سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قلم

وحدت

وحدت

واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا

نگاهی به تاریخ و گذشتگان در جامعه انسانی ما را بر آن خواهد داشت که تجربه دیگران را از باب توصیه قرآنی (سیروا فی الارض) را آویزه گوش کرده و به دقت به سرگذشت گذشتگان نظر افکنیم تا دلائل سقوط و نابودی آنان را یافته و سرمشقی قرار دهیم برای فرار از سقوط جامعه اسلامیمان.

شکی نیست که اتحاد و همدلی و همکاری و در یک کلمه وحدت عاملی برای تداوم پیروزی اگر نباشد عاملی قوی برای عدم شکست است. داستان توصیه پدر پیر به فرزندان را بارها شنیده ایم و توجه داشته ایم که وقتی چوب های مختلف در کنار هم قرار می گیرند شکست آنان یا غیر ممکن یا بسیار سخت خواهد بود.

حکایت شیخ و سید و شخص عامی که به باغی وارد شدند و صاحب باغ نیز با حیله اختلاف بین عامی و سید و شیخ و نهایت خارج کردن هر سه آنان را از باغ شنیده ایم، داستان بره ای که از گله جدا شد و خوراک گرگ شد را خوانده ایم، اما در مقام عمل چرا و چگونه است که دچار لغزش شده و این همه حکایت و داستان را به فراموشی می سپاریم؟!

در دنیایی که گرگها منتظر جدایی ما از همدیگر هستند و در دنیایی که کفتاران به دنبال بره های جامانده از گله هستند چرا ما به خود نمیاییم و به هر دلیلی در صدد نابودی خود و دیگران هستیم؟!

نکته ای که نباید از یاد برد خود سازی است که ما تک تک مسلمین از آن غافلیم، و تنها خواستار وحدت از جانب دیگران هستیم که هر چه ما می خواهیم دیگران عمل کنند تا به وحدت برسیم!!! در حالی که باید به خیال باطل خود شک کنیم، چرا که وحدت به معنای اعتقاد به آنچه دیگران اعتقاد دارند و پذیرفتن آنچه دیگران پذیرفته اند نیست، تا به وحدت واقعی و اعتباری یا وحدت فلسفی فکر کنیم، بلکه وحدت در اصطلاح اعتقادی و سیاسی و ا جتماعی یعنی پذیرش مشترکات همدیگر و توهین نکردن به اعتقادات مخالف.

برای این امر کار هر کسی نیست که وحدت را توصیه کند و دیگران را به آن بخواند، بلکه کسی می تواند دیگران را به آن بخواند که همانند یک خانواده در درون خود و جامعه خود اتحاد و همدلی را ایجاد کرده باشد و چنان خود ساخته باشد که برای ایجاد وحدت تحمل اهانت ها و تهمت ها را داشته باشد. باید همانند عالمی بود که وقتی جوانکی برای آزارش سه بار در خانه او در نیمه های شب زد و نهایت با جسارت تمام از بهتر بودن ریش عالم و دم سگ سوال کرد آن بزرگوار با نهایت تواضع فرمود اگر از پل سراط بگذرد ریش من و الا دم سگ!!

وحدت در بعد سیاسی واجتماعی به تواضعی بستگی دارد که شخص مزکی در درون خود با آن کلنجار رفته باشد، و قسم های قرآنی را برای تزکیه نفسه فهمیده باشد و درک کرده باشد.

جامعه ما احتیاج به وحدت دارد به عنوان یک استراتژی و نه به عنوان یک تاکتیک، امت اسلامی باید به آیات قرآن برای ایجاد وحدت تمسک کنند و از قرآن درس بگیرند که زمانی تمدن و حاکمیت اسلام در جهان خواهد درخشید که وحدت استراتژی آن باشد، وحدت زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که دغدغه همه ما اسلام باشد نه شخص خودمان و گروه خودمان و یاران خودمان، وحدت عاملی برای توجه خداوند به جامعه اسلامی است و الا همچون دیگر اقوام در دام خود خواهی و خود برتر بینی و سقوط خواهیم غلطید.

این روزها که مصادف است با هفته وحدت باید بیش از بیش به این مقوله پرداخته شود و تنها با یک سمینار و یک همایش نمی توان وحدت ایجاد کرد، باید طبق آیات قرآن که مسلمانان را توصیه به عدم توهین به سران و مقدسات کفار می کند باید خود را مقید بدانیم طبق همین آیات به مقدسات و افراد و کسانی که مورد احترام طرف مقابل است توهین نکرده و حتی توهین به آنان را طبق فتوای علمای اسلامیمان برا ی خود حرام بدانیم.

هفته وحدت که از دوازدهم ربیع الاول تا هفدهم ربیع الاول نامگذاری شده می تواند گرایش امت اسلامی را به وحدت بیش از پیش به سوی خود هدایت کند. قرآن ما را امت وسط خوانده پس باید از افراط و تفریط دوری گزینیم، و به دنبال میانه روی باشیم چه آنان که بر مسند فتوای اهل سنت هستند و چه آنان که بر مقام فتوای اهل تشیع. 

توجه ما به اطراف خودمان ما را به واقعیاتی نزدیک می کند که د شمن درون و برون و دشمن برون امت دست به یکی کرده تا ریشه امت وسط را زده و بر جنازه آن جشن بگیرند، وجود وهابیت و طالبان و داعش هیچ گره ای از جهان اسلام باز نکرده بماند که به یک غده سرطانی برای کمک به غده دیگر سرطان یعنی اسرائیل تبدیل شد و جهان اسلام را با چالشی بیش از پیش مواجه کرد.

وحدت آغاز خود سازی برای رسیدن به خداست، وحدت آغاز غلبه بر شیطان برون و درون است، برای وحدت مدارا و تواضع شرط اصلی است و رجوع به قرآن آنان را به ما یاد آور خواهد شد. چرا که انسانی می تواند به وحدت بیاندیشد که با سعه صدر اشتباه دیگران را تحمل کند و برای هدایتش نه با قهر و غلبه که با بحث و منطق تلاش نماید. انسانی برای وحدت آمادگی دارد که بداند اگر قرار بود با زور و نه با اختیار همه دنیا مسلمان شوند و هدایت شوند خداوند خود این چنین قدرتی داشت .

باید بدانیم که عاقبت تفرقه و دو دستگی نه نابودی طرف مقابل بلکه نابودی هر دو است. هیچ کسی در کشتی جامعه اسلامی حق ندارد به خود اجازه دهد تنها به خاطر اینکه قسمتی از کشتی سهم نشستن اوست آنرا سوراخ کرده و همه را در غرق خود شریک گرداند.

آنانی که به هر دلیلی به مسائل اختلاف انگیز بین شیعه و سنی دامن می زنند یا خود را به نفهمی زده یا نمی فهمند که مشترکات ما بسیار بیشتر از مسائلی است که با آن اختلاف داریم، و باید خود بدانیم و همانند آن عالم سنی فکر کنیم که شیعه نیز همانند دیگر فرق اسلامی است که فتوایی غیر از آنان دارد و به فرمایش امام خمینی (ره) توجه کنیم که کسی که بین شیعه وسنی اختلاف اندازد به هیچ مذهبی نیست بلکه یک کافری است که قصد نابودی هر دو را دارد.

حساب و کتابی سطحی و به قول معروف سرانگشتی نشان خواهد داد که تفرقه و جدال همیشگی بین شیعه وسنی به نفع چه کسی است یا این همه مدت که به طبل تفرقه بین آن دو دمیده شده چه مقدار شیعه سنی شده یا بالعکس؟! از طرفی چه مقدار از جوانان مسلمان ما فقط به خاطر همین اختلاف افکنی و ماهی گرفتن عده ای بی فکر و بی سواد از این امور برای جذب تعدادی افراد به دور خود به سمت ادیان و یا حتی بی دینی کشیده شده اند؟!

چه مقدار از جوانان ما درگیر این گونه امور هستند و چه مقدار هزینه باید ما از مادی و معنوی باید پرداخت کنیم تا عده ای با تکیه بر وسواس شیطانی خود بتوانند چند مدتی همچون داعش و برگزار کنندگان عمر کشان بر مردم عامی مذهب خود سوار شوند و ندای انا ربکم الاعلی سر دهند و به طغیان خود بر جامعه اسلامی سر پوش اسلامیت و وحدانیت بزنند.

وقتی به اندیشه اندیشمندان بزرگی چون سید جمال الدین اسد آبادی، شیخ شلتوت در الاظهر مصر و آیت الله بروجردی در ایران و امام خمینی و آیت الله العظمی خامنه ای رجوع می کنیم متوجه خواهیم شد که بزرگان و صاحبان اندیشه و خرد از وحدت استقبال کرده و افراد بی سوادی در فقه و اصول چون سرکرده داعش و طالبان و افراطیون در شیعه جز در بوق اختلاف چیزی برا ی گفتن ندارند. چرا که نان و آب آنان در اختلافات به جاست و باقی

در هر حال باید دعوت کنندگان به وحدت خود از سعه صدر، اخلاص، ایثار و از خود گذشتگی، و اعتقاد راسخ در این باب بر خوردار باشند و آن را به عنوان یک استراتژیک در نظر بگیرند.