سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

سخنان سید محمد خاتمی-صلح برشاخ عدالت

 

< type=text/java>var thumbnail_mode = "no-float" ;
summary_noimg = 860;
summary_img = 680;
img_thumb_height = 150;
img_thumb_width = 180;


< type=text/java>
//")!=-1){
s[i] = s[i].substring(s[i].indexOf(">")+1,s[i].length);
}
}
strx = s.join("");
}
chop = (chop < strx.length-1) ? chop : strx.length-2;
while(strx.charAt(chop-1)!=" " && strx.indexOf(" ",chop)!=-1) chop++;
strx = strx.substring(0,chop-1);
return strx+"...";
}

function createSummaryAndThumb(pID){
var div = document.getElementById(pID);
var imgtag = "";
var img = div.getElementsByTagName("img");
var summ = summary_noimg;
if(img.length>=1) {
imgtag = "";
summ = summary_img;
}

var summary = imgtag + "
" + removeHtmlTag(div.innerHTML,summ) + "
";
div.innerHTML = summary;
}

//]]>

 

به نام خدا

هیروشیما تنها یک شهر در کشور ژاپن نیست، بلکه عنوانی است تداعی کننده دردها، دلهره‌ها و رنج‌های بشر و هشدار دهنده به سرنوشت انسان و آنچه بر او گذشته است و طبعاً آنچه باید باشد.

در اثر انفجار اولین بمب اتمی در لحظات پایان جنگ جهانی دوم، شهر هیروشیما و نیز ناکازاکی ویران شد و ساکنان مظلوم آن با دل آزارترین وضعی از پا در آمدند و آسیب دیدند و هنوز هم آثار رنج و درد آن فاجعه برجا است.

و شگفت اینکه این فاجعه تابسوز در‍ ژاپن رخ داد. ژاپنی که زبان فکر آن زبان شعر است و شعر ژاپنی از طرفی بیان کننده استعارات ملموس و طبیعی است و از طرف دیگر شرح احوال درونی انسان.

همدلی و همزبانی با طبیعت و معاشقه با کوه و ابر و باد و باران و گل و جان پاک انسان در کمتر فرهنگ و زبانی نظیر فرهنگ ژاپنی وجود دارد.

طبیعی است که انسان ژاپنی باید بیش از همه مردمان دیگر نگران از دست رفتن طراوت زندگی و سبزه و بهار و بارش آبشار و رویش شکوفه‌های خندان و نیز خاکستر شدن انسان که وجودش از همه طبیعت زیباتر و برتر است باشد. به‌خصوص که تجربه تلخ و دردآور هیروشیما و ناکازاکی را تجربه کرده است.

.

از آن پس نیز جنگ سرد همه جهان را در حالت بیم توأم با بهت فرو برد و پیمان‌های نظامی با محوریت قدرتهای اتمی سایه‌ای هولناک‌تر از ابر ویران‌گر ناشی از انفجار بمب در هیروشیما و ناکازاکی بر سراسر کره زمین گسترانید.

پس از فروپاشی یک قطب قدرت، قطب باقی‌مانده دیگر قدرت با توهم یکه‌تازی همچنان فضای وحشت را بر سر عالم و آدم نگاه داشتو از زمان سقوط شوروی تاکنون بارها شاهد دخالت‌های پرهزینه قدرت برتر باقی‌مانده از دوران جنگ سرد در کشورهای مختلف و تلاش برای تحمیل خواست‌های او بر جهان و حتی تهدید به‌کارگیری سلاح هسته‌ای و شیمیایی از سوی او بوده‌ایم.

دخالت‌های نظامی، کودتاهایی که در دوران جنگ سرد هم سابقه داشته است، اعمال یک‌جانبه میل و اراده خود بر دیگران با داعیه واهی رهبری جهان آزاد نمونه هایی از وضعیت ناگواری است که همه بشر را گرفتار کرده است.

از جانب دیگر شاهد تشدید پدیده‌ای خطرناک بوده‌ایم که نگرانی ناشی از آن و فجایعی که به‌بار می‌آورد کمتر از ویرانی بمب اتمی نیست، یعنی پدیده زشت تروریسم در چهره وحشت‌آفرین اخیر آن. امری که خود سبب شده است تا قدرت‌های پرمدعای کنونی به بهانه مبارزه با تروریسم روز به روز وضع را بغرنج تر و مشکل را عمیق تر کنند.

آنچه در میانه غایب است خیرخواهی و صلح در جهان امروز است.

صلحی که خواست همه مصلحان بزرگ بشری و هدف دعوت پیامبران بزرگ و درون مایه فرهنگ‌ها و تمدن‌های بشری بوده است و مگر نه اینکه قرآن کریم همه مؤمنان را به دخول در وادی صلح دعوت می‌کند.

صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با جهان و طبیعت و مگر ندای دل‌انگیز کتاب اشعیای نبی جان هر انسان صلح‌طلبی را نوازش نمی‌دهد که ”او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و نیزه‌های خود را برای اره خواهند شکست. قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود.“

صلح نیازمند جان‌های صلح‌طلب است و بیش و پیش از هر چیز باید حاکمان برخوردار از این فضیلت باشند.

من پس از طرح گفتگوی تمدن‌ها که مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت و هیاهوی جنگ تمدن‌ها را در عالم به محاق برد در سال ???? و بعد از فاجعه ?? سپتامبر که جنگ‌افروزان با عناوین فریبنده دم از ائتلاف برای جنگ زده بودند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت را به عنوان نظریه تکمیلی گفتگوی تمدن‌ها دادم همین‌جا بگویم صلح میوه‌ای است که تنها و تنها بر درخت عدالت خواهد روئید و تا هنگامی که عدالت چه در عرصه ملی و در رابطه حکومت‌ها با مردم و چه در عرصه بین‌المللی غایب باشد نمی‌توان انتظار صلح واقعی را داشت.

ثبات ظاهری که در اثر ارعاب و سرکوب حکومت‌های خودکامه در یک کشور برقرار می‌شود پایدار نیست و حاصل آن افزایش کینه و نفرت و محروم شدن انسان‌ها از همه حقوق و حرمتی است که در خور آنند و نیز در عرصه بین‌المللی صلحی که متکی بر قدرت ویرانگر سلاح‌های مخرب و سیاست‌های اشغال و سرکوب و تحریم باشد نیز حاصلی جز جدایی هر چه بیشتر ملت‌ها از یکدیگر و زمینه ساز پرورش روش‌های خشونت‌آمیزی چون تروریسم نخواهد داشت. و یکی از علل مهم ناکامی طرح‌های مختلفی که برای صلح عرضه می‌شود کم‌توجهی به عنصر عدالت است.

پیشنهاد ائتلاف برای صلح در هیاهوی خشونت و خشم آن روزها آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت. ولی اینک در جمع شما نخبگان خیرخواه و مورد احترام جامعه جهانی آن را تکرار می‌کنم و اعلام می‌دارم که مرکز گفتگوی تمدن‌ها آمادگی دارد که با بررسی همه جانبه موضوع و بهره‌گیری از نظر و تجربه صاحب‌نظران طرحی را در این زمینه آماده کند تا پس از بررسی آن در اجلاس سال آینده به صورت منشوری در آید و به سازمان ملل متحد و سازمان‌های مهم و مؤثر بین‌المللی و اتحادیه‌های مختلف در اروپا و آسیا و آفریقا و آمریکا و نیز بین‌المجالس کشورها عرضه شود تا برای آن ضمانت اجرا پدید آید و پشتوانه سنگین و موجه شورای تعامل ضامن آن خواهد بود که آن را به سازمان‌ها و نهادهای ذی ربط بقبولاند.