چند نکته جوان به پایداری
1- جبهه پایداری اعلام وجود و هویدایی خود را بر مبنای رفتار سلبی بنا گذاشت و از بدو تشکیل، نفی دیگران را بخشی از مطالبه خویش قرار داد و به جای اثبات خود درصدد نفی دیگران برآمد. این رویه طبیعتاً واکنش طرف مقابل را برمیانگیزد و فضای تقابلی بخشی از انرژی نیروهای انقلاب اسلامی را به خود اختصاص خواهد داد و تهمتها و حتی اهانتها میتواند به تنفر و جبههبندی نیروهای جوانتری که به طیفهای مرکزی متمایل هستند، بینجامد. ماحصل این زد و خورد سیاسی بیتوجهی به میزان مشارکت در اولین انتخاباتی خواهد شد که بعد از فتنه انجام میشود. اصحاب فتنه و غرب از اکنون منتظر فردای انتخابات هستند که کاهش احتمالی رأی نسبت به انتخابات قبلی و ایضاً اقبال بهتر اصلاحطلبان نسبت به انتخابات مجلس هشتم را به عدم اقناعسازی مردم و نارضایتی آنان بعد از انتخابات ریاست جمهوری 1388 ارجاع دهند. بنابراین اصل انتخابات امسال و اصل مشارکت مردم برای نیروهای انقلاب که اجماع نخبگان آنان در جبهه اصولگرایان و جبهه پایداری است، باید مهمتر از هویت انتخابشوندگان باشد. کسانی که دغدغه انقلاب و حیثیت نظام را دارند باید متوجه این موضوع باشند که امسال به میدان آوردن انتخابکنندگان مهمتر از آرایش انتخابشوندگان است. این مسئلهای است که اصولگرایان خصوصاً بخش جبهه پایداری از آن، غافل هستند.
2- هرچند سکوت برخی از خواص در فتنه یا مواضع متفاوت آنان قابلحذف نیست و از ذهن فرزندان اصیل انقلاب پاک نخواهد شد، اما رفتار سیاسی نیروهای انقلاب با همدیگر نباید به صورتی باشد که اگر کسی اشتباهی کرد، اولین اشتباه، آخرین اشتباه محسوب شود و این توقع به وجود آید که اشتباهکنندگان باید در بزنگاهها و فرآیندهای اصلی کشور حذف شوند. با این رویه اگر کسی اشتباهی بکند، باید برای همیشه صحنه سیاست را ترک کند. کمااینکه نقدکنندگان و درخواستکنندگان حذف نیز دارای اشتباه هستند، به طور مثال آنان که تلاش کردند لاریجانی بر کرسی مجلس در چهار سال پیش تکیه بزند، امروز به دنبال حذف وی از لیست اصولگرایان هستند و این اشتباه نیز در پرونده چهار سال پیش آنان درج است، اما محل مناقشه نیست و نباید هم باشد.
3- حدادعادل در یک اقدام غیرمنتظره رسانهای اعلام کرد که مقام معظم رهبری به وحدت اصولگرایان معتقد است و از تعدد لیستهای انتخاباتی ناخرسند، بنابراین ولایتپذیران باید دردمندانه از مطالبات خود (حتی مطالبات بحق) بگذرند و با اصلی و فرعی کردن مسائل به صحنه فردای مجلس بنگرند که اصحاب فتنه تمام مهرههای خوشنام و سفید خود را برای آن بسیج کردهاند.
4- خط تماس جبهه پایداری باید از افرادی باشد که سابقه طولانیتری در انقلاب داشته و از درک کلانتری برخوردار باشند و سرمایه و وزانت لازم جهت تعامل با شخصیتهای برجستهای چون آیتالله مهدویکنی را داشته باشند، ترمیم در خط مقدم جبهه پایداری میتواند گوشها را نسبت به مطالبات آنان شنواتر کند.