قلم

چرا دلواپسی بجاست

چرا دلواپسی بجاست؟!

دهه دوم شعبان مصادف است با دهه دوم خرداد هر دوی این ماه ها برای جامعه ایران ماه ها ی تاریخی و سر نوشت سازی است وقتی که به تاریخ اسلامی این مرزو بوم دقت کنیم از نیمه شعبانی بحث به میان می آید که عاشقان ا مام عصر(عج) منتظر ظهور آن منجی عالم هستند، منتظرانی که نه با حرف و ظاهر سازی که با خودسازی به جامعه نیز توان و نیروی خود سازی می دهند، آنانکه با عمل خویش منتظرند نه با کلام خویش.

اما تاریخ معاصر ایران مصادف است با نیمه خرداد و ماهی سرنوشت ساز برای ایران ، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به آن گره خورده چه در ابتدا و چه در حال و چه در آینده، گرهی که می رود تا این انقلاب را به انقلابی جهانی به نام انقلاب مهدی موعود گره بزند انشاء الله.

اما دلواپسی این روزها برای همه است، چه آنان که سری در سیاست دارند و چه آنان که سری در اقتصاد دارند و چه آنان که سری در فرهنگ دارند. دلواپسی عده ای از مردم از گرفتایهای روزمره خویش است که چگونه بتوانند با تلاش زیاد رزق و روزیِ بخور نمیر خود را کسب کنند تا خانواده هایشان همچنان سر و سامان داشته باشند، و از طرفی عده ای دلواپسند که چگونه تعطیلات خود را بگذرانند تا خاطره ای جدید در کشوری جدید داشته باشند.

در بعد فرهنگی اما عده ای دغدغه آن دارند که چرا جامعه آنچنانکه ما می گوییم و می خواهیم نمی شود؟ چرا فرهنگ صداقت و اعتماد در جامعه سمت و سوی خوبی پیدا نمی کند؟ و عده ای دلواپس آن هستند که چرا فرهنگ جامعه به سمت هدایت پیش نمی رود، و از این همه بودجه فرهنگی تنها باید کسی را مورد بازخواست قرار داد که دیوارش ازهمه کوتاهتر است! بعضی نیز دلواپسند که چرا جامعه ما آنچنان که می گوییم نمی شود غافل از اینکه سعدیا گرچه سخن د ان و مصالح گویی    به عمل کار برآید به سخندانی نیست .

اما دلواپسان سیاست، اینان این روزها همه چیز را تحت تأثیر قرار داده اند و دیگر خبری از دلواپسی اقتصادی و فرهنگی در این محافل نیست، اینان دلواپس مذاکراتی هستند که در حال انجام است و باید به آنان نیز در این زمینه حق داد که دلواپس باشند و نگران موقعیت کشور در این مذاکرات باشند، باید حق داد که بترسند از اینکه کلاه سرمان برود، و حق دارند که دلواپس باشند بخاطر اینکه تنها کشور ما درمقابل قدرتهای جهانی قرار گرفته که تا قبل از اعتمادی که امام به این مرز و بوم داده بود حتی بدون حضور ایران برای آن تصمیم می گرفتند، چه بسا ممکن است از سوی آنان حیله هایی به کار برده شود تا ایران را به سمت خارج شدن از استقلال خود سوق دهند.

نگارنده بر این عقیده است این افراد نا خواسته و بدون توجه به این نکته خود کمک کار مذاکره کنندگان خواهند بود، چرا که اعتراضات  داخلی می تواند قدرت چانه زنی را در مذاکرات برای گروه ایرانی بیشتر کند، البته دلواپسان چنان که از عملشان پیداست این نیت را ندارند و شاید متوجه نیستند.

اما باید از این دلواپسان پرسید چرا قلاب شما تنها به این مسئله گیر کرده است؟! مگر نه این که اکثریت جامعه ایران حتی خود شما گاها از وضعیت بد اقتصادی می نالند و می نالید، مگر نه این است که قشر مستضعف جامعه که توان پرداخت قسط های مسکن مهر را ندارند چه قدر با این مسکن مهر به سر آنان زده شد که خانه دار شده و می شوند؟ چرا آمار نمی گیرند که بسیاری از مسکن مهری ها که توان پرداخت اقساط را دارند کسانی هستند که خانه ای از خود دارند ولو قولنامه ای. چرا به این قسمت از جامعه  نمی پردازند تا دلواپسیشان را نشان دهند؟! ماهم دلواپس جامعه ای هستیم که بورسیه های غیر قانونی امان از امید بورسیه شدن دیگران را و امید آنان را از درس خواندن گرفت، ماهم نگرانیم از اینکه چرا در دولت پاک! تاریخی ترین اختلاس صورت گرفت!! ماهم نگرانیم از اینکه چرا مخالفت با حکم حکومتی از سوی بعضی این قدر ساده پنداشته شد و هیچ دلواپسی نداشت که هیچ این دلواپسان برای آمدنش نیز لحظه شماری می کنند!! ما هم دلواپسیم که چرا صداقت و ایمان فدای بازیهای سیاسی می شو د، ماهم ماهم ماهم دلواپسیم که چرا به فکر وضعیت افرادی نیستند که برای گرفتن یک وام معمولی باید ماه ها در انتظار باشند تا وامی با هزار دردسر سفته و چک و ضامن بتوانند وام 2تا 10 میلیونی را بگیرند اما کسانی بودند که میلیارد ها به جیب زدند و اکنون بهترین زندگی را دارند؟! چرا دلواپس، دلواپس فاصله طبقاتی که تنها و تنها در چند سال اخیر اتفاق افتاد نیستند هر چند از قبل هم بوده اما باید گفت شاید توجه آنان به این مسائل باعث ضربه زدن به نظام (بخوانید افکار خودشان) شود.

دلواپسی های این آقایان چرا در مسائل کشور به وضعیت بی کاری قشر جوان کشور و حتی میانسالان توجه پیدا نمی کند، تا بدانند یک روز بدون کار یعنی چقدر سر شکسته شدن در مقابل خانواده و یک شب بدون شام سر بر بالین نهادن چه معنایی دارد؟!

ما هم دلواپسیم اما دلواپس همه اینها و همه آن مشکلاتی که ممکن است خود برای جامعه با ندانم کاریهایمان ایجاد کنیم. ماهم نگرانیم از وضعیت قشری که نمی داند بعد از سالها درس و تلاش آیا باید این زندگی را کنار گذاشته و برای کار به دور میدانهای شهر برود که شاید کاری که تبعه های خارجی از انجام آن سر باز زده یا وقت رسیدن به آن را ندارد پیدا کرده و روز از نو روزی از نو را شروع کند!!! ما هم دلواپسیم از اینکه چرا باید بعد از نزدیک به نیم قرن از جمهوری اسلامی کسانی بیایند و انقلاب را به اسم خودشان مصادره کنند؟! ما هم دلواپسیم که چرا افکار یک عده ای شده اصل نظام!! و افکار دیگران شده موریانه انقلاب!!

ما هم دلواپسیم از اینکه کشورهای اسلامی شقه شقه می شود و عده ای تنها به فکر خود هستند و تنها خود را اسلام نام می نامند!!! ما هم دلواپسیم که کشورهای اسلامی در چه وضعیتی قرار گرفته اند که حیات خلوت دشمنان خدا و رسول شده اند، ما هم دلواپسیم که چرا مزدوران یهود و چاکران آمریکا و انگلیس با شمشیر جلادی به سراغ کشورها ی اسلامی آمده و خود را مدافع پیامبر رحمانیت و حامی دین کرامت می دانند، ما هم دلواپسیم، ماهم دلواپسیم ، ماهم دلواپسیم، چرا با ا ینکه از لحظ قانونی به عده ای مجوز داده نمی شود اما تجمعات همچنان پا برجاست، اما اگر دیگران تجمعی داشته باشند حتی قانونی باید قلم پایشان را شکست!! ما هم دلواپسیم که چرا قانون را فدای سلیقه می کنند