قلم

به نام هستی بخش

بحث را ادامه داد و گفت خوب شما چرا ائمه را شفیع قرار می دهید در حالی که فقط باید با خدا راز ونیاز کرد؟! گفتم اطاعت مخصوص خداست و تنها باید او را پرستش کرد، اما ما ائمه را واسطه  می دانیم و چون این عزیزان محبوب خدا هستند ما از خدا درخواست می کنیم بخاطر خوبی این بزرگواران ما را هم به آنان ببخشد و یا از آنان می خواهیم (از ارواح طیبه آنان ) برای ما دعا کنند و شما هنوز معنای دعا و عبادت را دقت نکرده اید!!!

در ضمن شما چرا به دکتر مراجعه می کنید مگر همه مسائل زندگی ما دست خدا نیست چرا به دکتر مراجعه می کنید مگر نه این است که مرگ و زندگی و مریضی و سلامت دست خداست؟ گفت : آنها مسائل مادی است گفتم وقتی در مباحث مادی چنین است در مسائل معنوی که ما بیشتر محتاج هستیم به شافعانی که برای ما دعا و شفاعت کنند.

ادامه داد که چرا این همه شبکه ماهواره شیعه وجود دارد؟! و بر علیه اهل سنت حرف می زنند؟! گفتم اولا آمار بیار که شبکه های متعلق به تشیع بیشتر از اهل سنت است، در حالی که یک مطلب کلی بگویم هر شبکه ای چه با نام اهل سنت چه با نام تشیع به پنج اصل (توحید،نبوت،معاد،قبله،قرآن) نپردازد و تنها به موضوع امامت بپردازد مطمئن باش که پولی که برای این شبکه می گیرد یا از اسرائیل است یا از انگلیس و کشورهای دشمن اتحاد جهان اسلام، و هر شبکه ای چه تشیع و چه از اهل تسنن به مشترکات مسلمین پرداخت اینها می توانند عامل نجات مسلمانان و اسلام باشند.

گفتم تا حالا دقت کرده اید که اسرائیل و انگلیس و دشمنان اسلام چه قدر باید خرج می کردند و چه قدر از آبروی خود باید در میان افکار عمومی جهان باید گرو می گذاشتند تا بتوانند هزار نفر در هر کدام از کشورهای اسلامی بکشند ؟! گفت خیلی زیاد !! گفتم اما متأسفانه امثال شما این زحمت را برای آنان می کشند و همانها با نام حفظ امنیت و توحش وارد کشورهای اسلامی می شوند.!!! گفت کار خوبی نیست و طبق آیه قرآن هر کس شخصی را بکشد انگار تمام انسانها را کشته است. گفتم خوب شما که چنین می کنید!!

گفت حزب الله لبنان در سوریه چه کار می کند؟ گفتم همان کاری که عربستان، ترکیه ، تونس،قطر ، امارات ، کویت و... می کنند، هر چند حزب الله دفاع می کند اما آنها حمله می کنند، حزب الله از جان وناموس تمام مردم لبنان و سوریه دفاع می کند اما هم کیشان شما حتی آنقدر درکشتار افراط دارند که خود شما که هنوز حسابی پخته کار آنان نشده اید آنرا قبول ندارید.

نهایت دو نکته را برایش بیان کردم اول اینکه هیچگاه مخالفین خود را مشرک ننامید و دوم اینکه تنها نوک دماغتان را نبینید و مدعی منجی اسلام باشید!! گفتم حتی قرآن به پیامبر اکرم(ص) نسبت به ناراحتی پیامبر از عدم هدایت مشرکان اشاره دارد که خیلی خودت را نگران نکن، گفتم نه شما پیامبر هستید و نه ما مشرک به فرض هم باشیم!!!!!!!!!!!! باز هم برای هدایت این مشرکین زیاد به خودتان زحمت ندهید طبق همان سفارشی که خدا به پیامبر دارد!!شما فقط مسائلتان را بیان کنید، آزاد هستید و همینقدر که آزاد هستید و به قول خودتان اهل تحقیق هستید می توانید واقعیت را خودتان به دست بیاورید،

گفت من از صحبت های شما خوشم آمد چون دیدم آدم متعصبی نیستی ! گفتم تعصب دارم اما نه تعصب کور، به نظر خودم تعصبم منطقی است و کسی که روی منطق حرکت کند، می تواند تعصبی به مراتب بهتر از تعصبات کور جاهلی داشته باشد.

در پایان به یک مطلب توجهش را جلب کردم و آن اینکه گفتم من یک مقاله داشتم می نوشتم با عنوان استراتژی وحدت از نگاه امام خمینی(ره) و یک مجله ای دیدم با نام دانستنیهای علمی سال 1343 که داخل این مجله مصاحبه ای با سفیر فرانسه داشت (همان کشوری که این چند روزه بخاطر نجات کشور ورشکسته اش از مسائل سیاسی که با آمدن آمریکا ترسید در حاشیه قرار گیرد به نحوی درکار مذاکرات کارشکنی کرد ) که جالب اینجاست نمی دانم این افراد چه قدر به حماقت ما می خندند!! اما در آن مصاحبه گزارش گر گفته بود شما نمی ترسیذ حالا که چاه های نفتی را آماده بهره برداری کردید وقتی در اختیار این کشورهای اسلامی قرار می دهید شما را تحریم کنند ؟ جوابی که داده بود دلیل بر حماقت جامعه ای است که ما به اسم اسلام مطرح می کنیم ، گفته بود تا بحث شیعه و سنی در میان است ما مشکلی نداریم و این اختلاف همیشه می تواند وچود داشته باشد!!! خوب من با این گفتار سفیر فرانسه به شما که ادعا دارید از اسلام دفاع می کنید دراین باره چه تصمیمی می توانید بگیرید؟! ( این مطلب را حالا اضافه می کنم که تصمیم آنها همان است که امروز فرانسه با کمال افتخار درکنار عربسان قرار می گیرد و به اصطلاح از حقوق آنها دفاع می کند!!!!!!!!!!!؟؟؟؟ عجبا مشرکین و کفار شده اند مدافع همانهایی که به قول خودشان نمی توانند با مسلمانانی زندگی کنند که تنها و تنها خودشان آنان را مشرک می دانند نه اینکه واقعا همچون اسرائیل و فرانسه در زمره مشرکین و کفار قرار بگیرند!!!)

در پایان کتابهای علامه عسکری ، کتاب ناصر سعید را که هر چند عربی است و در مورد تاریخ آل سعود است ،برای پاسخگویی به این مباحثات سفارش می کنم ، هر چند همین ناصر سعید نیز توسط آل سعود به قتل رسید