تقدیم به رمضان
طنز/اتفاقا رمضان بود نمی دانستم

شهرام - من پیشواز رفتهام و امروز درباره ماه رمضان مینویسم. از قدیم
جماعت شاعر با موضوع رمضان شوخیهای فراوان داشتهاند.
برای نمونه این چهار بیت را بخوانید که فقط میدانم دو بیت آخریاش سروده اخوان ثالث است.
قُرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقاً رمضان بود، نمیدانستم
***
در خانه ما ز خوردنی چیزی نیست
ای روزه میا وگرنه خواهم خوردت
***
روزهها را یک به یک خوردیم و آبی نیز روش
بعد افطار، آب میچسبد ولیکن کم بنوش
***
بگیر فطرهام اما مخور برادر جان
که من در این رمضان قوت غالبم غم بود
... اما بیخیال ادبیات. در شرایط کنونی ممه ادبیات را لولو برده است، لذا
تلویزیون را عشق است. ماه رمضان در راه است و احتمالاً از یکی، دو روز
دیگر شبکههای گوناگون تلویزیون برنامههای ویژهشان را شروع میکنند. با
هم گوشههایی از برنامههای ویژه شبکههای گوناگون را پیشبینی میکنیم.
***
شبکه یک
نام برنامه: آوازهای نیلوفری پروازهای شبنم عشق
(مجری به سیخترین وجه ممکن ساکن و ثابت نشسته و جملات را از تولید به
مصرف تقدیم میکند. چون مجری ثابت است دوربینها حرکت میکنند. بالاخره
باید یک چیزی در برنامه حرکت کند دیگر!)
مجری: شوق شبنم کلماتم را به گل نیم خفتة چشمان شما میسپارم تا گردگیری
کنید از صندوقچه دلهای آسمانی وصالتان در این لحظات همکلامی سکوت و ملکوت
و گفتوگوی دونفره با خدای قنوت بشارت یابید از این کمترین که شش دقیقه از
عاشقیها باقیست تا اذان و اِذن عاشقی در اُذُن شما چشم به راهان آسمان
ترنم کند.
[ترجمه به زبان هنجار: شش دقیقه تا اذان صبح باقی است.]
***
شبکه دو
نام برنامه: روزه کلهگنجشکی
قاطینگا و پاتینگا و شاتینگا داستان روزة کلهگنجشکی انسان اولیه را که به
جای شیر خوراکی، شیر جنگل را سر سفره آورده برای 50 بچه که هاج و واج توی
استودیو نشستهاند تعریف میکنند. بچههای بنده خدا هم از چیزی خبر ندارند
فقط چشمشان به دست مدیر صحنه است تا وقتی فرمان داد، همگی دست بزنند که
رمضان باشکوهتر شود.
***
شبکه سه
نام برنامه: پاتختی
(مجری به شدت حرکت میکند و مهمانان که یک زوج جوان هستند، از خجالت عرق کردهاند.)
مجری: میدونین پاتختی برنامه جوونا و جاهلاس. برنامه باحالا و عشقیا.
برنامه کفترای عاشق. این دو تا کفتر عاشق رو آوردیم تا نشونتون بدیم توی
اوج فقر و بدبختی و بیچارگی بازم میشه عاشق بود.
مجری: خانوم شما عاشق شوهرتی؟
زن سر تکان میدهد.
مجری: زرشک! زبون نیمسیریرو تکون نمیدی، کله دو منیرو میجنبونی؟! آقا شما عاشق زنتی؟
مرد: بله.
مجری: باریکلا دوماد. باریکلا دوماد. من موندم کی به تو زن داده با این
ریخت و قیافهت. خانوم اصلاً واسه چی زن این جُعلق بدبخت بیریخت شدی؟
آهان! عاشق شدی؟! پدر عاشقی بسوزه.
***
شبکه چهار
نام برنامه: آسمان و ستارگان
دو کارشناس تا نیمه ماه رمضان درباره تکنیکهای نجومی درباره رؤیت هلال
ماه رمضان حرف میزنند. نیمه دوم ماه هم همان دو کارشناس درباره تکنیکهای
نجومی رؤیت هلال ماه شوال گفتوگو میکنند.
***
شبکه پنج
نام برنامه: بده در راه خدا
دو مجری که بیخود میخندند، یک سری گزارش که فقیر و گدا و زندانی و
ابنالسبیلها را در دارالعجزهها و زندانها و یتیمخانهها نشان میدهد.
یک بازارچه خیریه که بازیگران و فوتبالیستها و خوانندههای درجه 3 از آن
میگذرند و مردم به آنها نگاه میکنند و گزارشگر درباره کار خیر با آنها
حرف میزند. مجریان هم بعداً در حضور دو هزار نفر از آنها میخواهند که
کار خیر بکنند.
خوانندگان میخوانند، بازیگران خاطره میگویند، مجریان همدیگر را مسخره میکنند و مردم هم به شدت کار خیر میکنند.