ، اما دغدغه خیانت چیزی است که جماعتی آنرا تلقین می کنند . هر چند به قول آقای ظریف که گفتند ما نمی گوییم بهترین راه همین است ، اما می گوییم بهترین راهی که می توانستیم انتخاب کنیم به نظر ما این بوده و اگر این جماعت راهی دیگر بلدند نشان دهند،

البته اینرا نگارنده اضافه می کند که خوب راههای به اصطلاح مقاومت و شعار دادن هم در هشت سال پیش امتحان شده و نتیجه اش هم همین است که ما امروز داریم می بینیم و انجام می دهیم، و نکته ای دیگر راه نقد باید باز باشد اما نه جماعت را بی سواد بخوانیم و نه اینکه این گونه مذاکرات که زیر نظر تمام مسئولین است خیانت بدانیم

کنفرانس بین المجالس اسلامی

مجالس هر کشوری عصاره ای است از ملت آن کشور و دیدگاه آنان ، چه در بعد بین الملل و چه در ابعاد داخلی، و به نظر بیشترین کسانی که در یک کشور با مردم خود در ارتباطند همین نمانیدگان هستند، اما کنفرانس بین المجالس اسلامی نیز از این امر مستثنی نبوده و این نمانیدگا ن و تفکراتی که اینان حامی آن هستند به ظاهر نشان از نگرانی تمام کشورهای اسلامی و مردم آن کشورها از پدیده افراط گری و سلفی گری است ، لذا اکثر سخنرانان این کنفرانس به اصولی مشترک اشاره داشتند تا بتوانند کشورهای اسلامی را به هم نزدیک کنند .

 کشورهای اسلامی (حدود 50 کشور) با حضور شخصیتهای مختلف مجلس خود که وارد ایران شدند و دارای دغدغه مشترک بودند در این کنفرانس به چند مسئله مهم اشاره شد،

یکم حقوق حقه همه مسلمانان و بخصوص فلسطین و لبنان و سوریه، که باید رعایت شود ، بخصوص حمایت همه جانبه کشورهای اسلامی از فلسطین که نماد اتحاد و همدلی آنان است، و تلاش برای احقاق حقوق از دست رفته فلسطینیان از طرف کشورهای اسلامی و نه از طرف کشورهای غربی

دوم اینکه  تأکید بر مبارزه با تروریسم و افراطی گری و تکفیری گری، که همه کشورها از آن دم می زنند، اما چه کشورهایی ازآن به واقع دوری می گزینند باید در عمل مشخص کرد، این موج که به اسم سلفی گری ، تکفیریون، تروریسم ، درمیان کشورهای اسلامی مطرح است جز وهن اسلام و کشورهای اسلامی هیچ جایگاهی در دنیا نمی تواند پیدا کند، و همان دیدگاهی که غربیان سالیان سال است تلاش می کنند برای جلوگیری از گرایش مردمان خود به اسلام مطرح می کنند ، یعنی اسلام ستیزی به دست خود مسلمین! اتفاق می افتد.

سوم وجود یک دشمن مشترک که تمام این اتفاقات جز به نفع دشمن صهیونیستی رقم نمی خورد و این برادر کشی به ا سم اسلام همانی است که دشمنان مسلمین خواهانند و پولهای کلانی نیز برای آن خرج خواهند کرد ، ابتدا با تشکیل شبکه های ماهواره ای و بعد سایت های اینترنتی و در نهایت تشکیل جهاد نکاح و...(جالب اینجاست که یکی از سایتها پیامک های این روزهای یکی از کشورهای اسلامی را پخش کرده که از جمله این است که سوریه که رفتی برای جهاد یادت نرود مادرت هم با خودت ببر!!)و این همان چیزی است که دشمنان اسلام میخواهند و جماعتی مغرض یا احمق هم به اسم رسیدن به بهشت درست دستوراتی را اجرا می کنند که اربابان صهیونیستشان می خواهند!!

چهارم آنکه همه کشورهای اسلامی فریاد وا اسلاما سر داده اند و فریاد باید اتحاد را ، ا ما آیا حرکتی عملی نیز انجام داده اند، دادن شعار بسیار برای آسان است این مجالس کشورهای اسلامی است که باید راه چاره ای بیابند و با اختصاص بودجه های مناسب و دعوت از علمای کشورها از آنان بخواهند تا در ایجاد این اتحاد تلاش داشته باشند،

بنا بر فرمایشات ریاست محترم جمهوری، به راستی این آتشی که برافروخته شده چه کسی را گرم می کند و دودش به چشم چه کسی می رود؟!

. اما بیاد داشته باشیم که بنا به فرمایشات امام علی (ع) که می فرمودند ای مردم شما را ازهیچ منکری منع نمی کنم مگر این که خودم در دوری ازآن شروع کننده ام و به هیچ طاعتی امر نمی کنم مگر آنکه خودم در آن طاعت از شما سبقت می گیرم(نقل به مضمون) و فرمایش امام خمینی که انسان باید برای تغییر ابتدا از خود شروع کند، و آگاهی درونی پید ا کند، لذا باید به تمام سران کشورهای اسلامی یاد آور شد که کشوری می تواند در این مسیر قدم بردارد که خود مشکل اختلافات درونی را به حداقل رسانده باشد.