فراتی و فرمان هشت ماده ای امام
میزان دخالت در زندگی خصوصی افراد
در بررسی اجمالی و کوتاه، فرمان هشت مادهای را میتوان به پنج حوزه مهم تقسیم کرد. اول؛ اینکه حضرت امام بر تهیه قوانین شرعیه و ابلاغ آنها تاکید زیاد دارند. دوم؛ امام (ره) بر بررسی صلاحیت قضات، دادستانها و کارمندان و متصدیان امور بعنوان کارگزاران نظام اسلامی تاکید دارد؛ با تصریح بر اینکه میزان حال فعلی اشخاص است. سوم؛ تأکید امام (ره) بر استقلال و قاطعیت قضات واجد شرایط اسلامی در قضاوت به گونهای که ملت از صحت در ابلاغ، اجرا و احضار احساس آرامش قضایی نماید و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است. چهارم؛ تأکید امام (ره) بر تعیین حوزه دخالت کارگزاران و دولت اسلامی در زندگی خصوصی افراد است. و پنجم؛ تصریح امام (ره) بر تعیین رییس دیوان عالی کشور و نخست وزیر جهت جلوگیری از تخلفات و تشکیل ستادهای استانی است در این راستا. این چند حوزه، در واقع پیام اصلی فرمان هشت مادهای حضرت امام، به رییس قوه قضائیه وقت یعنی آیت الله موسوی اردبیلی بود. از زمانی که این فرمان صادرگردید تقریباً تا اوایل سال 1362، حضرت امام بطور مداوم پیگیر مفاد آن فرمان هشت مادهای است؛ که نشانگر اصرار زیاد حضرت امام در تحقق مفاد آن دارد. از منظر اینجانب که طبیعتاً از نگرش سیاسی برخوردارم ،عمده بحث میزان دخالت دولت در زندگی خصوصی افراد است. بعبارت دیگر در حوزه چهارم که بندهای چهارم تا هفتم فرمان هشت مادهای را شامل میشود، برای بنده در این فرمان اهمیت بسیاری دارد. البته بدیهی است که نکات دیگری نیز در این فرمان وجود دارد که میتواند از منظر جدی مورد توجه قرار بگیرد. آنچه که برای من در فرمان هشت مادهای از بندهای چهارم تا هفتم اهمیت دارد، میزان دخالت دولت در زندگی خصوصی اشخاص است. یکی از مسائل بسیار بزرگی که امروزه در پیش روی حکومتهای دنیا، از جمله حکومتهای اسلامی قرار دارد، بحث نحوه دخالت دولتها در حوزه خصوصی مردم است. اینکه دولتها تا چه حدی و تا چه میزان میتوانند و یا نمیتوانند در زندگی خصوصی افراد دخالت کنند. البته این بحث، بحث بسیار گستردهای است که برخی ها معتقدند که هرجا که ما وارد دنیای مدرن شدهایم، دولتهای مدرن علیرغم ادعایشان که در زندگی مردم دخالت نمیکنند، به مراتب میزان دخالت آنها در زندگی خصوصی افراد بالا رفته است. اگر بخواهیم مقایسهای داشته باشیم بین دولتهای قدیم و جدید، متوجه میشویم که دولتهای قدیم با دولتهای سنتی وظیفهشان بیش از همه ایجاد امنیت برای مردم بوده؛ اگر هم در زندگی افراد دخالت میکردند چیزی در حدود سی الی سی و پنج مورد بوده است. امّا امروزه وقتی میزان دخالت دولتهای مدرن در زندگی افراد بررسی میشود، مشخص شده که چیزی در حدود چهارصد مورد دولتها در زندگی افراد دخالت میکنند. بدون اینکه افراد متوجه شوند و بدون اینکه احساس کنند دولتها اینگونه در سرنوشت زندگی شخصیشان مداخله میکنند. به هرحال فکر میکنم این فرمان نشان میدهد که یک دولت دینی تا چه میزان میتواند در زندگی افراد دخالت کند و در چه مواردی هم میتواند از این اصل عدول کند.
اصل مهم در دیدگاه امام
در واقع یک اصل مهم در فرمان هشت مادهای برای حضرت امام مشخص است و آن اینکه دولت نباید در زندگی خصوصی افراد مداخله کند، مگر در مواردی که به دولت اجازه داده میشود که در این حوزهها دخالت کند و جلوی برخی از تخلفات را بگیرد. وقتی که این فرمان بیشتر مورد بررسی قرار میگیرد، موارد مهم دیگری را نیز میتوان ذکر کرد که عبارتند: 1- احضار و توقیف افراد بدون حکم قضایی که براساس موازین شرعی است جایز نمیباشد؛ و تخلف از آن موجب تعذیراست 2- تصرف در اموال منقول و غیر منقول بدون حکم حاکم شرع جایز نیست 3- ورود به مغازهها، محل کار و منازل افراد بدون اذن صاحبخانه برای جلب و یا بنام کشف جرم و ارتکاب گناه ممنوع است. 4- شنود تلفن، گوش دادن به نوار ضبط صوت دیگران بنام کشف جرم جایز نیست. 5- تجسس در گناهان غیر و دنبال اسرار مردم بودن جایز نمیباشد. 6- فاش ساختن اسرار مردم جرم و گناه است 7- تجسس در صورتی جایز است که برای کشف توطئهها و مقابله با گروهکهای مخالف نظام اسلامی که قصد براندازی نظام و ترور شخصیتها را دارند، که کار آنها مصداق افساد فی الارض است. 8- در صورت نیاز به تجسس باید ضوابط شرعیه رعایت گردد؛ اگر دستور دادستان باشد که تعدی در حقوق شرعی نسبت به آنها ناروا است. 9- اگر ماموران به اشتباه وارد منزل شخصی یا محل کار خصوصی کسی شدهاند و با آلت لهو، قمار و فحشا و مواد مخدر برخورد کردهادند حق ندارند آنها را پیش دیگران افشاء نمایند. هیچکس حق ندارد هتک حرمت مسلمان نماید و از روابط شرعی تعدی کند و حق جلب آنان نیز نداشته و تنها باید نهی از منکر کند. فرض کنید در اوایل انقلاب یک تیمی از کمیته و یا نیروهای اطلاعات برای کشف یک خانه تیمی حرکت میکردند تا مثل منافقین یا گروههای براندازی که علیه نظام جنگ مسلحانه شروع کرده بودند را دستگیر کنند. وقتی مثلاً میخواستند از پشت بام خانة دیگری عبور کنند تا به آن خانه تیمی برسند متوجه میشوند که در مسیر، یک منزل دیگری عدهای در منزلی که هدف نبوده در حال مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر هستند. میگفتند که خُب اینها را دستگیر کنیم و بعد سراغ گروههای منافقین و یا گروههای برانداز برویم. ولی حضرت امام فرمودند که خیر شما حق ندارید در مسیر اگر به موارد اینگونهای برخورد کردهاید، آنها را دستگیر کنید چرا که حکمی از مراجع قضایی برای دستگیری آنها ندارید و مورد آخر کسانی که شغل آنها گردآوری و توزیع مواد مخدر است مصداق مفسد فی الارض قرار میگیرند و باید آنها را به مقامات قضایی معرفی کرد.
حریم خصوصی
این مواردی که در فرمان هشت مادهای به آنها اشاره شد نشان دهنده این است که حضرت امام در این پیام بطور اکید بر عدم مداخله، عدم افشا، عدم تعرض به حوزه و حریم خصوصی افراد تاکید دارند؛ الّا مواردی که به حکم قانون باشد. یعنی در دومورد میشود استثنائات امام را مورد توجه قرار داد. یکی تزاحم حریم خصوصی به حقوق دیگران و دیگری تزاحم حریم خصوصی با مصالح آن. براساس این دو مورد میتوانیم بیش از پیش پیام را مورد توجه قرار بدهیم؛ به همین دلیل مثلاً برخی میآمدند میگفتند که ما در روایات اسلامی داریم که پیامبر در حوزه خصوصی افراد مداخله نموده است. در روایت معروفی است که ثمربن جندان خانهای را که به فردی فروخته بود بدون نخلی که در آن خانه وجود داشت. یعنی منزل را بدون نخل فروخته بود. همیشه هم سرزده وارد خانه میشد به بهانه آب دادن به نخل و کندن میوه های آن؛ صاحب منزل که انصاری بود نزد رسول خدا شفاعت آورد؛ پیامبر مراحلی چند را دنبال کردند تا بلکه ثمره جندان از تضییع حقوق صاحبخانه منصرف شده و از کارش جلوگیری شود. ثمره جندان قانع نشد؛ اما پیامبر دستور داد که درخت را کندند و جلوی او پرت کردند. برخی میگویند که پیامبر در این مورد وارد حوزه خصوصی افراد شد! و یا نمونة دیگری درباره اموال محتکران در زمان پیامبر وجود دارد؛ نقل میشود در زمان پیامبر (ص) خوراکیها به پایان رسید و مسلمانان نزد رسول خدا آمدند و موضوع را مطرح کردند و گفتند که تنها فلان شخص دارای طعام میباشد. آنگاه پیامبر دستور داد که اطعمه آن فرد را بگیرند و در بازار به همه بفروشند. این مواردی که معمولاً استشهاد میشود بعنوان مداخله دولت (که در اینجا پیامبر (ص) باشد) در زندگی خصوصی افراد است؛ وقتی به محتوای این دو روایت دقت کنید، در داستان اول حریم خصوصی انصاری با حقوق دیگران تزاحم پیدا میکند و در مورد دوم هم حریم خصوصی یک محتکر با مصالح عمومی جامعه ؛
پس در جایی که چنین تزاحمهایی رخ میدهد حقوق اسلامی میتواند وارد حوزه خصوصی افراد بشود و تصرفها و دخالتهایی انجام بدهد. اما خارج از این مورد ما اساساً چنین حقی یعنی مداخله در زندگی خصوصی افراد نداریم و فکر میکنم فرمان هشت مادهای حضرت امام را اگر بصورت موازین دقیق فقهی رسیدگی شود و ادله آن را مورد توجه قرار بگیرد مشخص می شود که بند بند این فرمان مبتنی بر ادله مسلم فقهی است چه در اثبات اصلش و چه در اثبات محسنات و خروجیهای از آن راه حل.