سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

پیرمرد پوستر تبلیغتی احمدی نژاد

چرا احمدی نژاد را دوست دارد؟ پاسخش این است:« چون فقیر دوست است.» او با احمدی نژاد حرف زده و از رئیس جمهور کمک خواسته. این شروع روایتش است از آن دیدار:« 6 میلیون به من پول دادند ؛ 100 تومن دستم رو گرفت . 10 میلیون به من پول دادند ؛ یک میلیون دستم را گرفت. الان هم دارم ماهی 30 هزار تومان قسط می دهم.» حرف هایش را لحظه ای بعد یکی از کاسب های بازار شرح می دهد:« بار اول احمدی نژاد برایش 6 میلیون در نظر گرفته اما فقط 100 هزار تومان پول به او دادند. بار بعد رئیس جمهور گفته 10 میلیون به او بدهند اما فقط یک میلیون پول به او دادند. » و دوباره نوبت خود پیرمرد است که پاسخ بدهد. اینکه این پول ها را چه کسی نگذاشته به دستش برسد. ابتدا سئوال را متوجه نمی شود و می گوید:« احمدی نژاد دیگر . به او نامه دادم که کمکم کند .من به او گفتم مریضم. مریض هم بودم و الان هم هستم. تومور در مغزم بود.» با دست سرش را نشان می دهد. سئوال اما درباره اینکه چه کسی گفته به او پول بدهد نبوده ، در این باره بوده که چه کسی نگذاشته این پول ها را به او بدهند که در پاسخش با لهجه غلیظ مازندرانی می گوید:« خوردند دیگر من چه می دانم چه کسی این پول را خورد من مریض بودم. رفتم پیش رئیس جمهور ، گفتم مریضم و او گفت غصه نخور هرچه پول درمانت بشود را می دهیم. برو هرچه درد داری برای درمانت پول می خواهی برایت می فرستیم بیاید. 6 میلیون قرض داشتم ، هنوز هم دارم . الان هم 6 میلیون زیر قرضم. او به من گفت چون مریض هستی ، کمکت می کنیم. آن روز که پیش رئیس جمهور رفتم خیلی شلوغ بود به سختی به او رسیدم. او گفت پول می دهد و نوشت 6 میلیون اما فقط 100 هزار تومانش را به من دادند. بعد هم نوشت 10 میلیون اما یک میلیونش را به

آخرین نیوز: این روایت پیرمردی ست که خود را در این سن یک فدایی می داند برای رئیس جمهورش . مردی که حتما عکس بوسه احمدی نژاد بر شانه اش را در تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال 88 دیده اید. در آن پوستری که با فونتی درشت بر رویش نوشته شده بود:« دکتر محمود احمدی نژاد؛ مردی از جنس مردم»

داستان مردی که عکسش پوستر تبلیغاتی احمدی نژاد بود+عکس

من دادند.»