قلم

گزیده سخنان وی از این قرار است:

· مشکلات اقتصادی قابل انکار نیست. بخشی از این مشکلات ناشی از آرمان‌های بلند ماست. بخشی نیز ناشی از تحریم‌ها و بخش دیگری مربوط به ضعف مدیریت اقتصادی است. در کشور بعضا افرادی در پست‌های کلیدی قرار می‌گیرند که صرفا مطیع باشند. ما وزرایی داریم که جایگاه‌شان در حد یک مدیرکل است. این‌که مناصب نباید در دست یک عده خاص بچرخد، حرف درستی است، اما افراد باتجربه را نیز نباید کنار گذاشت.

· طرح سوال از رییس‌جمهور هرچند اثر عملی نداشته باشد، اما صرف احضار رییس‌جمهور کار بزرگی است. رییس‌جمهور باید تا هجدهم اسفند در مجلس حاضر شود و این کار اقتدار مجلس را نشان می‌دهد. پس اینطور نیست که بگوییم مجلس مثلا با این لیوان روی میز فرقی نداشته است.

· مجلس وزیر اقتصاد را جزء وزرای خوب دولت می‌دانست، هر چند شاید بگوییم که اگر این خوب است، پس بدشان چیست،‌ اما عذرخواهی وزیر و نطق‌هایی که انجام شد، تاثیر زیادی داشت. اگر استیضاح مهاجرانی را به یاد داشته باشید همه می‌دانستند که او عزل خواهد شد، اما وقتی نطق خود را خواند نظر همه تغییر کرد. دخالت آقای لاریجانی هم در این موضوع موثر بود، هرچند اگر دخالت هم نمی‌کرد باز اتفاقی نمی‌افتاد.

· زمانی که آقای لاریجانی رییس شورای عالی امنیت ملی بودند آقای سولانا به ایشان علاقه‌مند شده بودند،‌ و این باعث شده بود که برخی مسائل بهتر حل شود.

· {آیا اطلاع دارید که عموزادگان شما از نام شهید مطهری و جایگاه ایشان سوء استفاده می‌کنند؟} یکی دو تا از عموزاده‌های من به سرعت رشد اقتصادی پیدا کردند، اما من در جریان کارشان نیستم، ولی احساس می‌کنم که این‌ها بدون استفاده از نام شهید مطهری این مقدار نمی‌توانستند، پیشرفت کنند، هر چند من به مسوولان سپرده‌ام که اگر به نام شهید مطهری به شما مراجعه کردند، به کارشان ترتیب اثر ندهید. در جریان جزئیات کار آن‌ها نیستم، ارتباطی با ما ندارند، باید خودشان باشند و پاسخ دهند. وضع اقتصادی آن‌ها زیاد هم بالا نیست و افرادی از این دست در کشور بسیارند، البته مطمئنا تلاش‌های خودشان هم تاثیرگذار بوده است.

· اگر رد صلاحیت هم می‌شدم، هم خودم شرکت می‌کردم و هم دعوت به شرکت می‌کردم. اگر از بعضی اشتباهات برخی از بخش‌ها بگذریم، با نظام دشمنی نداریم. این‌که حضور من تنور انتخابات را گرم‌تر کرده است، اینطور نبود، اما شد. در حالی که من در جبهه متحد رای آورده بودم، اما افرادی مصر بودند که اسم من در لیست نباشد.

· هیچگاه از جنبش سبز حمایت مطلق نکردم، اما از مظلوم باید دفاع کرد. شما هم باید دفاع کنید. نسبت به آقای موسوی نیز انتقاد دارم؛ چراکه ایشان شعارهایی مانند "نه غزه، نه لبنان" مطرح کردند که جزء شعارهای ما نیست، دعوت از مردم به حضور در خیابان نیز کار درستی نبود، موسوی باید می‌گفت که من قانع نشدم، اما به قانون تمکین می‌کنم. بسیجیانی که در انتخابات کشته شدند، طبق فرمان عمل کردند و شهید محسوب می‌شوند.

· ولایت مطلقه به این معناست که ولی فقیه در موارد خاص می‌تواند، تصمیمات ویژه‌ای حتی برخلاف قانون بگیرد و ما نیز این را قبول داریم و این به منظور خروج از بن‌بست‌هاست. بنده شخص ولی فقیه را قبول دارم، البته سوالاتی دارم که دوست دارم از ایشان بپرسم و این متضاد با التزام به ولایت نیست.

· آزادی نباید قربانی امنیت شود. نگاه غلط این است که برخی نظام جمهوری اسلامی ایران را موجودی متزلزل تصور می‌کنند که هر انتقادی از نظر آنان هراسناک است. برخی ولایت فقیه را به عنوان امری مخالف آزادی جلوه می‌دهند که این اشتباهی است که تندروها مرتکب می‌شوند