تیم هسته ای بهترین های ما بودند
رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران در روز عید فطر فرمودند که مسئولان نظام به مصالح و منافع ملی توجه بکنند و با توجه به آن، متن وین را جمعبندی بکنند. ملاک این بررسی منافع ملی و اینها چه چیزهایی هست؟ یا اینگونه سئوالم را بپرسم که آیا ممکن است جمهوری اسلامی ایران به توافق بد به دلیل یک مصلحتی رضایت بدهد؟
به هیچ وجه! توافق بد یک امری است که هیچ شخص و مسئول عاقلی زیر بار آن نخواهد رفت. چندی پیش مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هم اعلام کردند این حرف آمریکاییها که دنبال توافق خوب هستند، حرف درستی است و ما هم همین را قبول داریم. منتها آنها دنبال مقاصد توسعهطلبانهی خودشان هستند و ما دنبال حفظ منافع ملی خودمان. آنها گفتند زیر توافق بد نمیروند؛ از نظر آنها بد یک تعریفی دارد و از نظر ما بد تعریف دیگری. در این کلمه به ظاهر مشترک هستیم اما هر کدام یک چیزی را قصد میکنیم. ما میگوییم توافق بد توافقی است که اولا هستهای را از ما بگیرد دوم: ما را در توسعه و تحقیق یعنیR&D محدود کند، سوم: در امکانات دفاعی ما تاثیر سوء بگذارد، چهارم: ما را از اینکه تبادلات آزاد اقتصادی و مالی با دنیا داشته باشیم محروم نماید، پنجم: ما را محروم بکند از ارتباطات علمی، تکنولوژیکی و فناوری با جاهای دیگر دنیا و دیگر آن که در رابطه با آیندهی ایران که یک آیندهی رو به جلو و پیشرفت است مانع ایجاد بکند. توافق بد یک چنین مشخصاتی را دارد.
آنچه که به صورت اولیه میدانیم این است که دستورالعمل مذاکرهکنندگان ما همین هست که تن به مواردی ندهند که موجب توافق بد برای کشور و منافع ملی ما بشود. ملاک مراجع قانونی که در داخل کشور این جمعبندی را بررسی میکنند نیز همین است که این ویژگیهای منفی را نداشته باشد. لیکن بالاخره در گفتگوها موضوع بده و بستان وجود دارد، یعنی در گفتگوهای سیاسی بین کشورها یا مجامع یا طرفهای عضو1+5، توافق خوب این هست که ما تلاش کنیم حداکثر منفعت را در این تبادلات و در این توافقنامهها برای ملت ایران داشته باشیم و به یک جمع بندی مثبتی برسیم. بدین ترتیب بنده بار دیگر تاکید میکنم که به هیچ وجه جمهوری اسلامی ایران زیر بار توافق بد نمیرود. این ملاک کلی کسانی است که این متن را بررسی میکنند که ببینند تصویب نمایند یا تصمیم دیگری اتخاذ کنند.
جمعبندی شما از عملکرد تیم مذاکره کننده چیست؟
اعضا تیم هسته ای و آقای دکتر ظریف را بنده سیوچند سال است که میشناسم. ایشان با آن صلاحیتهای خودش هم به لحاظ تدین، هم پایبندی به نظام جمهوری اسلامی ایران، و هم به لحاظ کارایی، در طول سالهای بعد از انقلاب رشد داشته است. در بسیاری از مقاطع حساس کشور از جمله مذاکرات 598 و مذاکراتی که در رابطه با کشورهای منطقه داشتیم، جزء همکاران ما بوده است. اعضا تیم مذاکره کننده هم سالهای طولانی در وزارت امور خارجه فعال بودهاند و جزء مجربترین نیروهای بینالمللی کشور بوده و هستند و هر کار و تلاشی را که میتوانستند بکنند انجام دادهاند. اگر کاری هم محقق نشده، یقینا بیش از این نمیتوانستند انجام بدهند و بنده که در این حوزه سالهای طولانی فعالیت داشته و دارم تیم دیپلماتیک دیگری هم نمیشناسم که از اینها قویتر باشند و در انتخاب این گروه، انتخاب اصلح صورت گرفته است.
در عین حال، بدون تردید عملکرد این تیم دارای نقاط قوت و ضعف هم هست ضمن آنکه خود آنها هم مدعی نیستند که متنی که توافق کردهاند، ایدهآل و بدون اشکال است. خوی مذاکرات و توافق نیز همینگونه است. توافق اینگونه نیست که ما برویم یک چیزی را به طرف مقابل بگوییم و آنها هم قبول بکنند. باید بنشینیم، بحث بکنیم، چانه بزنیم و به یک حد وسط برسیم تا دو طرف به نوعی از آن رضایت داشته باشند. ای بسا به یک جایی میرسیم که آن طرف یک چیزی به مصلحتش هست و ما یک چیز دیگر، اما باید طوری به تفاهم برسیم که مرضیالطرفین باشد.
سیاستهای ایران به هیچ وجه تغییری نمیکند. حمایت جمهوری اسلامی ایران از مبارزان منطقه با محور خط مقاومت همان هست که بوده، بلکه تقویت هم میشود. جمهوری اسلامی ایران مصمم است که به دولت و مردم عراق در مبارزه با تروریسم، چه تروریستهای افراطی و چه تروریستهای میانه (به تعبیر آمریکاییها) کمک کند.
این متن اخیر را هم که من بررسی اولیه کردم، بدون اشکال نیست، نقطهضعفهایی دارد اما در این تردیدی ندارم که آنها همهی سعی و تلاش خودشان را برای احقاق حقوق و منافع ملی ایران به کار بردهاند.
عملکرد رسانهای آمریکاییها را بعد از توافق چگونه ارزیابی میکنید؟
بعضی از اینها همان طرحهای شیطانی خودشان را دارند. یعنی از رسانه به عنوان یک اسلحه علیه رقبا و مخالفین خودشان بهره میبرند. خود رسانه یا جنگ رسانهای یک بخشی از امکاناتی است که دشمن برای مقابله با ما در اختیار دارد. آنها امکانات رسانهایشان از ما بیشتر است فلذا گاهی حرفهایی هم در رسانههای آنها زده یا نوشته میشود که مورد اعتراض طرف ایرانی قرار میگیرد. یعنی این را بهعنوان ابزار استفاده میکنند و بیش از اینکه هدفشان این باشد که یک مطلب عادلانه و حقی را ترویج کنند دنبال این هستند که از این ابزار در جهت منافع خودشان استفاده کنند.
بر این اساس، فعالان رسانهای جمهوری اسلامی ایران خوب است چه پیامی را در فضای کنونی دنبال کنند؟
جمهوری اسلامی ایران بدون تردید کاراییاش در صحنهی بینالمللی کارایی بالایی است و کمتر از بعضی از اعضای 1+5 نیست. در منطقه که هیچکدام از کشورهای 1+5 اقتدار جمهوری اسلامی ایران را ندارند و جمهوری اسلامی ایران نقطه قوتهای فراوان و بیشماری را در اختیار دارد. جمهوری اسلامی ایران میتواند تصمیم بگیرد که این موافقنامه را تایید یا رد بکند. یعنی آنهایی که مشورت میکنند اگر به این نتیجه رسیدند که این مصلحت نیست، ردش میکنند و این اقتدار را دارند که رد کنند. اگر هم دیدند به مصلحت ملی هست تاییدش میکنند. بنابراین فعالان رسانهای یادشان نرود که جمهوری اسلامی ایران یک کشور مقتدر و تأثیرگذار در صحنه بینالمللی است که حرف اول را در منطقه میزند. در تاریخ معاصر سابقه ندارد که یک کشوری در حد و اندازه جمهوری اسلامی ایران (که البته از نظر ما ظرفیت جمهوری اسلامی ایران خیلی بالاتر از این هست که تا به حال نشان داده شده)، در یک طرف میز مذاکره باشند و شش کشور قوی که قویترین کشورهای دنیا هستند در طرف دیگر باشند. در عین حال، ایران هیچگونه احساس کمبود یا هراسی از مذاکرهی با این قدرتها نداشته باشد.
یقینا این موضوع و قدرت و توانایی نیز ملهم از تفکر انقلاب اسلامی و ایجاد روحیهی خودباوری و عزت نفس است که با رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدظلهالعالی) و با اقتدار و درایت در حال حرکت و توسعه است و بر اقتدار جمهوری اسلامی ایران روز به روز افزوده می گردد.