قلم

جاذبه و دافعه در حکومت

 

با سلام و وقت بخیر و تبریک ایام ولات مولی الموحدین امام علی(ع) و شهادت شارح و مفسر اندیشه های امام، استاد مطهری

با نگاهی به تفکرات مطرح در دنیای اسلام و بخصوص عالم تشیع به دو نوع تفکر از اسلام وشیعه بر خورد خواهیم کرد که هر کدام نیز قائلینی دارد، از جمله اسلام جاذبه و رحمانی و اسلام دافعه و غضبانی، نگاه جاذبان به اسلام چنین است که اسلام با هیچ چیزی سر دفع و خشونت ندارد و اسلام دافعان قائل است که اسلام بدترین برخورد را با منحرفین خواهد داشت، در هر صورت اگر مقداری این دو را بازتر کنیم چه بسا نگاه اول به سکولاریسم کشیده شود و نگاه دوم به طالبانیسم و وهابیت و داعشیسم. که البته آشنایان به اسلام و قرآن نگاهی قرآنی داشته و معتقدند اسلام دین وسط است و تعادل، دینی است که هم جاذبه دارد در نگاه اول و درنگاه دوم بخاطر مصالح انسانیت وجامعه دافعه نیز دارد.

استاد مطهری در این مورد به سیره سیاسی اجتماعی امام علی(ع) پرداخته و جاذبه و دافعه را در کلام و رفتار آن بزرگ مفسر قرآن بیان داشته است. کتاب جاذبه و دافعه علی(ع) توضیحاتی است که استاد از سیره آن بزرگمرد در یک مقدمه و دو بخش جاذبه و دافعه بیان داشته است که البته مقدم داشتن جاذبه خود نگاه استاد را به غالب بودن جاذبه امام داشته و دافعه در مقام دوم است در قسمت جاذبه استاد به نیروی محبت در اجتماع اشاره دارد و در بخش دافعه به نیروی کوته فکری.

 اما نیروی محبت را چنین ترسیمی می کند که نیروی محبت از نظر اجتماعی نیروی عظیم و مؤثری است بهترین اجتماعها آن است که با نیروی محبت اداره شود، محبت زعیم و زمامدار به مردم و محبت و ارادت مردم به زعیم و زمامدار، علاقه و محبت زمامدار عامل بزرگی است برای ثبات و ادامه حیات حکومت و تا عامل محبت نباشد رهبر نمی تواند و یا بسیار دشوار است که اجتماعی را رهبری کند و مردم را افرادی منضبط و قانونی تربیت کند و لو اینکه عدالت و مساوات را در ان اجتماع برقرار کند. مردم آنگاه قانونی خواهند بود که از زمامدارشان علاقه ببینند و آن علاقه هاست که مردم را به پیروی و اطاعت می کشاند. قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید به موجب لطف و رحمت الهی ، تو برایشان نرمدل شدی که اگر تندخوی سختدل بودی از پیرامونت پراکنده می گشتند. پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار با آنان مشورت کن.

اما در قسمت دافعه امام به کوته فکری آنانی اشاره می کند که در باب قانونگذاری و حکومت که تنها از آن خداست (لا حکم الا لله) کلمه ی حقی گفته اند که اراده باطل می کنند و در ادامه در مورد این قوم می فرماید؛

مردمی تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر می کردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه های محدود خود محصور کرده بودند. مانند همه کوته نظران دیگر مدعی بودند که همه بد می فهمند و یا اصلا نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند. این گونه کوته نظران اول کاری که می کنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در می آورند، رحمت خدا رامحدود می کنند، خداوند راهمواره بر کرسی غضب می نشانند و منتظر اینکه از بنده اش لغزشی پیدا شود وبه عذاب ابد کشیده شود. منبع کتاب جاذبه و دافعه علی (ع) از استاد مطهری