دعاگو و نگاه اقتصادی امام
نگاه حضرت امام(س) به تحولات اقتصادی در نظام حکومتی، پذیرش نظام مالیاتی
و مالکیت دولت به نمایندگی از ملت، نگرش پویا و به هنگام امام(س) را به
اقتصاد اسلامی متناسب با نیازهای روز جهان اسلام روشن میسازد.
محسن
دعاگو امام جمعه شمیرانات با اشاره به باور امام خمینی به الگوی اقتصاد
اسلامی به معرفی برخی نو آوری های ایشان در این حوزه از مقام یک فقیه
پرداخته است او می گوید:پذیرش نظام مالیاتی و مالکیت دولت به نمایندگی
از ملت، نگرش پویا و به هنگام امام(س) را به اقتصاد اسلامی متناسب با
نیازهای روز جهان اسلام روشن میسازد.متن گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی وخبری
جماران را با حجت الاسلام و المسلمین محسن دعاگو را باهم می خوانیم :
***
ارزیابی حضرتعالی از دیدگاه های اقتصادی حضرت امام(س) به عنوان یک فقیه و کسی که رهبری یک انقلاب بزرگ را برعهده داشتند چیست؟
حضرت
امام(رض) به عنوان اسلامشناس وفقیه برجسته و باسابقه و کسی که رهبری یک
انقلاب بزرگ اسلامی را برعهده گرفتند، اقتصاد اسلامی را بیهیچ کم و کاستی
باور داشتند و نظرات اقتصادی ایشان برگرفته از اسلام ناب محمدی و سازگار
با احکام اقتصادی آئین مدنی بود.
برخورد حضرت امام با مقوله
اقتصاد چگونه بود؟ عمدهترین تفاوتهای ممتاز و جداساز بین اقتصاد
سرمایهداری، سوسیالیسم و اقتصاداسلامی را چه میدانستند؟
حضرت
امام (رضوان الله تعالی علیه) اقتصاد را موضوعی مهم در حوزه بهرهوری و
تکامل جامعه انسانی میدانستند. حضرت امام اقتصاد را زیربنا و هدف
جهتگیریهای انسانی نمیدانستند و برای اقتصاد نقشی ابزاری در تکامل
انسان قائل بودند. نظام اقتصادی کاپیتالیسم(سرمایهداری) و سوسیالیسم بر
مادیگرایی «ماتریالیسم» استوارند و در حقیقت ماتریالیسم سرمایهداری در
نظام کاپیتالیستی و ماتریالیسم دیالکتیک در نظام سوسیالیستی انگیزه اصلی
در همه سازماندهیها، برنامهریزیها و تلاشهاست.
در نگاه هر دو
مکتب مادی؛ اقتصاد، زیربنا و فرهنگ، سیاست و همه تحولات اجتماعی روبنا
هستند. اکثریت قریب به اتفاق سرمایهداران غربی عنوان مسیحی و یهودی را
برای مراسم محدود تشریفاتی برگزیدهاند و آئین مسیحی و کلیمی را در پیشبرد
اهداف اقتصادی و منافع و مصالح مادی بکار میگیرند. در بین کاپیتالیستها
و مارکسیستها تفاوت قابل ذکری در اندیشه و انگیزه مادی و فعالیتهای
مادیگرایانه نیست.
در نگرشی تحلیلی و دقیق به انگیزهها در هر دو
نظام مادی به خوبی میتوان دریافت که منافع مادی و دستاوردهای اقتصادی،
آرمان و سیاستها، راهبردها و روشهای فرهنگی و سیاسی برای دستیابی به همان
آرمان است.
اقتصاد سرمایهداری، لیبرالی و متکی بر مالکیت خصوصی است،
فعالیتهای اقتصادی و مبادلات و معاملات تجاری در چارچوب قوانین موجود،
آزاد و مالکیت خصوصی از محدودیت چندانی برخوردار نیست. در اقتصاد
سوسیالیسم، آزادی و مالکیت خصوصی جایگاهی ندارد، برمبنای مالکیت اشتراکی،
بهرهمندی همگانی شکل میگیرد و همه اقشار ملت از امکانات عمومی به یک
اندازه برخوردار میگردند. در این نظام انگیزه آفرینندگی و نوآوری، افزایش
تولید و ارتقاء کیفیت و بهرهوری، تضعیف میشود و سلب آزادی و حق مالکیت
خصوصی در مسیر تکامل و تمدن انسان موانع و مشکلات فراوان پدید میآورد.
در
نظام اقتصادی اسلام، فرهنگ دینی، اندیشه انسانی و انگیزه تکاملجویی
زیربنای همه تلاشهای انسانی است. در این نگاه فعالیتها و امکانات
اقتصادی ابزار تکامل به شمار میروند و در پرتو پیامهای دینی عرصههای
کمال انسانی را میسازند، سرمایه، ابزار خدامنشی و آراستگی انسان به
ارزشهای والا و متعالی میشود، آزادی و مالکیت خصوصی به رسمیت شناخته
میشود، محدودیتها بر انگیزه دینی و اندیشه تکاملجویی استوار میگردند،
حوزه تلاش و بهرهبرداری به موهبت تشویق و انگیزه آفرینی آراسته میشود و
هر تلاشگری از مالکیت نتیجه تلاش خویش اطمینان مییابد «وأن لیس للانسان
الا ما سعی».
امام بر نفی مکاتب اقتصادی غرب و شرق تاکید
داشتند،و معتقد به ارائه یک الگوی اقتصادی اسلامی بودند . برخورد ایشان با
این مسئله تا چه اندازه علمی و تا چه حد ایدئولوژیک بود؟
برخورد
امام(س) با مکاتب اقتصادی شرق و غرب مبتنی بر ساختارشناسی اقتصاد
سرمایهداری و سوسیالیستی بود. حضرت امام(رض) ارزشهای انسانی، راهبردهای
تکاملجویی و برنامههای تعالیبخش و رشدآفرین را در نظام اقتصادی
سرمایهداری و سوسیالیستی نمیدیدند و سقوط انسانی شرق و غرب در تحولات
تاریخی را در پرتو سلطه اقتصاد کاپیتالیسم و سوسیالیسم با تمام وجود
دریافتند. اسلام آئین خداست، بایدها، نبایدها، بدیها، خوبیها و زشت و
زیبائیهای معرفیشده در متن اسلام، رنگ و آهنگ خدایی دارد، ساحت مقدسش از
کاستیها منزه است و قضاوت از نگاه ایدئولوژیک در مورد مکاتب دیگر هم علمی
است.
امام در حوزه اقتصاد تا چه اندازه نوآوری و ابتکار داشتند؟ و توانستند اقتصاد روز دنیا را با مبانی دینی منطبق کنند؟
نوع
نگاه حضرت امام(س) به تحولات اقتصادی در نظام حکومتی، پذیرش نظام مالیاتی
و مالکیت دولت به نمایندگی از ملت، نگرش پویا و به هنگام امام(س) را به
اقتصاد اسلامی متناسب با نیازهای روز جهان اسلام روشن میسازد. اجتهاد
جواهری و فقه پویا که حضرت امام از آن دفاع میکردند، مناسبترین بستر
نوآوری، پویائی و هماهنگسازی قوانین و مقررات اقتصادی با نیازهای جامعه
انسانی از نگاه آئین مدنی است.
با وجود تاکیدات امام (س ) بر
ارائه یک الگوی اقتصادی - اسلامی ،عملا مشاهده میشود با وجود گذشت بیش از
30 سال از طرح این موضوع ما هنوز هم بین الگوی غربی و اسلامی اقتصاد
سردرگم هستیم. به عنوان یک روحانی تا چه اندازه این موضوع را به ضعف علما
و روحانیون ما در ارائه یک الگوی اسلامی در حوزه اقتصاد مرتبط میدانید؟
اگر
بستر اقتصاد اسلامی با پژوهش اسلامشناسان وارسته و شایسته همراه میشد،
نظام اقتصادی قابل اجرا، توسط اقتصاددانان مسلمان تدوین و ارائه میگردید،
دولتها بهجای الگوگیری از مکاتب اقتصادی بیگانه و تلفیق نامناسب
پیامهای اقتصادی آئین مدنی با دستاوردهای اقتصادی کشورهای غربی از
مدلهای اجرایی الگو میگرفتند و اقتصاد اسلامی را به موهبت اجرا آراسته
میکردند، امروز در مقام دفاع از اقتصاد اسلامی الگوی شاخص و ممتاز به
جامعه جهانی معرفی میکردیم.
به نظر شما آیا وحدت بین حوزه و دانشگاه برای ارائه این الگو شکل گرفته است؟
وحدت
حوزه و دانشگاه در تمام زمینههای علمی و فرهنگی از جمله اقتصاد اسلامی یک
ضرورت آشکار و غیرقابل انکار است. اگر وحدت پاسخگو در حوزه اقتصاد اسلامی
شکل گرفته بود و به ارائه یک نظام راهبردی و کاربردی برای اقتصاد اسلامی
میانجامید، شاید زمینهای برای شکلگیری این سئوالات و پاسخهای آن به
وجود نمیآمد. امیدواریم ضرورت این موضوع حساس و حیاتی، احساس شود و
کلاسهای درس حوزه و دانشگاه به تدریس اقتصاد اسلامی پاکیزه از آلایشها
آراسته گردند