سه رویکرد اصلاح طلبان
عصرایران - اصلاح طلبان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی -که زمستان امسال برگزار می شود- چه خواهند کرد؟
این سوالی است که بیش از آن که ذهن فعالان سیاسی اصلاح طلب را به خود مشغول کند ، اصولگرایان را به اندیشه واداشته است چه آن که اولاً از منظر رقابتی به موضوع می نگرند و ثانیاً آمدن یا نیامدن رقیب سنتی و همیشگی شان به عرصه انتخابات می تواند در میزان مشارکت مردم در انتخابات تأثیر گذار باشد.
با این حال و برغم آن که در سال انتخابات هستیم ، هنوز اصلاح طلبان به طور مشخص موضع خود را اعلام نکرده اند ، هر چند که تا به امروز ، سه صدای مختلف از درون این اردوگاه متکثر در باب انتخابات مجلس نهم شنیده شده است:
1 - اولین گروه ، اصلاح طلبانی هستند که بخش بزرگی از آنان ، به نحوی از حاکمیت خارج شده اند ، منزوی گشته اند ، به خارج رفته اند یا در زندان به سر می برند. اینان ، نه می خواهند و نه می توانند در انتخابات شرکت کنند و لذا موضع صریح شان عدم حضور در انتخابات است.
2 - گروه دوم ، اما اصلاح طلبان میانه رو به رهبری سید محمد خاتمی اند. آنها نه براندازند و نه با اصل جمهوری اسلامی مشکل دارند. این گروه ، مطالباتی دارد که تحقق آنها را شرط مشارکت در انتخابات می داند. خاتمی پیشتر تصریح کرده است که قرار نیست اصلاح طلبان ، هیزم تنوری باشند که برای دیگران نان می پزد.
اصلاح قانون انتخابات ، فضای باز سیاسی و آزادی زندانیان حوادث بعد از انتخابات ، مطالبات اصلی اعلامی آنهاست ، مطالباتی که البته طرح آنان با واکنش های شدید جریان های قدرت در اردوگاه اصولگرایان مواجه شده و حتی بعضاً مورد تمسخر نیز قرار گرفته است.
بدیهی است که در شرایط کنونی و با توجه به فضای حاکم ، این گروه از اصلاح طلبان شانس اندکی برای تحقق مطالباتشان دارند و لذا اگر به آنچه گفته اند پایبند باشند ، احتمال معرفی کاندیدا از سوی این طیف بسیار پایین است.
3 - اما سومین دسته از اصلاح طلبان ، کسانی هستند که ولو به طور کمرنگ در حاکمیت حضور دارند. محور این طیف ، فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی است. به علاوه برخی مدیران تکنوکرات دولت های هاشمی و خاتمی در این عرصه میدانداری می کنند و حتی گفته می شود ممکن است محمدرضا عارف سرلیست فهرست اصلاح طلبان تهران باشد.
برخی از افراد این طیف ، معتقدند برای گذر از شرایط کنونی ، حتی امکان دارد با اصولگرایان معتدل نیز همکاری و ائتلاف کنند. به عنوان مثال خباز ، عضو فراکسیون اقیلت مجلس گفته است: «ما می?توانیم با اصولگرایانی که در این مدت در مجلس برای دفاع از حقوق مردم به آب و آتش زده?اند و برای آنها مهم نبوده است که دیگران درباره آنها چگونه فکر می کنند، همکاری کنیم.»
این گروه معتقد است که در فضای سیاسی کنونی ، مجلس تنها راه حضور اصلاح طلبان در ساختار قدرت است و آنها نباید کرسی های پارلمان را به سود رقیب اصولگرای خود خالی کنند و با دست خود میدان را به آنها تقدیم کنند.
عزم طیف سوم ، حضور قطعی در انتخابات مجلس است مگر آن که اتفاق خاصی آنها را از این تصمیم بازدارد.
با توجه به اوصاف فوق ، در صورت استمرار فضای کنونی سیاسی - که دورنمایی هم برای تغییرش وجود ندارد - پیش بینی می شود انتخابات مجلس نهم ، یا بدون حضور اصلاح طلبان برگزار شود و یا با حضور حداقلی آنها شکل بگیرد که این رویداد ، هرگز با سیاست حکیمانه " جذب حداکثری و دفع حداقلی" سازگار نیست.