سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

گزارشی از دانشگاه تهران

جهان: اگر روزی گذرتان به دانشگاه تهران بیفتد اموری را خواهید دید که چندان خوشایند نیست. بخشی از این مسائل را در برنامه بیست و سی شاید دیده باشید.

با برخی از کارمندان دانشگاه تهران مخصوصاً کتابخانه مرکزی که صحبت می شود دل پری از تبعیض های میان کارمندان از سوی مدیریت دارند. اما گلایه ی دانشجویان که رکن اساسی هر دانشگاهی هستند- البته به استثنای دانشگاه تهران- بسیار بیشتر از کارمندان است. دانشجویان دانشگاه تهران که معمولاً از نخبگان و نیروهای جوان علمی کشور و اساتید و فرهیختگان هستند در هنگام ورود خود به سازمان مرکزی دانشگاه تهران همچون افراد خاطی با آنها برخورد می شود که منجر به احساس حقارت می شود، در ابتدای ورود بیرون درب ورودی الکترونیکی باید نگهبان حراست را قانع کنند بعد از به سختی قانع کردن نگهبان درب باز می شود حالا نوبت نگهبانان داخل است که به سین جین های آنها پاسخ داد، بعد از گذر از این هفت خوان نگهبان ها و حراست نوبت به رودرو شدن با کارمندان و مسئولین دانشگاه است.

مسئولین که الحمدالله در اتاق های بزرگ و زیبای خود دور از دسترس ارباب رجوع گرفتار و دردمند با تشریفات خاصی مدیریت می کنند و معمولاً در اتاق ها و محل کار خود حضور ندارند و هیچ وقت ملاقاتی نیز برای مراجعین ندارند؛ زیرا سرشان گرم خدمتگزاری است! انسان به یاد ارباب و رعیت می افتد. جناب آقای دکتر رهبر که بسیار سخت تر از وزیر مافوق خود دکتر دانشجو قابل دیدن است و رئیس حوزه ریاست ایشان که خود مانند رئیسش تشکیلات و دستگاهی دارد، اگر به وزارت علوم بروید شانس دیدن آقای دکتر دانشجو و یا مدیر کل حوزه وزارتی ایشان آقای ملک فر را خواهید داشت ولی به هیچ عنوان شانس زیارت رئیس دانشگاه تهران و یا پائین تر از ایشان مدیر حوزه ریاست و معاونین ایشان را ندارید – به استثنای مشاور ایشان- اگر دیدید زیارت قبول. در ابتدای مسئولیت آقای رهبر فرمودند که هر کسی می تواند معاون رئیس جمهور شود ولی هر کسی نمی تواند رئیس دانشگاه تهران شود شاید به همین دلیل ایشان را سخت تر از مقام مافوق خود وزیر علوم می توان ملاقات کرد. تشریفات و تفخرات خاصی در میان مدیران دانشگاه تهران در مواجهه با مراجعین حاکم است.

به هر حال معنای مدیر مردمی و ساده زیست را باید دید و چشید. حالا متوجه کنترل سخت درب ورود می شوید. شاید دانشجو جماعت در دانشگاه غریبه فرض می شوند و به جای ولی نعمت رعیت هستند ، گویی دانشگاه تهران تغییر کاربری داده است. شاید هم مدیریت ضعیف برای فرار از بازتاب عملکرد خود درب ها را می بندد تا صورت مسأله پاک شود و از مواجهه با انتقادات خلاص شود. راستی رتبه ی امسال دانشگاه تهران در میان دانشگاه های جهان نشانه ی چیست؟

وقتی وضع سازمان مرکزی این است از مدیریت دانشکده ها انتظار بهتری از این نباید داشت. باندبازی و روابط ناسالم میان اساتید گروه ها و حق و ناحق کردن مخصوصاً در مصاحبه ی دکترا ، به علاوه ی مقاومت شدید و منفی در برابر سیاست درست و منطقی وزیر محترم علوم در افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها، حال فرض کنید در دانشکده مشکل شما حل نشود می خواهید به سازمان مرکزی برای رفع مشکل و انجام کار رجوع کنید با آغوش بسته و سرد مسئولین ارشد دانشگاه مواجهه می شوید ، واضح است مدیریتی که احتمالاً پاسخگوی وزارت علوم هم نیست چطور پاسخگوی دانشجوی بی یار و یاور است، بهتر است در جلوی درب ورود ساختمان مرکزی تابلویی نصب شود که ورود دانشجو ممنوع است!!!. راستی آمار خودکشی دانشجویان در دانشکده ها چگونه است مخصوصاً با تأسف در دانشکده ... که رتبه اول را دارد؟ روابط ناسالم اساتید در این دانشکده شهره ی خاص و عام است و دل دانشجویانش خون است ولی چه کار کنند می سوزند و می سازند. علت چیست؟ با این همه توضیح مشخص است. آیا رئیس فعلی در دوره مدیریت خود برای کاهش آن قدمی برداشته است؟ حتماً برداشته است!!! درب باز سازمان مرکزی گویای همین معنی است. از دبیرخانه ی پشت حیات و زیر زمین بسیار باید یاد کرد که حاکی از تدبیر مدیریتی شکوفا و برتر است.

 دانشجویانی که ساعت ها در زیر برف و باران فیش نوبت به دست منتظر رسیدن نوبت خود برای ثبت نامه و یا کارهایی چون دریافت گواهی و ... خود هستند. حالا اگر بعد از چند هفته متوجه شدید که نامه ی شما ثبت شده ولی مفقود شده است اگر شانس بیاورید و شهرستانی نباشید دوباره باید تشریف بیاورید و مراحل طولانی را طی کنید. اینجا سئوالی مطرح می شود که این نوع تعامل با دانشجو یعنی بی اهمیت بودن آنها ولی آیا دانشگاه منهای دانشجو معنایی دارد؟

بله زیرا در دانشگاه تهران معنا دارد. پس یکی از علت های فرار مغزها مخصوصاً از دانشگاه تهران مشخص شد. آقای رهبر اجحاف حق مظلوم را در این دنیا می توان سر پوش گذاشت ولی باور کنید حساب و کتاب در جای دیگر قابل سرپوش نیست ، ریاست رفتنی است دیر یا زود. همچنین انتظار می رود جناب آقای دکتر دانشجو وزیر محترم علوم اقدامی مؤثر فرمایند مخصوصاً که ایشان نگران مهاجرت مغزها و پیگیر افزایش ظرفیت تحصیلات تکمیلی هستید. دانشجویان دانشگاه تهران شایسته ی حمایت و یاری شما هستند. البته لازم است در اینجا از نیروها و کارمندان خدوم دانشگاه تهران تشکر کرد و نسبت به زحمات آنها قدرشناسی کرد.