سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

آفتاب یزد

 آمدن هوشمندانه انصراف عبرت آموز !   

آمدن هوشمندانه

انصراف عبرت آموز!

‌‌از روزی که سید محمد خاتمی، کاندیداتوری خود برای حضور در انتخابات دهم ریاست جمهوری را اعلام کرد تا روزی که بیانیه انصراف او بر روی سایت‌های خبری قرار گرفت تنها یک فاصله کوتاه 36 روزه ‌سپری شد. اما همین فاصله کوتاه بسیار پربرکت بود. خاتمی آنقدر در اعلام کاندیداتوری تامل کرد تا عده‌ای از اصولگرایان، »راز دل« خود را افشا کنند. پیام‌های آشکار و پنهان آنها که »اگر خاتمی بیاید، همه اصولگرایان از احمدی‌نژاد حمایت خواهند کرد« و یا ابراز خوشحالی‌های تصنعی بعضی افراد که »از آمدن خاتمی استقبال می‌کنیم زیرا موجب اجماع در مورد احمدی نژاد خواهد شد« بزرگترین دستاورد اعلام حضور تاخیری خاتمی بود. زیرا این سخنان نشان می‌داد که رئیس دولت نهم، ‌انتخاب اول بسیاری از اصولگرایان نیست. به عبارت واضح‌تر، این نحوه دفاع از کاندیداتوری رئیس جمهور فعلی،‌ نشان می‌داد که بسیاری از ادعاها در خصوص رضایت کم سابقه مردم از منش، روش و گفتمان دولت نهم، ‌تنها نوعی اعلام قدرت در برابر رقیب اصلاح‌طلب است. خاتمی قبل از اعلام کاندیداتوری، در یک دوره سه ماهه، بارها به صورت صادقانه نسبت به موانع وکارشکنی‌هایی هشدار داد که در صورت انتخاب یک »رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب« در برابر او قرار خواهد داشت. او با این کار ثابت کرد که حاضر نیست مردم را با وعده های »آرمان شهری« به طرف خود جذب نماید. این روش تبلیغی خاتمی، نقاط اشتراک فراوانی با برنامه تبلیغاتی مهدی کروبی داشت و میرحسین موسوی که دیرتر از کروبی و خاتمی وارد عرصه انتخابات شد نیز تبلیغات خود را بر اموری متمرکز ساخت که نشان دهنده اشتراکات فراوان در مبانی مورد اهتمام سه کاندیدای اصلاح طلب بود. آنها به جای آنکه به بزرگ نمایی قابلیت‌های خود بپردازند یا دولت احتمالی خویش را، مؤید به تاییدات ویژه بدانند، واقعیت‌هایی از شرایط امروز در کشور را تبیین کردند. سه کاندیدای اصلاح‌طلب با این روش، فرصتی برای مردم فراهم نمودند تا خود به مقایسه دوره حاکمیت اصلاح طلبان با امروز بپردازند و سپس تصمیم لازم را بگیرند. در این میان، خاتمی با تاکید بیشتر بر کارشکنی‌های احتمالی، به دنبال آن بود تا به رقبا ثابت کند »یک رئیس جمهور اصلاح طلب، هر چقدر هم که با کارشکنی مواجه باشد می تواند در رقابت با کاندیدای اصولگرا که از انواع حمایت‌ها برخوردار است، تعداد بیشتری از آرای مردم را جذب نماید.« درستی بخشی از این مدعای خاتمی زمانی آشکار شد که قبل از اعلام کاندیداتوری رئیس جمهور پیشین ایران، بر حجم پیغام و تهدیدها برای منصرف کردن خاتمی از کاندیداتوری افزوده شد تا همگان بدانند برخلاف بعضی ادعاهای ظاهراً پرحجم اما توخالی، جناح مقابل به شدت نگران اقبال مردم به اصلاح طلبان است. با ورود رسمی خاتمی به عرصه انتخابات، پرده دیگری از سناریوی برخی مدعیان اصولگرایی در برابر دیدگان مردم قرار گرفت. پایان ناگهانی انتقادات اصولگرایان از دولت و شخص رئیس جمهور، جای هیچ‌گونه تردیدی باقی نگذاشت که آنها واقعاً نگران هستند و نه تنها پیروزی رأCی آورترین کاندیدای خود در برابر کاندیدای اصلاح طلبان را بسیار»مشکل« می دانند بلکه بر این نکته نیز واقفند که در صورت تعدد کاندیدا در جناح اصولگرا، این »مشکل« به »غیرممکن« تبدیل خواهد شد.

زمان و نحوه اعلام کاندیداتوری خاتمی به گونه ای بود که بسیاری از اصولگرایان، ناچار شدند تلقی واقعی خود از انتخابات را با استفاده از عباراتی آشکار سازند که عدم رضایت قلبی برای اجماع بر رئیس جمهور فعلی نیز از آن هویدا بود. پس از ورود هوشمندانه خاتمی، واقعیت‌های حاکم بر اردوگاه انتخاباتی اصولگرایان بیش از پیش آشکار گردید. اما خاتمی که گویی میزان بیشتری از افشاگری را لازم می دید بلافاصله سفر به سه استان را در دستور کار خود قرار داد که استان های انتخاب شده نیز گویای نوعی هوشمندی در برنامه ریزی سفرها بود. یکی از این سه استان، جزء محروم ترین استانها و دیگری از استانهایی بود که دولت نهم، مدعی انجام فعالیت‌های بزرگ اقتصادی در آن است و در سومین استان، تا چندی پیش مهمترین تریبون سیاسی-مذهبی در اختیار کسی بود که »انتخاب یک سیاهپوست در آمریکا را، تحت تاثیر نامه نگاری های احمدی نژاد می دانست.« نحوه برخورد مسئولان محلی با این سفر و استقبال قابل توجه مردم از خاتمی، بسیاری از ادعاها در مورد رویگردانی مردم از اصلاح طلبان را خنثی کرد و تنها چند روز بعد از این مسئله، با اعلام ورود رسمی میرحسین به عرصه انتخابات، خاتمی کناره‌گیری خود را از رقابت‌های انتخاباتی اعلام کرد تا این »خروج« نیز مانند آن »ورود« دستاوردهایی برای مردم داشته باشد. تعجیل بعضی از اصولگرایان برای نشان دادن علائق واقعی انتخاباتی خود به حدی بود که برای ابراز آن حتی تا 24 ساعت پس از انتشار خبر انصراف خاتمی، تحمل نکردند. این »رازِ از پرده برون افتاده« را می‌توان بزرگ‌ترین دستاورد انصراف عبرت ا~موز رئیس دولت هشتم از کاندیداتوری برای انتخابات دهم دانست. ضمن آنکه مشخص شد مهم‌ترین »اصل« برای بعضی مدعیان »اصول« گرایی، حفظ حاکمیت جناح متبوع خود به هر قیمت است.

نگارنده، پیش از این به صراحت دلایل خود برای مخالفت با کاندیداتوری خاتمی و احمدی‌نژاد را ابراز کرده بود که تنها دلیل در مورد خاتمی، همان بود که خود او از ماه‌ها پیش بر آن تاکید می‌کرد و با اعلام کاندیداتوری خاتمی، صدق آن آشکار شد. خاتمی بارها گفته بود که در صورت ورود او به انتخابات، مشکل آفرینی‌ها بیشتر خواهد شد و کارشکنی‌ها به اوج می‌رسد. شاید هم او با اعلام کاندیداتوری، می‌خواست بعضی از طرفداران خود را از صحت این تحلیل، مطمئن سازد. انصافا با »ورود هوشمندانه« و »انصراف عبرت ا~موز« خاتمی، دقت این تحلیل و بسیاری از حقایق دیگر آشکار گردید. ‌ ‌

اکنون نوبت دو کاندیدای دیگر است که در هشتاد و شش روز باقی‌مانده تا برگزاری انتخابات، هوشمندی خویش را بیش از پیش به اثبات برسانند که قطعا چنین خواهند کرد. حامیان ‌ ‌خاتمی هم - که بعضی از آنها در روزهای گذشته در برابر اعلام کاندیداتوری موسوی، رفتارهای ناشایست نشان دادند- بایستی علاقمندی خود به روش و منش خاتمی را با توجه به بندهای مختلفِ »انصراف‌نامه« او به نمایش بگذارند. اصلاح طلبان به صورت عام و طرفداران خاتمی به صورت خاص بایستی نشان دهند که آنها نیز مانند خاتمی می‌اندیشند که »هر عملی که به تشتت آراء و اختلاف‌نظر خواستاران تغییر - در هر جبهه و جناحی که باشند- بینجامد، در پیشگاه خداوند و نزد مردم قابل گذشت نخواهد بود.« اگر این توصیه خاتمی مورد توجه واقعی همه »خواستاران تغییر« قرار گیرد، هدف خاتمی نیز به راحتی محقق خواهد شد که »حضور در انتخابات، برای پیروزی است، نه یک تفنن پرهزینه.« ‌ ‌

از خدا می‌خواهیم دعای همه »خواستاران تغییر« در لحظه تحویل سال برای دگرگونی مثبت در گام‌ها، کلام‌ها و اندیشه‌ها را مستجاب فرماید که صد البته، گام نخست بایستی با اراده واقعی برای تغییر و پاکسازی اندیشه‌ها صورت گیرد که اگر چنین شود وعده‌الهی برای استجابت دعا، محقق خواهد گردید