سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

شاید برای شما هم اتفاق بیافتد

سلام عزیزان و دوستانی که هر از مدتی ما را در این وبلاگ رصد می کنند و به ما سر می زنند! خوشحالم که باز هم فرصتی شد تا بار دیگر بیایم و درد دلها و نوشته هایم را با شما در میان بگذارم و کمی از الام خود را تسکین دهم. 
راستش بخواهید این روزها خیلی برایم عجیب است، و غریب است، دلم نمی دانم چه می خواهد اما می دانم چه نمی خواهد، از هوای این روزها گرفته است، بیچاره دلم که هر چی می خواهد نمی توانم براورده کنم، اما هر چه نمی خواهد مجانی در اختیارش می گذارم، این روزها با دلم درد دل می کنم به تمام حرفهایم گوش می دهد ، اما نمی دانم  چرا نمی توانم به حرفهایش گوش دهم، اصلا  حس عجیبی دارم به وضعیت کشور نگاه می کنم دلم  می گیرد هر چقدر تلاش می کنم چراغش روشن کنم  اما باز هم دل مانع می شود و می گوید تاریکی بیشتر دوست دارم، به دنبال امید می گردم، همون بنده خدایی که بارها با خودم همراهش کردم و به جاهایی هم رساندم و او هم مرا رساند اما چون ماشینم پنچر بود شرمنده اش می شدم و گاهی می پیچاندمش و از خودم را از کوچه پس کوچه های محله نا امیدی از او دور می کردم، چقدر این حس برای شما هم عجیب است که نمی دانید کجا باید بایستید تا به نا امیدی برخورد نکنید یا کجا بایستید که امید به سراغتان بیاید، با این حال من گاهی امیدوارم و گاهی نا امید، گاهی متنفرم و گاهی علاقه مند به این انتخابات و انتصابات و این وضعیت چپندر قیچی گاهی از خدا برایم می گویند و گاهی از دنیا و هر آنچه در آن است، باور کنید تا روز انتخابات  هزار فکر و ذکر به سراغم می آید، اما احتمال زیاد این بار هم می روم رأی می دهم ، چرا ؟! نمی دانم چون باید این رأی گیری و انتخابات را هر  چند ناقص نگه داریم شاید روزی آنچه خود خواستیم شد. 
حالا این یکطرف قضیه است، گاه افکارم را به هوش مصنوعی می دهم که برایم ترسیم کند چه کاره ام و چگونه باید باشم، باورتان نمی شود موجودی را خلق می کند که نه شبیه انسان استو نه شبیه دیگر موجودات و حتی نمی دانم چرا شبیه موجودات افسانه ای هم که در داستانها و افسانه ها هم خوانده ام نیست!! 
موجودی است که نیم آدم، نیمی فرشته و نیمی حیوان البته این نیم حوانیش نمی دانم چرا مثل کاریکاتورها شده و خیلی بزرگتر از بقیه است، خلاصه دلم برای خودم می سوزد آخر حتی هوش مصنوعی هم درکم نکرده و از من موجودی عجیب و غریب ترسیم می کند. تازگی ها فهمیدم تنها در یک جا ممکن است خوب یا بد درک شوم انهم اینجا و این دنیا نیست آن جایی است که همه سفارشهای هوش مصنوعی به درستی انسان بودن را ترسیم می کند. خلاصه دلم گرفته و به یاد خودم و برای خودم نوشتم تا شاید کسی بخواند و برایم اشکی از سر ناچاری بریزد،